بشیر بن سعد: تفاوت میان نسخهها
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Z mohammad (بحث | مشارکتها) جز (added Category:حاضران در پیمان عقبه using HotCat) |
||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
[[رده:حاضران در سقیفه]] | [[رده:حاضران در سقیفه]] | ||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] | [[رده:مقالههای تکمیلشده]] | ||
[[رده:حاضران در پیمان عقبه]] |
نسخهٔ ۴ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۶
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | بشیر بن سعد بن ثعلبه |
کنیه | ابونعمان |
محل زندگی | مدینه |
مهاجر/انصار | انصار |
نسب/قبیله | بنیمالک بن ثعلبه؛ خزرج |
خویشان سرشناس | عبدالله بن رواحه، نعمان بن بشیر |
درگذشت/شهادت | سال دوازدهم ق. عینالتمردر جنگ با ایرانیان |
مدفن | عین التمر |
مشخصات دینی | |
حضور در جنگها | بسیاری از نبردها از جمله بدر و خندق |
دلیل شهرت | اولین بیعتکننده با ابوبکر در سقیفه |
دیگر فعالیتها | فرماندهی از طرف پیامبر(ص) در بنی مره و بنی غطفان |
بَشیر بن سعد: از انصار و از تیره بنیمالک خزرج و صحابه پیامبر(ص) بود. او در ماجرای پیمان عقبه با گروهی از اهل یثرب، با پیامبر پیمان بست. بشیر اولین فرد از انصار بود که در سقیفه بنیساعده با ابوبکر بیعت کرد. او در بسیاری از جنگهای پیامبر از جمله بدر و خندق شرکت داشت و دو بار نیز به عنوان فرمانده از طرف پیامبر(ص) انتخاب شد.
در رویداد سقیفه به خاطر تمایل انصار به سعد بن عباده با ابوبکر بیعت کرد و وقتی که سخنان امام علی(ع) در مورد حق خلافت خویش را شنید، عذر آورد. وی از راویان حدیث پیامبر(ص) به شمار میرود و یکی از احادیث معتبر او حدیث چگونگی صلوات بر پیامبر میباشد.
از بشیر فرزندانی باقی ماند که نعمان بن بشیر یکی از آنهاست. در سال دوازدهم ق. در فتح عین التمر، خالد بن ولید را همراهی میکرد و هنگام درگیری با ایرانیان زخمیشده و از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد.
زندگینامه
ابونعمان بشیر بن سعد بن ثعلبه، از طایفه بنیمالک بن ثعلبه خزرج بود.[۱] مادرش انیسه بنت خلیفة بن عدی نیز به همان تیره نسب میبرد.[۲] از زندگی او تا پیش از اسلام آوردنش گزارشی چندان در دست نیست. او را از اندک کسانی دانستهاند که در روزگار جاهلیت خواندن و نوشتن میدانست.[۳]
بشیر در دوران پیامبر
بشیر به سال سیزدهم بعثت همراه 70 تن از انصار در پیمان عقبه دوم شرکت داشت. وی همراه برادرش سماک در غزوه بدر (2ق.) حضور داشت و سپس در بیشتر نبردها پیامبر(ص) را همراهی کرد. نیز در نبرد احزاب (5ق.) در کندن خندق شرکت کرد.[۴] به گزارشی او هنگام ملاقات تازهواردان با پیامبر(ص) در مسجدالنبی از ایشان پاسداری میکرد.[۵]
بشیر در ماه شعبان سال هفتم ق. از سوی پیامبر(ص) به فرماندهی 30 تن برگزیده شد و به جانب بنیمُرّه اعزام گشت که در فدک اقامت داشتند. در این نبرد، همه یاران او کشته شدند و خودش نیز زخمی شد و برای مداوا به فدک رفت و پس از درنگ در منزل شخصی یهودی، به مدینه بازگشت.[۶] وی در ماه شوال همان سال، به فرماندهی 300 تن برای سرکوب گروهی از بنیغَطَفان به منطقه جناب در حوالی فدک از زمینهای خیبر اعزام شد. او در این نبرد با دستیابی به غنیمتها و گرفتن چند اسیر به مدینه بازگشت.[۷] پیامبر(ص) در عمرة القضاء (ذیقعده 7ق.) بشیر را به عنوان سرپرست نگاهبانان سلاحهای جنگی، پیشتر از کاروان فرستاد.[۸] این در حالی است که برخی بر خلاف مشهور او را جانشین پیامبر در مدینه دانستهاند.[۹] گزارشی از نقش او در فتح مکه و حجة الوداع (10ق.) در دست نیست.
