مدرسه صدر اعظم (نجف)
مدرسه صدر اعظم یکی از مدارس مهم، بزرگ و قدیمی حوزه علمیه نجف اشرف است که در ضلع شرقی حرم امیرالمؤمنین(ع) انتهای بازار بزرگ نجف کنار باب السیف قرار دارد.
اطلاعات اوليه | |
---|---|
بنيانگذار | محمدحسینخان اصفهانی |
تأسیس | 1226 ه.ق |
کاربری | مدرسه علمیه |
مکان | عراق _ نجف |
وقایع مرتبط | محل سکونت و تدریس بسیاری از علمای بزرگ |
مشخصات | |
مساحت | حدود نهصد متر مربع |
امکانات | دارای حجرههای متعدد و کتابخانه و ... |
معماری | |
بازسازی | توسط حاج شیخ نصرالله خلخالی، شیخ احمد انصاری قمی و آیتالله سیدمحمد صدر |
بانی و مؤسس این مدرسه، شخص نیکوکاری به نام محمدحسینخان اصفهانی است، که در سال 1226 ه.ق مدرسه صدر نجف را با سی حجره و نهصد متر مربع زمین که بعدها در تعمیرات به مساحت و حجرات آن افزوده شد تاسیس کرد و موقوفاتی در اصفهان و نجف براى اداره و تأمين مخارج آن قرار داد.
مدرسه صدر طی سالهای طولانی در حوزه علمیه نجف محوریت داشت و محل سکونت و تدریس بسیاری از بزرگان، مراجع و علمای اعلام از جمله آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی بوده است.
مکان
مدرسه صدر اعظم، در نجف، در ضلع شرقی حرم امام علی(ع)، انتهای بازار بزرگ نجف، مشهور به سوق الکبیر، کنار باب السیف قرار دارد. در اصلی مدرسه به سوق الکبیر گشوده شده و در دیگر، از پشت مدرسه به خیابان امام زینالعابدین(ع) باز میشود.[۱]
پایهگزار
پایهگزار این مدرسه، محمدحسینخان اصفهانی است. او در سال 1174ق. بهدنیا آمد. بعدها حاکم اصفهان شده و پس از پشت سر گذاشتن مقامات حکومتی، در سال 1234ق، در زمان فتحعلیشاه قاجار به صدارت رسید و لقب «صدر اعظم» گرفت. لقب دیگر او «نظام الدوله» بود.[۲] وی املاک گستردهای را در اصفهان و عراق وقف کرده[یادداشت ۱] و سه مدرسه نیز در پاقلعه و فتح آباد اصفهان ساخت.[۳] علاوه بر موقوفاتی که وی در اصفهان و نجف به مدرسه صدر اعظم اختصاص داده بود، موقوفات دیگری نیز در نجف داشت؛ از جمله یک کاروانسرای بزرگ، معروف به «سیف بلال»، که از طرف فرزند وی امین الدولهخان وقف مدرسه شد، تا از درآمد آن، شبهای جمعه غذا داده شود و آب سقاخانه کنار مدرسه، تامین شود.[۴]
محمدحسینخان اصفهانی، در سال 1239ق. به بیماری یرقان چشم دچار شده و درگذشت. جنازهاش به نجف منتقل و طبق وصیت خود، در زیرزمین مدرسهای که ساخته بود، مدرسه صدر اعظم دفن شد.[۵] فرزندان و سایر اعضای خاندان او نیز در همین مکان دفن شدند.[۶]
ساخت
محمدحسینخان، در سال 1226ق، مدرسه صدر نجف را ساخت و همزمان با آن، دیوار و حصاری نیز در اطراف شهر نجف بنا کرد که هزینه این دیوار و مدرسه، مبلغ 95 هزار تومان شد.[۷] افزوده بر آن، موقوفاتی برای مدرسه قرار داد تا از درآمد آن چند شب در هفته و چند روز در ماه، طلاب ساکن را غذا بدهند.[۸]
بنا
