کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱
شَق الصَدر اشاره به معجزهای درباره حضرت محمد(ص) دارد که در آن چند فرشته، سینه پیامبر(ص) را میشکافند و قلبش را شستشو میدهند و آن را پاک میگردانند. روایات متعددی این معجزه را به پیامبر نسبت میدهد و بیانگر این مطلب است که این اتفاق چندین بار در سنین مختلف برای پیامبر رخ داده است. عالمان شیعی و اهلسنت درباره درستیِ این روایات نظرات گوناگونی ارائه کردهاند. در این باره گفته شده بیشتر عالمان اهلسنت معتقد به صحت این اخبار شدهاند؛ همانگونه که این اخبار بیشتر در منابع اهلسنت وجود دارد. از عالمان شیعی بیشتر به جعلیبودن این روایات رای دادهاند و عدهای نیز آن را پذیرفته و برخی نیز آن را نه یک اتفاق عینی و محسوس، بلکه آن را رویدادی تمثیلی و شهودی توصیف کردهاند.
معرفی
ماجرای شق صدر در بسیاری از کتابهای سیره، تاریخ، حدیث و تفسیر به صورتهای مختلف آمده است.[۱] از مجموع این احادیث بر میآید که ماجرای شق الصدر چندین مرتبه در سنین مختلف برای پیامبر(ص) رخ داده است.[۲] راویان، این داستان را در شمار فضایل و کرامات پیامبر برشمردهاند.[۳] هدف عمده این روایات را بیان پاکی، قداست و عصمت رسول اکرم دانستهاند.[۴] تعارضات موجود در متن روایات سبب شده عالمان مسلمان نظرات گوناگونی درباره صحت این داستان ارائه دهند.[۵] محققان گفتهاند اکثر عالمان اهلسنت داستان شق الصدر را پذیرفته و آن را از کمالات پیامبر برشمردهاند و اکثریت عالمان شیعی این داستان را جعلی و از اسرائیلیات میدانند.[۶] همچنین گفته شده عدهای از عالمان وقوع این حادثه را از قبیل تمثیل و تمثل دانسته و درصدد توجیه عقلانی آن بودهاند[۷] بعضی از دانشمندان شیعی نیز مانند علامه مجلسی نیز این داستان را پذیرفتهاند.[۸]
شرح داستان
جمعی از اهل حدیث از حلیمه سعدیه نقل کردهاند: پس از آنکه محمد را برای شیر دادن به میان قبیله خود بردم هنوز چند ماهی از این ماجرا نگذشته بود که محمد با فرزندان دیگر برای بازی به پشت چادرها رفتند، ناگهان برادر رضاعی او سراسیمه و شتابان به نزد ما آمد و گفت برادر قریشی ما را دریابید که دو مرد سفیدپوش او را گرفته و سینه او را شکافتند. حلیمه میگوید: من و شوهرم به جانب او روان شدیم، بچه را با رنگی پریده، مضطرب و و حشتزده در نقطهای از بیابان مشاهده کردیم، بیاختیار در آغوشش کشیده، بدو گفتیم پسرجان چه اتفاقی برایت افتاده است؛ او گفت دو مرد سفید پوش پیش من آمدند و مرا خوابانده سینهام را شکافتند، قلب مرا درآوردند و غدهای سیاه از آن بیرون کشیدند و آن را در طشت طلایی شستشو دادند و دوباره در جایش قرار دادند.[۹]
نقد روایات
محققان نقدهای زیادی به روایات شق الصدر داشته اند؛ از جمله گفتهاند این روایات ضعف سندی دارد و برخی راویان این احادیث، ضعیف یا مجهول هستند.[۱۰].[۱۱].[۱۲] همچنین گفته شده متن این روایت نیز ضعیف است؛ و بین مفاد این روایات تعارض وجود دارد.[۱۳] درباره جعلی بودن محتوای روایات شق صدر بیان شده که قصهگویان و نقّالان، تحت تأثیر داستانها و افسانههای باستانی و حتی جاهلی در پروراندن داستان شکافتن سینه، نقش عمده داشتهاند.[۱۴].[۱۵][۱۶] همچنین محققان از آشفتگی و اختلال در متن روایات شق صدر سخن گفته اند؛ به طور مثال در روایات سخن از یک مرد و گاه دو مرد و گاه سه مرد و گاه بیشتر است که عمل شکافتن سینه را برعهده میگیرند؛ و نیز صحبت از طشت طلایی، زمردین، ابریق نقره و امثال آن است، از این جهت نقش خیال پردازیهای قصهسازان در پروراندن این قصه را قطعی دانستهاند.[۱۷]
تفاوت و اختلاف فاحش در متن احادیث از جمله ایرادهایی است که به این روایات گرفته اند؛ هر چند که برخیها با عنوان کردن تعدد واقعه، خواستهاند اختلاف میان روایات شق صدر را توجیه کرده و بر طرف سازند، لیکن سخن در این است که همان روایات شکافته شدن سینه بار نخست، متنی ناهماهنگ و غیرقابل جمع دارند و این خود، نشانه تحریف داستان دارد.[۱۸].[۱۹] همچنین سید جعفر مرتضی عاملی ماجرای شق الصدر را گزارشی اسطورهای و برگرفته از داستانهای جاهلیت دانسته است.[۲۰]