بشیر در دوران پس از پیامبر
وی در رویداد سقیفه، نخستین فرد از انصار بود که با ابوبکر بیعت کرد. آوردهاند از آن جا که بشیر از سران خزرج بود، هنگامی که تمایل انصار را به سعد بن عباده دید، به او حسد ورزید و برای هموار نشدن کار او با ابوبکر بیعت کرد.[۱۰] در برخی منابع، نخستین شخص بیعتکننده را عمر و دومی را ابوعبیده و سومی را بشیر یاد کردهاند.[۱۱]
بر پایه گزارش برخی منابع، هنگامی که امام علی(ع) را همراه زبیر و گروهی از بنیهاشم برای بیعت با ابوبکر به مسجد آوردند، حضرت در زمینه استحقاق خود برای خلافت سخن گفت. پس از سخنان او، بشیر اینگونه عذر آورد که اگر انصار این سخنان را پیش از بیعت با ابوبکر میشنیدند، حتی دو تن هم به مخالفت با علی برنمیخاستند.
برخی محققان معاصر این گفتار بشیر را پر اهمیت دانسته و دانشمندان اسلامی را به تحقیق درباره آن فراخواندهاند.[۱۲] بشیر در روزگار خلافت ابوبکر، عمر را از گرفتن بیعت اجباری از سعد بن عباده، رئیس خزرجیان مدینه، برحذر داشت.[۱۳]
تاریخ وفات
وی به سال دوازدهم ق. برای فتح عینالتمر، شهری نزدیک انبار در غرب کوفه،[۱۴] همراه خالد بن ولید[۱۵] اعزام شد. خالد او را به بانقیا، دهکدهای نزدیک کوفه، فرستاد و آن جا در نبردی با ایرانیان زخم برداشت و در پی بازگشت از عینالتمر بر اثر همان زخم درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد.[۱۶] برخی نیز مرگ او را طبیعی دانستهاند.[۱۷]
نقل روایت
بشیر از راویان احادیث پیامبر بود و پسرش نعمان، جابر بن عبدالله، عروه، شعبی و برخی دیگر روایتهای او را گزارش کردهاند.[۱۸] از جمله احادیث معتبر او، حدیثی درباره چگونگی صلوات بر پیامبر است که پس از نزول آیه 56 سوره احزاب از پیامبر در این زمینه پرسید. رسول خدا در پاسخ او فرمود: بگویید «اللهم صل علی محمدٍ و آل محمدٍ کما صلیت علی ابراهیم و بارک علی محمدٍ و آل محمدٍ کما بارکت علی آل ابراهیم فی العالمین انک حمید مجید».
از جمله فقیهان اهل سنت که به این روایت استناد کردهاند، مالک و ابنحزم هستند.[۱۹] رجالیان شیعه درباره او اتفاق نظر ندارند. برخی او را مورد اعتماد دانستهاند[۲۰] و برخی دیگر او را توثیق نکرده و توثیق دیگر دانشوران را توجیه نمودهاند.[۲۱]
همسر و فرزندان
همسر بشیر، عمره دختر رواحه و خواهر عبدالله بن رواحه صحابی بود.[۲۲] از بشیر فرزندانی باقی ماند که معروفترین آنها نعمان است. وی نخستین مولود میان انصار پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه بود.[۲۳] نعمان در نبرد صفین (37 ق.) معاویه را همراهی کرد. بعدها مدتی کوتاه از جانب معاویه حاکم کوفه[۲۴]و نیز یمن بود.[۲۵] برخی او را کارگزار ابنزبیر بر حمص دانستهاند که به دست هواداران اموی به قتل رسید.[۲۶] شماری از تبار نعمان به اندلس هجرت کردند. عمره، دختر نعمان و همسر مختار، به دلیل آن که نزد مصعب بن زبیر، مختار را فردی مؤمن خواند، کشته شد.[۲۷]
پیوند به بیرون
- مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، «بشیر بن سعد».
