قاجاریان
قاجاریان، دودمانی که از حدود سال ۱۱۷۵ تا ۱۳۰۴ق بر ایران حکومت میکردند و با برقراری عهدنامههایی با دولت عثمانی، امنیت حاجیان ایرانی را در حجاز تأمین کردند.
این دودمان، بر سر هتک حرمت آل سعود نسبت به مقدسات اسلام، با آنها کشمکش داشته و برای سرنگونی آنها اقداماتی کرده است.
قاجاریان با اشراف مکه، که از سادات بودند، روابط خوبی داشتند.
تأثیر اختلافات قاجار با عثمانی در حجگزاری ایرانیان
اختلافهای سیاسی و مذهبی میان ایران و عثمانی در دوران قاجاریه نیز کم و بیش ادامه یافت. این اختلافها جز در سالهای آغازین استقرار قاجاریه، باعث محدودیت حج ایرانیان نشد.[۱]
در مذاکرات دولت قاجار با دولت عثمانی، موضوع حج ایرانیان یاد شده بود. ازجمله در برخی عهدنامههایی که در دوران فتحعلی شاه میان دو دولت بسته شد، تأمین امنیت حاجیان، رفتار مناسب و نگرفتن مالیات راه از حاجیان ایرانی، از سوی مقامهای عثمانی تعهد گشت.[۲]
قاجار و آل سعود
از مواردی که در دوران قاجار به تعطیلی و اختلال در حج انجامید و دولت ایران را به واکنش واداشت، ظهور حکومت وهابی آلسعود در نجد و تصرف شهرهای طائف و مکه و مدینه به سال ۱۲۱۷ق بود که به تعطیلی حج از کشورهای اسلامی ازجمله ایران انجامید.[۳]
در پی حمله نخست سعودیان به مکه، مدینه، کربلا و نجف (۱۲۱۶ق) فتحعلیشاه قاجار (حکومت: ۱۲۱۲–۱۲۵۰ق) پادشاه وقت ایران، نامهای به عبدالعزیز بن سعود نوشت و خواستار بازگرداندن اشیای ربوده شده از مکانهای مقدس عتبات عالیات و پرداخت دیه کشتهشدگان شد و تهدید کرد در صورت خودداری از این کار، دولت ایران به دِرعیه، پایتخت وقت حکومت آل سعود، حمله خواهد کرد.[۴] شاه ایران همچنین نامهای به حکمران بغداد نوشت و خواستار برخورد با وهابیان شد. سلیمان پاشا، حکمران بغداد، با دادن پاسخ مساعد، مسؤولیت جبران خسارات عتبات را بر عهده گرفت.[۵]
افزون بر این، عباس میرزا (درگذشت: ۱۲۴۹ق)، ولیعهد فتحعلیشاه، به سال ۱۲۳۵ق از سوی فتحعلی شاه قاجار نامهای به محمدعلی پاشا، حاکم مصر (حک: ۱۲۲۰–۱۲۶۴ق) نوشت و در آن، بر لزوم برخورد سخت با وهابیان و حمله به حجاز و بازپسگیری مکه و مدینه و تصرف درعیه تأکید کرد. حیدر علیخان شیرازی که از ایران برای بردن این نامه مأمور شده بود، تا شکست کامل وهابیان به دست محمدعلی پاشا در مصر ماند و سپس به مکه رفت و از آنجا به ایران بازگشت.[۶]
ارتباط با اشراف مکه
عنصر دیگر در روابط سیاسی ایران و حجاز، وجود اشراف مکه بود که هر چند زیر فرمان دولت عثمانی قرار داشتند، بر مکه و مدینه بهطور مستقل حکومت میکردند. در دوران قاجار، روابط اشراف مکه با ایرانیان خوب بود. برخی سفرنامههای قاجاری از احترام اشراف مکه به بزرگان ایرانی که به حج میرفتند، گزارش دادهاند.[۷]
اشراف مکه از خاندان سادات بودند و از لحاظ مذهبی نزدیکیهایی با ایرانیان داشتند.[۸] نیز از جنبه سیاسی و مالی، به حفظ و گسترش روابط با ایرانیان دلبسته بودند. به همین دلیل، معمولاً گزارشهایی که از برخورد امیران مکه با ایرانیان در دست است، از احترام آنان به ایرانیان حکایت دارد. ایرانیان همچنین در زمان برگزاری حج از امکانات ویژهای برخوردار بودند. مثلاً کنسول ایران در جده افزون بر حضور در منا و عرفات، پرچم ایران را بر چادر خود برمیافراشت و مانند دولت عثمانی و مصر، حق برگزاری آتشبازی در عرفات را داشت.[۹]
پانویس
- ↑ مقالات تاریخی، دفتر8، ص180.
- ↑ تاریخ منتظم ناصری، ج3، ص1560-1561، 1682؛ درباره جنگهای ایران و عثمانی در دوران قاجار، نک: ایران در دوره سلطنت قاجار، ص105-114.
- ↑ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص221؛ تاریخ مکه، ص495.
- ↑ مجمع التواریخ، ص151؛ ناسخ التواریخ، ج1، ص118-119؛ فارسنامه ناصری، ج1، ص682-684.
- ↑ تاریخ منتظم ناصری، ج3، ص1465؛ ناسخ التواریخ، ج1، ص118-119.
- ↑ ناسخ التواریخ، ج1، ص319؛ تاریخ ذوالقرنین، ص523-524.
- ↑ سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص200؛ پنجاه سفرنامه، ج7، ص294، 299.
- ↑ پنجاه سفرنامه، ج7، ص297.
- ↑ میقات حج، ش48، ص25-28، «چند نامه از کارپرداز جده.