آیه حج؛ نود و هفتمین آیه سوره آل‌عمران و دربردارنده تشریع وجوب حج است.

مضمون آیه

بر اساس این آیه، خداوند حج را بر کسانی واجب کرده که استطاعت آن را داشته باشند و هر کس از آن روی گرداند و ناسپاسی کند، خداوند از جهانیان بی‌نیاز است:

فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ ۖ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ۗ وَلِلَّـهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ. [۱]
در آن، نشانه‌هايى روشن است [از جمله‌] مقام ابراهيم است؛ و هر كه در آن درآيد در امان است؛ و براى خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است؛ [البته بر] كسى كه بتواند به سوى آن راه يابد. و هر كه كفر ورزد، يقيناً خداوند از جهانيان بى‌نياز است.[۲]

آیات مربوط به حج و ارکان و احکام آن بسیارند و در سوره‌های قرآن پراکنده‌اند؛ اما آیه معروف به «آیه حجّ» که بسیاری از مفسران و دانش‌پژوهان از آن با همین تعبیر یاد کرده‌اند[۳] آیه 97 آل عمران/3 است. افزون بر این، برخی از مفسران و فقها از آیه 196 بقره/2[۴] و آیه 27 حجّ/22[۵] به آیه حجّ تعبیر کرده‌اند.

بر پایه برخی نقل‌ها، آخرین آیه‌ای که در مدینه پیش از حرکت پیامبر(ص) به سوی مکه برای انجام مناسک حج نازل شد، همین آیه حجّ بود.[۶] بر اساس نقلی دیگر، این آیه همراه دیگر آیات سوره آل عمران در سال سوم هجرت در مدینه نازل شد و پیامبر(ص) تا سال دهم هجرت به گزاردن حج توفیق نیافت.[۷]

معارف آیه

تشریع وجوب حج

مفسران درباره زمان تشریع وجوب حج بر یک نظر نیستند. برخی بر این باورند که وجوب حج در زمان ابراهیم(ع) تشریع شد؛ چنان‌که در آیه 27 حجّ/22 آمده است. ابراهیم(ع) مردم را به حج فراخواند و این وجوب تا روزگار بعثت پیامبر گرامی(ص) ادامه یافت[۸] و آیه {وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَیتِ} همان وجوب را امضا کرد.[۹]‌ گروهی دیگر با این باور که سوره حج مکی است، دلالت آیه {وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالحَجِّ} (حجّ/22، 27) بر وجوب حج را مربوط به پیش از هجرت دانسته‌اند.[۱۰] برخی دیگر به دلیل نزول سوره آل عمران و آیه {وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَیتِ} در سال سوم هجرت[۱۱]، تشریع وجوب حج را مربوط به همان سال دانسته‌اند. گروهی نیز نزول آیه 196 بقره/2 در سال ششم هجرت[۱۲] یا نزول آیه 96 آل عمران/3 را سبب وجوب حج دانسته‌اند[۱۳]؛ اما بسیاری از مفسران وجوب حج را مربوط به سال دهم[۱۴] با نزول آیه 97 آل عمران یا آیه 27 حج دانسته‌اند. روایت‌هایی از معصومان(ع): نیز مؤید همین سخن است.[۱۵] برخی وجود لام در (لِلَّهِ} و کلمه {عَلَى} در آیه {وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَیتِ} و نیز جمله خبریه و اسمیه بودن آن را موجب دلالت بر وجوب حج و تأکید بر آن دانسته‌اند.[۱۶]

عمومیت خطاب

برخی بر عمومیت خطاب در آیه حج ادعای اجماع کرده‌اند؛ یعنی همگان اعم از مرد، زن، مومن و کافر را در بر می‌گیرد؛ اما به جهت عدم توجه تکلیف به صغیر، شامل وی نمی‌شود.[۱۷] بر اساس روایتی، پیامبر گرامی(ص) پیروان سایر ادیان را نیز مخاطب آیه دانست و آنان را به انجام حج فرمان داد؛ ولی ایشان از به جای آوردن آن سر باززدند و بدین جهت آیه97 آل عمران/3: {وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِی عَنِ العَالَمِینَ} نازل شد.[۱۸] فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل‌ سنت بر این باورند که بر پایه این آیه، حج بر کافران، همانند مؤمنان واجب است و اسلام فقط شرط صحت آن دانسته شده است نه شرط وجوب.[۱۹] برخی دیگر بر این باورند که حج عبادت است و کافران به عبادات اسلامی مکلف نیستند.[۲۰]

