سنگاب
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۵ آبان ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
واژهشناسی
واژهنامههای قدیمی به واژه «سنگاب» اشارهای نکرده[۱] و در واژهنامههای معاصر بدون شاهدی از متون گذشته آمده است.[۲] حتی حسنخان صنیعالدوله، در مطلع الشمس که در سال ۱۳۰۱ش. برای بار نخست منتشر شد،[۳] در گزاش خود از سنگاب خوارزمشاهی، از عنوان «سنگ» بهره برده است.[۴] با این همه، برخی، مستحدث بودن این واژه را دور از ذهن شمردهاند.[۵] گویا سنگاب، نخستین بار، در لغتنامه دهخدا، به نقل از یادداشتهای مؤلف، شرح شده و دیگران مانند محمد معین، خلاصهای از آن را ذکر کردهاند.[۶] این واژه، از همآمیزی «سنگ» و «آب» ساخته شده است.[۷]
چیستی
سنگاب، ظرف بزرگی بود که از سنگ یکپارچه ساخته میشد[۷] و در مسجدها، تکیهها، امامزادهها[۸] و دیگر مکانهای عمومی[۷][۹] برای آشامیدن یا وضو قرار میگرفت. گنجایش آن، چند خروار آب یا یک کُر و بیشتر بود.[۸] مردم با پیاله از سنگابهایی که برای آشامیدن بود، آب برمیداشتند.[۷]
ویژگیها
بیشتر سنگابها دایره مانند و برخی به شکل مستطیل ساخته میشد. نوع سنگ آنها، گوناگون بود؛ مانند مرمر، یشم، سنگ پارسی و نوعی از سنگهای آهکی.[۱۰] بیشتر آنها، دست کم با یک ردیف کتیبه فوقانی روی بدنه خارجی، زینت یافته و مضمون کتیبهها بیشتر، آیه، حدیث، شعر فارسی و عربی بود. نمونههای متعددی از این سنگابها هنوز در مسجدها و مدارس و بازاهای بافتهای سنتی شهرهای تهران، یزد و اصفهان دیده میشوند[۱۱] برخی از سنگابها، دارای پاشویههایی بود که محلی برای ریختن آبهای اضافی بوده و برخی نیز دارای سوراخی در زیر بدنه بود، که برای خالی کردن آبهای اضافی و وارد شدن به پاشویه استفاده میشد. روی لبه برخی سنگابها، دایرههایی کندهکاری شده وجود داشت که محل قرار گرفتن کاسههای آبخوری بوده و به آن جامگاه گفته میشد.[۱۰]
سنگاب در گذشته و در جاهایی که در دسترس قرار دادن آب نوشیدنی به آسانی میسر نبوده بهترین وسیله بوده است؛ زیرا هنوز امکان استفاده از مواد دیگری که به قدر سنگ بتواند در برابر عوامل جوی و طبیعی و گذشت زمان مقاومت کند به وجود نیامده بود. حتی آبآنبارها و حوضهایی که ساخته می شد و مفید نیز بود، ارزش سنگاب را به علت قابل انتقال بودن از بین نبرد.[۱۲]
برخی، سنگاب را به سبب نقوش و خطوط به کار رفته روی آن، هنر مقدس شیعی و دارای نوعی نمادگرایی در ارتباط با آب به عنوان سمبلِ یادآور عاشورا دانسته و رایگان بودن آب درون سنگابها را، نشانهای از اساسیترین اصول شیعیان در رفع نیاز انسان دانستهاند.[۱۳]
در کلیسا
در دوران شیوع سنگاب، در دوره صفویه، در اصفهان، در کلیساهای جلفا که معابد ارامنه مسیحی مقیم اصفهان بوده است نیز سنگابهایی قرار داده شد.[۱۴][۱۵] برخی آن را تقلید ارامنه از مسلمانان دانستهاند. ارامنه، در اطراف آن شمع نیز روشن میکردهاند و بر پایه گزارشی، در سال ۱۳۴۵ش. این کار ادامه داشته است. این سنگاب امروزه در ورودی آن قرار داشته و دارای نقوش برجسته و کتیبهای به زبان ارمنی است که تاریخ آن را به سال ارمنی ۱۱۱۶ که برابر است با ۱۰۷۷ق. معرفی کرده است.[۱۴]
در دوران شیوع سنگاب، در دوره صفویه، در اصفهان، در کلیسای وانک سنگابی به تاریخ ۱۰۷۷ق. به نشانه یادبود از آودیک ایساهاکیان (۱۸۷۵ لین آگان) یکی از چهار رکن ادب و هنر ارمنی قرار گرفته است.[۱۵]
در گذشته، ظرف بسيار بزرگى از پارهسنگى تراشيده مىشد و در حياط مسجدها و تکیهها براى آشاميدن آب و شربت و گاه براى جمعآورى نذورات و صدقات از آن استفاده مىشد و به آن «سنگاب» مىگفتند. يكى از قديمىترين سنگابها به نام سنگاب خوارمشاهى، در موزه آستان قدس موجود است.[۱۷]
سنگاب خوارزمشاهی
سنگاب خوارزمشاهی، بر پایه کتیبه نوشته شده روی آن، «در سال ۵۹۷ق. به نام علاءالدین محمد خوارزمشاه و وزیرش نظامالملک» ساخته شده است.[۱۸]
سنگاب خوارزمشاهی، کهنترین و بزرگترین سنگاب دوره اسلامی شناخته شده است. این سنگاب در یکی از مبادی ورودی حرم مطهر امام رضا قرار داشته است.[۱۹]
یکی از قدیمیترین نمونه سنگابها، سنگی از معبد ناهید در کنگاور به دست آمده است.[۲۰]
سنگاب وسط سقاخانه اسماعیلی
مهراس
مهراس، سنگابی طبیعی بوده، در درَه کوه احد، در سمت شمالی غار، که امام علی(ع) پس از پایان یافتن جنگ احد، از آن با سپر خود برای حضرت محمد(ص) آب آورد. وقتى آب آورده شد، بدبو، بدرنگ و بدطعم بود و پيامبر صلى الله عليه و آله در حالت عطش سوزان، آن را ننوشيد و از آن برای شستشوى خون زخمهای خود استفاده کرد.[۲۱] طبيعى به نظر مىرسد كه آب چنين گودالى از بارانهاى زمستانى بوده است و واقعۀ احد چون در ايّامى به وقوع پيوست كه مدتّها از فصل زمستان گذشته بود، مىتوان پذيرفت كه بو و رنگ و طعم نامطلوب آن به لحاظ راكد ماندنش زير آفتاب سوزان مدينه، در مهراس بوده است.[۲۲]
پانوشت
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، آستان قدس، شماره ۳۸، ص۷۵.
