مسجد عمران بن شاهین
اطلاعات اوليه

موقعیت

از قدیم‌ترین مسجدهای نجف است و به عمران بن شاهین، از حاکمان عصر آل بویه در سده چهارم، منسوب است. این مسجد در ورودی صحن، از سمت باب طوسی، قرار دارد.[۱]

بنا

 
نمای داخلی مسجد، که درِ ورودی آن، رو به ایوان العلما باز می‌شود و در سوی راست تصویر، مرقد سید محمدکاظم یزدی مشخص است.
 
نمای داخلی مسجد.

این مسجد نزدیک قسمت شمالی حرم امام علی(ع) است؛ به‌گونه‌ای که از رواقی که امروزه وجود دارد، جدا بوده است و چند قدم با آن فاصله دارد. با این همه، بر اثر ساخت‌وسازهای پی‌درپی، وارد صحن مطهر شده است و امروزه دو درِ دارد. یک درِ، نزد درِ طوسی و درِ دیگر، در صحن شریف است که آثار آن از بین رفته است؛ به‌گونه‌ای که محل دفن برخی از دانشمندان شده است.[۲]
برخی از در دوم مسجد تا زمانی که برداشته نشده ولی متروک بوده گزارش کرده‌اند. هم‌اكنون، دو در دارد؛ يك در آن، موازى در طوسى است و در ديگر آن، در صحن قرار گرفته و كهنه و متروك شده است. اين مسجد در حال حاضر به نام مسجد عمران، شناخته مى‌شود.[۳]

تاریخچه

سالن و رواق بزرگ بخش شمالى حرم، به «مسجد شاهين» معروف است. اين مكان قبلا با يك ديوار بلند از حرم و اطراف ضريح جدا بود. مسجد به دستور عمران بن شاهين (متوفى ٣۶٩) كه از امراى جنوب عراق بود ساخته شد. در دوره عثمانى‌ها نخستين مفتى و قاضى سنى حنفى مذهب در آن نماز مى‌خواند. گويا شيخ عبدالله سُوِيدى نخستين كسى است كه به سال ١١۴۵ق در آن نماز برپا كرده است. در سال ١٢١٣ق به دليل فضاى كوچك اطراف ضريح و سختى زيارت براى زائران، طرح الحاق مسجد به حرم امام از سوى سيد مهدى شهرستانى (١١٣٠ - ١٢١۶ق) مطرح شد، اما با مخالفت ملاعثمان، مفتى عثمانى كربلا كه در آن مسجد اقامه نماز مى‌كرد مواجه شد. آقاى شهرستانى با مشورت و موافقت عالم بزرگ كربلا سيد مهدى طباطبايى و همكارى كليددار حرم، مخفيانه و شبانه دستور تخريب ديوار حائل ميان مسجد و حرم را داد كه با برداشته شدن اين ديوار، فضاى مسجد به رواق شمالى حرم ملحق گرديد. مفتى شهر به مراد بيگ، حاكم كربلا شكايت برد و سلطان عثمانى نيز هيئتى را براى رسيدگى اعزام كرد. سرانجام اين ماجرا به مصالحه انجاميد و سيد مهدى شهرستانى، مسجدى را در بخش شرقى صحن به مفتى كربلا سپرد.[۴]

ساخت

مسجد عمران بن شاهین، از قدیم‌ترین مسجدهای نجف است و به عمران بن شاهین، از حاکمان عصر آل بویه در سده چهارم، منسوب است.[۱] این انتساب را مؤلف کتاب فرحة الغری، به همراه داستانی درباره انگیزه ساخت این مکان، ذکر کرده است.[۵] برخی این انتساب[۶] و داستان را تأیید[۷]، برخی رد[۸] و برخی با تغییر و تفصیل پذیرفته‌اند.

گزارش «فرحة الغری»

