امام حسین (ع)
امام حسین(ع) سومین امام شیعیان، نوه پیامبر اکرم(ع) و فرزند علی بن ابیطالب(ع) است. قیام امام حسین(ع) در اعتراض به حکومت یزید بن معاویه و کشته شدن او و تعدادی از یاران و خاندان او در واقعه عاشورا از وقایع بسیار مهم در تاریخ اسلام و تاریخ تشیع است. آیین عزاداری شهادت امام حسین(ع) همواره از گستردهترین آیینهای جوامع شیعی بوده است.
تولد و نامها
حسين بن علي بن ابيطالب بن عبدالمطلب، فرزند فاطمه زهرا(س)، دختر پيامبر اکرم(س)، و سومين امام شيعيان در سوم يا به اختلاف منابع، پنجم شعبان سال چهارم هجرت، در مدينه به دنيا آمد.[۱] کنيهاش ابوعبدالله و از جمله القابش زکي، طيّب، مبارک و وفي بود. امام حسین(ع) نيز مانند امام حسن(ع)، شباهت زيادي به پيامبر اکرم داشت؛ هرچند منابع، امام حسن(ع) را شبيهتر دانستهاند.[۲]
سخنان پیامبر درباره حسین(ع)
حسين بن علي نزديک به هفت سال از سالهاي پاياني زندگي پيامبر(ص) را درک کرد.[۳] احاديث زيادي از پيامبر9 درباره فضائل امام حسین(ع) و برادرش امام حسن(ع) نقل شده است. پيامبر اسلام(ص) ايشان را ريحانههاي خود در دنيا[۴] و سرور جوانان بهشتي خوانده[۵] و از آنان به عنوان اهل بيتش ياد نموده و به امامت حسنین(ع) تصريح کرده بود.[۶] آن حضرت9 بر دوست داشتن حسنین(ع) سفارش کرده، در روايتي فرمودند: «حسين از من است و من از حسينم و هر که حسين را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است».[۷] هنگامي که پيامبر9 در حال نماز به سجده ميرفت، حسنین(ع) از دوش او بالا ميرفتند و پيامبر9 صحابه را از دور کردن آن دو منع ميکرد.[۸]
مباهله
از جمله گزارشهاي مربوط به دوره کودکي امام حسین(ع)، ماجراي مباهله است. هنگامي که قرار شد پيامبر و مسيحيان نجران به مباهله بپردازند، پيامبر در حالي که حسين بن علي7 را در آغوش داشت، همراه با حسن(ع)، علي7 و فاطمه3 براي مباهله به خارج از مدينه (محل فعلي مسجد مباهله يا مسجدالاجابه) رفتند و در سخنان خود حسنين: را مصداق (أَبْنَاءنَا) (آلعمران/3، 61) معرفي کردند و هيئت مسيحي که پيامبر را با نزديکترين افراد خانوادهاش ديد، از مباهله منصرف شد.[۹]
جایگاه اجتماعی و سیاسی
منابع همچنين از احترام زياد صحابه پيامبر(ص) به امام حسین(ع) ياد کردهاند.[۱۰] روايتي که مشابه آن درباره امام حسن(ع) نيز نقل شده است، حاکي از آن است که امام حسین(ع) يک بار در کودکي به خليفه ـ به اختلاف منابع ابوبکر يا عمر ـ که بر منبر نشسته بود، گوشزد کرد که از منبر پدرش پايين بيايد.[۱۱] دو واقعهاي که از زندگي سياسي امام، در دوره جواني و مقارن با خلافت عثمان، ثبت شده، نشان از حضور ايشان در کنار امام علي7 در موضعگيريهاي سياسي است. واقعه نخست مربوط به ماجراي تبعيد ابوذر غفاري به ربذه و حضور امام حسین(ع)، به همراه برادر و پدرش، براي بدرقه ابوذر، به رغم دستور منع اين کار از طرف عثمان،[۱۲] و واقعه ديگر محافظت حسنین(ع) به دستور پدرشان از منزل عثمان، در ماجراي ورود مخالفان به مدينه، بود.[۱۳]
حضور در فتوحات؟
مورخان درباره حضور امام حسین(ع) در برخي از فتوحات مسلمانان، در زمان حکومت عثمان و معاويه، اختلاف نظر دارند. در برخي منابع به حضور حسنین(ع) در فتوحات شمال آفريقا، به فرماندهي عبدالله بن ابيسرح، و فتوحات طبرستان، به فرماندهي سعيد بن العاص در زمان خلافت عثمان، اشاره شده است.[۱۴] برخي منابع نيز از شرکت امام حسین(ع) در جنگ با روم، در زمان خلافت معاويه و در لشکري به فرماندهي يزيد، خبر دادهاند.[۱۵] برخي پژوهشگران شيعي، درباره صحت اين روايات ترديد کردهاند[۱۶]
