مشهد النذور در کشور عراق در منطقه اعظمیه بغداد، در محله نصه و در پانصد متری مرقد ابوحنیفه، واقع شده و به مشهد النُذور و قبر النُذور معروف است.

علت انتساب این زیارتگاه به مشهد النذور، آن است که اهالی بغداد، نذرهایشان را به آنجا می‌برند.

صاحب مزار، عبیدالله بن محمد بن عمر الاطرف بن امام علی(ع) نواده بزرگوار امیرمؤمنان علی(ع)، است که نسب شریفش با دو واسطه، به امیرمؤمنان علی(ع) می‌رسد.

نمایی از مشهد النذور

نسب مدفون در بقعه

صاحب مزار، نواده بزرگوار امیرمؤمنان علی(ع)، و سیدی محدث‌[۱] و بزرگوار بود. نسب شریفش با دو واسطه، به امیرمؤمنان علی(ع) می‌رسد که چنین است: عبیدالله بن محمد بن عمر الاطرف بن امام علی(ع).[۲]

وی مکنا به ابوالحسن‌،[۳] مادرش خدیجه، دختر امام زین‌العابدین(ع)[۴] و سیدی محترم، بردبار و بخشیده بود. «و کان جواداً حلیماً سیداً هو صاحب مقابر النذور ببغداد.»[۵] برخی عمر او را 57 سال‌[۶] و بعضی 63 سال‌[۷] و 67 سال‌[۸] دانسته‌اند. وفات وی در منابع متاخر، سال 150 ه. ق، ذکر شده است.[۹]

او از پدرش، از جدش امام علی(ع)، از زید بن امام علی بن الحسین السجاد(ع) [۱۰] از صفوان بن سلیم‌،[۱۱] از امام محمد باقر(ع) و از امام صادق(ع) روایت نقل نموده و از اصحاب این دو امام بزرگوار بوده است.[۱۲]

اما متاسفانه، هیچ روایتی از او در کتب شیعه و سنی ثبت نشده و جز به نیکی، از او یاد نشده است. «و ما علمت فیه جرحة، ولا روایة له فی الکتب الستة.[۱۳]

تشکیک در نسب صاحب بقعه

با اینکه بیشتر علمای انساب، نام و نسب شخص مدفون در مشهدالنذور را عبیدالله ابن محمد بن عمر الاطرف بن امام علی(ع) گفته‌اند و درباره شیوه کشته شدن و محل دفن وی، گزارش‌هایی نقل نموده‌اند، اما در تعدادی از دیگر منابع تاریخی، بیان شده که وی، نواده امام سجاد(ع) است؛ از جمله یاقوت حموی، این مشهد را متعلق به عبیدالله بن محمد بن عمر الاشرف بن امام زین‌العابدین(ع) می‌داند.[۱۴]

خطیب بغدادی نیز نقل کرده است که عبیدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابی‌طالب در زمین خود، اطراف کوفه، به نام «لُبَیا» دفن شده است و قبر النذور، مدفن عبیدالله بن محمد بن عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع) می‌باشد.[۱۵]

اما این ادعا، منشا صحیحی ندارد؛ زیرا محمد بن عمر الاشرف بن امام زین‌العابدین(ع)، سه فرزند به نام‌های عمر، علی و حسین داشته و فرزندی به نام عبیدالله نداشته است که در کوفه، سکونت داشته‌[۱۶] یا در بغداد، کشته شده باشد. به‌طور قطع، این تشکیک را مخالفان این مشهد ساخته‌اند تا از اهمیت آن بکاهند.

عبیدالله با وجود آنکه شوهرعمه منصور بود، اما با دسیسه او، در سن 67 سالگی به شهادت رسید. منصور برای از بین بردن سادات بنی‌هاشم شیوه خاصی داشت که بر سر راه آنان، حفره‌های عمیقی ایجاد می‌کرد و آنها را می‌پوشاند و بعد از افتادن فرد در چاه، آن را با خاک پر می‌کرد و به این وسیله، سادات را زنده به‌گور می‌کرد و همان‌جا مدفن آنان می‌شد؛ چنان‌که ابن‌ عنبه می‌نویسد: «و هو صاحب مقابر النذور ببغداد و قبره مشهور بقبر عبیدالله وکان قد دفن حیاً».[۱۷]

