اسماعیل بن جعفر(ع)

از ویکی حج

تاریخ ولادت و وفات

ابومحمد اسماعیل بن جعفر ملقب به اعرج (دارای یک پای معیوب) فرزند بزرگ امام جعفر صادق(ع) بود.[۱] و معتقدان به امامت او را اسماعیلیه می‌نامند.[۲]

مادر وی فاطمه دختر حسین بن حسن بن علی(ع) است که امام صادق(ع) به احترام وی، در دوران زنگانی او همسری دیگر برنگزید.[۳] به سبب همین جایگاه، عبدالله افطح فرزند دیگر فاطمه نیز هوادارانی داشت.[۴]

تاریخ دقیق ولادت اسماعیل مشخص نیست. با توجه به اختلاف سنّی ۲۵ ساله وی با امام کاظم (ع) (۱۲۸–۱۸۳ق) تولد او را می‌توان حدود سال ۱۰۳ق. دانست. درباره تاریخ وفات او نیز دیدگاهی یکسان ندارند. برخی از هوادارانش، زمان درگذشت او را پس از شهادت امام صادق (ع) (۱۴۸ق) دانسته و از محل زندگی او در بصره سخن به میان آورده‌اند.[۵] اما بیشتر منابع و حتی برخی از کتب اسماعیلیه، وفات او را پیش از پدر[۶] و به سال‌های ۱۳۳[۷] یا ۱۳۸ق.[۸] و یا کمی پیش از سال ۱۴۸ق.[۹] دانسته‌اند.

شخصیت

گزارش‌های منابع اسماعیلیه و امامیه درباره دوران زندگانی او، با یکدیگر تفاوت دارند.

  • منابع اسماعیلیه از او به منزله امام و حتی مهدی[۱۰] و سرسلسله فرقه اسماعیلیه یاد کرده و گزارشی اسطوره‌ای و غلوآمیز را درباره او آورده‌اند.
  • منابع امامیه با واقع‌گرایی بیشتر به گزارش درباره او پرداخته‌اند. از این رو، افزون بر آن که اعتماد گروه‌های بی‌طرف را جلب می‌کنند، زوایایی روشن‌تر از زندگی او به دست می‌دهند.

البته گزارش‌های منابع امامیه نیز یکسان نیستند.

  1. برخی او را ستوده و بر محبوب بودنش نزد امام صادق (ع) تأکید کرده‌اند.[۱۱]
  2. شماری دیگر بر ارتباط او با جریان‌های افراطی شیعی پای فشرده‌اند.[۱۲]

مهم‌ترین این گزارش‌ها به وفات اسماعیل و چگونگی تشییع او می‌پردازد. بر پایه این گزارش‌ها، امام صادق (ع) برحاشیه کفن او نوشت: اسماعیل به یگانگی خداوند شهادت می‌دهد.[۱۳] سپس در حالی که بسیار اندوهگین بود و بی‌کفش و ردا پیشاپیش جنازه حرکت می‌کرد،[۱۴] بارها فرمان داد جنازه را بر زمین گذارند و چهره او را آشکار کنند[۱۵] تا مردم جنازه را ببینند و مرگش را باور نمایند. نیز با گرفتن نایب برای گزاردن حج از جانب فرزند درگذشته‌اش،[۱۶] بر زنده نبودن وی تأکید کرد. برخی منابع غیر امامی از نگاشتن گواهی‌نامه‌ای به دست امام صادق (ع) برای مرگ اسماعیل با امضای نامداران و بزرگان و نیز حکمران عباسی مدینه سخن گفته‌اند.[۱۷] این تمهیدات به جهت باورمندی شماری از شیعیان به امامت اسماعیل پس از امام جعفر صادق (ع)[۱۸] بود و امام به صراحت آن را رد می‌کرد.[۱۹] به رغم این تدابیر، باز هم گروهی از هواداران اسماعیل، این تمهیدات را تقیه و تدبیری برای فریب دستگاه عباسی و حفظ جان او دانسته، بر زندگی وی در شهر بصره پس از این رویداد تأکید داشتند.[۲۰] بر خلاف اندکی از اسماعیلیه که به مهدویت او اعتقاد داشتند،[۲۱] بیشتر آنان درگذشت وی را باور داشتند و آرامگاه وی را محترم می‌شمردند. اهتمام دولت‌مردان اسماعیلی در ساختن آرامگاه بر قبر وی در مدینه، از نشانه‌های این باور است.[۲۲]