شرکت در جنگهای پدر
در وقايع سياسي دوران خلافت علي بن ابيطالب7، امام حسین(ع) و برادرش حضوري فعال با پدر داشتند و در جنگها فرماندهي بخشي از سپاهيان آن حضرت را برعهده داشتند.[۱۷]
حمایت از صلح امام حسن(ع)
بعد از شهادت اميرمؤمنان و صلح امام حسن(ع) با معاويه، برخي از شيعيان نزد امام حسین(ع) آمدند و با گمان اينکه آن حضرت با صلح برادرش مخالف است، از او خواستند تا رهبري شيعيان را برعهده گيرد. اما امام حسین(ع) از تصميم برادر حمايت کرد و پيروي از ايشان را بر خود لازم دانست.[۱۸]
بعد از شهادت امام حسن(ع)، امام حسین(ع) ميخواست پيکر مطهر آن حضرت را کنار قبر رسولالله(ص) به خاک بسپارد که با مخالفت امويان روبهرو شد و بنابر وصيت امام حسن(ع)، براي پرهيز از درگيري، آن حضرت را در بقيع به خاک سپرد.[۱۹]
قیام امام حسین(ع)
انتقال موروثی خلافت از سوی معاویه به فرزندش یزید با مخالفت گروهی از بزرگان جامعه اسلامی از جمله حسین بن علی مواجه شد. امام حسین در برابر درخواست بیعت با یزید مقاومت کرد و هنگامی که فشارها از سوی حاکم مدینه زیاد شد از این شهر خارج شد و به مکه رفت. همزمان مردم کوفه نامههای متعددی به امام رساندند و در آن حضرت را برای رهبری قیامی علیه امویان به سوی خود خواندند. امام حسین برای بررسی اوضاع مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد و هنگامی که مسلم خبر از بیعت گسترده کوفیان با امام داد، آن حضرت در روز هشتم ذی الحجه به سوی کوفه به راه افتاد. بنا بر برخي گزارشها علت خروج امام در اين روز و باقي نماندن ايشان براي انجام مناسک حج، اطلاع آن حضرت از حضور گروهي از نيروهاي اموي در مکه، به بهانه برگزاري حج و با قصد کشتن ايشان، بود.همزمان امویان که از تحولات کوفه خبر داد شده بودند حاکم آن شهر را تغییر دادند. عبیدالله بن زیاد با سرکوب شدید مردم کوفه را از همراهی امام حسین بازداشت و و کاروان امام حسین را مجبور به توقف در کربلا کرد و چون امام حاضر به بیعت با یزید نبود، کار به جنگی کشید که در آن امام حسین و بسیاری از مردان همراه با او به شهادت رسیدند.
فرزندان
منابع، سن امام حسین(ع) را هنگام شهادت 56[۲۱]، 57[۲۲] يا 58[۲۳] سال ذکر کردهاند. ايشان چهار پسر و دو دختر[۲۴] و به نقلي شش پسر و سه دختر[۲۵] داشت. از پسرانش برخي در زمان حيات امام بدرود حيات گفتند و برخي در روز عاشورا به شهادت رسيدند و تنها علي، زينالعابدين، باقي ماند که امام چهارم شيعيان است.[۲۶] خانداني از نسل امام حسین(ع) که در مدينه سکونت داشته و به اشراف حسيني معروفند، در سدههاي چهارم تا يازدهم قمري، حکومت مدينه را در دست داشتند. (← اشراف حسيني)
امام حسین و حج
امام حسین(ع)، 25 بار حج گزارد. ايشان و برادرشان امام حسن(ع)، با وجود فراهم بودن مرکب، راه مدينه تا مکه را، به نشانه احترام به حج و مکه، پياده پيمودند. از سيره و سخنان امام حسین(ع) در حج گزارشهايي باقي مانده که از منابع استخراج احکام فقهي درباره حج و حرمين به شمار ميرود. منابع تاريخي و حديثي استلام رکن شامي، طواف و نماز طواف بعد از نماز عصر،[۲۷] پيوسته ادامه دادن تلبيه تا رسيدن به سرزمين منا،[۲۸] دفن موهاي قصر شده در منا[۲۹]، روزه گرفتن در روز عرفه[۳۰] و همراه بردن آب زمزم[۳۱] را به امام حسین(ع) نسبت دادهاند.
