پرش به محتوا

حلیمه سعدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
صفحه‌ای تازه حاوی «'''حَلیمه سَعدیه''' مادر رضاعی پیامبر اسلام است. پیامبر(ص) از تولد و دوران شیرخوارگی تا سن شش یا هفت سالگی نزد حلیمه پرورش یافت. گفته شده پیامبر(ص) پس از تولد، پستان هیچ‌یک از زنان شیرده را نمی‌گرفت و با آمدن حلیمه، پستانش را مکید،...» ایجاد کرد
 
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱: خط ۱:
'''حَلیمه سَعدیه''' مادر رضاعی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام]] است. پیامبر(ص) از تولد و دوران شیرخوارگی تا سن شش یا هفت سالگی نزد حلیمه پرورش یافت. گفته شده پیامبر(ص) پس از تولد، پستان هیچ‌یک از زنان شیرده را نمی‌گرفت و با آمدن حلیمه، پستانش را مکید، بدین سبب حلیمه دایگی پیامبر را برعهده گرفت. حلیمه را زنی با فضیلت برشمرده‌اند و دایگی پیامبر توسط او را نتیجه عنایت خداوند و شایستگی وی به شمار آورده‌اند. زمان اسلام آوردن حلیمه روشن نیست، اما بیشتر منابع، بر اسلام حلیمه اشاره کرده‌اند. بنابر گزارش مشهور، حلیمه در [[بقیع]]، نزدیک قبر [[عثمان بن عفان|عثمان]]، در انتهای قبرستان دفن شده است.  
'''حَلیمه سَعدیه''' مادر رضاعی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام]] است. پیامبر(ص) از تولد و دوران شیرخوارگی تا سن شش یا هفت سالگی نزد حلیمه پرورش یافت. گفته شده پیامبر(ص) پس از تولد، پستان هیچ‌یک از زنان شیرده را نمی‌گرفت و با آمدن حلیمه، پستانش را مکید، بدین سبب حلیمه دایگی پیامبر را برعهده گرفت. حلیمه را زنی با فضیلت برشمرده‌اند و دایگی پیامبر توسط او را نتیجه عنایت خداوند و شایستگی وی به شمار آورده‌اند. زمان اسلام آوردن حلیمه روشن نیست، اما بیشتر منابع، بر اسلام حلیمه اشاره کرده‌اند. بنابر گزارش مشهور، حلیمه در [[بقیع]]، نزدیک قبر [[عثمان بن عفان|عثمان]]، در انتهای قبرستان دفن شده است.  


== معرفی ==
== زندگی و خاندان ==
حلیمه، دختر ابوذُؤَیب عبدالله بن حارث، از تیره بنی‌سَعد قبیله هَوازن است.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۹۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۶۰؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۹؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۱۳.</ref> نسب او، با نسب رسول خدا در «مُضر»، جد هفدهم آن حضرت، مشترک است.<ref>المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۴۵؛ دلائل النبوة، ج۱، ص۱۷۷.</ref> همسر حلیمه، ابوکبشه حارث بن عبدالعُزّی بود. گویا به همین سبب قریش پیامبر را ابن ابی‌کبشه می‌خواندند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص91؛ فتح الباری، ج1، ص37.</ref>
حلیمه، دختر ابوذُؤَیب عبدالله بن حارث، از تیره بنی‌سَعد قبیله هَوازن است.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۹۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۶۰؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۹؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۱۳.</ref> نسب او، با نسب [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا]] در «مُضر»، جد هفدهم آن حضرت، مشترک است.<ref>المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۴۵؛ دلائل النبوة، ج۱، ص۱۷۷.</ref> همسر حلیمه، ابوکبشه حارث بن عبدالعُزّی بود. گویا به همین سبب قریش پیامبر را ابن ابی‌کبشه می‌خواندند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص91؛ فتح الباری، ج1، ص37.</ref>