در آغاز پایهگزاری، ۹۰۰ متر مربع مساحت و ۳۰ حجره داشته و در بازسازیها به مساحت و حجرههای آن افزوده شد.[۱]
مدیریت
تولیت این مدرسه، میان سالهای 1384 و 1400ق. سید سعید حسینی برعهده داشت. وی را عالمی با ابهت و با مدیریت قوی، منظم، دلسوز و به همان سان قاطع معرفی کردهاند، که رفت و آمد ساکنان و مهمانان را کنترل میکرد. وی هر سال به اصفهان رفته؛ موقوفات مدرسه را گردآوری کرده و برای مدرسه و طلاب هزینه میکرد. او هر سال ماههای محرم و صفر، مراسم عزاداری در مدرسه برگزار کرده و اطعام میداد.[یادداشت ۲][۹]
در هر حجره، دو نفر، یکی مجرد و دیگری متاهل ساکن میشدند. این چینش دو علت داشت؛ در طول روز، هر دو کنار هم بوده و طلاب مجرد از علم، اخلاق و تجربیات طلاب متاهل بهره میبردند و شبها متاهلین به منزل خود رفته و طلاب مجرد از خلوت حجره برای پژوهش، مطالعه و تهذیب نفس استفاده میکردند.[۹]
علمای ساکن در مدرسه
مدرسه صدر اعظم را یکی از مدرسههای مهم، بزرگ و کهن حوزه علمیه نجف شمردهاند.[۱۰] این مدرسه، به دلیل امکانات، مدیریت خوب[۹] و محوریت در حوزه نجف، محل سکونت و تدریس بسیاری از مراجع و عالمان بود. برخی از عالمان مدرسه صدر عبارتند از:
آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، مرجع شیعی، در سال 1308ق. در سن ۲۴ سالگی، وقتی از اصفهان به نجف هجرت کرد، چند سالی در مدرسه صدر ساکن شده و از درس استادان نجف بهره برد.[۱۱]
شهید سیدحسن مدرس، پس از پایان تحصیلات در حوزه علمیه اصفهان، در سال 1311ق. به نجف کوچ کرده و در مدرسه صدر، با حسینعلی اصفهانی، عارف سرشناس همحجره شد.[۱۲]
مجتبی لنکرانی، که از شاگردان برجسته سید ابوالحسن اصفهانی، آقاضیاء عراقی و محمدحسین اصفهانی بود، در این مدرسه سکونت و تدریس داشته و شاگردان بسیاری تربیت کرد. او هر روز بهمدرسه صدر آمده، عبایش را کنار حوض پهن میکرد و روی آن مینشست. طلبهها اطرافش را میگرفتند و سؤال درسی میپرسیدند. بحث علمی تا ساعتها ادامه پیدا میکرد. وی گاهی با مزاح از طلاب رفع خستگی میکرد.[۱۳] او در سال 1348ش. (۱۳۸۹ق) در اثر فشار نظام بعث به ایران آمده و در اصفهان ساکن شد. مدرسه صدر، چون منسوب به اصفهانیهاست و بیشتر ساکنان آن از طلاب و فضلای اصفهانی بودند، بههمین سبب ارتباط مرحوم آقای لنکرانی با آنان بسیار صمیمی و قوی بود. وقتی وارد ایران شد، علمای اصفهان از وی دعوت کردند و ایشان نیز پذیرفت و تا سال 1365 که درگذشت، در این شهر سکونت داشت. پیکر آن مرحوم را به قم منتقل کردند و در حجره 25 صحن بزرگ حرم مدفون شد.
حسن صافی اصفهانی، از عالمان برجسته اصفهان، در این مدرسه ساکن بود؛ وی از سمت درب بازار بزرگ، سمت چپ، حجره دوم، بالای مقبره پایهگزار مدرسه، سکونت داشت.[۱۴]
سیدحسن مرتضوی (ت.۱۳۱۱ش/۱۳۵۲ق)، که اکنون (۱۳۹۱ش) در حوزه علمیه مشهد تدریس خارج دارد، در مدرسه صدر حجره داشت و سید محمدرضا جلالی حسینی با وی همحجره بود.
