هجرت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
* آیه ۵۶ عنکبوت؛ اگر چه واژه هجرت و مشتقات آن ذکر نشده، ولی مضمون آن درباره لزوم هجرت است. در این آیه خداوند میفرماید: « ای بندگان من یقینا زمین من پهناور است [ پس با انتخاب سرزمینی مناسب که ارزشهای دینی و انسانی شما حفظ شود و هجرت به سوی آن سرزمین ] فقط مرا بپرستید». امام صادق (ع) بر اساس این آیه وظیفه مومن را هجرت از سرزمینی دانسته که در آن معصیت خدا بسیار باشد.<ref>12- منتخب میزان الحکمه، ص521 ح6345</ref> . | * آیه ۵۶ عنکبوت؛ اگر چه واژه هجرت و مشتقات آن ذکر نشده، ولی مضمون آن درباره لزوم هجرت است. در این آیه خداوند میفرماید: « ای بندگان من یقینا زمین من پهناور است [ پس با انتخاب سرزمینی مناسب که ارزشهای دینی و انسانی شما حفظ شود و هجرت به سوی آن سرزمین ] فقط مرا بپرستید». امام صادق (ع) بر اساس این آیه وظیفه مومن را هجرت از سرزمینی دانسته که در آن معصیت خدا بسیار باشد.<ref>12- منتخب میزان الحکمه، ص521 ح6345</ref> . | ||
==هجرت مسلمانان به مدینه== | == هجرت مسلمانان == | ||
مسلمانان در دوران ابتدایی اسلام، به دلیل فشار و آزار مشرکان مکه، دو هجرت مهم را تجربه کردند. نخستین هجرت به حبشه صورت گرفت. نجاشی، پادشاه عادل حبشه، با پذیرش مسلمانان، به آنان پناه داد و این اقدام، اولین مواجهه یک حکومت خارجی با اسلام بود که منجر به گسترش پیام آن در ورای شبهجزیره عربستان شد. | |||
هجرت دوم به مدینه بود که نقطه عطفی در تاریخ اسلام محسوب میشود، با دعوت مردم یثرب (مدینه) از پیامبر(ص) آغاز شد و منجر به تشکیل اولین حکومت اسلامی و ایجاد جامعهای مستقل برای مسلمانان شد. | |||
=== هجرت مسلمانان به مدینه === | |||
پس از افزایش فشارهای مکیان بر مسلمانان و [[بیعت عقبه اول|بیعت عقبه اولی]] و [[بیعت عقبه دوم|ثانیه]] که گروهی از مردم [[مدینه]] به اسلام گرویدند و به دفاع از [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(ص)]] و مسلمانان متعهد شدند<ref>السیره النبویه،ج1ص480؛ سبل الهدی،ج3ص231.</ref>. پیامبر(ص) تصمیم به مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه گرفت و مهاجرت مسلمانان به مکه آغاز شد. گروه مسلمانانی که از مکه به مدینه رفتند و در آنجا سکونت یافتند به [[مهاجران]] شهرت یافتند، در تمایز با انصار که مسلمانان مدینه بودند. | پس از افزایش فشارهای مکیان بر مسلمانان و [[بیعت عقبه اول|بیعت عقبه اولی]] و [[بیعت عقبه دوم|ثانیه]] که گروهی از مردم [[مدینه]] به اسلام گرویدند و به دفاع از [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(ص)]] و مسلمانان متعهد شدند<ref>السیره النبویه،ج1ص480؛ سبل الهدی،ج3ص231.</ref>. پیامبر(ص) تصمیم به مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه گرفت و مهاجرت مسلمانان به مکه آغاز شد. گروه مسلمانانی که از مکه به مدینه رفتند و در آنجا سکونت یافتند به [[مهاجران]] شهرت یافتند، در تمایز با انصار که مسلمانان مدینه بودند. | ||
نسخهٔ ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۰۹
هجرت در اسلام به خروج از دارالکفر به سوی دارالایمان برای حفظ دین و در امان ماندن از آزار گفته میشود و هم به مهاجرت جغرافیایی (مانند هجرت به مدینه) و هم به ترک گناه و بازگشت به سوی خدا اطلاق میشود. قرآن در آیات متعددی بر لزوم هجرت تأکید کرده و برای مهاجران پاداش اخروی و دنیوی وعده داده است.
