مناره عبد
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
مناره عَبِد، یا مأذنه عبد یا منار مرجان
مناره عبد، پیش از تخریب. | |
اطلاعات اوليه |
---|
موقعیت
مناره عَبِد، یا مأذنه عبد یا منار مرجان در انتهای ساختمان حرم امام حسین(ع)، در جانب شرقی صحن مطهر و متصل به دیوار،به فاصله بیست متر از زاویه شمال شرقی، درسمت چپ زائرانی که به حرم حضرت عباس(ع) میرفتند، قرار داشت.[یادداشت ۱][۱]
بنا
مناره عَبِد، با قاعدهای به قطر بیست متر و ارتفاعی، نزدیک به چهل متر، از تمام منارههای عتبات عالیات، بزرگتر و استوارتر بود و به لحاظ ارزش و موقعیت، دومین اثر تاریخی عراق بعد از مناره ملویه واقع در مسجد جامع متوکل در سامراء، به شمار میرفت. این مناره، با مصالحی از جنس آجر و گچ ساخته شده و با سنگ مرمر و کاشی قدیمی که امروزه در آثار باستانی عراق و ایران کمیاب است، نماکاری شده بود.[۲]
ساخت
سازنده این بنا، امینالدین بن عبدالله الجایتو، ملقب به مرجان، که تاریخ «حبیب السِیَر» از او به عنوان امیر مرجان است. امیر مرجان غلام زرخرید سلطان اویس بود. پس از درگذشت پدر سلطان اویس، شیخ حسن جلایری، سرسلسه جلایریان (740ـ 835 ق(، سلطان اویس به سلطنت رسید. وی که مرکز حکومتش تبریز بود، امیر مرجان را به فرمانداری عراق منصوب کرد. امیر مرجان، نافرمانی کرده، پرچم استقلالطلبی را برافراشت. سلطان اویس، لشکر بزرگی از تبریز به عراق فرستاد که به محض ورود به بغداد، یاران مرجان را شکست دادند. امیر مرجاخن به کربلا گریخته، به حرم امام حسین(ع) پناهنده شد و مناره عبد را با مسجد جامع متصل به آن ساخت که به نام او شهرت یافت. وی، همه دارایی و املاک خود در بغداد، کربلا، عین التمر، رحالیه و دیگر مناطق را وقف نمود تا درآمد آنها، صرف مسجد و مناره شود. از آن پس تمام آن املاک، عنوان «موقوفات حسینی» به خود گرفت. امیر مرجان، در مسجد جامعی که ساخته بود، معتکف شد و به امام حسین(ع) پناه برد. هنگام یکه سلطان اویس از ماجرای غلام خود، مرجان آگاه شد، او را فراخواند و احترام کرد و از اشتباهش درگذشت و به سبب خدماتی که در سال ۷۶۷ق. به حائر کرده بود، به فرمانداری عراق، بازگرداند.[۳]
بازسازی
مناره عبد، پس از ۲۱۵ سال از ساخت، نیاز به بازسازی داشت. شاه طهماسب، پسر شاه اسماعیل صفوی، در سال ۹۸۲ق. ضمن بازسازی حائر و توسعه صحن از سمت شمال، به بازسازی این مناره نیز پرداخت. صاحب کتاب «مجالی الطف»[یادداشت ۲] پس از اشاره به این که مناره عبد نیاز به بازسازی داشت، تاریخگذاری آن را به فارسی «انگشت یار» که به حروف ابجد، ۹۸۲ میشود دانسته است.[یادداشت ۳][۴] برخی از منابع تاریخی، از نوسازی دوباره مناره عبد، در سال ۱۳۰۸ق. به دست عثمانیها خبر دادهاند. [۵]
تخریب
مناره عبد، پس از اینکه نزدیک به شش سده (۷۶۷-۱۳۵۴ق) پابرجا بود، در ماههای پایانی سال ۱۳۵۴ق. (۱۹۳۵م) به دستور یاسین هاشمی، رئیس وقت دولت عراق و توسط صالح جبر ویران شد. علت تخریب، انحنای مناره، خطر سقوط و ایجاد مشکل برای حائر مقدس اعلام شد. برخی علتهای اعلام شده را حقیقی ندانستهاند. آنها بر این باورند که دولت وقت، دنبال استفاده از موقوفات مربوط به مناره عبد، که شامل همه داراییها و املاک امیر مرجان میشد، بود.[۶] این تخریب، باعث ناراحتی شیعیان شده، شاعران بسیاری درباره آن شعر سرودند. برای نمونه هادی خراسانی (1297 -1368ق) درباره این رویداد اینگونه سروده است: در صحن سیدالشدها بود برقرار گلدستهای چو شاخه طوبی بزرگوار عقل حکیم از پی تاریخ آن بگفت: «انگشت یار» سال بنایش به یادگار دست جفا ز پای فکندش بدون وجه بادا جزای هدم و اوامر، عذاب نار[۷]
پانوشت
- ↑ مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۵؛ تاریخ کربلاء و حائر حسینی، ص318.
- ↑ مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۵.
- ↑ مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۶.
- ↑ ترجمه تاریخ کربلا و حائر حسینی(ع)، ص۳۲۷ به نقل از مجالی الطف، ص۴۲.
- ↑ مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۶.
- ↑ مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۸؛ دائرة المعارف الحسینیة، ج۲، ص۱۱۳؛ ترجمه تاریخ کربلا و حائر حسینی(ع)، ص۳۲۸ و ۳۲۹.
- ↑ دائرة المعارف الحسینیة، ج۲، ص۱۱۳.
- ↑ صاحب کتاب «مجالی الطف» درباره این مناره سروده است: بَلَیَّ تَبقی فحکم الأساس/ شَمالَ مَن یَمضی إلی العباس. یعنی: قامت افراشتهای که با شالوده استوارش، پایدار است، و در سمت چپ زائری که به سوی حرم عباس میرود، واقع شده است.
- ↑ کتابی است که با زبان شعر به توصیف حرم امام حسین(ع) و بناهای آن پرداخته است.
- ↑ ثـم تـداعی ظاهـر المنارة/ للعبـد و استـدعـی لـه عمارة/ فــمر کـفه لها طهماسب/ وعسرت بمـا لهــا ینـاسب/ و أرخت ما بین عجم و عرب/ «انگشت یار» تعنی «خنصرالاحب»
منابع
- تاریخ کربلا و حائر حسینی، عبدالجواد کلیدار،