تاریخ دقیق درگذشت حلیمه مشخص نیست. برخی گزارش‌ها آن را پیش از فتح مکه<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵.</ref> و برخی نیز از حیات او تا زمان خلیفه دوم سخن گفته و یادآور شده‌اند که او مورد حمایت و احترام دو خلیفه نخست بوده است.<ref>الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲.</ref> بنابر گزارش مشهور، حلیمه در [[بقیع]]، نزدیک قبر [[عثمان بن عفان|عثمان]]، در انتهای قبرستان دفن شده است.<ref>أعمال الحرمین، ص۱۹۲.</ref> نویسندگان معاصر از وجود قبر حلیمه در بقیع یاد کرده‌اند<ref>سفرنامه نایب الصدر شیرازی، ص۲۳۰؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۲۸۲.</ref> که حاکی از مشخص بودن آن تا دهه‌های اخیر، و داشتن قبه است. با توجه به شعر ترکی که بر سر در گنبد بوده، استفاده می‌شود که آن در زمان حاکمیت عثمانی‌ها بر [[مدینه|مدینه منوره]] ساخته شده است.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع و آثار دیگر در مدینه منوره‏، ص۲۷۷.</ref> این قبه را نیز وهابیون، همانند دیگر قبه‌های روی قبور تخریب کردند. برخی گزارش‌ها نیز از وجود قبری منسوب به حلیمه، در شهر [[بصره]]، خبر داده‌اند.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۴، ص۱۷۴.</ref>
حلیمه از شوهرش، حارث، فرزندانی به نام‌های عبدالله، انیسه و حذافه (شیماء) داشت.<ref>عون المعبود، ج۱۴، ص۳۷ تا ص۳۸؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۱۹؛ اسد الغابة، ج۶، ص۴۷.</ref> شیماء در جنگ هوازن (سال هشتم) یا پس از آن، هنگام محاصره طائف، به دست مسلمانان اسیر شد و چون خود را معرفی کرد، پیامبر(ص) او را آزاد کرد و مورد اکرام خویش قرار داد.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۶۹؛ السیرة النبویة، ابن کثیر، ج۳، ص۶۸۹.</ref>


حلیمه از شوهرش، حارث، فرزندانی به نام‌های عبدالله، انیسه و حذافه (شیماء) داشت.<ref>عون المعبود، ج۱۴، ص۳۷ تا ص۳۸؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۱۹؛ اسد الغابة، ج۶، ص۴۷.</ref> شیماء در جنگ هوازن (سال هشتم) یا پس از آن، هنگام محاصره طائف، به دست مسلمانان اسیر شد و چون خود را معرفی کرد، پیامبر(ص) او را آزاد کرد و مورد اکرام خویش قرار داد.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۶۹؛ السیرة النبویة، ابن کثیر، ج۳، ص۶۸۹.</ref>
== دایه پیامبر<small>(ص)</small> ==
حلیمه در سالی که قحطی بزرگی میان قبیله بنی‌سعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبیله، برای امرار معاش از طریق شیردهی به کودکان قبایل ثروتمند مکه، عازم این شهر شد. گفته شده که به دلیل یتیم بودن هیچ یک از زنان حاضر نبودند دایه محمد(ص) شوند زیرا می‌ترسیدند دستمزد مناسبی دریافت نکنند.<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۲۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۶۰ و ص۴۶۱.</ref> برخی گزارش‌ها هم حاکی از این است که نوزاد پستان هیچ‌یک از زنان جز حلیمه نمی‌مکید.<ref>السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۴۵ و ص۱۴۶.</ref> حلیمه به دایگی رسول خدا، پس از چند روزی که آن حضرت از ثوبیه (کنیز ابولهب) شیر خورده بود، انتخاب شد.<ref>البدء و التاریخ، ج۵، ص۸؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۷۲.</ref> تراجم‌نگاران، حلیمه را دارای فضایلی دانسته، و انتخاب او را به دایگی پیامبر نتیجه عنایت خداوند و شایستگی وی به شمار آورده‌اند.<ref>أسد الغابة، ج۶، ص۶۸؛ الإصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۸۷ و ص۸۸.</ref>  
 
