حلق و تقصیر
مفهومشناسی
«حلق» به معنای تراشیدن موهای سر و «تقصیر» به معنای کوتاه کردن قدری از مو و ناخن است.[۱]
حلق یا تقصیر، یکی از مناسک منا در حج واجب،[۲] آخرین عمل در عمر تمتع و یکی از اعمال عمره مفرده است. [۳]
احکام کلی
- به فتوای فقیهان شیعه، برای تقصیر باید قدری از موی سر یا ریش یا شارب کوتاه شود و احتیاط آن است که اکتفا به کوتاه کردن ناخن نشود.[۴] در فقه حنبلیه، اگر به اندازه سر انگشت یا کمتر، از مو کوتاه شود کافی دانسته شده است. در فقه حنفیه، مقداری بیشتر از سر انگشت و در شافعیه همین که صدق کوتاه کرده مو کند کافی است. در فقه مالیکه، زنان باید به اندازه سر انگشت مو را کوتاه کرده و مردان از نزدیکی ریشه مو، تمام سر را کوتاه کنند.[۵]
- نیت: تقصير نيز جزء اعمال عمره و از عبادات است و بايد بهقصد قربت و به نيت يكى از اعمال عمره انجام داده شود.
- لازم نيست انسان خودش مو يا ناخن را بچيند، پس ديگران هم مىتوانند برايش تقصير كنند، ولى خودش بايد نيت كند.
- كسى كه خودش تقصير نكرده، نبايد موى شخص ديگرى را بچيند، چون هنوز مُحرم است و در حال احرام زدودن مو، حتى از بدن ديگران حرام است؛ بنابراین افرادى كه خودشان تقصير نكردهاند نمىتوانند براى ديگران تقصير كنند؛ ولى چيدن ناخنِ شخص ديگر اشكال ندارد.
- چون معمولاً محل توقف مردم براى تقصير شلوغ است، که بانوان مواظب باشند براى تقصير، موهاى سرشان را مرد نامحرم نبيند.[۶]
در عمره تمتع
زمان
به فتوای فقیهان شیعه، تقصير در عمره تمتع، بايد پس از سعى باشد[۷] و تراشیدن سر جایز نیست.[۸] البته لازم نيست فوراً تقصير كند، ولى تا وقتى كه تقصير نكرده است، هيچكدام از محرمات احرام بر او حلال نمىشود.[۳]
به فتوای دیگر مذاهب اسلامی نیز، تقصیر یا حلق پس از سعی باید انجام شود.[۹]
مكان
تقصير، مكان معينى ندارد، گرچه اكنون متعارف است كه بعد از تمام شدن سعى، روی مروه تقصير مىكنند.[۶]
در كنار مروه محوطهاى مسقف اضافه شده است براى افرادى كه سعيشان بهپايان مىرسد و براى تقصير توقف مىكنند، تا محل دور زدن مردم بر مروه شلوغ نباشد.[۶]
احكام
برخی از احکام تقصیر در عمره تمتع چنین است:
- حلق یا تقصیر: به فتوای فقهیان شعیه، تقصير در عمره تمتع، واجب[۷] و تراشیدن سر (حلق) جایز نیست.[۸] بر پایه مذاهب چهارگانه اهل سنت، در عمره مفرده، زنان باید تقصیر کنند؛ ولی مردان میان حلق و تقصیر اختیار دارند؛ البته حلق برای مردان برتر دانسته شده است.[۱۰]
- بیرون آمدن از احرام: بنا بر فقه شیعه با تقصير، اعمال عمره تمتّع بهپايان رسیده و كارهايى كه بهسبب احرام حرام شده بود حلال مىشود.[۶] بر پایه مذهب حنبلیه و حنفیه، متمتّعی که سوق هدی نکرده، باید با حلق یا تقصیر از احرام خارج شود؛ ولی متمتعی که سوق هدی کرده، نمیتواند با حلق یا تقصیر از احرام بیرون آید و در فاصله میان اعمال عمره تمتع و حج تمتع، محرم میماند. در مذهب شافعیه دو قول وجود دارد. بر پایه قول اول، حجگزار با حلق یا تقصیر از احرام خارج میشود و حلق بهتر است. بر پایه قول دوم، حلق یا تقصیر از واجبات نیست و حجگزار با سعی، از عمره خارج میشود. به گفته فقیهان مالیکه، حاجی با حلق یا تقصیر از احرام خارج میشود.[۹]
احکام فاصله بین تقصیر تا احرام
در فاصله بين تقصير عمره تمتّع تا احرام حج، برخى كارها بر حاجيان حرام و برخی کارها مستحب است:
محرمات
- بهجاى آوردن عمره مفرده؛
- تراشيدن سر (حلق)؛
- بيرون رفتن از شهر مكه، (به فتواى عدهاى از مراجع تقليد؛ برخی ديگر از مراجع تقلید، بيرون رفتن را به شرط آنكه مطمئن است براى اعمال حج مىتواند بازگردد جايز دانستهاند.)