رواياتي در جواز محرم شدن در روز ترويه از هر جاي مسجدالحرام، تحريم گوشت شکاري که در مکه ذبح شده باشد و روايتي درباره نحوه عمل امام در دفن مردهاي که محرم بوده، در منابع حديثي نقل شده است.[۳۲] امام حسین(ع) حج را جهاد ناتوانان ميدانستند و بر برآورده شدن دعا بين حجرالاسود و رکن يماني تأکيد ميکردند.[۳۳]
روايتي که فقها براي استخراج حکم حج محصور استفاده کردهاند و مشابه آن را به امام حسن(ع) نيز نسبت دادهاند، حاکي از بيمار شدن امام حسین(ع) در ميانه راه مکه است. امام علي(ع) با ديدن بيماري فرزندش، شتري قرباني کرد و موي سر حسین(ع) را تراشيد و او را به مدينه بازگرداند و هنگامي که آن حضرت از بيماري خلاصي يافت، عمره را ادا کرد.[۳۴]
دعای عرفه
[۳۵] اين دعا از مهمترين و مشهورترين دعاهاي شيعيان است که معمولاً در روز عرفه خوانده ميشود. بر اين دعا که امام حسین(ع) در آن به توصيف خداوند و بيان ابعاد توحيد و رابطه انسان و پروردگارش پرداختهاند، شروح متعددي به دست شيعيان نگاشته شده است.[۳۶]
يکي از يادگارهاي حج امام حسین(ع) دعاي عرفه است که آن حضرت در يکي از حجهاي خود و در سرزمين عرفات املا فرمود.حج آخر، حج ناتمام یا عمره؟
آمد که امام حسین(ع) در روز هشتم ذی حجه سال ۶۰ یعنی روز ترویه از مکه به سمت کوفه خارج شد. بنابر نقل مشهور نزد علماي شيعه و تاريخنگاران، امام حسین(ع) حج خود را ناتمام گذارد و آن را به عمره تبديل کرد و شهر مکه را به قصد عراق ترک نمود.[۳۷]
در مقابل اين نظر، برخي از پژوهشگران معاصر مسئله را به اين شکل مطرح کردهاند که امام حسین(ع)، از همان ابتداي ورود به مکه، نيت حج نداشت و تصميم به انجام عمره گرفته بود و از همان ابتدا تصميم به ترک مکه داشت. لذا پس از انجام اعمال عمره مفرده مکه را ترک کرد. اين گروه شواهدي براي ادعاي خود مطرح کردهاند، از جمله اينکه امام حسین(ع) از يکي از مواقيت پنجگانه احرام نبست يا قرباني نکرد، در حالي که مطابق رأي فقها کسي که به دليل خطر دشمن يا غيره از حج باز داشته شود، بايد قرباني کند. افزون بر اين حديثي از امام صادق(ع) در دست است که انجام عمره مفرده در ذيحجه را، با توجه به عمل امام حسین(ع)، جايز دانستهاند و بنابراين عمل امام حسین(ع) را تبديل حج به عمره در نظر نگرفتهاند.[۳۸]
زیارتگاه
[۳۹] در گذشته، شيعيان سرزمينهاي شرق اسلامي، مانند ايران و عراق، ميکوشيدند زيارت کربلا و حج را، در يک سفر، جمع کنند. اين مسافران در راه رفت يا بازگشت با وجود تحمل مشکلات فراوان، مسيري را انتخاب ميکردند که امکان زيارت کربلا نيز برايشان فراهم شود.[۴۰]
آستان مقدس امام حسین(ع) در شهر کربلا قرار دارد و زیارت آن نزد شيعيان فضيلت زيادي دارد. در برخي روايات، ثواب زيارت کربلا با ثواب حج و عمره، برابر دانسته شده است.سر امام حسین(ع)
پس از شهادت امام حسین(ع)، خيمههاي کاروان آن حضرت غارت شد و پيکر شهدا مورد بياحترامي سپاهيان قرار گرفت و لگدکوب اسبان شد.[۴۱] سر مبارک امام و گروهي از شهدا را از تن جدا کردند و بعد از اسارت زنان و کودکان، آنان را به کوفه، نزد عبيدالله بن زياد، و سپس به شام، نزد يزيد بردند.[۴۲] فرداي روز عاشورا گروهي از قبيله بنياسد که در غاضريه زندگي ميکردند، پيکر امام حسین(ع) و ساير شهداي کربلا را در محل شهادتشان به خاک سپردند.[۴۳] منابع درباره محل دفن سر مبارک آن حضرت اختلاف دارند و اماکن مختلفي، از جمله نجف، دمشق، کربلا و مصر را ذکر کردهاند.[۴۴] برخي از منابع نيز محل دفن سر آن حضرت را شهر مدينه دانستهاند. بر اساس اين نقل، يزيد سر مبارک امام را به مدينه فرستاد و حاکم مدينه، عمرو بن سعيد بن العاص، آن را در بقيع دفن کرد.