حلیمه پس از اتمام دوران شیرخوارگی پیامبر، او را به [[مکه]]، نزد مادرش آورد. اما [[آمنه مادر پیامبر|آمنه]]، که به علت بیماری وبا در مکه نسبت به فرزندش بیمناک بود، به حلیمه اجازه داد تا کودک را به صحرا بازگرداند و تا سن شش<ref>مروج الذهب، ج۱، ص۲۷۵.</ref> یا هفت سالگی به مراقبت پیامبر بپردازد.<ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۳.</ref>  


== دایه (مادر رضاعی) پیامبر<small>(ص)</small> ==
حلیمه، افزون بر رسول الله، ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب، عموزاده رسول خدا را نیز شیر داده بود. از این رو وی برادر رضاعی آن حضرت است.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۵۴؛ عمدة القاری، ج۱۴، ص۱۵۷؛ إمتاع الأسماع، ج۱، ص۱۲.</ref> دایه [[حمزة بن عبدالمطلب]] نیز از یکی از زنان بنی‌سعد بود<ref>زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج۱، ص۸۱.</ref> که هنگام حضورش در منزل حلیمه، به پیامبر شیر داد.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱، ص۱۱.</ref>
حلیمه در سالی که قحطی بزرگی میان قبیله بنی‌سعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبیله، برای امرار معاش از طریق شیردهی به کودکان قبایل ثروتمند مکه، عازم این شهر شد؛ اما چون مَرکب او، از شدت تنگدستی و قحطی، ناتوان و لاغر بود، از دیگران عقب افتاد و دیر به مکه رسید. در نتیجه، فقط نوه [[عبدالمطلب]] مانده بود که به دلیل یتیم بودنش، کسی حاضر نشده بود به او شیر بدهد؛ زیرا می‌ترسیدند دستمزد مناسبی دریافت نکنند.<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۲۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۶۰ و ص۴۶۱.</ref> برخی هم گفته‌اند که علت این‌که پیامبر را به دایگان دیگر نسپردند، این بود که نوزاد، پستان هیچ‌یک از زنان شیرده را نمی‌گرفت و با آمدن حلیمه، پستانش را مکید و در این هنگام، خانواده عبدالمطلب خوشحال شدند.<ref>السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۴۵ و ص۱۴۶.</ref> عبدالمطلب وقتی دانست که دایه نوه‌اش از قبیله بنی‌سعد، و نام او نیز حلیمه است، با شادمانی گفت: «دو خوی پسندیده و دو خصلت شایسته، یکی سعادت و خوشبختی و دیگری حلم و بردباری».<ref>السیرة الحلبیة، ج1، ص147.</ref>بدین ترتیب حلیمه، به دایگی رسول خدا، پس از چند روزی که آن حضرت از ثوبیه (کنیز ابولهب) شیر خورده بود، انتخاب شد.<ref>البدء و التاریخ، ج۵، ص۸؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۷۲.</ref>  