- كندن و بريدن درخت و گياه حرم؛
- شكار، حتى كشتن ملخ و مانند آن.[یادداشت ۱][۱۱]
مستحبات
- تلاوت قرآن (چنانچه بتوانند يك دور كامل قرآن را در مكه بخوانند، ثواب زيادى دارد)؛
- طواف مستحب؛
- نماز در مسجدالحرام و ساير مساجد معتبر مكه؛[۱۱]
- زيارت قبور اولياى مدفون در قبرستان ابوطالب.[۱۲]
در عمره مفرده
بر پایه همه مذاهب اسلامی، در عمره مفرده، زنان باید تقصیر کنند؛ ولی مردان میان حلق و تقصیر اختیار دارند؛ البته حلق برای مردان برتر دانسته شده است.[۱۰] دیگر احکام حلق و تقصیر در عمره مفرده، مانند احکام حلق و تقصیر در عمره تمتع است (به جز احکام فاصله تقصیر تا احرام).
در حج
حلق یا تقصیر یکی از مناسک منا است که انجام آن بر حجگزار واجب است.[۲] انجام دهندگان حج افراد، تمتع و قران در وجوب حلق يا تقصير اشتراك دارند.[۱۳]
افراد موظف به حلق
بر پایه فقه شیعه، كسانى كه بايد سر بتراشند عبارتند از:
- كسى كه سال اول حج او (صروره) باشد، چه واجب، چه مستحب، براى خودش يا براى ديگرى؛[۱۴] (به فتواى برخى از فقیهان شیعه، حلق برای چنين فردى احتیاط واجب و به فتوای برخی احتیاط مستحب است.)[۱۵]
- كسى كه موى خود را بهمنظورى چسبانده باشد؛
- كسى كه موى سر را جمع كرده و به هم پيچيده و گره زده و بافته باشد.[۱۴]
بر پایه مذاهب چهارگانه اهل سنت، در حج، مردان میان حلق و تقصیر اختیار دارند؛ البته حلق برای مردان برتر دانسته شده است.[۱۶]
افراد موظف به تقصير
بر پایه فقه شیعه، كسانى كه بايد تقصير كنند، عبارتند از:
زمان
زمان حلق يا تقصير در حج، روز عيد قربان، از طلوع تا غروب آفتاب است؛ ولى برخى از فقیهان شیعه، احتياط مستحب مىدانند كه حلق يا تقصير روز عيد باشد و تأخير آن تا روز سيزدهم ذىالحجه را جايز مىدانند و نيز برخى از فقیهان، حلق در شب را براى كسى كه در روز موفق به اين عمل نشده است كافى مىدانند.[۱۷]
در فقه حنبلیه و شافعیه، تأخیر حلق از ایام نحر[یادداشت ۲] جایز دانسته شده است. در فقه حنفیه و مالکیه حلق باید در ایام نحر انجام شود و به باور حنفیها در صورت تأخیر از آن، باید گوسفند کفاره داده شود.[۱۸]
به گفته فقیهان شیعه، تقصیر یا حلق در حج تمتع و قران، واجب یا احتیاط واجب است که به ترتیب پس از رمی جمره عقبه و قربانی انجام شود. در حج افراد که قربانی واجب نیست، باید پس از رمی جمره عقبه انجام شود. البته اگر این ترتیب رعایت نشود، اعاده آن لازم نیست.[۱۹]
در فقه حنبلیه و شافعیه، رعایت ترتیب (رمی جمره قبه، قربانی و حلق یا تقصیر) سنّت دانسته شده و اگر مراعات نشد، موجب کفاره نیست. در فقه حنفیه، اگر پيش از قربانى يا رمى حلق كند، بايد گوسفند كفاره دهد. در فقه مالکیه، اگر پیش از رمی، حلق شود، باید فدیه داده شود.[۲۰]