زیارت و نذر عضدالدوله دیلمی‌

یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان می‌نویسد: قبری است پشت بغداد که تا بغداد، به قدر نصف میل، فاصله دارد. آن قبر را مردم زیارت می‌کنند و برای روا شدن حوایج خود در آنجا نذر و نیاز می‌نمایند. از قاضی تنوخی بغداد نقل شده است که گفت: «من در آن موقعی که عضدالدوله از بغداد، به عزم همدان خارج شد، با او بودم. همین که چشم عضدالدوله به قبر النذور افتاد، از من پرسید: «این چه بنایی است؟» گفتم: «این مشهد النذور است». نگفتم قبر النذوراست؛ زیرا می‌دانستم که وی کلمه قبر را به فال بد می‌گیرد. عضدالدوله از اینکه من کلمه قبر را به زبان جاری نکردم، خوشحال شد و گفت: «می‌دانستم که اینجا قبر النذور است. ولی قصدم از این سؤال، دانستن شرح‌حال صاحب این قبر است». من گفتم: «این قبر عبیدالله بن محمد بن عمر بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب است.

یکی از خلفا در نظر گرفت که وی را مخفیانه بکشد. پس دستور داد تا در اینجا گودالی کندند و روی آن را پوشانیدند؛ موقعی که عبیدالله از اینجا عبور کرد، غفلتاً در این گودال افتاد و خاک روی او، ریخته شد و بدین وسیله، زنده به گور گردید! این قبر را از آن‌رو قبر النذور می‌گویند که هرکس حاجتی داشته باشد، برای این قبر، نذر و نیازی می‌کند و به مقصود خویش می‌رسد. من مکرر برای این قبر، نذر کرده‌ام و به حاجت خود رسیده‌ام».

عضدالدوله، این موضوع را قبول نکرد و گفت: «روا شدن این‌گونه حوایج، تصادفی و اتفاقی است و منشا این‌گونه باورها، از خرافات مردمان عوام است که می‌خواهند برای خود دکان و بازاری باز نمایند»! ! قاضی می‌گوید: «من در جواب وی، چیزی نگفتم». پس از چند روزی دیدم عضدالدوله مرا خواست و گفت: «نذر درباره این قبر، مجرب و مؤثر است؛ زیرا من حاجت مهمی داشتم و برای صاحب این قبر، نذری کردم و به مقصود خود رسیدم».[۱۸]

همین مطلب را ابوالحسن عُمری نسابه نیز نقل کرده و مبلغ نذر عضدالدوله را ده هزار درهم نوشته و اشاره کرده است که او پس از برآمدن حاجتش، به کاتب خود ابوالقاسم عبدالعزیز بن یوسف دستور داد تا نامه‌ای به ابوالریّان، حاکم بغداد بنویسد تا مبلغ مذکور را به مشهد النذور بفرستد.[۱۹]

دفن‌شدگان در مشهدالنذور

از مشاهیر مدفون در مرقد عبیدالله، حسن بن علی بن حمزه علوی است. او نقیب سادات در دوره خلافت الناصرلدین الله عباسی بوده و نسب وی تا امام زین‌العابدین(ع) به شرح زیر است: ابومحمدحسن، ملقب به علم‌الدین، فرزند علی بن ابی‌الحسین حمزة بن ابی‌الحسن محمد کمال‌الشرف بن ابی‌القاسم حسن بن ابی‌جعفر محمد بن ابی‌الحسن علی بن محمد الاقساسی بن ابی‌الحسین یحیی بن حسین ذی‌الدمعة بن زید الشهید بن امام زین العابدین(ع) است. او در سال 509 ه. ق، در «اقساس» کوفه متولد شد.

در سال 563 ه. ق، نیز نقابت علویان کوفه را عهده‌دار شد. سپس به بغداد رفت و منصب نقابت علویان، از سوی خلیفه ناصربالله عباسی در سال 589 ه. ق، به او واگذار شد. دیوان شعری داشت و اهل حدیث و بحث بود. در سال 593 ه. ق، از منصب نقابت عزل گردید. پس از آن، از منزل خود بیرون نیامد؛ تا اینکه پس از بیست روز درگذشت و در مشهدالنذور دفن شد.[۲۰]

همچنین در سال 671 ه. ق، شمس‌الضحی شاه لبنی، دختر عبدالخالق بن ملکشاه بن ایوب، کنار این زیارتگاه، مدرسه‌ای به نام عصمتیه برای تدریس فقه مذاهب چهارگانه اهل‌سنت بنا کرد و در مجاورت آن، مقبره‌ای برای خود و خانقاهی برای صوفیان، ساخت.[۲۱] شمس‌الضحی، ابتدا همسر احمد بن مستعصم بالله (آخرین خلیفه عباسی) بود و پس از وی، با عطاملک جوینی ازدواج کرد. او در سال 678 ه. ق، درگذشت و در مقبره‌ای که کنار مدرسه خود ساخته بود، دفن گردید.[۲۲]