احمد دشتی نجفی، شیخ محمدرضا اصفهانی جرقویهای، استاد محمد رجائی و شیخ محمد دهاقانی از دیگر ساکنان این مدرسه بودند.[۱۵]
توصیف مدرسه
بر پایه گزارشی در سال 1390ش. با مساحت حجرهها تقریباً 2 در 3 متر مربع بود و یک مَدرَس بزرگ به مساحت 250متر مربع داشت. از درب ورودی سمت شارع زینالعابدین، مدرسه دارای حیاطی نسبتاً کوچک و بعد حیاطی وسیعی بود که در قسمت کوچک آن دیگ گذاشته و غذا میپختند. مدرسه حدود پنجاه حجره داشت و طلاب ساکن در آن نیز به همین تعداد بودند. آقای شیخ محمد کعبی یکی از روحانیون از طرف آیتالله سیستانی مدیریت مدرسه را برعهده داشت. وارد زیرزمین مدرسه شدیم. این زیرزمین در سه طبقه ساخته شده بود و 26 پله آن را با دلهره پایین رفتیم. تَرَکخوردگی دیوارها نشان میداد که امکان تخریب وجود دارد و هر لحظه ممکن است دیوارها خراب شود و بر سر افراد فرو ریزد. در طبقه دوم زیرزمین کتابخانهای بود که غبار چندساله بر روی کتابها مشاهده میشد. معلوم بود چندسالی است دست کسی به آنها نخورده است.
نسخههای خطی و سنگی هم در میان آنها بود که بیشترشان از طرف طلاب و علما برای این مدرسه و کتابخانه وقف شده بود. طبقه سوم زیرزمین که در زبان محلی به آن «سِن» میگویند، پر از آب شده بود و نتوانستیم از آن دیدن کنیم. این قسمت در تابستانها بسیار خنک بوده و مورد استفاده طلاب میباشد.
از زیرزمین بیرون آمدیم. در طبقه همکف، از کتابخانه اصلی مدرسه بازدید کردیم. این کتابخانه در ضلع شمالی مدرسه قرار داشت و زمانی یکی از کتابخانههای مهم در حوزه علمیه نجف بهشمار میآمد. نسخههای خطی فراوانی در آن بود. یکی از آنها نسخه خطی «شرح قصیده تائیه» از دعبل خزائی متعلق به سال 1285 قمری بود. ظاهراً اینجا محل موقتی کتابخانه مدرسه بود و محل اصلی کتابخانه در قسمت جنوبی بالای مقبره مؤسس قرار داشته است. اگر از سمت بازار وارد مدرسه صدر شوی، زیرزمین سمت چپ حجره اولی، مقبره بانی و مؤسس مدرسه واقع شده است. لوحی سنگی بر دیوار آن قرار داشت که با خط زیبای نستعلیق نکاتی پیرامون موقوفات مدرسه نوشته شده بود که کامل خوانده نمیشد. میگفتند نوشتههای روی سنگ در زمان رژیم بعثی صدام تخریب شده است.
مسئولین اوقاف (وقف شیعه) تصمیم به تخریب و تجدید بنای مدرسه داشتند، اما به دلیل اعتراض میراث فرهنگی فعلاً این کار متوقف شده است. هنگام خروج از مدرسه، تابلویی را در بالای درب ورودی دیدیم که نشان میداد چند سال پیش، این مدرسه در عصر مرجعیت آیتالله شهید سیدمحمد صدر ترمیم شده است.
