پرش به محتوا

کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱

از ویکی حج

حلیمه

حليمه سعديه: مادر رضاعی پيامبر اسلام.

معرفی

حليمه، دختر ابوذُؤَيب عبدالله بن حارث بن شجنه، از تيره بني‌سَعد قبيله هوازن[۱] از قيس بن عيلان بن مضر است.[۲] نسب او، با نسب رسول خدا9 در «مُضر»، جد هفدهم آن حضرت،[۳] مشترک است. همسر حليمه، ابوکبشه حارث بن عبدالعزي بود. گويا به همين سبب قریش پيامبر را ابن ابي‌کبشه مي‌خواندند.[۴] حليمه در سالى كه قحطى بزرگى ميان قبيله بنى‌سعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبيله، براى امرار معاش از طريق شيردهى به كودكان قبايل ثروتمند مكه، عازم اين شهر شد. اما چون مركب او، از شدت تنگدستى و قحطى، ناتوان و لاغر بود، از ديگران عقب افتاد و دير به مكه رسيد. در نتيجه، فقط نوه عبدالمطلب مانده بود كه به دليل يتيم بودنش، كسى حاضر نشده بود به او شير بدهد؛ زيرا مى‌ترسيدند دستمزد مناسبى دريافت نكنند.[۵] برخي هم گفته‌اند که علت اين‌که پيامبر9 را به دايگان ديگر نسپردند، اين بود که نوزاد، پستان هيچ يک از زنان شيرده را نمي‌گرفت و با آمدن حليمه، پستانش را مکيد و در اين هنگام، خانواده عبدالمطلب خوشحال شدند.[۶] تراجم‌نگاران، حليمه را داراي فضايلي دانسته، و انتخاب او را به دايگي پيامبر9 نتيجه عنايت خداوند و شايستگي وي به شمار آورده‌اند.[۷]عبدالمطلب وقتي دانست که دايه نوه‌اش از قبيله بني‌سعد، و نام او نيز حليمه است، با شادماني گفت: «دو خوي پسنديده و دو خصلت شايسته، يکي سعادت و خوشبختي و ديگري حلم و بردباري».[۸]بدين ترتيب حليمه، به دايگي رسول خدا9، پس از چند روزي که آن حضرت از ثوبيه (کنيز ابولهب) شير خورده بود، انتخاب شد.[۹]

حليمه، افزون بر رسول الله9، ابوسفيان بن حارث بن عبدالمطلب، عموزاده رسول خدا را نيز شير داده بود. از اين رو وي برادر رضاعي آن حضرت است.[۱۰]دايه حمزة بن عبدالمطلب نيز از بني‌سعد بود[۱۱]که هنگام حضورش در منزل حليمه، به پيامبر شير داد. از اين رو حمزه، از دو سو برادر رضاعي رسول خدا9، بود: يکي از سوي «ثويبه» و ديگري از سوي زن شيرده بني‌سعد.[۱۲]

حليمه پس از اتمام دوران شيرخوارگي پيامبر9، او را به مکه، نزد مادرش آورد. اما آمنه، که به علت بيماري وبا در مکه نسبت به فرزندش بيمناک بود، به حليمه اجازه داد تا کودک را به صحرا بازگرداند و تا سن شش[۱۳] يا هفت سالگي به مراقبت پيامبر بپردازد.[۱۴] چون پيامبر9 دوران شيرخوارگي و کودکي‌اش را ميان بني‌سعد گذرانده بود، خود را فصيح‌ترين مرد عرب مي‌دانست.[۱۵]

تیتر

در روايتي خود پيامبر علت آن را نيز دو چيز مي‌دانست: يکي قريشي بودن و ديگري زندگي ميان قبيله بني‌سعد.[۱۶]