حلیمه، افزون بر رسول الله، ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب، عموزاده رسول خدا را نیز شیر داده بود. از این رو وی برادر رضاعی آن حضرت است.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۵۴؛ عمدة القاری، ج۱۴، ص۱۵۷؛ إمتاع الأسماع، ج۱، ص۱۲.</ref> دایه حمزة بن عبدالمطلب نیز از بنی‌سعد بود<ref>زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج۱، ص۸۱.</ref> که هنگام حضورش در منزل حلیمه، به پیامبر شیر داد. از این رو حمزه، از دو سو برادر رضاعی رسول خدا۹، بود: یکی از سوی «ثویبه» و دیگری از سوی زن شیرده بنی‌سعد.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱، ص۱۱.</ref>
== احترام پیامبر به حلیمه ==
در منابع تاریخی، از چند بار دیدار حلیمه با [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا]] (بعد از بعثت) سخن به میان آمده که هر بار آن حضرت، حلیمه را گرامی داشته است. مطابق گزارشی، زمانی که حلیمه به [[مکه]] آمد و از خشکسالی شکایت کرد، [[حضرت خدیجه (س)|خدیجه]] چهل گوسفند و شتری راهوار به او بخشید.<ref>البدر المنیر، ج۸، ص۲۸۳؛ مجمع الزوائد، ص۲۱۸.</ref> بنابر گزارشی دیگر، حلیمه در [[جنگ حنین]] (سال هشتم) خدمت رسول خدا رسید. آن حضرت به احترام او از جایش بلند شد و ردایش را برای نشستن حلیمه پهن کرد.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۱۸۱.</ref> بنا به نقلی، علت آزادی اسیران متعلق به هوازن، حضور «شیماء»، دختر حلیمه و خواهر رضاعی پیامبر میان آنان بود.<ref>التنبیه و الإشراف، ص۱۹۷.</ref>


حلیمه پس از اتمام دوران شیرخوارگی پیامبر، او را به مکه، نزد مادرش آورد. اما [[آمنه مادر پیامبر|آمنه]]، که به علت بیماری وبا در مکه نسبت به فرزندش بیمناک بود، به حلیمه اجازه داد تا کودک را به صحرا بازگرداند و تا سن شش<ref>مروج الذهب، ج۱، ص۲۷۵.</ref> یا هفت سالگی به مراقبت پیامبر بپردازد.<ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۳.</ref>
== مسلمان شدن حلیمه ==
زمان اسلام آوردن حلیمه دانسته نیست، اما بیشتر منابع، بر اسلام حلیمه اشاره کرده‌اند.<ref>البدء و التاریخ، ج۵، ص۸؛ عیون الأثر، ج۱، ص۴۵؛ السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۴۴ و ص۱۴۵.</ref> عده‌ای از سیره‌نویسان بر این عقیده‌اند که او پس از ظهور اسلام، به همراه همسر و فرزندانش به حضور پیامبر آمد و اسلام آورد.<ref>سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۳۸۳؛ روح البیان، ج۹، ص۲۶۵.</ref>


== جایگاه ==
== راوی کودکی پیامبر ==
تراجم‌نگاران، حلیمه را دارای فضایلی دانسته، و انتخاب او را به دایگی پیامبر نتیجه عنایت خداوند و شایستگی وی به شمار آورده‌اند.<ref>أسد الغابة، ج۶، ص۶۸؛ الإصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۸۷ و ص۸۸.</ref> در منابع تاریخی، از چند بار دیدار حلیمه در دوران پیامبری با رسول خدا سخن به میان آمده که هر بار آن حضرت، حلیمه را گرامی داشته است. کمک پیامبر و همسرش خدیجه به حلیمه، از آن جمله است. مطابق گزارشی، زمانی که حلیمه به مکه آمد و از خشکسالی شکایت کرد، خدیجه چهل گوسفند و شتری راهوار به او بخشید.<ref>البدر المنیر، ج۸، ص۲۸۳؛ مجمع الزوائد، ص۲۱۸.</ref> بنابر گزارشی دیگر، حلیمه در جنگ حنین (سال هشتم) خدمت رسول خدا رسید. آن حضرت به احترام او از جایش بلند شد و ردایش را برای نشستن حلیمه پهن کرد.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۱۸۱.</ref> بنا به نقلی، علت آزادی اسیران متعلق به هوازن، که در گزارش اغراق‌آمیزی تعداشان را بالغ بر شش هزار نفر دانسته‌اند، حضور «شیماء»، دختر حلیمه و خواهر رضاعی پیامبر میان آنان، دانسته شده است.<ref>التنبیه و الإشراف، ص۱۹۷.</ref>  
حلیمه راوی اصلی حوادث دوران شیرخوارگی و ایام طفولیت رسول خدا است و عمده روایات او را، عبدالله بن جعفر حکایت کرده است.<ref>أسد الغابة، ج۶، ص۶۹؛ الإصابة، ج۸، ص۸۸؛ السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۷۰.</ref> ماجرای [[شق صدر]] (شکافته شدن سینه پیامبر توسط فرشتگان و شست‌وشوی قلب آن حضرت)<ref>تاریخ الطبری ج۲، ص۱۶۲؛ فتح الباری، ج۱، ص۳۸۹؛ دلائل النبوة، ج۱، ص۱۳۶.</ref> از جمله روایات نقل شده از حلمیه است که مورد نقد قرار گرفته است.<ref>مفاتیح الغیب، ج۳۲، ص۲۰۵.</ref>