پانویس
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص369؛ الارشاد، ج2، ص27؛ اعلام الوري، ج1، ص20؛ بازپژوهي تاريخ ولادت و شهادت معصومان، ص291-292، 307-308.
- ↑ . انساب الاشراف، ج3، ص359.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص399.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص376؛ المعجم الکبير، ج3، ص127.
- ↑ .الاستيعاب، ج1، ص391؛ اسد الغابه، ج1، ص489.
- ↑ . الارشاد، ج2، ص30.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص385؛ انساب الاشراف، ج3، ص359؛ امتاع الاسماع، ج6، ص19.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص381.
- ↑ . تاريخ المدينه، ج2، ص583-584؛ الارشاد، ج1، 167-168؛ آثار اسلامي، ص341-342.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص394-397؛ الاصابه، ج2، ص68.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص394.
- ↑ . تاريخ اليعقوبي، ج2، ص172.
- ↑ . انساب الاشراف، ج6، ص185؛ مروج الذهب، ج2، ص344؛ تاريخ المدينه، ج3، ص1131.
- ↑ . تاريخ الطبري، ج4، ص269؛ البلدان، ص570؛ تاريخ ابن خلدون، ج2، ص573-574.
- ↑ . البداية و النهايه، ج8، ص151.
- ↑ . سيرة الائمة اثني عشر، ج3، ص24-25؛ دانشنامه امام حسين، ج2، ص330-331.
- ↑ . الفتوح، ج3، ص24؛ تاريخ خليفه، ص111.
- ↑ . انساب الاشراف، ج3، ص364.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص340؛ انساب الاشراف، ج3، ص297-299؛ الارشاد، ج2، ص18.
- ↑ . انساب الاشراف، ج3، ص374-376؛ تاريخ الطبري، ج5، ص385.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص474، 490.
- ↑ . التنبيه و الاشراف، ص263.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص475.
- ↑ . الارشاد، ج2، ص135؛ اعلام الوري، ج1، ص478.
- ↑ . مناقب، ج4، ص77.
- ↑ . نک: جمهرة انساب العرب، ص52؛ الطبقات الکبري، ج5، ص163.
- ↑ . الطبقات الکبري، الخامسه، ج1، ص401-406؛ مناقب، ج3، ص180؛ بحارالانوار، ج96، ص354.
- ↑ . مجمع الزوائد، ج3، ص225.
- ↑ . نک: بحار الانوار، ج96، ص302.
- ↑ . بحارالانوار، ج94، ص123.
- ↑ . اخبار الحسن بن علي، ص43.
- ↑ . السنن الکبري، ج5، ص194؛ بحار الانوار، ج96، ص354.
- ↑ . مجمع الزوائد، ج3، ص206؛ بحار الانوار، ج96، ص354.
- ↑ . الکافي، ج4، ص369-370.
- ↑ . اقبال الاعمال، ج2، ص74.
- ↑ . آينه پژوهش، ش96، ص95-96، «کتابشناسي توصيفي سخنان امام حسین(ع)».
- ↑ . الارشاد، ج2، ص67؛ منتهي الامال، ج2، ص759.
- ↑ . الکافي، ج4، ص535؛ عاشورا، انگيزه، شيوه و بازتاب، ص308-310؛ پژوهشهاي قرآن و حديث، ش1، ص14، «نقد و تحليل رويکردهاي حج امام حسین(ع)».
- ↑ .کامل الزيارات، ص449.
- ↑ . تاريخ حجگزاري ايرانيان، ص153، 318.
- ↑ . نک: تاريخ الطبري، ج5، ص453.
- ↑ . الاخبار الطوال، ص259-260.
- ↑ . تاريخ الطبري، ج5، ص455.
- ↑ . سيره معصومان، ج5، ص217-219.