مكان
حلق يا تقصير بايد در منا انجام پذيرد و در بيرون منا صحيح نيست، لذا كسانى كه براى قربانى به كشتارگاه رفته يا به جهتى ديگر از منا خارج شدهاند بايد توجه داشته باشند كه براى حلق يا تقصير بايد به منا برگردند.[۱۷]
كسى كه نمىتواند براى حلق يا تقصير به منا برود، هرجا كه هست حلق يا تقصير مىكند و موى خود را به منا مىفرستد.[۱۷]
احکام
با حلق يا تقصير در حج تمتع، تمام محرمات احرام حلال مىشود، بهجز بوى خوش، التذاذ جنسی و آمیزش.[۲۱]
پانویس
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۷۱.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۶۵.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۴۹.
- ↑ مناسك محشى، ص ٣۵٧.
- ↑ بدائع الصنائع(فقه حنفى)، المصادر الفقهيه، ج ١٠، ص ۶٧؛ القوانين الفقهيه(فقه مالكى)، المصادرالفقهيه، ج ١١، ص ۶١۵؛ الكافى لابن قدامه(فقه حنبلى)، المصادرالفقهيه، ج ١١، ص١٠۴٨؛ المهذب(فقه شافعى)، المصادرالفقهيه، ج ١١، ص ٨٩٨؛ الفقه على المذاهبالخمسه، ج ١، ص ٣٧١؛ تذكرة الفقها، ج ٨، ص ١۵٠.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ درسنامه مناسک حج، ص۵۰.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ مناسک محشی ص۳۵۶ و ۳۵۷؛ درسنامه مناسک حج، ص۴۹.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ مناسک محشی ص۳۵۶ و ۳۵۷.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ الكافى لابن قدامه، (فقه حنبلى)، المصادرالفقهيه، ج ١١، ص١٠٣٩؛ المقنع لابن قدامه، (فقه حنبلى) المصادرالفقهيه، ج ١١، صص ٩۶٢ و ٩۶١؛ الفقه على المذاهب الخمسه، ج ١، ص ٣٧٢؛ بدائع الصنائع(فقه حنفى)، المصادرالفقهيه، ج ١٠، ص ١٢٣؛ الهدايه (فقه حنفى)، المصادر الفقهيه، ج ١٠، ص ٢٨٨؛ بدايةالمجتهد، ج ١، صص٣٣۶ و ٣٣۵؛ القوانين الفقهيه، (فقه مالكى)، المصادرالفقهيه، ج ١١، ص ۶١۶؛ المهذب(فقه شافعى) المصادرالفقهيه، ج ١١، صص ٨۵٠ - ٨۴٨؛ مختصرالمزنى(فقه شافعى)، المصادرالفقهيه، ج ١١، ص ٨٢١؛ الخلاف، ج ١، ص ۴۵٠؛ بدائع الصنائع(فقه حنفى)، المصادرالفقهيه، ج ١٠، ص ۶۴؛ المهذب(فقه شافعى)، المصادرالفقهيه، ج ١١، ص ٨٩٨.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ مناسك محشى، صص ١٠١ و ١٠٠؛ الكافى فى فقه اهل المدينه(فقه مالكى)، المصادرالفقهيه، ج ١٠، ص۵٣۴؛ بدائع الصنائع(فقه حنفى) المصادرالفقهيه، ج ١٠، ص ۶۵.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۵۱.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۵۲.
- ↑ درآمدی بر فقه مقارن، ص۳۹۵.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۷۱ و ۷۲.