زمان اسلام آوردن حلیمه دانسته نیست، اما بیشتر منابع، بر اسلام حلیمه اشاره کرده‌اند.<ref>البدء و التاریخ، ج۵، ص۸؛ عیون الأثر، ج۱، ص۴۵؛ السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۴۴ و ص۱۴۵.</ref> عده‌ای از سیره‌نویسان نیز بر این عقیده‌اند که او پس از ظهور اسلام، به همراه همسر و فرزندانش به حضور پیامبر آمد و اسلام آورد.<ref>سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۳۸۳؛ روح البیان، ج۹، ص۲۶۵.</ref>
== وفات و قبر حلیمه ==
تاریخ دقیق درگذشت حلیمه مشخص نیست. برخی گزارش‌ها آن را پیش از فتح مکه<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵.</ref> و برخی نیز از حیات او تا زمان خلیفه دوم سخن گفته و یادآور شده‌اند که او مورد حمایت و احترام دو خلیفه نخست بوده است.<ref>الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲.</ref>  


حلیمه راوی اصلی حوادث دوران شیرخوارگی و ایام طفولیت رسول خدا است و عمده روایات او را، عبدالله بن جعفر حکایت کرده است.<ref>أسد الغابة، ج۶، ص۶۹؛ الإصابة، ج۸، ص۸۸؛ السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۷۰.</ref> ماجرای شق صدر (شکافته شدن سینه پیامبر توسط فرشتگان و شست‌وشوی قلب آن حضرت)<ref>تاریخ الطبری ج۲، ص۱۶۲؛ فتح الباری، ج۱، ص۳۸۹؛ دلائل النبوة، ج۱، ص۱۳۶.</ref> از آن جمله است که مورد نقد قرار گرفته است.<ref>مفاتیح الغیب، ج۳۲، ص۲۰۵.</ref>
بنابر گزارش مشهور، حلیمه در [[بقیع]]، نزدیک قبر [[عثمان بن عفان|عثمان]]، در انتهای قبرستان دفن شده است.<ref>أعمال الحرمین، ص۱۹۲.</ref> نویسندگان معاصر از وجود قبر حلیمه در بقیع یاد کرده‌اند<ref>سفرنامه نایب الصدر شیرازی، ص۲۳۰؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۲۸۲.</ref> که حاکی از مشخص بودن آن تا دهه‌های اخیر، و داشتن گنبد است. اشعاری بر سردر ورودی بنا وجود داشت که نشان می‌داد این گنبد در زمان حکومت عثمانی ساخته شده است.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع و آثار دیگر در مدینه منوره‏، ص۲۷۷.</ref> این گنبد در [[تخریب قبور|تخریب گنبدهای بقیع به دست آل سعود]] از میان رفت. برخی گزارش‌ها نیز از وجود قبری منسوب به حلیمه، در شهر [[بصره]]، خبر داده‌اند.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۴، ص۱۷۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۲۲

حَلیمه سَعدیه مادر رضاعی پیامبر اسلام است. پیامبر(ص) از تولد و دوران شیرخوارگی تا سن شش یا هفت سالگی نزد حلیمه پرورش یافت. گفته شده پیامبر(ص) پس از تولد، پستان هیچ‌یک از زنان شیرده را نمی‌گرفت و با آمدن حلیمه، پستانش را مکید، بدین سبب حلیمه دایگی پیامبر را برعهده گرفت. حلیمه را زنی با فضیلت برشمرده‌اند و دایگی پیامبر توسط او را نتیجه عنایت خداوند و شایستگی وی به شمار آورده‌اند. زمان اسلام آوردن حلیمه روشن نیست، اما بیشتر منابع، بر اسلام حلیمه اشاره کرده‌اند. بنابر گزارش مشهور، حلیمه در بقیع، نزدیک قبر عثمان، در انتهای قبرستان دفن شده است.

