کوه احد

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۹ توسط Engineer (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' ،' به '،')

کوه اُحُد، کوهی در شمال مدینه که محل وقوع غزوه احد بوده است. امروزه به جهت گسترش شهر مدینه این کوه در داخل شهر قرار گرفته است. فاصله آن با مسجد النبی پنج و نیم کیلومتر است. نام دیگر کوه احد ذو عینین است. احد به صورت رشته‌کوه است و از قله‌های فراوان تشکیل شده است. به علت آنکه شرق و غرب و جنوب مدینه را موانع طبیعی فرا گرفته است، تنها راه حمله نظامی به مدینه از شمال آن یعنی از کوه احد است.
در سال سوم قمری، غزوه احد در این کوه میان مسلمانان و مشرکان مکه روی داد و در آن بسیاری از مسلمانان به شهادت رسیدند. به دستور پیامبر اسلام(ص) برخی از کشته‌گان این جنگ ازجمله حمزه عموی پیامبر(ص) در دامنه کوه احد دفن شدند.

نمایی از قله کوه احد

موقعیت جغرافیایی

اُحُد نام رشته کوهی است در شمال شرقی مدینه[۱] که در فاصله پنج و نیم کیلومتری مسجدالنبی قرار دارد.[۲] در روزگار جاهلیت به آن عُنقُد (خوشه) می‌گفتند.[۳] علت این نام‌گذاری را جدابودن آن از دیگر کوه‌ها یا حمایت و یاری‌کردن مردم مدینه از توحید یاد کرده‌اند.[۴] به کوه اُحُد ذوعینین (دارای دو چشمه) نیز می‌گویند.[۵] در دامنه این کوه و در بخش ورودی دره احد، کوه کوچک عینین قرار دارد؛ همان کوهی که در غزوه احد، رسول خدا تیراندازان را روی آن قرار داد.[۶]

کوه احد با شش[۷] تا هفت[۸] کیلومتر طول و یک تا سه کیلومتر عرض، از شرق به غرب کشیده شده و ۱۹ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۹] ارتفاع آن از سطح زمین ۳۰۰ متر و از سطح دریا ۱۰۰۰ متر است.[۱۰] این رشته کوه از سنگ‌های عظیم و قله‌های گوناگون کوچک و بزرگ شکل گرفته است.[۱۱] قله‌های آن به‌گونه‌ای جدا از هم و همانند خوشه انگورند که در نگاه بیننده مستقل به نظر می‌رسند.[۱۲] بیشتر صخره‌های این کوه به رنگ سرخ جلوه می‌کنند.[۱۳] صخره‌هایی به رنگ‌های دیگر نیز در آن دیده می‌شود.[۱۴]
امروزه شهر مدینه از کوه احد گذشته و به پشت آن رسیده و کوه در داخل شهر قرار گرفته است. اکنون می‌توان از طریق بزرگراه فهد بن عبد العزیز از حرم پیامبر(ص) و شهر مدینه به کوه احد و مزار شهدا رفت. از خیابان سید الشهدا نیز به آنجا راهی هست.[۱۵]

اهمیت نظامی

 
موقعیت جغرافیایی کوه احد در مدینه

شهر مدینه میان تپه‌ها و کوه‌های کم‌ارتفاع و پراکنده و کشتزارها و نخلستان‌های گوناگون قرار دارد و از سه جهت پیرامون آن را موانع طبیعی فراگرفته است. حرّه شرقی و حرّه غربی در شرق و غرب و نخلستان در جنوب آن قرار دارد.[۱۶] بدین سان، نیروی نظامی مهاجم، تنها از شمال می‌تواند به شهر مدینه وارد شود. این موانع طبیعی به لحاظ نظامی شهر را به صورت یک قیف ناصاف درآورده‌اند. از این رو، نیروی مهاجم از هر سو به سمت مدینه بیاید، ناگزیر باید از شمال شهر و از سمت شمال غربی کوه احد و سپس کناره دامنه جنوبی آن وارد شهر شود. کوه احد در سمت شمال ‌شرقی و در طرف دهانه تنگ این قیف، با مقداری فاصله از شهر قرار دارد. شیب دره‌ها و وادی‌های منطقه نیز به همین سمت است و چند وادی مانند عقیق، بَطْحان و مَهْزور که از درون و اطراف شهر می‌گذرند، به تدریج به یکدیگر می‌پیوندند و از جنوب این کوه به سمت شمال غرب آن و از نزدیک کوه عَینَین در دامنه آن ادامه می‌یابند و به پشت احد به سوی دریای سرخ می‌روند.[۱۷]