او از همسر اولش، صاحب دختری به نام رابعه بود که به ازدواج خواجه شرف‌الدین‌ هارون، فرزند شمس‌الدین محمد جوینی درآمد و در سال 685 ه. ق، درگذشت و در مقبره مادرش، در مدرسه عصمتیه، به خاک سپرده شد.[۲۳]

همچنین مظفرالدین علی، فرزند عطاملک جوینی از شمس‌ الضحی که به دستور غازان خان در سال 696 ه. ق، به قتل رسید، در این مقبره، دفن شده است.[۲۴] با توجه به دفن رابعه و مادرش «ام‌ رابعه» در این مکان، این زیارتگاه، امروزه به نام ابی‌ رابعه و ام‌ رابعه شناخته می‌شود.[۲۵]

پانویس

  1. لباب الانساب، ج1، ص36.
  2. تهذیب الانساب، ص302.
  3. همان، ص291؛ الانساب، سمعانی، ج4، ص240.
  4. سر السلسلة العلویه، ص142.
  5. المجدی، ص451.
  6. همان، ص457؛ لباب الانساب، ج1، ص360.
  7. سر السلسلة العلویه، ص142.
  8. همان، ص143.
  9. المجدی، ص451.
  10. الجرح و التعدیل، ج5، ص334.
  11. تاریخ الاسلام، ذهبی، ج14، ص216.
  12. رجال الطوسی، ص141، 234؛ نقد الرجال، ج3، ص186؛ تهذیب التهذیب، ج7، ص46 و 47.
  13. تاریخ الاسلام، حوادث سال 150، ص216؛ المحدثون من آل ابی‌طالب، ج2، ص379.
  14. معجم البلدان، ج4، ص305.
  15. تاریخ بغداد، ج1، ص447.
  16. سرالسلسلة العلویه، ص93؛ تهذیب الانساب، ص189؛ المجدی، ص345؛ الشجرة المبارکه، ص141؛ الفخری، ص36.
  17. عمدة الطالب، ص448؛ الفصول الفخریه، ص204؛ الدرالمنثور فی انساب المعارف والصدور، ص489.
  18. معجم البلدان، ج4، ص305؛ ستارگان درخشان، ج6، ص79- 81؛ المراقد الاسلامیه فی العالم، ص108.
  19. نشوار المحاضرة، ج5، ص36- 38.
  20. ذیل تاریخ بغداد، ج15، ص164؛ مجمع الآداب، ج1، ص510- 516 و 534؛الاصیلی، ص274- 276؛تاریخ الاسلام، حوادث سال 593 ه ق، ص125 و 126؛ الوافی بالوفیات، وفیات سنه 593، ج12، ص128 و 129؛موارد الاتحاف فی نقباء الاشراف، ج1، ص91- 95.
  21. الحوادث الجامعة، ص264.
  22. همان، ص285.
  23. همان، ص308.
  24. همانجا.
  25. دلیل خارطة بغداد المفصل، ص108؛ همچنین ر. ک: مراقد بغداد، ص61