هجرت در تاریخ اسلام یادآور هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) از مکه به مدینه است که نقطه عطفی در تاریخ اسلام بود. این هجرت، زمینهساز تشکیل اولین حکومت اسلامی و گسترش اسلام شد و مبدا تاریخ اسلام نیز قرار گرفت. هجرت پیامبر از مکه به مدینه با دور زدن مسیر معمول و پنهانشدن در غار ثور انجام شد و بازگشت به کفر پس از هجرت (تعرّب بعد الهجره) در اسلام نهی شده است
اصطلاح شناسی
واژه هجرت، اسم مصدر و از ریشه هجر به معنای ترک ( ضد وصل )، دور شدن و جدا شدن ،قطع رابطه و فاصله گرفتن از چیزی یا کسی است[۱]. و در اصطلاح اسلامی، خروج از دار الکفر به سوی دار الایمان یا دار الخوف به سوی دار الامن، به منظور حفظ دین و داشتن آزادی عمل بیشتر در انجام فرایض یا در امان ماندن از آزار و اذیت مشرکین و کفار است[۲].
اقسام هجرت
مفهوم هجرت در ادبیات اسلامی، هم برای مهاجرت جغرافیایی از سرزمینی به سرزمین دیگر استفاده شده که یادآور هجرت مسلمانان از مکه به مدینه است و هم از این واژه برای ترک گناه و بازگشت به سوی خدا استفاده شده است. برای نمونه در احادیثی از رسول خدا بهترین هجرت، دوری از گناه دانسته شده است.[۳]
هجرت در قرآن
قرآن کریم در آیاتی به موضوع هجرت پرداخته و یا لزوم هجرت را یادآور شده است:
- آیه ۲۱۸ بقره: «کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، اینان در واقع به رحمت خدا امید دارند و خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهند یافت »
- آیه ۹۷ نساء که سخن کسانی را نقل میکند که هنگام قبض روحشان، فرشتگان به آنها گفتند: « چرا با ترک هجرت از دیار کفر و ماندن زیر سلطه کافران بر خویش ستم روا داشتهاند؟ و آنان در جواب گویند: ما در زمین مستضعف بودیم و فرشتگان پاسخ میدهند: آیا زمین پهناور نبود تا از محیط کفر به دیار ایمان مهاجرت کنید. پس از آن ، آیه شریفه خبر میدهد که اینها به جهت سهل انگاری در هجرت، جایگاهشان دوزخ خواهد بود و...». بنابر روایات این آیه، درباره مسلمانانی است که از مکه به سوی مدینه هجرت نکردند[۴] .
- آیه ۱۰۰ سوره نساء: «هر کس در راه خدا هجرت کند [ مسلماً ]اقامتگاه فراوان و فراخی روزی و معیشت خواهد یافت و کسی که از خانه خود به قصد مهاجرت به سوی خدا و پیامبرش بیرون رود و سپس مرگ او را دریابد، پاداشش مسلماً بر خداست» .
- آیه ۷۲ سوره انفال: « مسلماً کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند و کسانی را که مهاجرین را پناه داده و یاری کردند( یعنی انصار )،اینانند که یار و دوست یکدیگرند [ اما ] کسانی که ایمان آوردند و هجرت نکردند، شما را از دوستی آنان هیچ سودی نیست تا زمانی که هجرت نمایند و...» .
- آیه ۵۶ عنکبوت؛ اگر چه واژه هجرت و مشتقات آن ذکر نشده، ولی مضمون آن درباره لزوم هجرت است. در این آیه خداوند میفرماید: « ای بندگان من یقینا زمین من پهناور است [ پس با انتخاب سرزمینی مناسب که ارزشهای دینی و انسانی شما حفظ شود و هجرت به سوی آن سرزمین ] فقط مرا بپرستید». امام صادق (ع) بر اساس این آیه وظیفه مومن را هجرت از سرزمینی دانسته که در آن معصیت خدا بسیار باشد.[۵] .
هجرت مسلمانان
مسلمانان در دوران ابتدایی اسلام، به دلیل فشار و آزار مشرکان مکه، دو هجرت مهم را تجربه کردند. نخستین هجرت به حبشه صورت گرفت. نجاشی، پادشاه عادل حبشه، با پذیرش مسلمانان، به آنان پناه داد و این اقدام، اولین مواجهه یک حکومت خارجی با اسلام بود که منجر به گسترش پیام آن در ورای شبهجزیره عربستان شد.
