مقبره ابن ادریس حلی

مقبره ابن ادریس حلّی، در محله «جامعین» شهر حله قرار دارد و در سال 1340ش تجدید بنا شده است.

ابن ادریس حلّی، از فقهای نامدار شیعه در سده ششم هجری بوده که در سال 597 یا 598 ه.ق از دنیا رفته و در همین شهر به خاک سپرده شده است.

موقعیت جغرافیایی

مرقد ابن ادریس حلّی، در محله «جامعین» شهر حله قرار دارد و در سال 1340ش تجدید بنا شده است.

شهر حله نزدیک ویرانه‌های شهر قدیم بابل، در حدود نود کیلومتری جنوب بغداد، در مسیر مستقیم شهرهای کوفه و نجف به بغداد، و در حدود پنجاه کیلومتری مشرق شهر کربلا قرار دارد و امروزه مرکز استان بابل است.

در شهر حلّه و اطراف آن آثار باستانی و تاریخی و مذهبی زیادی به‌چشم می‌خورد. از جمله این آثار مشاهد و مراقد و مقام‌های تاریخی و اسلامی فراوان در این شهر است. یکی از این بناهای تاریخی مذهبی مرقد ابن ادریس حلّی است.

شخصیت‌شناسی

ابن ادریس حلّی از فقهای بزرگ شیعه در سده ششم هجری است. نسب وی در منابع و کتب تراجم، با اختلاف ذکر شده است.


ابن‌فوطی، نسب وی را «محمد بن ادریس بن محمد»، [۱] ذهبی نیز نسبش را «محمد بن ادریس بن احمد بن ادریس»[۲] و صاحب روضات‌الجنات، نسب وی را «محمد بن احمد بن ادریس» ذکر کرده است. [۳]

او از شهر حله و از خاندان عجلی و لقبش، فخرالدین و کنیه‌اش، ابوعبدالله بوده است. [۴][۵]

 
مقبره ابن ادریس حلی در شهر حله

ولادت

تاریخ تولد وی را حدود سال 543ه.ق، گفته‌اند. او پسر خواهر شیخ طوسی و مادرش، دختر فاضله مرحوم ورام و خود جد مادری، نجیب‌الدین یحیی هذلی (از علمای شیعه) بود. [۶] او ساکن حله بوده و یاران و شاگردانی داشته است.

جایگاه علمی

فقها و شرح‌حال‌نگاران، از اهل سنّت و شیعه، ابن ‌ادریس را به علو مقام و کثرت فهم و علم ستوده و از وی با اوصافی چون بی‌نظیر در علم فقه، یگانه عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کرده‌اند.

ذهبی که از متعصبان اهل‌سنت است و درباره بسیاری از شخصیت‌های شیعه از روی کینه و تعصب سخن می‌گوید، درباره جایگاه فقهی ابن‌ادریس نزد شیعه می‌گوید: «او در دانش فقه بی‌نظیر بود، ... و در زمان وی، میان شیعه همانند وی، وجود نداشت».

به گفته این مورخ، یکی از شاعران شیعه، قصیده‌ای در مدح وی سرود که در آن، وی را بر محمد بن ادریس شافعی (مؤسس مذهب شافعی) ترجیح و تفضیل داده بود. [۷]

شهید اول، وی را با عناوینی همچون «امام علامه، شیخ علما و رئیس مذهب» و شهید ثانی را با کلماتی، چون «امام، علامه و محقق» ستوده است. البته متقدمانی، همچون محقق حلی و علامه حلی، او را به‌علت زبان تندش در نقد دیگران، تخطئه کرده‌اند. [۸]

آثار و تالیفات

ابن‌ادریس دارای تالیفاتی بوده که مشهورترین آنها، «الحاوی لتحریر الفتاوی»، معروف به کتاب «السرائر» است و از دیگر آثار وی نیز می‌توان به خلاصة الاستدلال، منتخب کتاب التبیان (در فقه) و «مناسک الحج»، اشاره کرد. [۹]

وفات

به نظر برخی مؤلفان، ابن ‌ادریس در حدود 597، [۱۰][۱۱] و به گفته فرزندش صالح [۱۲] درحدود 598 درگذشته است؛ بنابراین، وفات او در 25 یا 35 سالگی، که در بعضی منابع به آن اشاره شده، [۱۳] نادرست است و به نظر برخی ناشی از تصحیف کلمه تسعین به سبعین بوده است.

به گفته خوانساری، ابن‌ادریس در ظهر روز جمعه، هجدهم شوال سال 5٩٨ه. ق، در سن 55 سالگی، در شهر حله وفات کرد و در همانجا، به خاک سپرده شد. [۱۴] اما ذهبی، نام وی را جزو درگذشتگان سال 5٩٧ه.ق، ذکر کرده است. [۱۵]

ابن ‌ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» حلّه قرار دارد و در 1340ش تجدید بنا شده است. [۱۶]

پانویس

  1. تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص٣٠٨.
  2. تاریخ الاسلام، ج4٢، ص٣١4.
  3. روضات الجنّات، ج6، ص٢54.
  4. تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص٣٠٨.
  5. تاریخ الاسلام، ج4٢، ص٣١4.
  6. تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص٣١٠.
  7. تاریخ الاسلام، ج4٢، ص٣١4.
  8. فهرس التراث، ج١، ص6٠٩.
  9. تاریخ الاسلام، ج4٢، ص٣١4.
  10. الفهرست، ج1، ص398.
  11. لسان‌المیزان، ج5، ص693.
  12. الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج12، ص155.
  13. منتهی‌المقال فی احوال الرجال، ج5، ص348.
  14. روضات الجنات، ج6، ص٢5٨.
  15. تاریخ الاسلام، ج4٢، ص٣١4.
  16. لؤلؤة‌البحرین، ج1، ص277ـ278، پانویس20.

منابع

  • روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، محمد باقر الموسوی الخوانساری، ط ١، بیروت، دار الاسلامیة، ١4١١ه. ق - ١٩٩١م.
  • تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والاعلام، شمس‌الدین محمد بن احمد بن عثمان الذهبی، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی.
  • فهرس التراث، السید محمدحسین الحسینی الجلالی، قم، دلیل ما، ١4٢٢ه. ق.
  • تلخیص مجمع الآداب فی معجم الالقاب، عبدالرزاق بن احمد الشیبانی (ابن الفوطی)، تحقیق: مصطفی جواد، دمشق، وزارة الثقافة والارشاد القومی - مطبوعات مدیریة احیاء التراث القدیم، (لا ت).
  • الفهرست، علی ‌بن عبیداللّه منتجب‌الدین رازی، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم 1366ش.
  • لسان‌المیزان، ابن‌ حجر عسقلانی، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی، بیروت 1415ـ1417/ 1995ـ1996.
  • الذریعة الی تصانیف الشیعة، محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983.
  • منتهی‌المقال فی احوال الرجال، محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، قم 1416.
  • لؤلؤة‌البحرین، یوسف ‌بن احمد بحرانی، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.