کاربر:Abbasahmadi1363/صفحه تمرین۲
- وی - احتمالاً بر اساس وصیت حلیل نسبت به جانشینی وی[۱]- نخست با برادرش زهرة بن کلاب و مردان بنی کنانه و قریش و سپس با برادر ناتنیاش رزاح بن ربیعه از سران قبیله قضاعه گفتوگو کرد و زهره و قضاعه که پیشتر حمایت خود را اعلام داشته بودند[۲] به همراه بنی اسماعیل به یاری وی برخاستند.[۳] سپس به جنگ با صوفه رفته و آنها را شکست میدهد[۴] و بدین ترتیب یکی از متحدان خزاعه[۵] را از میان برداشت. پس از آنها این حق به بنی سعد بن زیاد از آل صفوان و به نقلی ابوسیارة واگذار شد.[۶] با شکست ایشان اینک نوبت به خزاعه و بنی بکر رسید. در این زمان خزاعه نیز به همان سرنوشت جرهمیان دچار آمده و بسیاری از ایشان در اثر قحطی و مشکلات زندگی مجبور به مهاجرت به ظهران گردیدند.[۷] قصی در جنگ سختی با ایشان، پیروزی نسبی را به چنگ میآورد و در جریان حکمیت یعمر بن عوف، ولایت بر مکه و حجابت کعبه به وی واگذار میگردد و قصی و همپیمانانش بر خلاف خزاعیان از پرداخت دیه کشتگان معاف میشوند.[۸]
- ابن سعد (-۲۳۰ق) به جریان معامله منصب حجابت اشاره نموده است. در این جریان قصی، منصب حجابت را در عوض سبوح می از محترش (مخترش[۹]) بن حلیل جانشین پدر که اینک از سرپیچی خزاعه از دستوراتش ناخرسند بود، میخرد[۱۰] و بدین ترتیب جنگی رخ نمیدهد.[۱۱] طبق این روایت حلیل در زمان حیات خود کلید را در اختیار دخترش گذارده بود و مخترش و گاه قصی کعبه را باز و بسته میکردند. پس از مرگ حلیل، مخترش کلید کعبه را در اختیار میگیرد لیک به درخواست قصی یا با بذل مال و مقداری شراب از سوی وی، آن را در اختیار قصی قرار میدهد.[۱۲] در روایتی نزدیک به این مضمون، حلیل به هنگام مرگ خویش کلید کعبه را به دخترش و همسر قصی سپرد تا به همراهی ابو غبشان و عبدالدار، کلید را به مخترش برساند. در آن زمان خزاعیان در اثر مرگ و میر بسیار و بیماری به ظهران کوچ نموده و تنها حلیل به همراه مخترش و تنی چند از خزاعه در مکه باقی مانده بودند. قصی با حسن استفاده از فرصت به دست آمده همسرش را قانع میسازد تا کلید را به فرزندش عبدالدار سپارد و سپس ابو غبشان را با مبلغی ناچیز قانع میسازد تا خبر جانشین واقعی حلیل را از دیگران مخفی بدارد.[۱۳] لیک به عقیده برخی، ابو غبشان کنیه مخترش است[۱۴] یا آن که حبی جانشین حلیل و ابو غبشان دستیار وی بوده است.[۱۵]
- بلاذری (-۲۷۹ق) با جمع بین دو روایت گذشته بر این باور است که خزاعه پس از آگاهی از جریان واگذاری حجابت به قصی، اقدام به جنگ میکنند.[۱۶]
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص118؛ الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239.
- ↑ الطبقات، ج1، ص56؛ المنمق، ص82-83.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص117-118؛ الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص238.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص123؛ الطبقات، ج1، ص56.
- ↑ المنمق، ص81، 83.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص119-120؛ تاریخ الطبری، ج2، ص259؛ مروج الذهب، ج2، ص30.
- ↑ المنمق، ص285-286.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص123-124؛ الطبقات، ج1، ص57؛ تاریخ الطبری، ج2، ص257-258.
- ↑ المنمق، ص285-286.
- ↑ الطبقات، ج1، ص56.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص56.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص55؛ مروج الذهب، ج2، ص32.
- ↑ المنمق، ص285-287؛ قس: تاریخ یعقوبی، ج1، ص239.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56.
- ↑ تاریخ الطبری، ج2، ص256.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239؛ تاریخ الطبری، ج2، ص256.