کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== اهتمام به حج == | == اهتمام به حج == | ||
جامی از جمله کسانی است که به امر حج توجهی جدی داشت. توصیه وی به سلطان بایزید عثمانی، برای تسهیل ایاب و ذهاب و عبور حجاج هراتی (نوایی، 1341، ص440) و درخواست وی از جهانشاه ترکمان برای دفع شر راهزنان و امن کردن راه حج، از نشانههای این امر است. | جامی از جمله کسانی است که به امر حج توجهی جدی داشت. توصیه وی به سلطان بایزید عثمانی، برای تسهیل ایاب و ذهاب و عبور حجاج هراتی (نوایی، 1341، ص440) و درخواست وی از جهانشاه ترکمان برای دفع شر راهزنان و امن کردن راه حج، از نشانههای این امر است.<ref>ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش، ص۹۳.</ref> | ||
وی در مکتوبی نیز از سلطان حسن آققویونلو (اوزون حسن) برای رسیدگی به امور حجاج قدردانی کرد (نوایی، 1341، صص447ـ446). جامی دو رساله به نامهای صغیر و کبیر نیز در مناسک حج نوشت (نظامی باخرزی، 1371، ص248). رساله مناسک حج و عمره که به ''رساله صغیر حج'' مشهور است، برای صوفیان عصر به زبان فارسی نوشته شد و در ''رساله کبیر'' که اصل آن در دست نیست، مناسک حج بر وفق چهار مذهب اهل سنت شرح و تفسیر شده است (افصحزاد، 1378، صص192ـ191؛ حکمت، 1363، ص182). در دیوان وی نیز بارها به اشعاری در پیوند با حج و مناسک آن برمیخوریم. او در ضمن اشعارش اعتقاد خود را درباره رموز و فلسفه حج بیان کرده است (جامی، 1341، صص410ـ408).<ref>ص۹۳ و ۹۴.</ref> | |||
== سفر حج == | == سفر حج == | ||
... | عبدالرحمان جامی که از مصادیق این دعای اجابتشده بود، در هفتمین و آخرین سفر خود به حجاز رفت. او خود در پشت کتابی، تاریخ این سفر را شانزدهم ربیعالاول سال 877 قمری ثبت کرده است (کاشفی، 2536، ص246). احتمالاً وی از قبل قصد این سفر را داشته است؛ چراکه سلطان حسین طی نامهای از او خواسته بود تا اگر قصد سفر حج دارد، اعلام کند؛ زیرا خبر عزیمت وی در افواه شایع شده بود (نوایی، 1341، ص409). با جدی شدن خبر عزم جامی، جمعی از اکابر و اعیان خراسان نزد وی رفتند و از او خواستند تا از این سفر پرخطر و دور و دراز منصرف گردد و به همان امور پیشین و حل و عقد کارها بپردازد که ثواب هفتاد حج پیاده را دارد. اما جامی که عزم حج کرده بود، پاسخ داد که از حج پیاده خسته و درمانده شده و میخواهد این بار حج سواره بگذارد (کاشفی، 2536، ج1، ص254؛ نظامی باخزری، 1371، ص160).<ref>ص۹۵.</ref> | ||
با انتشار خبر حج جامی نامههایی از اطراف و اکناف به وی رسید که در آنها از او خواسته شده بود تا مسیر سفر خود را طوری ترتیب دهد که طالبان حج در این منازل به وی بپیوندند و ملازم او در سفر حج شوند (صدرجهان، 1938، صص157ـ152). تاجران نیز جهازات فراوان لوازم سفر از غلام و نفر مرتب و حاضر کردند تا در رکاب جامی به حج روند (همان، 1938، صص232ـ227). سلطان حسین بایقرا نیز وی را از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف کرد و نامههایی به مراکز قدرت در جهان اسلام فرستاد و تأکید کرد که در همه جا از جامی و همراهانش استقبال کنند و همیشه گروهی را برای بدرقه و محافظت از او، همراهش نمایند (صفوی، 1314، ص86). طی حکمی نیز مالیات اراضی جامی را همچون سالهای قبل بخشید (نظامی باخرزی، 1371، صص161ـ160).<ref>ص۹۶.</ref> | |||
== وقایع حج == | == وقایع حج == | ||