مؤلف کتاب فرحة الغری، داستانی طولانی درباره پیشینه ساخت این بنا، از حسن بن حسین بن طحال مقدادی روایت کرده است. بر پایه این گزارش، عمران بن شاهین،[۵] امیر بطیحه (کوفه-نجف[۹] از فرمان عضدالدوله دیلمی سرپیچی کرد. عضدالدوله او را فراخواند؛ ولی عمران، درحالی‌که تغییر قیافه داده بود، از دست او به حرم امام علی(ع) گریخت. او امام علی(ع) را در خواب دید و وی، به عمران خبر داد که فردای آن شب، فناخسرو به آنجا خواهد آمد. مراد امام(ع) از فناخسرو، عضدالدوله بود. امام(ع)، مکانی را به او نشان داد که عضدالدوله از آنجا وارد حرم خواهد شد و جایگاهی را برایش مشخص کرد که باید در آنجا، نزدیک یکی از گوشه‌های گنبد بایستد، تا مناجات، دعا و قسم عضدالدوله را بشنود. او خدا را به محمد و آلش قسم خواهد داد که او عمران را به دست او برساند. عمران باید در اینجا به عضدالدوله نزدیک شود و از او درباره مردی سؤال کند که خدا را قسم داده به او دست یابد. سپس باید درباره پاداش کسی سؤال کند که عمران را به او برساند. عضدالدوله، پاداش او را این خواهد دانست گه اگر بخشش عمران را بخواهد او را خواهد بخشید. در این هنگام عمران باید خود را معرفی کند.

عمران آنچه را امام علی(ع) به او دستور داده بود، انجام داد و در پایان خود را معرفی کرد. وقتی عضدالدوله درباره کسی که این جایگاه را به او شناساند پرسید، عمران خوابش را برای او بازگفت. عضدالدوله به خدا قسم خورد هیچ کس جز مادر، دایه و خودش از نام فناخسرو آگاه نبوده است. عضدالدوله، عمران را بخشید و به او منصب وزارت داده، او را با خود به کوفه برد.

بر پایه خبر حسن الطحال، راوی این داستان، عمران بن شاهین نذر کرد زمانی که عضدالدوله او را ببخشد، پابرهنه و سربرهنه، به زیارت قبر امام علی(ع) برود. در تاریکی شب، به تنهایی از کوفه خارج شد. جدش علی بن طحال، که کلیددار حرم بود، امام علی(ع) را در خواب دید که به او دستور داد در را برای دوست امام علی(ع) یعنی عمران به شاهین باز کند. او در را باز کرد. عمران رسید و هنگامی که از دستور امام علی(ع) و دوست خواندنِ او با خبر شد، خود را روی بارگاه امام(ع) انداخت؛ درحالی‌که آن را می‌بوسید. سپس شیخ را به مسئول ماهی‌ها، ارجاع داد تا شصت دینار به او بدهد. عمران، قایق‌هایی داشت که در آب در زمینه صید ماهی فعالیت می‌کردند.

به باور مؤلف فرحة الغری، عمران به شاهین، رواق معروف به رواق عمران را در حرم امام علی(ع) و حرم امام حسین(ع) ساخت.[۵]

بررسی گزارش «فرحة الغری»

موافقان

سید محسن امین نیز، مانند مؤلف فرحة الغری، این مسجد را ساخته عمران بن شاهین دانسته و تاریخ ساخت آن را پس از بنای عضدالدوله معرفی کرده است.[۱۰] برخی، این تاریخِ ساخت را رد کرده‌اند؛ زیرا عمران بن شاهین، سال ۳۶۹ق. درگذشته و بنای عضدالدوله در سال ۳۷۱ق. بوده است.[۱۱] محمد جواد فخرالدین نیز، بنای این مسجد و ایوان را به روایت «فرحة الغری» ارتباط داده و آن را تأیید می‌کند؛ همچنان‌که دیدار عمران با عضدالدوله را نیز تأیید کرده است.[۱۲] او احتمال داده بنایی که عمران بن شاهین آن را بنا کرده، رواقی بوده و پس از آنکه از حرم امام علی(ع) جدا شده، هم‌رتبه با مسجد قرار گرفته است.[۱۳] محمدرضا شبیبی در «کتاب النجف»، رواق و مسجدی را به عمران بن شاهین منتسب کرده که تا امروزه وجود داشته و معروف است. حسینی، مؤلف کتاب لؤلؤة الصدف بر این باور است که دانشمندان سده‌های گذشته و نیز سده‌های اخیر، یک رواق یا مسجد به عمران بن شاهین نسبت داده‌اند؛‌ با اینکه به عقیده او، عمران یک رواق و یک مسجد بنا نمود.[۲]