در بررسی احادیث شق صدر این موضوع مطرح شده که آیا واقعه شکافتهشدن سینه، چه یکی باشد یا متعدد، امری محسوس، مادی و بدنی بوده یا فقط روحی، مثالی، شهودی و تمثل برزخی بوده است؟[۲۱] علامه طباطبایی تصریح کرده است که این ماجرا از مقوله تمثل برزخی بوده و جز آن را مردود دانسته است.[۲۲] برخی مفسران دیگر نیز گفته اند منظور از اين احادیث، اين قلب جسمانى نيست، بلكه كنايه و اشارهاى است به امدادهاى الهى از نظر روحى و تقويت عزم و اراده پيغمبر و پاكسازى او از هرگونه نقايص اخلاقى و وسوسههاى شيطانى.[۲۳]
تعارض با عصمت پیامبر و قرآن و عقل از دیگر نقدهایی است[۲۴]
پانویس
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۲؛ «شقّ صدرالنبی صلی الله علیه وسلم به روایت مورّخان، محدّثان و مفسّران»، ص۱۵۴ و ص۱۵۵.
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۴؛ «سرگذشت شق صدر النبی از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۴.
- ↑ «شق صدر و عصمت نبی (ص)»، ص۱۰۵.
- ↑ «نقد آراء سیره نویسان در داستان شق صدر»، ص۱۷.
- ↑ «شقّ صدرالنبی صلی الله علیه وسلم به روایت مورّخان، محدّثان و مفسّران»، ص۱۷۲.
- ↑ «سرگذشت شق صدر النبی از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۵.
- ↑ «سرگذشت شق صدر النبی از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۶.
- ↑ بحارالأنوار، ج۱۵، ص۳۵۶ و ۳۵۷.
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۷۸؛ ج۲، ص۱۵۶؛ ج۴، ص۱۳۵؛ ج۵، ص۵۲؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۵.
- ↑ «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، ص۱۲۰.
- ↑ «شقّ صدرالنبی صلی الله علیه وسلم به روایت مورّخان، محدّثان و مفسّران»، ص۱۵۸.
- ↑ «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، ص۱۲۰.
- ↑ «شقّ صدرالنبی صلی الله علیه وسلم به روایت مورّخان، محدّثان و مفسّران»، ص۱۷۶.
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۸.
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۹.
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۹.
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۵.
- ↑ «شقّ صدرالنبی صلی الله علیه وسلم به روایت مورّخان، محدّثان و مفسّران»، ص۱۶۰ تا ص۱۶۶.
- ↑ الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)، ج۲، ص۱۷۱.
- ↑ «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۵.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۲۳؛ و ج۲۰، ص۳۱۷
- ↑ تفسير نمونه، ج۲۷، ص۱۲۳.
- ↑ «تحلیل انتقادی روایاتی از کتاب الایمان صحیح مسلم»، ص۳۹ و ص۴۰
منابع
- بحارالأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش.
- «تحلیل انتقادی روایاتی از کتاب الایمان صحیح مسلم»، موسوی، زهرا ؛ زارعی، زهرا، تحقیقات قرآنی و حدیثی، شماره ۳، بهار و تابستان ۱۳۹۹ش.
- «سرگذشت شق صدر النبی از پندار تا حقیقت»، کربلایی پازوکی، علی، کلام اسلامی، شماره ۳۱، پاييز 1378ش.
- «شقّ صدرالنبی صلی الله علیه وسلم به روایت مورّخان، محدّثان و مفسّران»، کریمی قهی، منصوره، مشکوة، شماره ۹۲ و ۹۳، پاییز و زمستان ۱۳۸۸ش.
- «شق صدر و عصمت نبی (ص)»، کربلایی پازوکی، علی، انجمن معارف اسلامی، شماره ۷، تابستان ۱۳۸۵ش.
- الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)، عاملی، جعفر مرتضی، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۶ق.
- صحیح البخاری، بخاری، محمد بن اسماعیل، بیروت، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
- صحیح مسلم، ابنالحجاج، مسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، محمدحسین، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، سید علوی، سید ابراهیم، آیینه پژوهش، شماره ۱۰، ۱۳۷۰ش.