زندگی و خاندان

حلیمه، دختر ابوذُؤَیب عبدالله بن حارث، از تیره بنی‌سَعد قبیله هَوازن است.[۱] نسب او، با نسب رسول خدا در «مُضر»، جد هفدهم آن حضرت، مشترک است.[۲] همسر حلیمه، ابوکبشه حارث بن عبدالعُزّی بود. گویا به همین سبب قریش پیامبر را ابن ابی‌کبشه می‌خواندند.[۳]

حلیمه از شوهرش، حارث، فرزندانی به نام‌های عبدالله، انیسه و حذافه (شیماء) داشت.[۴] شیماء در جنگ هوازن (سال هشتم) یا پس از آن، هنگام محاصره طائف، به دست مسلمانان اسیر شد و چون خود را معرفی کرد، پیامبر(ص) او را آزاد کرد و مورد اکرام خویش قرار داد.[۵]

دایه پیامبر(ص)

حلیمه در سالی که قحطی بزرگی میان قبیله بنی‌سعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبیله، برای امرار معاش از طریق شیردهی به کودکان قبایل ثروتمند مکه، عازم این شهر شد. گفته شده که به دلیل یتیم بودن هیچ یک از زنان حاضر نبودند دایه محمد(ص) شوند زیرا می‌ترسیدند دستمزد مناسبی دریافت نکنند.[۶] برخی گزارش‌ها هم حاکی از این است که نوزاد پستان هیچ‌یک از زنان جز حلیمه نمی‌مکید.[۷] حلیمه به دایگی رسول خدا، پس از چند روزی که آن حضرت از ثوبیه (کنیز ابولهب) شیر خورده بود، انتخاب شد.[۸] تراجم‌نگاران، حلیمه را دارای فضایلی دانسته، و انتخاب او را به دایگی پیامبر نتیجه عنایت خداوند و شایستگی وی به شمار آورده‌اند.[۹]

حلیمه پس از اتمام دوران شیرخوارگی پیامبر، او را به مکه، نزد مادرش آورد. اما آمنه، که به علت بیماری وبا در مکه نسبت به فرزندش بیمناک بود، به حلیمه اجازه داد تا کودک را به صحرا بازگرداند و تا سن شش[۱۰] یا هفت سالگی به مراقبت پیامبر بپردازد.[۱۱]

حلیمه، افزون بر رسول الله، ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب، عموزاده رسول خدا را نیز شیر داده بود. از این رو وی برادر رضاعی آن حضرت است.[۱۲] دایه حمزة بن عبدالمطلب نیز از یکی از زنان بنی‌سعد بود[۱۳] که هنگام حضورش در منزل حلیمه، به پیامبر شیر داد.[۱۴]

احترام پیامبر به حلیمه

در منابع تاریخی، از چند بار دیدار حلیمه با رسول خدا (بعد از بعثت) سخن به میان آمده که هر بار آن حضرت، حلیمه را گرامی داشته است. مطابق گزارشی، زمانی که حلیمه به مکه آمد و از خشکسالی شکایت کرد، خدیجه چهل گوسفند و شتری راهوار به او بخشید.[۱۵] بنابر گزارشی دیگر، حلیمه در جنگ حنین (سال هشتم) خدمت رسول خدا رسید. آن حضرت به احترام او از جایش بلند شد و ردایش را برای نشستن حلیمه پهن کرد.[۱۶] بنا به نقلی، علت آزادی اسیران متعلق به هوازن، حضور «شیماء»، دختر حلیمه و خواهر رضاعی پیامبر میان آنان بود.[۱۷]