- ↑ مناسك محشى، صص ۴۴۶ و ۴۴۵.
- ↑ مناسك محشى، صص ١٠١ و ١٠٠؛ الكافى فى فقه اهل المدينه(فقه مالكى)، المصادرالفقهيه، ج ١٠، ص۵٣۴؛ بدائع الصنائع(فقه حنفى) المصادرالفقهيه، ج ١٠، ص ۶۵؛ همچنین نگاه کنید به: درآمدی بر فقه مقارن، ص۴۰۷.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ درسنامه مناسک حج، ص۷۲؛ همچنین نگاه کنید به: مناسك محشى، ص۴۴٧؛ الروضةالبهيه فى شرح اللمعة الدمشقيه، ج١، صص ۵۶١ - ۵٣٩.
- ↑ فقهالسنه، ج ١، ص ۴٠؛ بدائع الصنائع(فقه حنفى)، الكافى لابن قدامه(فقه حنبلى)، المصادرالفقهيه، ج١٠، ص ۶٧.
- ↑ مناسك محشى، صص ۴۵١ و ۴۵٠.
- ↑ رسائل للحجاج و المعتمرين، صص ١٣ و ١٢؛ بداية المجتهد، ج ١، ص ٣۵٣؛ مغنى والكافى لابن قدامه(فقه حنبلى)، بدائع الصنائع(فقه حنفى)، مختصر المزنى(فقه شافعى)، القوانين الفقهيه(فقه مالكى)؛ مصادر الفقهيه، ج ١١، صص ١٠۴٨ - ١٠۴۵ و ٩٧۴ و ج ١٠، ص ١٠٣ و ج ١١، ص ٨٢٣.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۸۰.
منابع
- بدائع الصنائع (الفقه الحنبلی)، المصادر الفقهيه، علاءالدین بن مسعود الکاشانی، بيروت، چاپ اول، ١۴٢٢ق.
- بداية المجتهد و نهاية المقتصد، ابن رشد (الحفید)، محمد بن احمد، بيروت، دارالفكر، ١۴٢١ق.
- رسائل للحجاج والمعتمرين، اليحيى، شيخ يحيى بن ابراهيم، دارالمسلم، رياض، چاپ سوم، ١۴٢٠ق.
- الروضة البهيه فى شرح اللمعة الدمشقيه، الشهید الثانی، شیخ زینالدین العاملی، قم، مجمع الفكر الاسلامى، چاپ اول، ١۴٢۴ق.
- فقه السنه، السید سابق، بيروت، دارالفكر، چاپ دوم، ١۴١٩ق.
- الفقه على المذاهب الخمسه، محمدجواد المغنیه، قم،مؤسسة دارالكتاب الاسلامى، ١۴٢٢ق.
- الكافى فى فقه ابن حنبل (الفقه الحنبلى)، المصادر الفقهيه، (ابن قدامه) عبداللّٰه بن احمد بن قدامه، بيروت، چاپ اول، ١۴٢٢ق.
- الكافى فى فقه اهل المدينه (الفقه المالکی)، النمری القرطبی، یوسف بن عبدالله، بيروت، چاپ اول، ١۴٢٢ق.
- كتاب الخلاف فى الفقه، شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهران، ١٣٧٧ش.
- المصادر الفقهيه، علىاصغر مرواريد، بیروت، دارالتراث، ١۴١٩ق.
- مختصر المزنى (الفقهالشافعى)، اسماعیل بن یحیی المصرى المزنى، بیروت، بینا، چاپ اول، ١۴٢٢ق.
- المقنع (الفقه الحنبلى)، المصادر الفقهيه، ابن قدامه، عبدالله بن احمد، بيروت، چاپ اول، ١۴٢٢ق.
- مناسك حج با حواشى مراجع، سید روحالله خمینی، تهران، نشر مشعر، ١٣٨۵ش.
- المهذّب (الفقهالشافعى)، الشیرازی، ابراهیم بن محمد، بيروت، چاپ اول، ١۴٢٢ق.
- الهدايه (الفقهالحنبلى)، المرغینانی، علی بن ابی تیر، بيروت، چاپ اول، ١۴٢٢ق.