واژه

استطاعت از ريشه «ط ـ و ـ ع» و در لغت به معناي توانايي، قدرت و تمکن[۱] و به تعبير دقيق‌تر، فراهم بودن زمينه‌هاي توانايي انسان براي انجام دادن کاري است.[۲] در اصطلاح فقهي، استطاعت به معناي توانايي انجام دادن واجبات يا تکاليف به کار می‌رود.[۳] مقصود از استطاعت در باب حج، مفهومي خاص‌تر يعني توانايي حج ‌‌گزاردن بر پايه ضوابط و احکام شرعي مانند داشتن توشه و وسيله سفر است[۴]

استطاعت بر دو‌گونه است: بالنفس و بالغير. مقصود از بالنفس آن است که شخص با توانايي خود و بدون ياري گرفتن از ديگران حج بگزارد و بالغير آن است که شخص ناتوان و پير که توان مالي دارد، ديگري را اجير کند تا به جاي او حج را ادا نمايد.[۵]

استطاعت شرعي در حج چهار جزء يا عنصر دارد: مالي، امنيتي يا طريقي، بدني، و زماني.[۶] تعبير استطاعت در حج برگرفته از آيه 97 آل عمران/3 است.

پانویس

  1. لسان العرب، ج8، ص242؛ تاج العروس، ج11، ص329، «طوع»؛ لغت‌نامه، ج2، ص2154، «استطاعه».
  2. مفردات، ص530؛ تاج العروس، ج11، ص329، «طوع».
  3. معجم لغة الفقهاء، ص62؛ فرهنگ فقه، ج1، ص428.
  4. نک: مواهب الجليل، ج30، ص457؛ الحدائق، ج14، ص186؛ حاشية الدسوقي، ج2، ص6.
  5. نک: فتح الباري، ج4، ص59.
  6. مستند الشيعه، ج11، ص24-65؛ الفقه الاسلامي، ج3، ص2083.