آیه ۹۷ سوره مائده
آیه ۹۷ سوره مائده، آیهای از قرآن، که در آن کعبه، بیتالله معرفی شده و همراه با ماه حرام، هدی و قلائد قوام مردم معرفی شده است.
متن و ترجمه
﴿ | جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ خدا، [زیارتِ] کعبه، آن خانه با حرمت، و ماههای حرام، و قربانیهای بینشان، و قربانیهای نشاندار را وسیله قوام و برپایی [زندگی، معیشت و سامان دنیا و آخرت] مردم قرار داد. این [شرایع و احکام] برای آن است که بدانید: یقیناً خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است میداند؛ و قطعاً خدا به همه چیز داناست. |
﴾ |
شرح واژگان
«کعب» در لغت، به معنای برآمدگی، بلند و ارتفاع چیزی[۱] و «کعبه» به معنای مربع بودن [همراه با ارتفاع] است.[۲] در وجه نامگذاری بیت الله به کعبه احتمال داده شده به دلیل مکعب بودن، یا مرتفع بودن آن باشد.[۳] مصطفوی، لغتشناس قرآنی، بر این باور است که این واژه در «برآمدیِ معنوی» (رفعت) نیز به کار میرود و از این باب است که بر کعبه به دلیل رفعت مقام، شرافت و منزلت اطلاق میشود.[۴]
«قیام» از نظر ساختاری سه نحو کاربرد دارد؛ یکی به معنای مصدری که به معنای قیام کردن است؛[یادداشت ۱] دوم به معنای جمع قائم؛[یادداشت ۲] و سوم به معنای ابزار نگهداری و قوام چیزی است؛[۵] قیام بودن کعبه را به معنای سوم دانستهاند؛[۶] چناچه در آیه ﴿وَ لاٰ تُؤْتُوا اَلسُّفَهٰاءَ أَمْوٰالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّٰهُ لَکُمْ قِیٰاماً﴾[۷] به همین معنا به کار رفته است.
ارتباط با آیات پیشین
در آیه ۹۵ سوره مائده، به برخی از مسائل حج مانند ممنوعیت صید در حال احرام و احکام کفاره آن، از جمله اهداء قربانی پرداخته شده و در آیه ۹۶، صید دریایی از این ممنوعیت استثناء شده است. در آیه ۹۷ سوره مائده به ادامه مسائل حج پرداخته شده است.
محتوا
در آیه ۹۷ سوره مائده، کعبه همان بیتالله معرفی شده و ویژگیهایی برای آن شمرده شده است. در این آیه به احترام ماه حرام و به قربانی نیز اشاره شده است.
کعبه قوام مردم
در این آیه، کعبه قوام مردم معرفی شده است. قوام به ابزار نگهداری گفته میشود و به این جهت به کعبه قوام گفته میشود که قوامِ دین و دنیای مردم است.[۸] بر اساس روایتی از امام صادق(ع) نیز، خدا کعبه را برای دین و معیشت مردم قرار داده است.[۹]
درباره اینکه قوام بودن کعبه تکوینی است یا تشریعی دو دیدگاه وجود دارد:
- جعل تکوینی: بدین معنا که خدا همراه با بنای کعبه مکان مناسبی برای سکونت مجاوران آن، و وسیلهای برای تأمین مصالح و منافع حجگزاران آن قرار داد، خداوند بزرگداشت این خانه را در قلبهای مردم نهاد و ثمرات را به سوی آن روانه کرد.[۱۰] به سخن دیگر خدا با اراده خود، این خانه را قوام مردم قرار داده است.[۱۱]
- جعل تشریعی: بدین معنا که خانه خدا باید چنین نقشی را در قوام مردم داشته باشد؛ یعنی کعبه، با تشریع حج و زیارت آن، که یک عبادت روحی، بدنی، مالی و اجتماعی است، قَوّام دین مردم و تزکیه کننده اخلاقشان است. در این برنامه، ثروتمندان از بخل رها و فقیران از فقر رهایی مییابند.[۱۲] به سخن دیگر خدا تکالیفی را در حج برای قوام یافتن دین و دنیای مردم مقرر نموده و انجام آن را به اراده مکلفین قرار داده است.[۱۱]
«ماه حرام، هدی و قلائد» قوام مردم
در این آیه، غیر از قوام بودن کعبه، ماه حرام، هدی و قلائد نیز قوام مردم معرفی شدهاند.
مراد از ماه حرام را ماه ذیحجه، که زمان حج است، دانستهاند. برخی، مراد از قوام بودن ماه حرام را، این دانستهاند که ماه حرام جلوی خونریزی و کشتار انسانها را گرفته و امنیت برقرار میکند. در حقیقت همانگونه که حرم مکان امن الهی است، ماه حرام نیز زمان خدا است.[۱۳]
هدی و قلائد که هر دو قربانی حج هستند، از آن جهت که تأمینکننده مواد غذایی گرسنگان است، قوام مردم شمرده شده است؛ چنانکه در آیه ۳۶ سوره حج نیز به آن اشاره شده است.[۱۳]
به گفته مفسران، در این آیه سه عامل قوام مردم معرفی شده است: کعبه قوام مردم، ماه حرام قوام جان مردم و غذا قوام جسم مردم.[۱۴]
علم خدا
پس از معرفی سه عامل قوام مردم، در بخش پایانی آیه به علم بیانتهای خدا اشاره شده است. برخی از مفسران، این بخش از آیه را در حکم علت برای بخش پیشین آیه دانستهاند. به این معنا که خدا ماه حرام، هدی و قلائد را قوام مردم قرار داد تا بدانند خداوند آگاه به همه امور است. به باور برخی از مفسران، قرآن این تعبیر را معمولاً پس از تشریع حکم یا خبر مهمی از تکوین به کار میبرد تا بفهماند که تشریع و تکوین الهی از روی علم و حکمت و رعایت مصالح و منافع بندگان است.[۱۵]
پانویس
- ↑ مقاییس اللغه، ذیل واژه کعب؛ المصباح المنیر، ذیل واژه کعب.
- ↑ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه کعب.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۸۷.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه کعب.
- ↑ المصباح المنیر، ذیل واژه قوم.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۸۹.
- ↑ سوره نساء، آیه ۵.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۹۴.
- ↑ البرهان، ج١، ص۵٠۵.
- ↑ ابراهیم: ٣٧؛ نگاه کنید به تفسیر آیات حج، ص۲۹۴.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۹۶.
- ↑ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج٧، ص١١٧-١١٨.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۹۷.
- ↑ تفسیر کبیر، ج١٢، ص١٠٠؛ تفسیر المیزان، ج۶، ص١۴٢؛ تفسیر نمونه، ج۵، ص٩٠.
- ↑ المیزان، ج۶، ص ١۴٢؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص ٣٢۶.
منابع
- البرهان فى تفسير القرآن، سيد هاشم بحرانى، انتشارات دار التفسير، ١۴١٧ق.
- التحقیق فی کلمات القرآن، حسن مصطفوی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
- تفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، محمد بن عمر فخر رازی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چهارم، ۱۴۱۳ق.
- تفسير القرآن الحكيم (تفسيرالمنار)، محمد رشيد رضا، بيروت، دارالمعرفه
- الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد قرطبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۵م.
- المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.
- معجم مقاییس اللغة، احمد بن فارس، تحقیق عبد السلام محمد هارون، قم، مکتب الإعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
- مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.
- المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبایی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.