وجوب مقید به استطاعت

در آیه {وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ استَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلا} وجوب حج به استطاعت مشروط شده است.[۲۱] مفسران و فقیهان درباره استطاعت که شرط وجوب حج است، اختلاف‌نظر دارند.[۲۲] برخی استطاعت را توان تأمین هزینه سفر و مَرکَب (وسیله نقلیه) معنا کرده‌اند؛ چنان‌که روایتی از رسول خدا(ص) مؤید همین مطلب است.[۲۳] برخی دیگر استطاعت را به صحت بدن و توان راه‌رفتن تفسیر کرده‌اند.[۲۴] بسیاری از فقیهان شیعه و نیز برخی از اهل‌ سنت[۲۵] مقصود از استطاعت را در آیه عام دانسته‌اند که شامل استطاعت مالی، جانی، طریقی و زمانی می‌شود[۲۶]؛ چنان‌که حضرت علی(ع) مقصود از «سبیل» در آیه را صحت بدن و هزینه و مَرکَب سفر دانسته است.[۲۷] روایت‌های دیگر معصومان: نیز مؤید همین معنا هستند.[۲۸]

وجوب حج و فوریت آن

برخی از مفسران اهل‌ سنت نزول آیه حج در سال سوم هجرت و حج نگزاردن پیامبر تا سال دهم هجرت را دلیل عدم فوریت وجوب حج دانسته‌اند.[۲۹] فقیهان شیعه و بسیاری از اهل‌ سنت بر اساس آیه حج و آیه 196 بقره/2 بر فوریت انجام حج پس از حصول استطاعت و بقیه شروط وجوب حج استدلال کرده‌اند.[۳۰] در این زمینه ادعای اتفاق‌نظر نیز شده است.[۳۱]

تکرار حج

بر اساس آیه حج و دیگر آیات مربوط به آن، بر هر انسانی یک بار حج واجب می‌شود[۳۲]؛ زیرا امر به حج در آیات، بر ایجاد ماهیت حج دلالت دارد و ایجاد ماهیت با انجام یک بار محقق می‌گردد.[۳۳] افزون بر اجماع بر این مطلب که برخی ادعا کرده‌اند[۳۴]، پاسخ رسول خدا به سؤال‌کنندگان در این زمینه، مؤید همین مطلب است.[۳۵]

خروج از دایره اسلام

مفسران مقصود از {مَن کَفَر} را در آیه حج کسی دانسته‌اند که منکر وجوب حج گردد[۳۶]؛ اما کسی که به وجوب آن معتقد باشد ولی حج را ترک کند، کافر قلمداد نمی‌شود.[۳۷] بر پایه سخن برخی از مفسران، مقصود از {وَ مَن كَفَرَ} کفر به معنای خروج از دایره اسلام نیست، بلکه کُفران نعمت است؛ زیرا امتثال امر الهی، شکر نعمت و عدم اطاعت آن کفران نعمت است.[۳۸] این حدیث پیامبر گرامی(ص) حمل بر سخت گرفتن بر ترک‌کنندگان حج شده که ذیل آیه حجّ فرمود: هر کس هزینه سفر و مرکب آن را داشته باشد و حج نگزارد، به دین یهود یا نصارا از دنیا می‌رود.[۳۹]

اخلاص در حج

بر اساس آیه 97 آل عمران/3 حج از حقوق الهی بر بندگان است: {وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَیتِ} و بندگان خدا باید از روی اخلاص، حج را برای خداوند انجام دهند.