مخالفان

محمد کوفی غروی، در کتاب نزهة الغری، انتساب این مسجد به عمران به شاهین را رد کرده است. وی این باور که مسجد مذکور را درآغاز رواقی ساخته عمران دانسته و بعدها تبدیل به مسجد شده نپذیرفته است. وی احتمال داده این مسجد را شماری از خاندان عمران بن شاهین، بنا کرده باشند و با گذشت سالیان دراز، به مسجد عمران شهرت یافته باشد.[۱۴] به گفته شیخ جعفر محبوبه، از کسی شنیده نشده که مسجد عمران، پیش‌تر رواق بوده باشد. بلکه بر پایه نظر مشهور، عمران بن شاهین، یکی از رواق‌های حرم را ساخت، که پس از مدتی از حرم جدا شد. دور از ذهن است که رواق، پس از جدا شدنش از حرم، هم‌رتبه با مسجد شده باشد. جعفر محبوبه، اطمینان دارد بنای عمران، باقی نمانده است.[۱۳]

به باور برخی، راوی این داستان، ابن طحال، بسیاری از پژوهشگران را به سبب روایاتش که به سختی می‌توان به آنان اعتماد کرد، دچار اشتباه کرده است؛ زیرا مبالغه‌های فراوانی از او در این روایات وجود دارد که مشمول امور نامحسوس و غیبی هستند، یا در دایره ادبیات دینی مردم یا ادبیات سنتی مردم قرار می‌گیرند که در بیشتر موارد، بر سندی مبتنی نیستند یا اینکه چون از حقایق مربوط به حوادث تاریخی دور هستند، قابل استناد نمی‌باشند.[۱۵] به باور وی هيچ‌گونه ملاقاتى بين عضدالدوله و عمران بن شاهين وجود نداشته است و عمران بن شاهين در ايام حكومت عضدالدوله، نه ضعيف بوده و نه از او شكست خورده است. وی معتقد است این مسجد یا رواق را حسن بن عمران بن شاهین، فرزند عمران پس از صلحی که بین او و عضدالدوله انجام گرفت ساخته است؛ ولی آن بنا را به اسم پدرش نامگذاری کرد یا اسم پدرش، به سبب شهرتی که داشتِ بر آن مکان غلبه یافت.[۱۶]

پانوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ موسوعة العتبات المقدسه، ج۷، ص۱۰۸.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، ص۳۰۸؛ ر.ک: تاریخ النجف حتی نهایة العصر العباسی، ص ٢۵۶.
  3. حاشیه و متن حائر حسینی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۳ و ۴، ص۱۰۴؛ به نقل از آثار شيعه الاماميه، ص١٢٧.
  4. حاشیه و متن حائر حسینی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۳ و ۴، ص۱۰۴.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ فرحة الغری، ص۱۴۷.
  6. اعیان الشیعة، ج۵، ص۵٣٨؛
  7. تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، ص۳۰۷.
  8. نزهة الغری، ج ٢، صص ١٨٠ و ١٨١.
  9. ر.ک:کتاب النجف؛ صص ٢٨٩ - ٢٩٧.
  10. اعیان الشیعة، ج۵، ص۵٣٨.
  11. تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، ص۳۰۶.
  12. تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، ص۳۰۷.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ر.ک: تاریخ النجف حتی نهایة العصر العباسی، ص ٢۵۶.
  14. نزهة الغری، ج ٢، صص ١٨٠ و ١٨١.
  15. تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، ص۳۰۵.
  16. تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، ص۳۱۵.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، صلاح مهدی فرطوسی، ترجمه حسین طه‌نیا، مشعر، تهران، ۱۳۹۳ش، ص۳۰۳ و کتاب همسفر، جمعی از نویسندگان، مشعر، تهران، ۱۳۹۴ش. و کتاب عتبات عالیات عراق، اصغر قائدان، مشعر، تهران، ۱۳۸۷ش. ص۴۸ و مقاله جلوه‌هایی از روضهٔ علوی، ناصر غروی، ترجمه محسن سلامی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره اول، زمستان ۸۸، ص ۱۴۵ است.
  • اعیان الشیعة، سید محسن امین، دار المعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۹۸۳م.
  • تاریخ النجف حتی نهایة العصر العباسی، محمد جواد فخر الدین، منشورات معهد المعلمین للدراسات العلیا، نجف، بی‌تا.
  • سیمای نجف اشرف، سعید بابایی، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۶ش.
  • فرحة الغری، عبدالکریم بن احمد حلی، تحقیق السید تحسین آل شبیب الموسوی، مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیة، بی‌جا، ۱۹۹۸م.
  • ماضی النجف وحاضرها، جعفر آل محبوبة، دار الاضواء، بیروت، ۱۴۰۶ق.
  • موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج۲، ۱۴۰۷ق.
  • نزهة الغری فی تاریخ النجف، محمد عبود الکوفی، منشور فی القرص الخاص بمکتبة اهل البیت، ۲۰۰۵م.