تضعیف و تأیید

در منابع رجالی و تاریخی، از تضعیف یا تأیید وی سخن به میان آمده است.[۲۳]از نکات برجسته درگزارش‌های تضعیف‌کننده وی، ارتباط او با گروه‌های غالی و تندرو و چهره‌هایی همچون ابوالخَطاب محمد بن ابی‌زینب اَسدی (زاده ۱۳۸ق) از سران غالیان[۲۴]و مُفضّل بن عُمر جُعفی، از چهره‌های جنجالی است.[۲۵]بر پایه یکی از این روایت‌ها، اسماعیل بر اثر سخنان مُفضّل، چنین گمان می‌برد که پس از پدر عهده‌دار منصب امامت خواهد شد.[۲۶]در گزارشی دیگر، امام صادق (ع) مُفضّل را به دلیل ارتباط استوارش با اسماعیل سخت سرزنش کرده است. برخی با تکیه بر این دسته از روایت‌ها، واسطه بودن مُفضّل بن عُمر، میان ابوالخَطاب و اسماعیل را نتیجه گرفته‌اند.[۲۷]حتی برخی از معاصران با توجه به کنیه دیگر ابوالخطاب یعنی ابواسماعیل[۲۸]، او را پدر معنوی اسماعیل دانسته‌اند.[۲۹]البته نمی‌توان شاهدی تاریخی بر این سخن یافت. برای حل تعارض میان این دو دسته گزارش، راه حل‌های گوناگون در کتاب‌های رجالی شیعه ارائه شده است.[۳۰]نباید از دسته‌بندی‌های جریان‌ها و گروه‌های گوناگون شیعی در آن دوره و تأثیر آن‌ها بر روایت‌ها وگزارش‌ها غفلت کرد؛ زیرا برخی منابع به تضعیف و گزارش روایت‌هایی در نکوهش او همّت گماشته‌اند. اما شماری دیگر او را از فقیهان[۳۱]و راویان بی‌واسطه امام باقر (ع) و امام صادق (ع) دانسته[۳۲]و از قرار گرفتن وی و خادمش، عبدالحمید، در اسناد شماری از روایت‌ها سخن به میان آورده‌اند.[۳۳]مسئله امامت اسماعیل، نه تنها چالشی پیش روی امام کاظم (ع) بلکه دستاویزی برای زیدیه و تشکیک در امامت امام صادق (ع) شده بود.[۳۴]