سیر تعمیرات در مدرسه
مدرسه صدر یکبار به همت مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ نصرالله خلخالی تعمیر اساسی شده بود. علاوه با همت ایشان، زمینی در ضلع شمال شرقی خریداری و به آن اضافه گردید و در این قسمت، وضوخانه و سرویس بهداشتی ساخته شد.[۱۶]
در مرحله دوم شهید حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ احمد انصاری قمی به تعمیر آن اقدام نمود.[۱۷] تعمیرات و اقدامات آیتالله سیدمحمد صدر بعد از این دو مرحله بود. در سال 1357 شمسی که در ایران، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، تظاهراتی در نجف به پشتیبانی از این حرکت به راه افتاد. بههمین دلیل ماموران رژیم بعثی به سرکوب مردم پرداختند. در این هنگام که طلاب و جمعی از مردم به مدرسه صدر پناه برده بودند، مورد هجوم بعثیها قرار گرفتند. آنها وارد مدرسه شدند و به ضرب و شتم مردم و طلاب پرداختند و به برخی از قسمتهای ساختمانی آسیب جدی وارد کردند و سنگ قبر و لوح بانی مدرسه را نیز تخریب کردند.[۱۸]
در سال 1410 مصادف با 1368 شمسی در زمان اوج حاکمیت رژیم بعثی عراق، شهرداری نجف به بهانه توسعه بازار بزرگ نجف، قسمتی از مدرسه، حجرات و مقبرههای خاندان صدر را تخریب و ضمیمه مغازههای اوقافی بازار کرد. این حرکت مورد اعتراض مرحوم آیتالله سیدابوالقاسم خویی قرار گرفت، اما هیچ توجهی به آن نشد.[۱۹]
در طول سالها در مدرسه صدر، در ایام ولادت، مراسم جشن و سرور و در ایام شهادت، بهخصوص محرم و صفر، مراسم عزاداری باشکوه و جلال ویژه برگزار میشد. طلاب و فضلای ساکن به مناسبت این ایام بیانیه میدادند و مقاله مینوشتند و پخش میکردند. از جمله آنها بیانیههایی به مناسبت رحلت پیامبر(ص) در 28 صفر 1379 و میلاد آن حضرت در 17 ربیع الاول و شهادت صدیقه کبری(س) در 13 جمادی الاول همان سال بود. همچنین در سال 1390 هنگام رحلت آیتالله حکیم، طلاب مدرسه هیئت عزاداری باشکوهی به راهانداختند که کمنظیر بود.[۲۰]
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ المفصل فی التاریخ النجف الاشرف، ج16، ص24.
- ↑ تاریخچه اوقاف اصفهان، ص402 و 389.
- ↑ همان، ص404.
- ↑ المفصل، همان، ص23.
- ↑ تاریخچه اوقاف اصفهان، ص403؛ ماضی النجف و حاضرها، ج1، ص128.
- ↑ ماضی النجف، همان.
- ↑ المفصل، فی التاریخ النجف الاشرف، ج16، ص23.
- ↑ همان.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ مصاحبه در منزل حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدرضا جلالی حسینی، یکشنبه 18/10/1391.
- ↑ ماضی النجف و حاضرها، ج1، ص128؛ موسوعة النجف الاشرف، ج6، ص389.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص212.
- ↑ گلشن ابرار، ج2، ص563.
- ↑ ستارگان حرم، ج10، ص16و20.
- ↑ سایت آیتالله صافی اصفهانی.
- ↑ مصاحبه با استاد حسینی جلالی؛ مدرسه صدر اعظم، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۱۴۵.
- ↑ المفصل، همان، ص24.
- ↑ مجله میراث جاویدان، سال دوم، ش اول، ص78.
- ↑ مجله میراث جاویدان، سال دوم، ش اول، ص78.
- ↑ همان.
- ↑ المفصل، همان، ص24.
منابع
- ماضی النجف و حاضرها، جعفر آل محبوبه، دارالاضواء، بیروت، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۶ق، ۱۹۸۶م.
- موسوعة النجف الاشرف، جعفر دجیلی، دارالاضواء، بیروت، الطبعة الاولی، ۱۴۱۳ق، ۱۹۹۳م.
- المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، حکیم، حسن عیسی، المکتبه الحیدریه، قم، ۱۳۸۵ش.
- مجله میراث جاویدان، سازمان اوقاف و امور خیریه.
- تاریخچه اوقاف اصفهان، عبدالحسین سپنتا.
- ستارگان حرم، گروهی از نوسندگان.
- گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران، چاپ اول، قم، نشر معروف.
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، سیدکاظم موسوی بجنوردی،مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.