در منابع تاريخي، از چند بار ديدار حليمه در دوران پيامبري با رسول خدا سخن به ميان آمده که هر بار آن حضرت، حليمه را گرامي داشته است. کمک پيامبر9 و همسرش خديجه3 به حليمه، از آن جمله است. مطابق گزارشي، زماني که حلیمه به مکه آمد و از خشکسالي شکايت کرد، خديجه چهل گوسفند و شتري راهوار به او بخشيد.[۱۷] بنابر گزارشي ديگر، حليمه در جنگ حنين (سال هشتم) خدمت رسول خدا رسيد. آن حضرت به احترام او از جايش بلند شد و رداي مبارکش را براي نشستن حليمه پهن کرد.[۱۸] بنا به نقلي، علت آزادي اسيران متعلق به هوازن، که در گزارش اغراق‌آميزي تعداشان را بالغ بر شش هزار نفر دانسته‌اند، حضور «شيماء»، دختر حليمه و خواهر رضاعي پيامبر ميان آنان، دانسته شده است.[۱۹] زمان اسلام آوردن حليمه دانسته نيست، اما بيشتر منابع، بر اسلام حليمه اشاره کرده‌اند.[۲۰] عده‌اي از سيره‌نويسان نيز بر اين عقيده‌اند که او پس از ظهور اسلام، به همراه همسر [و فرزندانش] به حضور پيامبر9 آمد و اسلام آورد.[۲۱]

حليمه راوي اصلي حوادث دوران شيرخوارگي و ايام طفوليت رسول خدا9 است و عمده روايات او را، عبدالله بن جعفر حکايت کرده است.[۲۲] ماجراي شق صدر (شکافته شدن سينه پيامبر توسط فرشتگان و شست‌وشوي قلب آن حضرت)[۲۳] از آن جمله است که مورد نقد قرار گرفته است.[۲۴]

تاريخ دقيق درگذشت حليمه مشخص نيست. برخي گزارش‌ها آن را پيش از فتح مکه[۲۵] و برخي نيز از حيات او تا زمان خليفه دوم سخن گفته و يادآور شده‌اند که او مورد حمايت و احترام دو خليفه نخست بوده است.[۲۶]

بنابر گزارش مشهور، حليمه در بقيع، نزديک قبر عثمان، در انتهاي قبرستان دفن شده است.[۲۷]نويسندگان معاصر از وجود قبر حليمه در بقيع ياد کرده‌اند[۲۸] که حاکي از مشخص بودن آن تا دهه‌هاي اخير، و داشتن قبه است. با توجه به شعر ترکي که بر سر در گنبد بوده، استفاده مي‌شود که آن در زمان حاکميت عثماني‌ها بر مدينه منوره ساخته شده است.[۲۹] اين قبه را نيز وهابيون، همانند ديگر قبه‌هاي روي قبور تخريب کردند. با اين حال برخي گزارش‌ها از وجود قبري منسوب به حليمه، در شهر بصره، خبر داده‌اند.[۳۰] حليمه از شوهرش، حارث، فرزاندني به نام‌هاي عبدالله، انيسه و حذافه (شيماء)[۳۱] داشت. شيماء در جنگ هوازن (سال هشتم) يا پس از آن، هنگام محاصره طائف، به دست مسلمانان اسير شد و چون خود را معرفي کرد، پيامبر9 او را آزاد کرد و مورد اکرام خويش قرار داد.[۳۲]