از همین ‌رو، اُحُد همچون دیواری در برابر کسانی است که از سمت شام قصد ورود به مدینه را دارند و همین سبب می‌شود که آنان نتوانند به صورت مستقیم وارد شهر شوند؛ بلکه باید از سمت شمال غربی کوه و از کرانه وادی‌ها به آن وارد گردند. سپاه قریش که از مکه در جنوب به سمت مدینه آمد، ناگزیر بود برای ورود به شهر از همین منطقه بگذرد. پیامبر اسلام(ص) که به این نکته آگاه بود، قرارگاه فرماندهی و نیروهای خود را در دامنه جنوبی احد، پشت به کوه و رو به شهر، مستقر کرد؛ به گونه‌ای که اگر دشمن به سوی شهر می‌رفت، مسلمانان پشت سر آنان قرار می‌گرفتند.[۱۸] پس مشرکان ناگزیر بودند نخست با مسلمانان بجنگند و پس از پیروزی بر آنان وارد شهر شوند. بدین‌گونه غزوه اُحُد در جهت شمال شرقی شهر و در دامنه جنوبی کوه احد رخ داد. به همین سبب در غزوه احزاب نیز پیامبر(ص) فرمان داد در بخش شمالی شهر، حد فاصل کوه احد و شهر مدینه، خندق حفر کنند. نبرد احزاب پشت خندق و در جنوب کوه احد و سمت شمال مدینه روی داد.

فضیلت‌های کوه احد

درباره فضیلت‌ها و اهمیت کوه احد گزارش‌های بسیار در منابع اسلامی آمده است. ابن شبّه (درگذشت ۲۶۲ق) از دانشمندان اهل سنت در تاریخ المدینه روایت‌های بسیاری را با سند خود در فضیلت این کوه گزارش کرده و دیگران این روایات را از او نقل نموده‌اند. به گزارش او هنگامی که پیامبر(ص) از غزوه خیبر به مدینه بازمی‌گشت، چون کوه احد را دید، گفت: احد ما را دوست دارد و ما نیز او را دوست داریم.[۱۹] در روایتی دیگر از ایشان آمده است: احد بر یکی از درهای بهشت قرار دارد.[۲۰] هرگاه از آن می‌گذرید، از گیاهان و درختان آن بخورید.[۲۱]
پیامبر(ص) مدینه را حرم قرار داد.[۲۲] قلمرو این حرم از هر طرف ۱۲ میل برابر با چهار فرسخ است و کوه احد داخل این محدوده جای دارد.[۲۳]

مقبره شهیدان احد

 
مقبره شهدای غزوه احد در دامنه کوه احد

در دامنه‌ها و اطراف این کوه در گذر تاریخ رویدادهای بسیار رخ داده و آثار و بناهایی مربوط به آن رویدادها برپا شده که برخی هنوز بر جای مانده است. در سال سوم قمری در دامنه جنوبی این کوه، میان مسلمانان و مشرکان قریش نبردی سخت روی داد که غزوه احد نام گرفت. در این نبرد، شماری از مسلمانان کشته شدند و به فرمان پیامبر(ص) در محل شهادتشان در دامنه همین کوه دفن شدند[۲۴] و آرامگاه آن‌ها هنوز زیارتگاه مسلمانان است. بر پایه برخی از گزارش‌ها، پیش از دستور پیامبر(ص) پیکرهای شماری از شهدا در مکان‌های دیگر دفن شد و بازگرداندن آن‌ها به احد ممکن نبود.[۲۵] پیکر حمزه عموی پیامبر(ص) در دامنه همین کوه، در مکانی که اکنون آرامگاه اوست، دفن شد.[۲۶] بر قبر او گنبد و بارگاهی ساخته بودند که در روزگار اخیر به دست وهابیان ویران شد. در سال۱۳۸۳ق. محوطه شهادتگاه او را با دیواری محصور کرده‌اند.[۲۷]

در گذر زمان، تنها از قبر حمزه، عبدالله بن عمرو بن حزام، عمرو بن جموح، و سهل بن قیس که نزدیک حمزه مدفون هستند[۲۸]، نشانی بر جای مانده[۲۹] و از آرامگاه دیگر شهیدان نشانی نیست. دیگر قبرهای موجود در این منطقه را از آنِ بادیه‌نشینانی می‌دانند که در دوران عمر بن خطاب[۳۰] یا هشام بن عبدالملک، در آن‌جا دفن شده‌اند.[۳۱]

