مدرسه سید یزدی، معروف به‌مدرسه سید، در نجف، نزدیک حرم امام علی(ع) محله حُویش قرار دارد.

مکان

مدرسه سید یزدی، معروف به مدرسه سید، در نجف، نزدیک حرم امام علی (ع)،[۱] در محله حُویش قرار دارد.[۲] درب اصلی آن، از شرق به کوچه‌ای که بیت سید عبدالهادی شیرازی واقع است، باز می‌شود؛ این کوچه از سمت جنوب، به شارع الرسول می‌رسد. درب پشتی و فرعی آن، به کوچه‌ای گشوده می‌شود که در سمت جنوب آن، منزل سید روح‌الله خمینی قرار داشته و در ضلع شمالی آن کتابخانه و مقبره عبدالحسین امینی است و به بازار معروف حویش راه دارد.[۱]

ساخت

این مدرسه علمیه، به دستور سید محمدکاظم یزدی، مرجع شیعی و نویسنده کتاب عروة الوثقی[۳]توسط آستان قلی‌بیگ، وزیر سلطان عبدالاحد بخاری ساخته شد. ساخت آن از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ق. طول کشید.[۳] در زمان ساخت، نصف مشاعِ دو حمام عمومی، یازده مغازه و یک مسافرخانه در بازار خلخالی نجف، هفت مغازه دیگر و یک کاروانسرا و چند کارگاه در بازار وسطی کوفه خریداری و جزء موقوفات این مدرسه قرار گرفت، که بیشتر هزینه‌های آب و برق، تعمیرات و سایر هزینه‌ها از درآمد این موقوفات پرداخت می‌شد.[۳]

نخستین متولی مدرسه، سید محمد یزدی، فرزند سید محمدکاظم یزدی بود.[۴] پس از او، تولیت و مدیریت، دست دیگر فرزندان و نوادگان سید محمدکاظم یزدی بوده است. مشهورترین مدیر آن، باقر طباطبایی، نوه آیت‌الله یزدی بود که در میان عالمان و طلبه‌ها به سخت‌گیری و رعایت دقیق مقررات معروف بوده[۱] و حجره در اختیار هر کسی نمی‌داده است.[یادداشت ۱][۵]

بنا

مدرسه سید، با مساحت ۷۵۰ متر مربع دارای ۲طبقه و ۸۰حجره[۶] و دو در اصلی و فرعی است.[۱] کف مدرسه با سنگ سفید صیقل داده شده سنگ‌فرش شده و دیوارهایش با کاشی‌های لاجوردی[۶] که از ایران آمده،[۱] آراسته شده است.[۶] جلوی هر حجره، ایوان کوچکی به سبک معماری دوران صفوی ساخته شده[۲] و اطراف درِ آن‌ها حدیثی با خط زیبا نوشته شده است.[۱] برای هر حجره، سرداب‌هایی نیز به شکل جذاب در نظر گرفته شده[۲] که در هوای گرم از آن‌ها استفاده می‌شود.[۱] این مدرسه، غیر از سرداب حجره‌ها، دارای ۲سرداب است؛ سرداب فوقانی و سرداب سن که زیرزمین است. سرداب‌ها کاشی‌کاری شده و تاریک است؛ پنجره‌ها طوری گذاشته شده که مقداری روشنایی را وارد سرداب کند.[۱]این مدرسه، از نظر استواری بنا، نقشه ساختمان و چگونگی چینش حجره‌ها، یکی از کم‌نظیرترین مدرسه‌های حوزه نجف شمرده شده[۶] و به‌ سبب معماری جذاب و ویژگی‌های باستانی، مورد بازدید زائران و گردشگران،[۲] از جمله گردشگران اروپایی[۱] قرار می‌گیرد.

کتابخانه

نخستین متولّی مدرسه، سید محمد یزدی، کتابخانه بزرگی در طبقه دوم مدرسه ساخت و کتاب‌های منبع و خطی نفیسی را در آن گرد آورد. این کتابخانه، بزرگ‌ترین کتابخانه عمومی نجف تا اواخر دوره پهلوی به شمار می‌رفت و شامل کتاب‌های خطی بسیار و کتاب‌های چاپی در موضوعات گوناگون بود. در دوره حاکمیت صدام و اشغالگری آمریکا در عراق، با این که بیشتر کتابخانه‌ها و موزه‌ها به غارت رفت، ولی این کتابخانه در امان ماند و همچنان از منابع مهم کتابخانه‌ای در حوزه به‌شمار می‌رود.[۴]

اهمیت

این مدرسه سال‌ها در حوزه نجف محوریت داشت و محل اجتماع بزرگان و استادان بود. برخی بر این باورند که در آن دوره، هیچ‌یک از مدرسه‌های نجف به موقعیت و شهرت این مدرسه نمی‌رسید.[۱]