پانویس

  1. انساب الاشراف، ج1، ص93.
  2. السيرة النبويه، ابن هشام، ج1، ص160؛ الطبقات الكبرى، ج1، ص89؛ الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4، ص1813.
  3. المعجم الكبير، ج19، ص245؛ دلائل النبوة، ج1، ص177.
  4. انساب الاشراف، ج1، ص91؛ فتح الباري، ج1، ص37.
  5. السيرة النبويه، ابن كثير، ج1، ص226؛ الكامل في التاريخ، ج1، ص460-461.
  6. السيرة الحلبية، ج1، ص145-146.
  7. أسد الغابة، ج6، ص68؛ الإصابة في تمييز الصحابة، ج8، ص87-88.
  8. السيرة الحلبية، ج1، ص147.
  9. البدء و التاريخ، ج5، ص8؛ البداية و النهايه، ج2، ص272.
  10. المستدرك على الصحيحين، ج3، ص254؛ عمدة القاري، ج14، ص157؛ إمتاع الأسماع، ج1، ص12؛
  11. زاد المعاد في هدي خير العباد، ج1، ص81.
  12. إمتاع الأسماع، ج1، ص11.
  13. مروج الذهب، ج2، ص275.
  14. البدء و التاريخ، ج4، ص133.
  15. مجمع الزوائد، ج8، ص218؛
  16. البدر المنير، ج8، ص283؛ مجمع الزوائد، ص218.
  17. البدر المنير، ج8، ص283؛ مجمع الزوائد، ص218.
  18. الاستيعاب، ج4، ص1813؛ المستدرك على الصحيحين، ج4، ص181.
  19. التنبيه و الإشراف، ص197.
  20. البدء و التاريخ، ج5، ص8؛ عيون الأثر، ج1، ص45؛ السيرة الحلبية، ج1، ص144-145.
  21. سبل الهدى والرشاد، ج1، ص383؛ روح البيان، ج9، ص265؛
  22. أسد الغابة، ج6، ص69؛ الإصابة، ج8، ص88؛ السيرة الحلبية، ج1، ص170.
  23. تاريخ الطبري ج2، ص162؛ فتح الباري، ج1، ص389؛ دلائل النبوة، ج1، ص136.
  24. مفاتيح الغيب، ج32، ص205.
  25. انساب الاشراف، ج1، ص95.
  26. الطبقات الكبری، ج1، ص92.
  27. أعمال الحرمين، ص192.
  28. سفرنامه نايب الصدر شيرازی، ص230؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص282.
  29. تاريخ حرم ائمه بقيع و آثار ديگر در مدينه منوره‏، ص277.
  30. رحلة ابن بطوطه، ج4، ص174.
  31. عون المعبود، ج14، ص37-38؛ المعجم الكبير، ج24، ص319؛ اسد الغابة، ج6، ص47.
  32. تاريخ ابن خلدون، ج2، ص369؛ السيرة النبوية، ابن کثير، ج3، ص689.