هجرت دوم به مدینه بود که نقطه عطفی در تاریخ اسلام محسوب میشود، با دعوت مردم یثرب (مدینه) از پیامبر(ص) آغاز شد و منجر به تشکیل اولین حکومت اسلامی و ایجاد جامعهای مستقل برای مسلمانان شد.
هجرت مسلمانان به مدینه
پس از افزایش فشارهای مکیان بر مسلمانان و بیعت عقبه اولی و ثانیه که گروهی از مردم مدینه به اسلام گرویدند و به دفاع از پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان متعهد شدند[۶]. پیامبر(ص) تصمیم به مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه گرفت و مهاجرت مسلمانان به مکه آغاز شد. گروه مسلمانانی که از مکه به مدینه رفتند و در آنجا سکونت یافتند به مهاجران شهرت یافتند، در تمایز با انصار که مسلمانان مدینه بودند.
مسیر هجرت پیامبر(ص)
مشرکان مکه در پی شروع مهاجرت مسلمانان به مدینه تصمیم به قتل پیامبر(ص) گرفتند. با اطلاع از توطئه مشرکان، پیامبر مخفیانه از مکه به قصد مدینه خارج شد.[۷]برخی بر آنند که رسول خدا (ص) در شب پنجشنبه اول ماه ربیع الاول سال چهاردهم بعثت از مکه بیرون رفت[۸] اما مَقدِسی مینویسد: حضرت شب دوشنبه سه روز به آخر صفر [ سال چهاردهم بعثت ] وارد غار ثور شد و پس از آن که سه روز در میان غار پنهان بود، شب پنجشنبه اول ربیع الاول از غار ثور بیرون آمد و رهسپار مدینه شد و ۱۲ روز در راه بود و از بیرون آمدن از خانه تا رسیدن به قبا و مدینه، ۱۵ روز طول کشید.[۹]
پیامبر (ص)، برای هجرت به مدینه نه از مسیر معمول کاروانها بلکه در تاریکی هوا راه بلد و راهنمایی عبدالله بن اریقط[۱۰] را اختیار کرد تا از بیراهه طی طریق کنند. مسیر هجرت پیامبر: مکه، غار ثور، عُسفان، اَمَج، رابغ رمل، ثنیه المره (المرار)، مدلجه حجاج، جداجد (جباجب)، ذو سلم ، عَرَج، بطن رئم (بطن ریم)، ملل و قباء بود[۱۱].
تَعَرُّب بعدَ الهجره
« تَعَرُّب بعد الهجره » در اسلام نهی شده و از گناهان بزرگ دانسته شده است.[۱۲] بدین معنا که انسان پس از قبول دین و یا حفظ دین و هجرت به مکان مناسب، باز به مکان اول بازگردد یا به مکان دیگری برود که دینش در معرض خطر قرار گیرد. همچنین گفته شده این عبارت به معنای بازگشت به جهالت و نادانی است.[۱۳] در دیدگاهی شیعی از امام صادق(ع) مُتَعَرِّب بعدَ الهجره کسی است که بعد از معرفت نسبت به ولایت اهل بیت (ع) از ایشان دست بکشد.[۱۴] امام علی (ع) نیز در یکی از خطبههای نهج البلاغه در مذمت مردم کوفه میفرماید: «صِرتُم بعد الهجره اعرابیا» شما پس از هجرت، اعرابی ( بادیه نشین ) شدهاید.[۱۵]
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج5ص250-253.
- ↑ 2- التاریخ القویم،ج1ص433
- ↑ 13- منتخب میزان الحکمه، ص521 ح 6343،6342 و 6341.
- ↑ 11- منهج الصادقین،ج3 ص98.
- ↑ 12- منتخب میزان الحکمه، ص521 ح6345
- ↑ السیره النبویه،ج1ص480؛ سبل الهدی،ج3ص231.
- ↑ 6- السیره النبویه،ج1ص482؛ انساب الاشراف،ج1 ص260
- ↑ 7- تاریخ پیامبر اسلام (ص)،ص216.
- ↑ 8- البدء و التاریخ، ج4 ص177
- ↑ 9- الهجره النبوی من خروجه من مکه،ص16
- ↑ اطلس قرآن، ص212-210.
- ↑ گناهان کبیره، ج2 ص23
- ↑ منتخب میزان الحکمه، ص521، ح6347 و6346
- ↑ 1- منتخب میزان الحکمه، ح6348.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه192 ص282