آیه ۱۹۶ سوره بقره

از ویکی حج

متن و ترجمه

شرح واژگان

واژه «حصر» به معنای ممنوع و محصور کردن[۱] و کلمه «استیسر» از اصلِ یسر، به معنای آسانی است.[۲]

«هَدی» به معنای هدیه مخصوص به حرم و خانه خدا به‌کار رفته[۳] و «فدیه» به «پرداخت جریمه‌ای که مکلف در کوتاهی عبادت باید بپردازد» اطلاق شده است.[۴]

محتوا

آيه ۱۹۶ سوره بقره را، جامعترين آيه قرآن درباره مناسك حج دانسته‌اند. این آیه مشتمل بر هر دو منسك حج و عمره است، به انواع حجّ تمتع و غير تمتع پرداخته است، برخى از موانع انجام حج را بر شمرده است، برخى از محرمات احرام و نيز قربانى بدل از هدى را نيز ذكر كرده است.[۵]

تمام كردن حجّ و عمره

در نخستین بخش آيه، به اتمام حج و عمره پرداخته شده است. این را بدین معنا گرفته‌اند که اصل تشريع آنها مفروغ عنه بوده و آیه در صدد بيان احكام فرعى آنها است.[۶] یکی از آن احكام این است كه زائر خانه خدا وقتى حج و عمره‌اى را آغاز نمود بايد آن را به انجام برساند و حق ندارد آن را به صورت ناقص رها كند.[۶]

مفسران در تفسير «اتمام» اختلاف نظر دارند. برخی مراد از آن را اتمام ظاهری به معنای انجام همه مناسک و حدود آن می‌دانند[۷] و برخی، منظور از آن را اتمام معنوی به معنای انجام آن تنها برای خدا و نه برای تجارت دانسته‌اند.[۸] بنا بر روایتی، امام صادق(ع) در تفسیر این آیه، به هر دو وجه ظاهری و معنوی آن اشاره کرده است.[۹]

به گفته قرطبی، مفسر اهل سنت، اگرچه ممكن است حج و عمره از ابتدا واجب نباشد، ولی وقتى فرد آن را شروع کرد بايد به انجام برساند.[۱۰] برخى دیگر از عالمان نیز بر این باورند که حج و عمره وقتى شروع شد، باید به اتمام برسد، اگرچه بنا به دليلى باطل و فاسد شده باشد.[۱۱]

تعبیر ﴿لِلّٰه ﴾ را بیانگر این دانسته‌اند که همه اعمال حج و عمره باید با قصد قربت و تنها برای خدا باشد.[۱۲]

احصار

در عبارت ﴿فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْی ﴾ به احصار پرداخته شده است.

منظور از احصار، حبس و ممنوعيت از انجام حج يا عمره به خاطر ترس، وجود دشمن يا بيمارى است.[۱۳] برخى از مفسران آن را به وجود دشمن معنا نموده و برخى ديگر آن را به بيمارى تنها تفسير كرده‌اند.[۱۴]

مفسران و فقیهان شيعه، از مانع بيرونى مانند دشمن و راهزن، به «صدّ» تعبير کرده، و از مانع درونى مانند بيمارى به «حصر» تعبير می‌کنند.[۱۵] در میان اهل سنت، درباره عبارت ﴿فَإنْ أُحْصِرتُم ﴾ سه نظر وجود دارد: «منحصر به منع دشمن است»؛ «منحصر به مرض است» و «احصار شامل منع و بیماری است.»[۱۶]

درباره عبارت ﴿فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْی ﴾ دو نظر وجود دارد. یکی اینکه استيسار به «به اندازه توانايى و قدر امکان» باشد؛ دوم اين‌كه به معناى «سهولت» و «انتخاب آسان» باشد، يعنى از ميان انواع هدى‌ها آسان‌ترين آن را انجام دهيد. [۱۷] برخی، معناى اول را مناسب‌تر دانسته‌اند، چراکه تخيير بين حیوانات سه‌گانه (شتر، گاو و گوسفند) معنا ندارد؛ زيرا ترديدى نيست كه ذبح گوسفند آسان‌ترين است.[۱۷]

منع تراشيدن سر

در عبارت ﴿لاٰ تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتّٰى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّه ﴾ یکی از محرمات احرام، که تراشیدن سر است بیان شده است.

تراشيدن سر يكى از مناسك حج است، و بايد پس از قربانى انجام شود، و حاجى حق ندارد قبل از رسيدن قربانى به محل مورد نظر (قربانگاه) سر بتراشد.[۱۸]

در بخش بعدی آیه ۱۹۶ سوره بقره موارد استثناء از منع تراشیدن سر ذکر شده است، که بر اساس آن بیمار و کسی که دجار مشکلی در ناحیه سر است می‌تواند حلق کند.[۱۹]

وظیفه بیمار

پانویس

  1. صحاح‌اللغه، ذیل واژه حصر؛ المصباح المنیر ذیل واژه حصر.
  2. صحاح‌اللغه، ذیل واژه یسر؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه یسر؛ لسان العرب، ذیل واژه یسر.
  3. صحاح اللغه، ذیل واژه هدی؛ لسان العرب، ذیل واژه هدی؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه هدی.
  4. المصباح المنیر، ذیل واژه فدی؛ لسان العرب، ذیل واژه فدی؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه فدی.
  5. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۰۵.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ درسنامه تفسیر آیات حج،‌ ص۱۰۵.
  7. مجمع‌البيان، ج١، ص٢٩٠.
  8. الجامع لاحكام القرآن، ج٢، ص٣٣۶.
  9. كافى، ج۴، ص٢۶۴.
  10. الجامع لاحكام القرآن، ج٢، ص٣٣۵.
  11. كنزالعرفان، ج١، ص٢١۶ و ٢٧٢.
  12. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۰۹.
  13. مجمع‌البيان، ج١، ص٢٩٠؛ الميزان، ج٢، ص٧۶؛ نمونه، ج٢، ص٢۶؛ الجامع لاحكام القرآن، ج٢، ص٣٧٢.
  14. الجامع لاحكام القرآن، ج٢، ص٣٧٢.
  15. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۱۱؛ نگاه کنید به كنز العرفان، ج١، ص٢٨٧، و جواهرالكلام، ج٢٠، ص١١١.
  16. تفسير كبير، ج۵، ص١۵٩.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۱۴.
  18. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۱۴.
  19. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۱۵.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.

الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، تحقيق احمد عبدالغفور عطار، بيروت، دارالعلم للملايين، چهارم، ١۴٠٧ق.

المصباح المنير، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.

مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.