منابع

  • الاستيعاب في معرفة الأصحاب: أبوعمر يوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر (م.463ق.)، تحقيق علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛
  • أسد الغابة في معرفة الصحابة: علي بن محمد بن الأثير (م.630ق.)، بيروت، دار الفکر، 1409ق؛
  • الإصابه في تمييز الصحابة: احمد بن علي ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، تحقيق عادل احمد و عبدالموجود و علي محمد معوض، دار الكتب العلميه - بيروت، 1415ق؛
  • أعمال الحرمين: الشيخ علي بن الشيخ منصور المرهون، دار الهدی، 1422ق؛
  • إمتاع الأسماع بما للنبي من الأحوال والأموال والحفدة والمتاع: احمد بن علي المقريزي (م.845ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1420ق؛
  • انساب الاشراف: احمد بن يحيی بن جابر بن داود البلاذري (م.279ق.)، تحقيق محمد حميدالله، مصر، دار المعارف،1995م؛
  • البدء و التاريخ: مطهر بن طاهر مقدسی، (م.355ق.)، بور سعيد، مكتبة الثقافة الدينية، بی‌تا؛
  • البداية و النهاية في التاريخ: اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، تحقيق علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق؛
  • البدر المنير في تخريج الاحاديث والآثار الواقعة في الشرح الکبير: ابوحفص عمر بن علي بن احمد الشافعي المصري (م.804ق.)، تحقيق مصطفي ابوالغيط و ديگران، الرياض، دار الهجره، 1425ق؛
  • تاريخ ابن خلدون: عبدالرحمان بن محمد بن خلدون (م.808ق.)، تحقيق خليل شحاده، بيروت، دار الفکر، 1408ق؛
  • تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک): محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1387ق؛
  • تاريخ حرم ائمه بقيع و آثار ديگر در مدينه منوره: محمدصادق نجمی، تهران، مشعر، 1386ش؛
  • التنبيه و الاشراف: علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، تصحيح عبدالله اسماعيل الصاوي، قاهره، دار الصاوي؛
  • دلايل النبوة: ابونعيم احمد بن عبدالله الاصبهاني (م.430ق.)، دار النفائس، بيروت، 1406ق؛
  • رحلة ابن بطوطة: محمد بن عبدالله اللواتي الطنجي بن بطوطة (م.779ق.)، تحقيق عبدالله تازي، رياض، اکاديمية المملکة المغربيه، 1417ق؛
  • روح البيان: اسماعيل حقي بن مصطفی الاستانبولي ابوالفداء (م.1127ق.)، بيروت، دار الفكر؛
  • زاد المعاد في هدي خير العباد: محمد بن ابي‌بكر ابن قيم الجوزيه (م.751ق.)، مكتبة المنار الإسلاميه، الكويت، 1415ق؛
  • سبل الهدی والرشاد في سيرة خير العباد: محمد بن يوسف الصالحي الشامي (م.942ق.)، دار الكتب العلمية بيروت، 1414ق؛
  • السيرة الحلبيه: نورالدين علي بن احمد الحلبي (م.1044ق.)، مترجم سيد علي جمال اشرف، قم، الشريف الرضي، 1380ش؛
  • السيرة النبوية مقتضبا من البداية و النهايه: اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، به کوشش مصطفي عبدالواحد، بيروت، دار المعرفه/ دار احياء التراث العربي، 1393ق؛
  • السيرة النبوية: عبدالملک بن هشام (م.218)، تحقيق مصطفي السقا و ابراهيم الأبياري و عبدالحفيظ شلبي، بيروت، دار المعرفة، بي‌تا؛
  • الطبقات الكبري: محمد بن سعد بن منيع (م.230ق.)، تحقيق محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1410ق؛
  • عمدة القاري شرح صحيح البخاري: محمود بن احمد بدر العينی (م.855ق.)، دار إحياء التراث العربي، بيروت؛
  • عون المعبود شرح سنن ابي داود: محمد اشرف بن امير العظيم آبادي (م.1329ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق؛
  • عيون الاثر في فنون المغازي و الشمائل و السير (السيرة النبويه): فتح‌الدين محمد بن سيد الناس (م.734ق.)، به کوشش ابراهيم محمد رمضان، بيروت، دار القلم، 1414ق؛
  • فتح الباري شرح صحيح البخاري: احمد بن علي بن حجر ابوالفضل العسقلاني الشافعي (م.852ق.)، دار المعرفه - بيروت، 1379ق؛
  • الكامل في التاريخ: علي بن ابي‌الكرم محمد عزالدين بن الاثير (م.630ق.)، بيروت، دار الصادر، 1386ق؛
  • مجمع الزوائد و منبع الفوائد: علي بن أبي‌بكر بن سليمان الهيثمي (م.807ق.)، بيروت، دار الکتب العلميه، 1408ق؛
  • مروج الذهب و معادن الجوهر: أبوالحسن علی بن الحسين بن علی المسعودي (م.346ق.)، تحقيق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، 1404؛
  • المستدرک علي الصحيحين: محمد بن عبدالله الحاکم النيسابوري (م.405ق.)، تحقيق مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛
  • المعجم الكبير: سليمان بن احمد ابوالقاسم الطبراني (م.360ق.)، القاهرة، مكتبة ابن تيمية، بي‌تا؛
  • مفاتيح الغيب: ابوعبدالله محمد بن عمر فخرالدين رازی، بيروت، دار احياء التراث العربی، 1420ق؛
  • موسوعة العتبات المقدّسة: جعفر الخليلي، بيروت، مؤسسة الأعلمي.