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. بخش «مشهد النذور»، ج1، ص395-402، است.
  • نشوار المحاضرة وأخبار المذاكرة، التنوخي، تحقيق: عبود الشالجي، بيروت، ١٣٩١ه. ق.
  • الانساب، عبدالكريم بن محمد (السمعاني)، تحقيق: عبدالرحمان بن يحيي المعلمي اليماني، القاهرة، مكتبة ابن تيمية، ١۴٠٠ه. ق - ١٩٨٠م.
  • الجرح والتعديل، ابن ابي‌حاتم الرازي، بيروت، دار الفكر، ١٣٧٢ه. ق.
  • تهذيب التهذيب، شهاب‌الدين احمد بن علي (ابن حجر العسقلاني) بيروت، دار صادر.
  • نقد الرجال، السيد مصطفي بن الحسين التفرشي، تحقيق: مؤسسة آل البيت(عليهم السلام) لإحياء التراث، ط ١، قم، مؤسسة آل البيت(عليهم السلام) لإحياء التراث، ١۴١٨ه. ق - ١٣٧۶ه. ش.
  • الرجال، الشيخ الطوسي، تحقيق: جواد القيومي الاصفهاني، قم، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين، ١٣٧٣ه. ش.
  • تاريخ بغداد (تاريخ مدينة السلام)، احمد بن علي بن ثابت (الخطيب البغدادي)، تحقيق: بشّار عوّاد معروف، ط ١، بيروت، دار الغرب الاسلامي، ١۴٢٢ه. ق - ٢٠٠١م.
  • المحدثون من آل ابي‌طالب، السيد مهدي الرجائي، قم، معهد الدراسات لتحقيق انساب الاشراف، ١۴٢٨ه. ق - ١٣٨۶ه. ش.
  • الشجرة المباركة في انساب الطالبية، فخرالدين الرازي، ط ٢، قم، مكتبة آيةالله العظمي المرعشي النجفي، ١۴١٩ه. ق.
  • المجدي في انساب الطالبيين، علي بن محمد العلوي العمري، تحقيق: احمد المهدوي الدامغاني، ط ٢، قم، مكتبة آيةالله العظمي المرعشي النجفي العامة، ١۴٢٢ه. ق - ١٣٨٠ه. ش.
  • تهذيب الانساب ونهاية الاعقاب، محمد بن ابي‌جعفر العبيدلي، تحقيق: محمدكاظم المحمودي، ط ٢، قم، مكتبة آيت الله العظمي المرعشي النجفي الكبري، ١۴٢٨ه. ق - ١٣٨۵ ه. ش، ٢٠٠٧م.
  • سرّ السلسله العلويه، سهل بن عبدالله (ابونصر البخاري)، تحقيق: سيد محمدصادق بحرالعلوم، النجف، المكتبة الحيدرية، ١٣٨١ه. ق.
  • الدر المنثور في انساب المعارف والصدور، السيد جعفر الاعرجي، تحقيق: السيد حسين ابوسعيدة الموسوي، قم، مؤسسة عاشوراء، ١۴٢٧ه. ق.
  • الفصول الفخريّة، جمال‌الدين احمد بن على الحسينى، (ابن عنبه)، به اهتمام مير جلال‌الدين محدث ارموى، تهران، دانشگاه تهران، ١٣۴٧ه. ش.
  • عمدة الطالب في انساب آل ابي‌طالب، جمال‌الدين احمد بن علي الحسيني (ابن عنبة)، لجنة احياء تراث، بيروت، منشورات دارالكتب الحياة، بي‌تا.
  • معجم البلدان، ياقوت بن عبدالله الحموي، بيروت، دار صادر، ١٣٩٧ه. ق - ١٩٧٧م.
  • نشوار المحاضرة وأخبار المذاكرة، التنوخي، تحقيق: عبود الشالجي، بيروت، ١٣٩١ه. ق.
  • لباب الانساب والألقاب و الأعقاب، علي بن زيد البيهقي، تحقيق: السيد مهدي الرجائي، قم، مكتبة آيت الله المرعشي النجفي، ١۴١٠ه. ق.
  • دليل خارطة بغداد المفصّل في خطط بغداد قديماً وحديثاً، مصطفي جواد و احمد سوسة، بيروت، مكتبة الحضارات، ١۴٣٢ه. ق - ٢٠١١م.
  • مراقد بغداد، يونس الشيخ ابراهيم السامرائي، بغداد، مكتبة الشرق الجديد، (لا ت).
  • الحوادث الجامعة والتجارب النافعة في المائة السابعة، عبدالرزاق بن احمد (ابن الفوطي البغدادي)، بيروت، دار الفكر الحديث، ١۴٠٧ ه. ق - ١٩٨٧ م.
  • موارد الاتحاف في نقباء الاشراف، السيد عبدالرزاق كمّونة الحسيني، النجف، ١٣٨٨ه. ق - ١٩۶٨م.
  • الوافي بالوفيات، صلاح‌الدين خليل بن ايبك الصفدي، تحقيق: احمد الارناؤوط و تركي مصطفي، ط ١، بيروت، دار احياء التراث العربي، ١۴٢٠ه. ق - ٢٠٠٠م.
  • تاريخ الاسلام ووفيات المشاهير والأعلام، شمس‌الدين محمد بن احمد بن عثمان الذهبي، تحقيق: عمر عبدالسلام تدمري، بيروت، دار الكتاب العربي.
  • ذيل تاريخ الاسلام، محمد بن احمد بن عثمان (شمس‌الدين الذهبي)، تحقيق: مازن بن سالم باوزير، رياض، دار المغني، ١۴١٩ه. ق - ١٩٩٨م.
  • الاصيلي في انساب الطالبيين، صفي‌الدين محمد بن تاج‌الدين علي (ابن طقطقي)، قم، مكتبة آيت‌الله العظمي المرعشي النجفي الكبري، ١۴١٨ه. ق.
  • مجمع الآداب في معجم الالقاب، عبدالرزاق بن احمد الشيباني (ابن الفوطي)، تحقيق: محمد الكاظم، ط ١، طهران، مؤسسة الطباعة والنشر - وزارة الثقافة والارشاد القومي، ١۴١۶ه. ق.