مهراس

مِهراس حوضچه‌ای سنگی در احد است که در نبرد احد، پس از فروکش‌کردن آتش جنگ، امام علی(ع) سپر خود را از آب آن پر کرد و آن را نزد پیامبر(ص) آورد و وی صورت خون‌آلود خود را با آب آن شست.[۳۲]

پیوند به بیرون

پانویس

  1. معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۹؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۰۸.
  2. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۳۵۴.
  3. تاریخ المدینه، ج۱، ص۸۵.
  4. فتح الباری، ج۷، ص۲۸۹-۲۹۰؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۰۸؛ شرح اصول کافی، ج۱۲، ص۴۴۷.
  5. عمدة القاری، ج۱۷، ص۱۳۸؛ المواهب اللدنیه، ج۱، ص۲۴۰.
  6. الطبقات، ج۲، ص۳۰.
  7. آثار المدینه، ص۱۹۳؛ تاریخ معالم ‌المدینه، ص۳۱۷.
  8. تاریخ و آثار اسلامی مکه، ص۳۰۷.
  9. تاریخ و آثار اسلامی مکه، ص۳۰۷.
  10. تاریخ و آثار اسلامی مکه، ص۳۰۷.
  11. آثار المدینه، ص۱۹۳.
  12. آثار المدینه، ص۱۹۳.
  13. معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۹؛ تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۷.
  14. آثار المدینه، ص۱۹۳.
  15. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۳۵۴.
  16. نک: تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۵-۳۳۸؛ اطلس تاریخ اسلام، ص۹.
  17. تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۵-۳۳۸؛ اطلس تاریخ اسلام، ص۹-۱۳.
  18. نک: آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۳۶۱-۳۶۲.
  19. تاریخ المدینه، ج۱، ص۸۱.
  20. تاریخ المدینه، ج۱، ص۸۲-۸۴.
  21. تاریخ المدینه، ج۱، ص۸۳.
  22. صحیح البخاری، ج۲، ص۲۲۱؛ ج۸، ص۱۰؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۱۵-۱۱۶، ۲۱۷.
  23. المصنف، ج۹، ص۲۶۰-۲۶۱؛ فتح الباری، ج۴، ص۷۲-۷۳؛ عون المعبود، ج۶، ص۱۶.
  24. السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰، ۹۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۹.
  25. المغازی، ج۱، ص۳۱۲.
  26. تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۲۵.
  27. تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۷.
  28. تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۰؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۱۶-۱۱۷.
  29. المغازی، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.
  30. المغازی، ج۱، ص۳۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۰.
  31. تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.
  32. تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۹؛ وفاء الوفاء، ج۴، ص۱۵۲.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل کوه احد.
  • آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش.
  • آثار المدینة المنوره: عبدالقدوس الانصاری، جده، کتاب المنهل، ۱۴۲۰ق.
  • الامالی: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۷ق.
  • اطلس تاریخ اسلام: صادق آیینه‌وند، مدرسه، ۱۳۸۲ش.
  • امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
  • انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّة النمیری (م.۲۶۲ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ معالم المدینة المنوره: احمد یاسین الخیاری، ریاض، مکتبة الملک فهد، ۱۴۱۹ق.
  • تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره: اصغر قائدان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
  • تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م.۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق.
  • التمهید: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش مصطفی و محمد عبدالکبیر، وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۳۸۷ق.
  • تهذیب الاحکام: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • ثواب الاعمال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، الرضی، ۱۳۶۸ش.
  • الروض الانف: السهیلی (م.۵۸۱ق.)، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق.
  • السیرة الحلبیه: الحلبی (م.۱۰۴۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
  • السیرة النبویه: ابن هشام (م.۸-۲۱۳ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
  • شرح اصول کافی: محمد صالح مازندرانی (م.۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
  • صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
  • صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر.
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • عمدة القاری: العینی (م.۸۵۵ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • عون المعبود: العظیم آبادی (م.۱۳۲۹ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه.
  • الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • کامل الزیارات: ابن قولویه القمی (م.۳۶۸ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
  • الکشاف: الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق.
  • المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م.۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
  • المعتبر: المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، مؤسسة سید الشهداء، ۱۳۶۳ش.
  • معجم البلدان: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
  • المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
  • المقنع: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۵ق.
  • المقنعه: المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • المواهب اللدنیه: القسطلانی (م.۹۲۳ق.)، قاهره، المکتبة التوفیقیه.
  • وفاء الوفاء: السمهودی (م.۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.