مسلمان شدن حلیمه

زمان اسلام آوردن حلیمه دانسته نیست، اما بیشتر منابع، بر اسلام حلیمه اشاره کرده‌اند.[۱۸] عده‌ای از سیره‌نویسان بر این عقیده‌اند که او پس از ظهور اسلام، به همراه همسر و فرزندانش به حضور پیامبر آمد و اسلام آورد.[۱۹]

راوی کودکی پیامبر

حلیمه راوی اصلی حوادث دوران شیرخوارگی و ایام طفولیت رسول خدا است و عمده روایات او را، عبدالله بن جعفر حکایت کرده است.[۲۰] ماجرای شق صدر (شکافته شدن سینه پیامبر توسط فرشتگان و شست‌وشوی قلب آن حضرت)[۲۱] از جمله روایات نقل شده از حلمیه است که مورد نقد قرار گرفته است.[۲۲]

وفات و قبر حلیمه

تاریخ دقیق درگذشت حلیمه مشخص نیست. برخی گزارش‌ها آن را پیش از فتح مکه[۲۳] و برخی نیز از حیات او تا زمان خلیفه دوم سخن گفته و یادآور شده‌اند که او مورد حمایت و احترام دو خلیفه نخست بوده است.[۲۴]

بنابر گزارش مشهور، حلیمه در بقیع، نزدیک قبر عثمان، در انتهای قبرستان دفن شده است.[۲۵] نویسندگان معاصر از وجود قبر حلیمه در بقیع یاد کرده‌اند[۲۶] که حاکی از مشخص بودن آن تا دهه‌های اخیر، و داشتن گنبد است. اشعاری بر سردر ورودی بنا وجود داشت که نشان می‌داد این گنبد در زمان حکومت عثمانی ساخته شده است.[۲۷] این گنبد در تخریب گنبدهای بقیع به دست آل سعود از میان رفت. برخی گزارش‌ها نیز از وجود قبری منسوب به حلیمه، در شهر بصره، خبر داده‌اند.[۲۸]

پانویس

  1. انساب الاشراف، ج۱، ص۹۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۶۰؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۹؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۱۳.
  2. المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۴۵؛ دلائل النبوة، ج۱، ص۱۷۷.
  3. انساب الاشراف، ج1، ص91؛ فتح الباری، ج1، ص37.
  4. عون المعبود، ج۱۴، ص۳۷ تا ص۳۸؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۱۹؛ اسد الغابة، ج۶، ص۴۷.
  5. تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۶۹؛ السیرة النبویة، ابن کثیر، ج۳، ص۶۸۹.
  6. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۲۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۶۰ و ص۴۶۱.
  7. السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۴۵ و ص۱۴۶.
  8. البدء و التاریخ، ج۵، ص۸؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۷۲.
  9. أسد الغابة، ج۶، ص۶۸؛ الإصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۸۷ و ص۸۸.
  10. مروج الذهب، ج۱، ص۲۷۵.
  11. البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۳.
  12. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۵۴؛ عمدة القاری، ج۱۴، ص۱۵۷؛ إمتاع الأسماع، ج۱، ص۱۲.
  13. زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج۱، ص۸۱.
  14. إمتاع الأسماع، ج۱، ص۱۱.
  15. البدر المنیر، ج۸، ص۲۸۳؛ مجمع الزوائد، ص۲۱۸.
  16. الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۱۸۱.
  17. التنبیه و الإشراف، ص۱۹۷.
  18. البدء و التاریخ، ج۵، ص۸؛ عیون الأثر، ج۱، ص۴۵؛ السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۴۴ و ص۱۴۵.
  19. سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۳۸۳؛ روح البیان، ج۹، ص۲۶۵.
  20. أسد الغابة، ج۶، ص۶۹؛ الإصابة، ج۸، ص۸۸؛ السیرة الحلبیة، ج۱، ص۱۷۰.
  21. تاریخ الطبری ج۲، ص۱۶۲؛ فتح الباری، ج۱، ص۳۸۹؛ دلائل النبوة، ج۱، ص۱۳۶.
  22. مفاتیح الغیب، ج۳۲، ص۲۰۵.
  23. انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵.
  24. الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲.
  25. أعمال الحرمین، ص۱۹۲.
  26. سفرنامه نایب الصدر شیرازی، ص۲۳۰؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۲۸۲.
  27. تاریخ حرم ائمه بقیع و آثار دیگر در مدینه منوره‏، ص۲۷۷.
  28. رحلة ابن بطوطه، ج۴، ص۱۷۴.