آرامگاه اسماعیل

اسماعیل به سال ۱۳۳ق. در روستایی سرسبز به نام عُرَیض] در یک فرسنگی مدینه[۳۵]درگذشت.[۳۶]این مکان را امام باقر (ع) خریده بود[۳۷]و امام صادق (ع) در آن‌جا باغی داشت و گاه خود و فرزندانش به آن رفت وآمد می‌کردند.[۳۸]بر پایه گزارشی، علی بن جعفر، فرزند دیگر امام و مشهور به «علی العُرَیضی»، در این مکان سکونت داشته و همان‌جا مدفون شده است.[۳۹] پس از آوردن جنازه اسماعیل به مدینه، او را در بقیع دفن کردند.[۴۰]برخی منابع محل دفن او را در جهت غرب آرامگاه عباس عموی پیامبر (ص) و میان آن و خانه امام سجاد (ع) دانسته‌اند.[۴۱]در دوره خلافت فاطمیان (۲۹۷–۵۶۷ق) که خود اسماعیلی مذهب بودند و بزرگ‌ترین مروّج این فرقه شمرده می‌شدند، آرامگاهی شکوهمند بر قبر اسماعیل ساخته شد.[۴۲]این بنای بزرگ و سفید و دارای گنبد[۴۳]به فرمان یکی از خلفای فاطمی ساخته شد که نام او دانسته نیست. به گفته برخی مدینه‌شناسان، پس از ساختن حصار شهر مدینه در حدود نیمه اول سده ششم ق.[۴۴]این آرامگاه در رکن شرقی حصار و در جهت قبله یعنی جنوب قرار داشت و زائران از دری که از درون شهر برای آن فراهم شده بود، به این آرامگاه رفت و آمد داشتند.[۴۵]کنار این آرامگاه و در جهت شرقی آن، مسجدی کوچک منسوب به امام سجاد (ع) وجود داشته است.[۴۶]این مسجد به سال ۲۸۴ق. ساخته شده بود و میان آرامگاه و باغ وقفی آن قرار داشت وتا هنگام گزارش سَمهودی (م. ۹۱۱ق) باقی بوده است.[۴۷] همچنین سَمهودی از دو سنگ نبشته در آرامگاه اسماعیل خبر می‌دهد. اولی بر سر در میانی آرامگاه نصب شده بود و بر بازسازی این آرامگاه به سال ۵۴۶ق. به دست حسین بن ابوالهِیجاء، از دولتمردان خلافت فاطمی، دلالت داشت. دومی که درون مرقد و میان دو در میانی و انتهایی نصب شده بود، به باغی در جانب غربی آرامگاه اشاره می‌کرد که همو برای این بنا وقف کرده بود.[۴۸] از جمله گزارش‌ها درباره این آرامگاه، گزارش عیاشی (م. ۳۲۰ق) است. او خود دیده است که زائرانی فراوان، به ویژه از عراق، به زیارت اسماعیل آمده و او را با عباراتی همچون «السلام علیک یا سیدنا إسماعیل» و «نشهد أنک علی دین أخیک موسی الکاظم رضی الله عنه و نشهد أنک غیر مخالف له» زیارت می‌کرده‌اند.[۴۹]این عبارات نشان‌گر تشیع امامی زائران وی و توجه آنان به این مرقد، همانند دیگر مرقدهای خاندان معصومان: است. از دیگر آثاری که عیاشی از آن گزارش می‌دهد، چاهی منسوب به امام سجاد (ع) است که گفته می‌شود امام باقر، در دوران کودکی درون آن افتاده[۵۰]و یکی از فرقه‌های شیعه به نام ناووسیه که به مهدویت امام صادق (ع) معتقد بوده‌اند[۵۱]، ورود امام صادق (ع) به این چاه را سرآغاز غیبت ایشان دانسته‌اند.[۵۲]این چاه که زائران به آن تبرک می‌جسته و از آب آن برای شفا یافتن بهره می‌برده‌اند[۵۳]، میان در اول و میانی این آرامگاه قرار داشته است.[۵۴] فیروزآبادی (م. ۸۱۷ق) نیز در وصف آرامگاه اسماعیل، از قبری میان در اول و در اصلی آرامگاه و منسوب به امام سجاد (ع) گزارش کرده است.[۵۵]با توجه به اشاره نداشتن دیگر مدینه‌شناسان به این قبر، نمی‌توان به گزارش وی چندان توجه کرد. با قدرت‌گیری وهابیان در شبه جزیره و مدینه، آرامگاه اسماعیل همچون دیگر مرقدها و بارگاه‌ها ویران شد. از گزارش‌های برخی ایرانیان در دهه‌های پایانی سده چهاردهم ق. یعنی پیش از ۱۳۹۴ق. به دست می‌آید که آرامگاه برخی از نام‌آوران همچون فاطمه بنت اسد، سعد بن معاذ و اسماعیل بن جعفر، به‌گونه کامل ویران نشده و با دیوارهایی محدود گشته بود. در این میان، مرقد اسماعیل با دیوارهایی بدون در و پنجره و به ابعاد سه در سه متر و ارتفاع دو و نیم متر احاطه شده و در بیرون از گورستان به فاصله ۱۵ متری دیوار بقیع، در جهت غرب و روبه‌روی قبرهای ائمه: قرار داشت. نیمی از محوطه در خیابان و نیمی از آن در پیاده‌رو بود و زائران در پیاده‌رو به زیارت می‌پرداختند.[۵۶]به سال ۱۳۹۴ق. هنگام زیرسازی خیابان غربی بقیع، محوطه پیرامون قبر اسماعیل تخریب و چنین شایع شد که جنازه او پس از سده‌ها به صورت سالم آشکار شده است.[۵۷]بر پایه برخی دیده‌ها و گفته‌های محلی[۵۸]، با پیش‌بینی‌های صورت گرفته و با هماهنگی برخی از بزرگان اسماعیلیه[۵۹]، جسد اسماعیل به درون گورستان بقیع منتقل و نشانه گذاری شد. محل دفن او به دلیل وصف‌های متفاوت و از میان رفتن نشانه‌ها، دقیقاً مشخص نیست. محل آن را درحوالی قبر اُم البنین یا نزدیک شهیدان حرّه یا در ۱۰ متری قبر حلیمه سعدیه در انتهای بقیع دانسته‌اند.[۶۰]

فرزندان

بازماندگان اسماعیل در سرزمین‌هایی چون خراسان، نیشابور، سامراء[۶۱]، دمشق[۶۲]، مصر[۶۳]، اهواز، کوفه، بغداد[۶۴]، یمن[۶۵]، صور[۶۶]و حلب[۶۷]می‌زیستند. ابوالحسن حسین بن حسین بن جعفر بن محمد بن اسماعیل، نخستین فرد از سادات حسینی است که در قم سکونت یافت.[۶۸]

