صفه
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۸ آبان ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
صُفّه،
واژهشناسی
صفه، واژهای عربی، به معنای زینپوش[۱] و نشیمنگاه زین اسب[۲] است. این واژه وقتی با خانه و ساختمان به کار رود، به سازهای شبیه سالن که وسیع و با ارتفاع زیاد است،[۳] پیشدالان،[۴] ایوان سقفدار[۵] و سایهبانی که درآغاز مسجد قرار دارد[۶]معنا شده است؛ البته بسیاری از واژهنامههای عربی، به شهرت این معنا اکتفا کرده، بدون معنا از آن رد شدهاند.[۷] برخی، صفه را جايى بلندتر از سطح زمين كه مثل ايوان، محل اسكان و استراحت، يا دعا و نماز باشد، دانستهاند.[۸] صُفّه به معناى ايوان سقفدار و غرفهمانندى هم آمده، كه درون اتاق بزرگ يا داخل مساجد جامع درست مىشد و كف آن كمى از سطح زمين بالاتر بود و بزرگان در آنجا مىنشستند و به آن «شاهنشين» نیز میگفتند.[۸]
در مسجدالنبی(ص)
نخستین صفه در مکانهای مقدس، در مدینه، در مسجد النبى(ص)، ساخته شد. مسلمانان بىخانه، مهاجر و غريب صدر اسلام، آنجا مىخوابيدند و براى نماز به مسجد مىآمدند. اكنون در ضلع شمالى مسجد النبی(ص) و بيرون از ضريح حضرت محمد(ص) قرار داشته و زائران براى نشستن و تلاوت قرآن از آن استفاده مىكنند.[۸] به آن گروه از مسلمانان مهاجر و بىخانمان که از صفه استفاده میکردند، اصحاب صُفّه گفته مىشد و در منابع، شمار آنان را تا ۴۰۰ نفر گزارش كردهاند.[۹]
پانوشت
- ↑ جمهرة اللغة، ج1، ص142؛ لغتنامه دهخدا به نقل از مجمل اللغة.
- ↑ لغتنامه دهخدا به نقل از مهذب الاسماء.
- ↑ لسان العرب، ج9، ص195.
- ↑ لغتنامه دهخدا به نقل از منتهی الارب.
- ↑ لغتنامه دهخدا ذیل واژه صفة.
- ↑ معجم البلدان، ج3، ص414.
- ↑ جمهرة اللغة، ج1، ص142؛ المحيط في اللغة، ج8، ص93؛ الصحاح، ج4، ص1387.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ فرهنگامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۴، ص28؛ فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه صفه.
- ↑ محدث قمى، سفينة البحار (چاپ فراهانى) ، ج٢، ص٣۵.
منابع
سفينه البحار و مذيته الحكم و الاثار، عباس قمی، فراهانی، تهران، ۱۴۰۲ق.
فرهنگامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره چهاردهم، بهار 1392ش، ص28.
لسان العرب، ابن منظور، دار صادر، بيروت، 1414ق.
جمهرة اللغة، ابن دريد، دار العلم للملايين، بيروت، 1988م.
المحيط فى اللغة، اسماعيل بن عباد صاحب، عالم الكتب، بيروت، 1414ق.
الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق.
معجم البلدان، ياقوت حموى، دار صادر، بيروت، 1995م.