مدرسه سید، محل رفت و آمد، گردهمایی و گفت‌وگوی علمی طلبه‌هایی مانند آقا ضیاء عراقی و سید علی یثربی کاشانی بود، که بعدها جزء عالمان شیعه شدند.[۷] عالمان سرشناسی مانند امام خمینی، شهید سید اسدالله مدنی و محمدتقی بهجت به این مدرسه رفت و آمد داشتند. امام خمینی از درِ فرعی مدرسه که به منزل وی بود، وارد مدرسه شده و لحظاتی را در بین طلبه‌ها بود و سپس به منزل بازمی‌گشت.[۸] شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیح الجنان و آقابزرگ تهرانی، نویسنده کتاب الذریعة در این مدرسه با هم در یک حجره اقامت داشتند و با هم به درس مرحوم میرزا حسین نوری می‌رفتند.[۹] شیخ عباس قمی در مدتی که به ترجمه کتاب عروةالوثقی مشغول بود، در یکی از حجره‌های نمناک و کوچک این مدرسه که در زیر پله‌ها قرار داشت، سکونت کرد و در همین مدرسه به پایان رسانده، به نام غایةالقصوی به چاپ رساند.[یادداشت ۲][۱۰] در سال ۱۳۴۰ق. محمدهادی معرفت، مفسر قرآن با هادی مقدس قمی به مدت ۸ماه در یک حجره، در این مدرسه سکونت داشتند.[۱۱] سید عبدالکریم موسوی اردبیلی که در سال ۱۳۲۶ش. به نجف اشرف هجرت کرد، به مدت دو سال در این مدرسه ساکن بود.[۱۲]

وضعیت کنونی

بر پایه گزارشی در سال ۱۳۸۸ش. مدرسه سید در حال تغییرات و بازسازی اساسی بوده است. درون حیاط و پیرامون ستون‌ها را حفاری و بتون‌ریزی کرده بودند. مدرسه دارای دو طبقه و حجره‌های کوچک و یک‌نفره بوده است. افرادی که در حال بازسازی بودند، تعمیرات را زیر نظر دفتر سید علی سیستانی می‌دانستند.[۱۳]

پانوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ خاطرات حاج شیخ محمدفاضل استرآبادی، ص ٢٨.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص۴٢٩.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص ٣٩٨.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سید محمد کاظم یزدی، ص١۵٢.
  5. خاطرات حاج شیخ محمد فاضل استرآبادی ص ٨۵.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ سید محمد کاظم یزدی، ص۱۵۲؛ ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳۹ و ۱۴۰.
  7. خاطرات سید میرزا حسینی شیرازی، ص۳۸.
  8. به نقل از خادم مدرسه، مدرسه سید در نجف، نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار ص ۹۴.
  9. مفاخر اسلام، ج١١، بخش اول، ص۴٧.
  10. مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص۵۱.
  11. گلشن ابرار، ج ٨، ص ٣٩٨.
  12. گلشن ابرار، ص ۴۵٩.
  13. بر پایه گزارشی از سفر هیئت تحریریه فصلنامه فرهنگ زیارت به عتبات عالیات، مقاله مدرسه سید در نجف نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۷.
  1. معروف بود که می‌گفتند: «حاج آقا باقر مدرسه را برای طلبه‌ها نمی‌خواهد؛ بلکه طلبه‌ها را برای مدرسه می‌خواهد.»
  2. باقر طباطبایی، مدیر سخت‌گیر مدرسه سید، گاهی طلبه‌ها را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: «وقتی شیخ عباس قمی در نجف بود، در حجره‌ای بسیار کوچک و تاریک و زیرپله‌های طبقه دوم این مدرسه سکونت داشت و در همان جای تنگ و تاریک «غایة القصوی» را در ترجمه «عروةالوثقی» نوشت. هر بار از آن مرحوم می‌خواستیم حجره‌اش را عوض کند و یک حجره بهتر و بزرگ‌تر برگزیند، می‌گفت: نه همین‌جا کفاف کار مرا می‌کند و به راحتی می‌توانم به کارم ادامه بدهم. چرا اتاق دیگری را که سایر طلاب احتیاج به آن دارند، اشغال بکنم؟ با همه اصرار و خواهش ما برای تعویض حجره، او هرگز نپذیرفت و در همان‌جا به سر برد و مشغول کارش بود.»

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله مدرسه سید در نجف، نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، عبدالرحیم اباذری، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ششم، بهار ۱۳۹۰، ص ۹۲ است.
  • سید محمد کاظم یزدی، کامل سلمان الجبوری، انتشارات ذوی‌القربی، ۱۳۸۵ش.
  • موسوعة النجف الاشرف، جعفر دجیلی،
  • ماضی النجف و حاضرها، آل باقر محبوبه،
  • مفاخر اسلام، علی دوانی،
  • گلشن ابرار،