- عباس حسن خانی، بررسی نقش بشیر بن سعید و پسرش نعمان در حوادث صدر اسلام، تاریخ نو، بهار 1393، سال چهارم - شماره 7 (20 صفحه - از 83 تا 102).
پانویس
- ↑ الطبقات، ج3، ص402؛ جمهرة انساب العرب، ص364-365؛ اسد الغابه، ج1، ص231.
- ↑ الطبقات، ج3، ص402.
- ↑ الطبقات، ج3، ص402؛ فتوح البلدان، ص455.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص218؛ الاستیعاب، ج1، ص172؛ اسد الغابه، ج1، ص231.
- ↑ امتاع الاسماع، ج7، ص187-188.
- ↑ المغازی، ج2، ص723؛ الطبقات، ج3، ص402؛ امتاع الاسماع، ج1، ص328.
- ↑ المغازی، ج2، ص727-728؛ دلائل النبوه، ج4، ص301-302.
- ↑ المغازی، ج2، ص733؛ الطبقات، ج2، ص92؛ تاریخ طبری، ج3، ص25-26.
- ↑ الاعلام، ج2، ص56.
- ↑ الاحتجاج، ج1، ص72.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج6، ص18؛ الاحتجاج، ج1، ص72.
- ↑ الامامة و السیاسه، ج1، ص29؛ الاحتجاج، ج1، ص74؛ السقیفة و الفدک، ص63.
- ↑ الامامة و السیاسه، ج1، ص27؛ تاریخ طبری، ج3، ص222.
- ↑ المعالم الاثیره، ص204.
- ↑ الطبقات، ج7، ص276.
- ↑ المغازی، ج1، ص165؛ فتوح البلدان، ص241-242.
- ↑ الکامل، ج2، ص395.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص173؛ اسد الغابه، ج1، ص231.
- ↑ الموطّا، ج1، ص165؛ المحلی، ج3، ص272.
- ↑ رجال الطوسی، ص79؛ رجال حلی، ص79؛ رجال ابنداود، ص75.
- ↑ قاموس الرجال، ج2، ص345-347.
- ↑ الطبقات، ج3، ص402؛ الاستیعاب، ج4، ص1887؛ الاصابه، ج8، ص244.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1496-1497.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص364؛ الاصابه، ج6، ص346.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص364.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1498-1499.
- ↑ الاخبار الطوال، ص309
منابع
- الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م. 520ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دارالنعمان، 1386ق.
- الاخبار الطوال: ابنداود الدینوری (م. 282ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، 1412ق.
- الاستیعاب: ابنعبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دارالجیل، 1412ق.
- اسد الغابه: ابناثیر علی بن محمد الجزری (م. 630ق.)، بیروت، دارالفکر، 1409ق.
- الاصابه: ابنحجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- الاعلام: الزرکلی (م. 1396ق.)، دار العلم للملایین، بیروت، 1997م.
- الامامة و السیاسه: ابنقتیبه (م. 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، 1413ق.
- امتاع الاسماع: المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
- جمهرة انساب العرب: ابنحزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- دلائل النبوه: البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.
- رجال ابنداود: ابنداود الحلی (م. 707ق.)، به کوشش سید محمد صادق، نجف، الحیدریه، 1392ق.
- رجال حلّی (خلاصة الاقوال): العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش القیومی، نشر الفقاهه، 1417ق.
- رجال الطوسی: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، 1415ق.
- السقیفة و الفدک: احمد بن عبدالعزیز الجوهری (م. 323ق.)، به کوشش امینی، بیروت، شرکة الکتبی، 1413ق.
- سنن النسائی: النسائی (م. 303ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1418ق.
- السیرة النبویه: ابنهشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه.
- شرح نهج البلاغه: ابنابیالحدید (م. 656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق.
- صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.)، بیروت، دار الفکر.
- الطبقات الکبری: ابنسعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- فتوح البلدان: البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م.
- قاموس الرجال: محمد تقی شوشتری، قم، نشر اسلامی، 1418ق.
- الکامل فی التاریخ: ابناثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
- المحلی بالآثار: ابنحزم الاندلسی (م. 456ق.)، به کوشش سلیمان بنداری، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صاد.
- المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق.
- المغازی: الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.