پانویس

  1. آل عمران/3، 97
  2. ترجمه فولادوند
  3. احکام القرآن، ج3، ص17؛ تفسیر ابن کثیر، ج2، ص70؛ الدر المنثور، ج2، ص52.
  4. التفسیر الکبیر، ج5، ص153.
  5. ریاض المسائل، ج6، ص31.
  6. احکام القرآن، ج3، ص17-18.
  7. تفسیر قرطبی، ج4، ص144.
  8. احکام القرآن، ج5، ص64.
  9. المیزان، ج4، ص355.
  10. تفسیر قرطبی، ج4، ص144.
  11. تفسیر قرطبی، ج4، ص144؛ المنیر، ج4، ص16.
  12. التفسیر الکبیر، ج5، ص153؛ کنز العرفان، ج1، ص266، 274.
  13. مسالک الافهام، ج2، ص119.
  14. احکام القرآن، ج5، ص64؛ التبیان، ج7، ص309؛ کنز العرفان، ج1، ص268.
  15. الکافی، ج4، ص245.
  16. کنز العرفان، ج1، ص267.
  17. روض الجنان، ج4، ص447؛ تفسیر قرطبی، ج4، ص144؛ المنیر، ج4، ص18.
  18. جامع البیان، ج4، ص29؛ روض الجنان، ج4، ص450.
  19. منتهی المطلب، ج2، ص659.
  20. المجموع، ج7، ص18؛ کشاف القناع، ج2، ص439.
  21. تفسیر قرطبی، ج4، ص145.
  22. مسالک الافهام، ج2، ص122.
  23. جامع البیان، ج2، ص22؛ الدر المنثور، ج2، ص55.
  24. مجمع البیان، ج4، ص799؛ روض الجنان، ج4، ص448.
  25. جامع البیان، ج4، ص26؛ کنز العرفان، ج1، ص264.
  26. کنز العرفان، ج1، ص264؛ الدر المنثور، ج2، ص55-56.
  27. جامع البیان، ج4، ص26.
  28. کنز العرفان، ج1، ص264.
  29. تفسیر قرطبی، ج4، ص144؛ المجموع، ج7، ص102.
  30. الخلاف، ج2، ص257؛ المجموع، ج7، ص103؛ المنیر، ج4، ص16؛ کشف الغطاء، ج2، ص429.
  31. جواهر الکلام، ج17، ص223.
  32. شرائع الاسلام، ج1، ص163؛ ارشاد الاذهان، ج1، ص307.
  33. تذکرة الفقهاء، ج7، ص15؛ جواهر الکلام، ج17، ص220.
  34. جواهر الکلام، ج17، ص220.
  35. تفسیر قرطبی، ج4، ص144؛ الدر المنثور، ج4، ص55.
  36. جامع البیان، ج4، ص27؛ التبیان، ج2، ص538.
  37. الکافی، ج4، ص266؛ التبیان، ج2، ص538؛ وسائل الشیعه، ج11، ص16.
  38. مجمع البیان، ج2، ص799؛ روح المعانی، ج1، ص115.
  39. جامع البیان، ج7، ص113؛ تفسیر قرطبی، ج4، ص153؛ الدر المنثور، ج2، ص56.

منابع

  • احكام القرآن: الجصاص (م.370ق.)، به كوشش قمحاوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
  • ارشاد الاذهان: العلامة الحلی (م 726ق.)، به كوشش فارس الحسون، قم، نشر اسلامی، 1410ق؛
  • التبیان: الطوسی (م.460ق.)، به كوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • تذكرة الفقهاء: العلامة الحلی (م.726ق.)، قم، آل‌ البیت:، 1414ق؛
  • تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن كثیر (م.774ق.)، به كوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛
  • التفسیر الكبیر: الفخر الرازی (م.606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق؛
  • تفسیر قرطبی (الجامع لأحكام القرآن): القرطبی (م.671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
  • جامع البیان: الطبری (م.310ق.)، به كوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفكر، 1415ق؛
  • جواهر الكلام: النجفی (م.1266ق.)، به كوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • الخلاف: الطوسی (م.460ق.)، به كوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1418ق؛
  • الدر المنثور: السیوطی (م.911ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق؛
  • روح المعانی: الآلوسی (م.1270ق.)، به كوشش علی عبدالباری، بیروت، 1415ق؛
  • روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.554ق.)، به كوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش؛
  • ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (م.1231ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق؛
  • شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م.676ق.)، به كوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق؛
  • الكافی: الكلینی (م.329ق.)، به كوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛
  • كشاف القناع: منصور البهوتی (م.1051ق.)، به كوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
  • كشف الغطاء: كاشف الغطاء (م.1227ق.)، مهدوی، اصفهان؛
  • كنز العرفان فی فقه القرآن: الفاضل المقداد (م.826ق.)، به كوشش بهبودی، تهران، مرتضوی، 1373ش؛
  • مجمع البیان: الطبرسی (م.548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق؛
  • المجموع شرح المهذب: النووی (م.676ق.)، دار الفكر؛
  • مسالك الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م.965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق؛
  • منتهی المطلب: العلامة الحلی (م.726ق.)، چاپ سنگی؛
  • المنیر: وهبة الزحیلی، بیروت، دار الفكر المعاصر، 1411ق؛
  • المیزان: الطباطبایی (م.1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق؛
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.1104ق.)، قم، آل‌ البیت:، 1412ق.