مطالعه بیشتر

پیوند به بیرون

پانویس

  1. سر السلسة العلویه، ص۳۴.
  2. الملل و النحل، ج۱، ص۲۹.
  3. شرح الاخبار، ج۳۷ ص۳۰۹؛ الملل و النحل، ج۱، ص۱۹۱.
  4. سر السلسلة العلویه، ص۳۴.
  5. الملل و النحل۷ ج۱، ص۱۹۱.
  6. شرح الاخبار، ج۳، ص۳۰۹.
  7. عمدة الطالب، ص۲۳۳.
  8. المجدی، ص۱۰۰.
  9. اللباب، ج۲، ص۴۳۵.
  10. کمال الدین، ص۱۰۲؛ الفصول العشره، ص۱۱۰ و ۱۱۱.
  11. عمدة الطالب، ص۲۳۳.
  12. راجل کشی، ج۲، ص۶۱۸.
  13. بحار الانوار، ج۴۷، ص۲۴۸.
  14. کمال الدین، ص۷۲؛ بحار الانوار، ج۴۷، ص۲۴۹.
  15. کمال الدین، ص۷۱؛ المناقب، ج۱، ص۲۲۹ و ۲۳۰.
  16. المناقب، ج۱، ص۲۲۹ و ۲۳۰؛ بحارالانوار، ج۴۷، ص۲۵۵.
  17. الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۷.
  18. رجال کشی، ج۲، ص۶۱۲.
  19. رجال کشی، ج۲، ص۶۱۸.
  20. الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۷.
  21. الملل و النحل، ج۱، ص۳۰ و ۱۶۷.
  22. وفاء الوفاء، ج۳، ص۳۰۶.

منابع

  • آثار اسلامی مکه و مدینه:رسول جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۲ش
  • رجال کشّی (اختیار معرفة الرجال):الطوسی (م. ۴۶۰ق)، به کوشش میرداماد و رجایی، قم، آل البیت:، ۱۴۰۴ق
  • الامامة و التبصره:ابن بابویه القمی (م. ۳۲۹ق)، قم، مدرسة الامام مهدی[،۱۴۰۴ق
  • بحار الانوار:المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
  • تاریخ اربل:شرف الدین بن احمد لخمی (م.۶۳۷ق.)، عراق، دار الرشید، ۱۹۸۰م
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر:الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق
  • تاریخ حرم ائمه بقیع:محمد صادق نجمی، قم، مشعر، ۱۳۸۰ش
  • تاریخ قم:حسن بن محمد قمی (م.۳۷۸ق.)، ترجمه: عبدالملک قمی، به کوشش تهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش
  • تحقیق النصرة بتلخیص معالم دار الهجره:ابوبکر بن الحسین المراغی (م.۸۱۶ق.)، به کوشش الاصمعی، مدینه، المکتبة العلمیه، ۱۴۰۱ق
  • التعریف بما آنست الهجره:محمد بن احمد المطری (م.۷۴۱ق.)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۶ق
  • تهذیب الاحکام:الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  • خاتمة المستدرک:النوری (م.۱۳۲۰ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق
  • رجال الطوسی:الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق
  • رجال النجاشی:النجاشی (م.۴۵۰ق.)، به کوشش شبیری زنجانی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق
  • سر السلسلة العلویه:ابی‌نصر البخاری (م. قرن۴ق.)، قم، الرضی، ۱۴۱۳ق
  • شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار:النعمان المغربی (م.۳۶۳ق.)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق
  • عمدة الاخبار فی مدینة المختار:احمد بن عبدالحمید العباسی (قرن۱۱ق.)، مدینه، المکتبة العلمیه
  • عمدة الطالب:ابن عنبه (م.۸۲۸ق.)، به کوشش محمد حسن، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۰ق
  • غالیان:نعمت الله صفری فروشانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۸ش
  • الفصول العشره:المفید(م.۴۱۳ق.)، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
  • الکافی:الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
  • کامل الزیارات: ابن قولویه القمی (م.۳۶۸ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق
  • کمال الدین:الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق
  • اللباب فی تهذیب الانساب: ابن اثیر (م.۶۳۰ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر
  • المجدی فی انساب الطالبیین:علی بن محمد العلوی (م.۷۰۹ق.)، به کوشش المهدوی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۹ق
  • المحاسن:ابن خالد البرقی (م.۲۷۴ق.)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش
  • المدینة المنورة فی رحلة العیاشی:العیاشی، به کوشش محمد محزون، کویت، دار الارقم، ۱۴۰۶ق
  • مسائل علی بن جعفر:کنگره جهانی امام رضا(ع)، مشهد، ۱۴۰۹ق
  • المعتبر:المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، مؤسسه سید الشهداء، ۱۳۶۳ش
  • معجم البلدان:یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م
  • معجم رجال الحدیث:الخوئی (م.۱۴۱۳ق.)، بیروت، ۱۴۰۹ق
  • المغانم المطابه:محمد الفیروزآبادی (م.۸۱۷ق.)، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۳ق
  • الملل و النحل:الشهرستانی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۵ق
  • مناقب آل ابی‌طالب:ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از استادان، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق
  • منتهی المطلب:العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، چاپ سنگی
  • نشأة الشیعة الامامیه:نبیلة عبدالمنعم داود، بیروت، دار المورخ العربی، ۱۴۱۵ق
  • وفاء الوفاء:السمهودی (م.۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.