ابوصفره عتکی ازدی
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:A sharefat در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
ابوصُفْرَه عَتکی ازدی، نیای خاندان آلمهلب، صحابه ایرانی و راوی حدیث از پیامبر(ص) بود که به دلیل پوشیدن ردای زرد رنگ، پیامبر اسلام(ص)، او را "ابوصُفْرَه" نامید. وی ظاهرا از علاقمندان حضرت علی(ع) بوده و سرانجام در سال 37 هجری قمری در مسیر صفین از دنیا رفته است.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | بسخرة بن بَهبوذان ازدی |
کنیه | ابوصُفْرَه |
لقب | عتکی ازدی |
زادگاه | ایران |
محل زندگی | عمان، عراق-بصره |
دین | اسلام |
شغل | بافندگی |
تاریخ درگذشت | سال 37 هجری قمری |
محل درگذشت | در مسیر صفین |
مشخصات دینی | |
نحوه اسلام آوردن | در ملاقات پیامبر(ص) |
دلیل شهرت | نیای خاندان آلمهلب و صحابه ایرانی پیامبر(ص) |
نام و نسب
منابع و تاریخنگاران، او را فردی ایرانی تبار، نیای خاندان آلمهلب و مردی بافنده از منطقه خارک دانستهاند که نام اصلیاش بَسْخَرّه یا بَسْفَرّه (بسیار فره) بوده است. در منابع عربی از او به شکل «بسخرة بن بَهبوذان» یاد شده که به عمان رفت و نامش به «ابوصفره» معرّب شد.[۱]
صحابه ایرانی پیامبر
سند صحابی بودن او روایتی است که از نوادگان او نقل شده است و براساس آن، ابوصفره با ردایی زرد رنگ برای بیعت نزد پیامبر(ص) آمد و مسلمان شد. زیبایی او موجب شگفتی حضرت شد. ابوصفره در پاسخ پیامبر که نامش را جویا شد، خود را پادشاه و پادشاهزاده معرفی کرد و با اشاره به تعداد فرزندانش (هشت پسر و دختری به نام صفره) خود را فرزند کسی معرفی کرد که کشتیها را به تاراج میبرد، در پی آن پیامبر (ص) او را ابوصُفرهخواند.[۲]
یاقوت حموی ابوصفره را معرب بسخره دانسته است،[۳] در حالی که ابن حجر بر آن است که این نام را پیامبر اکرم(ص) به سبب ردای زردرنگی که بسخره به هنگام بیعت در حضور وی بر تن داشت، به او داد.[۴]
راوی حدیث
او راوی حدیث پیامبر(ص) بود.[۵] از میان صحابهنگاران «ابن عبدالبر» و «ابن اثیر» او را صحابی دانسته و دیدار او با حضرت را نفی کردهاند.[۶] از گزارش «واقدی» نیز برداشت میشود که ابوصفره پیامبر را ندیده است.[۷]
ابوصفره در عمان
ابوصفره در عمان به خدمت عثمان بن ابیالعاص امیرِ عمان و بحرین درآمد، و در سال 23ق/644م همراه حکم بن ابیالعاص برادر عثمان، به جنگ با برخی از اهالی فارس که با مسلمانان مخالفت میورزیدند، رفت و فرماندهی بخشی از سپاه حَکَم را به عهده گرفت.[۸] ابوصفره پس از عزل شدن عثمان بن ابیالعاص از امارت بحرین و عمان، با او به بصره رفته و در همان شهر اقامت گزیده است.[۹] از آن پس خبر چندانی از او در دست نیست.
گرایش به حضرت علی
چنانکه برخی منابع نقل کردهاند، ابوصفره به علی بن ابیطالب(ع) گرایش داشته، زیرا از شرکت قبیلهاش در جنگ جمل بر ضد علی(ع) اظهار دلتنگی میکرد[۱۰]
وفات
تاریخنگاران آوردهاند که ابوصفره در راه صفین درگذشت[۱۱] بنابراین او میبایست در سال 37ق/657م درگذشته باشد.
پانویس
- ↑ الاعلاق النفیسه، ج1، ص206؛ الاغانی، ج14، ص452؛ الطبقات الکبری، ج7، ص101؛ معجم البلدان، ج 2، ص337.
- ↑ اسد الغابه، ج5، ص٢٣١؛ الاصابه، ج٧، ص١٨٧.
- ↑ معجم البلدان، ج2، ص337.
- ↑ اسد الغابه، ج5، ص٢٣١؛ الاصابه، ج٧، ص١٨٧.
- ↑ تاریخ مدینه دمشق، ج٧٠، ص١٩٠.
- ↑ الاستیعاب، ج١، ص٢55؛ اسد الغابه، ج6، ص١٧٠.
- ↑ دانشنامه سیره نبوی، ج٢، مدخل ابوصفره.
- ↑ تاریخ طبری، ج1، ص269.
- ↑ الاعلاق النفیسه، ج1، ص206.
- ↑ الکامل، ج3، ص363.
- ↑ الکامل، ج3، ص363.
منابع
- معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی، بیروت، دار صادر، ١٣٩٧ه. ق - ١٩٧٧م.
- تاریخ الطبری، محمد بن جریر الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ دوم، بیروت، دارالتراث، ١٩6٧م.
- الاعلاق النفیسه، احمد بن عمر ابن رسته، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1891م.
- الکامل فی التاریخ، ابن اثیر جزری، عزالدین، تصحیح: محمد یوسف دقاقه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ١4١5ه. ق١٩٩5/م.
- تاریخ مدینة دمشق، علی بن الحسن الشافعی الدمشقی (ابن عساکر)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ه. ق – 1995م.
- الطبقات الکبری، ابن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ١4١٠ه. ق١٩٩٠/م.
- الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، بیروت، 1970م.
- الاصابه فى تمييز الصحابه، ابن حجر عسقلانى، چاپ اول، بيروت، دار الكتب العلميه، ١۴١۵ه .ق.
- اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ابن اثير جزری، مبارك بن محمد، قم، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، 1367 ش.
- الاستيعاب فى معرفة الاصحاب، ابن عبدالبر، تحقيق: على محمد البجاوى، بيروت، دار الجيل، ١٩٩٢م.
- دانشنامه سيره نبوى، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ١٣٨٩ش.