- ↑ فرهنگ فارسی معین، ج۲، ص۱۹۳۸؛ لغتنامه دهخدا، ج۸، ص۱۲۱۶۶؛ فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه سنگاب.
- ↑ کتابشناسی مطلعالشمس، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، آستان قدس، شماره ۳۸، ص۷۷، به نقل از مطلع الشمس.
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، آستان قدس، شماره ۳۸، ص۷۷.
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، آستان قدس، شماره ۳۸، ص۶۵؛ فرهنگ فارسی معین، ج۲، ص۱۹۳۸؛ لغتنامه دهخدا، ج۸، ص۱۲۱۶۶.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه سنگاب.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ لغتنامه دهخدا، ج۸، ص۱۲۱۶۶.
- ↑ فرهنگ فارسی معین، ج۲، ص۱۹۳۸.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ سنگابهای اصفهان، هنر قدسی شیعه، باغ نظر، شماره ۲۷، ص۵۴.
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، وقف میراث جاویدان، بهار و تابستان ۱۳۸۲ش، شماره ۴۱ و ۴۲، ص۵۳.
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، تقی بینش، نامه آستان قدس، شماره ۳۸، ص۷۷.
- ↑ سنگابهای اصفهان، هنر قدسی شیعه، باغ نظر، شماره ۲۷، ص۵۰.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ سنگابهای تاریخی اصفهان از دوره صفویه، هنر و مردم، شماره ۵۲، ص۱۹.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ سنگابهای اصفهان، هنر قدسی شیعه، باغ نظر، شماره ۲۷، ص۵۵.
- ↑ سنگابهای اصفهان، هنر قدسی شیعه، باغ نظر، شماره ۲۷، ص۵۷.
- ↑ حرم در واژهها، ص٢٩.
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، تقی بینش، نامه آستان قدس، شماره ۳۸، ص۸۳.
- ↑ سنگاب خوارزمشاهی، وقف میراث جاویدان، ش۴۱ و ۴۲، ص۵۳-۶۰.
- ↑ بغ مهر، ص۱۵؛ برگی از تاریخ آستان قدس رضوی بر روی یک دوستکامی، مشکوة، شماره ۱۲۹،ص۱۳۱.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۹؛ وفاء الوفاء، ج۴، ص۱۵۲.
- ↑ مدینهشناسی، ج۲، ص۲۴۸.
منابع
- بغ مهر ایزد فروغ نگهبان پیمان، احمد حامی، بیجا، ۱۳۵۵ش.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- حرم در واژهها، از مجموعه «رهنما»، سید ابراهیم موسویپناه، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۱ش.
- سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
- سنگاب خوارزمشاهی، تقی بینش، نامه آستان قدس، شماره ۳۸، ص۷۵.
- سنگاب خوارزمشاهی، وقف میراث جاویدان، بهار و تابستان ۱۳۸۲ش، شماره ۴۱ و ۴۲، ص۵۳.
- سنگابهای اصفهان، هنر قدسی شیعه، باغ نظر، زمستان ۱۳۹۲، شماره ۲۷، ص۵۰.
- سنگابهای تاریخی اصفهان از دوره صفویه، لطفالله هنرفر، هنر و مردم، بهمن ۱۳۴۵، شماره ۵۲، ص۱۹.
- فرهنگ فارسی عمید، حسن عميد، ويرايش فرهاد قربانزاده، اَشجَع، ۱۳۸۹ش.
- فرهنگ فارسی معین، محمد معین، امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۴ش.
- لغتنامه، علیاکبر دهخدا، مؤسسه لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۲ش.
- مدینه شناسی، محمد نجفی، مشعر، تهران، ١٣٨۶ش.
- وفاء الوفاء: السمهودی (م.۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.