منابع

  • الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
  • أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ابن اثیر، علی بن محمد، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
  • الإصابه فی تمییز الصحابة، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تحقیق عادل احمد و عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • أعمال الحرمین، منصور المرهون، الشیخ علی بن الشیخ، بی‌جا، دار الهدی، ۱۴۲۲ق.
  • إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال والأموال والحفدة والمتاع، مقریزی، احمد بن علی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
  • انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، تحقیق محمد حمیدالله، مصر، دار المعارف، ۱۹۹۵م.
  • البدء و التاریخ، مقدسی، مطهر بن طاهر، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
  • البدایة و النهایة فی التاریخ، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تحقیق علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • البدر المنیر فی تخریج الاحادیث و الآثار الواقعة فی الشرح الکبیر، ابن‌ملقن، عمر بن علی، الریاض، دارالهجره، ۱۴۲۵ق.
  • تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق.
  • تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، طبری، محمد بن جریر بن یزید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق.
  • تاریخ حرم ائمه بقیع و آثار دیگر در مدینه منوره، نجمی، محمدصادق، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
  • التنبیه و الاشراف، مسعودی، علی بن حسین، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دار الصاوی.
  • دلایل النبوة، ابونعیم، احمد بن عبدالله، دار النفائس، بیروت، ۱۴۰۶ق.
  • رحلة ابن بطوطة، ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، تحقیق عبدالله تازی، ریاض، اکادیمیة المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق.
  • روح البیان، احقی، اسماعیل بن مصطفی، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
  • زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر، مکتبة المنار الإسلامیه، الکویت، ۱۴۱۵ق.
  • سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، شمس شامی، محمد بن یوسف، دار الکتب العلمیة بیروت، ۱۴۱۴ق.
  • السیرة الحلبیه، حلبی، علی بن ابراهیم، مترجم سید علی جمال اشرف، قم، الشریف الرضی، ۱۳۸۰ش.
  • السیرة النبویة مقتضبا من البدایة و النهایه، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه/ دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۳ق.
  • السیرة النبویة، ابن هشام، عبدالملک بن هشام، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • الطبقات الکبری، ابن سعد، محمد بن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
  • عمدة القاری شرح صحیح البخاری، بدر العینی، محمود بن احمد، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • عون المعبود شرح سنن ابی داود، صدیقی، عظیم آبادی محمد اشرف، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر (السیرة النبویه)، ابن سید ناس، محمد بن محمد، به کوشش ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق.
  • فتح الباری شرح صحیح البخاری، ابن رجب، عبدالرحمن بن احمد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۷۹ق.
  • الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، علی بن محمد، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۶ق.
  • مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، علی بن ابوبکر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
  • مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن حسین، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۴ق.
  • المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تحقیق مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • المعجم الکبیر، طبرانی، سلیمان بن احمد، القاهرة، مکتبة ابن تیمیة، بی‌تا.
  • مفاتیح الغیب، فخر رازی، محمد بن عمر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • موسوعة العتبات المقدّسة، الخلیلی، جعفر، بیروت، مؤسسة الأعلمی، بی‌تا.