وادی مَهْزُور یا وادی مبعوث یا وادی قُریظه، رودی فصلی در مدینه است، که از حره شوران در جنوب شرقی مدینه آغاز شده و در شمال غربی مدینه، در وادی بطحان می‌ریزد.

وادی مهزور
اطلاعات اوليه
مکان از حره شوران، در جنوب شرقی مدینه آغاز شده و در شمال غربی آن شهر، در وادی بطحان می‌ریزد.
نام‌های دیگر وادی مبعوث، وادی قُریظه، وادی الغاوی

این وادی یکی از وادی‌های کوچک بوده و طغیان آن برای مدینه خطرساز بوده است. قبیله بنی‌قریظه، نخستین ساکنان این وادی بوده‌اند.

واژه‌شناسی

وادی، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.[۱] به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.[۲] ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.[۳] جمع وادی، «اودیة» بوده[۴] و در آیه فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها[یادداشت ۱][۵] به کار رفته است.[۲] برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»[۶] و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.[۷] واژه‌هایی مانند آبراهه،[یادداشت ۲][۸] مَسیل،[۹] آبکند و کال،[۱۰] دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.

«مَهْزُور» از ریشه «ه، ر، ز» است، که به معنای «زدن با عصا به پشت و پهلو»[۱۱] و «زدن با چوب»[۱۲] آمده است. برخی، قید «شدید» را به معنای نخست[۱۳] و برخی، به معنای دوم افزوده‌اند.[۱۴] «مهزور» به معنای کسی است که با عصا به پشت و پهلوی او زده شده باشد.[۱۵]

نام

وادی مَهْزُور،[۱۶] پیش از اسلام، «قُریظه» نام داشت. این نامگذاری به علت ساکن شدن بنی‌قریظه در کنار این وادی بوده است. برخی، در گذشته آن را «وادی الغاوی» خوانده‌اند.[۱۷] برخی از مردم مدینه، به ویژه ساکنان حرّه، آن را «وادی مبعوث» می‌نامند؛ زیرا برخی از سرشاخه‌های آن از بالای «حرّه مبعوث» می‌آید.[۱۸] بر پایه گزارشی در ۱۴۱۸ق. امروزه نام‌های پیشین آن فراموش شده و تنها با نام‌های وادی مهزور و وادی مبعوث شناخته می‌شود.[۱۹]

مکان

وادی مهزور، از جنوب شرقی مدینه به شمال غربی آن، نزدیک به مرکز حوزه یثرب به وادی مُذَینب می‌ریزد و اندکی پس از آن، هر دو به وادی بطحان می‌پیوندند. سرچشمه‌های این وادی حرّه شوران در جنوب شرقی یثرب است، که تقریباً ۲۵ تا ۴۰ کیلومتر تا حوزة یثرب فاصله دارد.[۲۰]

ویژگی

وادی مهزور یکی از وادی‌های کوچک،[۲۰] ولی خطرآفرین مدینه بوده است؛ زیرا از گذشته، بارها طغیان کرده و مدینه را در خطر غرق شدن قرار داده است.[۲۱]

بر پایه گزارشی، در گذشته از وادی مهزور شاخه‌ای جدا می‌شد و در وادی مذینب می‌ریخت.[۲۲]

در حدیث

منطقه‌ای که وادی مهزور و وادی مذینب در آن جریان داشت در بالای مدینه قرار داشت؛ از این رو، آب در آن نمانده و به سوی مدینه سرازیر می‌شد. بر پایه برخی از منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) در اختلاف بر سر آب این دو وادی قضاوت کرده است. وی حکم کرد در آب را در این دو وادی به اندازه کعبین برای استفاده نخل‌ها نگهدارند و پس از آن، آب را رها کنند تا به مناطق دیگر برسد.[یادداشت ۳][۲۳]

برخی وادی مهزور را، از وادی‌های مبارک مدینه دانسته‌اند؛ زیرا آب این وادی از حرّه شوران آغاز می‌شود و بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) از خدا خواست به این حرّه برکت بدهد.[یادداشت ۴][۲۴]

در تاریخ

بنی‌قریظه، نخستین کسانی بودند که در این وادی ساکن شده، چاه کنده و باغ و بستان به پا کردند.[۲۵]

وادی مهزور، بارها طغیان کرده و مسجد النبی(ص) را در شرف غرق شدن قرار داده است. یکی از آن موارد، در دوره عثمان بن عفان، خلیفه سوم رخ داده است. او در نزدیکی بئر مدری، سدّی ساخت تا سیل را از مسجد و مدینه باز دارد.[۲۶]

پانوشت

  1. کتاب العین، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.
  3. تهذیب اللغة، ج‏14، ص163؛ المصباح المنیر، ج‏2، ص654.
  4. کتاب العین، ج‏8، ص98.
  5. سوره رعد، آیه 17.
  6. رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.
  7. اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.
  8. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».
  9. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».
  10. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».
  11. تهذیب اللغة، ج‏6، ص88.
  12. جمهرة اللغة، ج‏2، ص712.
  13. المحکم و المحیط الأعظم، ج‏4، ص229.
  14. القاموس المحیط، ج‏2، ص259؛ لسان العرب، ج‏5، ص263.
  15. القاموس المحیط، ج‏2، ص259؛ تاج العروس، ج‏7، ص621.
  16. مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ج‏3، ص1340.
  17. المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۲.
  18. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص705 و ۷۰۶.
  19. معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۵.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۹–۷۱۱.
  21. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص711.
  22. معجم البلدان، ج‏5، ص235َ به نقل از احمد بن جابر.
  23. تاریخ مدینه منوره، ص171؛ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج‏1، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص560؛ ابن حجر، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۷، حمیری، ۱۹۸۴م، ص۵۶۰.
  24. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص704.
  25. الدرة الثمینة فی أخبار المدینة، ص۲۸.
  26. حجاز در صدر اسلام، ص380؛ مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ج‏3، ص1340؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص293.
  1. هر دره‌ای بقدر گنجایشش سیلاب می‌گیرد.
  2. به معنای گذرگاه سیل.
  3. روی مالک أنه بلغه أن رسول اللّه (ص) قال فی سیل مهزور و مذینب‏: «یمسک الأعلی حتی یبلغ الکعبین ثم یرسل الأعلی علی الأسفل».
  4. رأی رسول الله (ص) إبلا فی السوق فأعجبه سمنها فقال: «أین کانت ترعی هذه؟» قالوا: «بحرة شوران»، فقال: «بارک الله فی شوران».

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ نمونه موردی: رود-دره فصلی ورودی شهرستان کرج، محمدرضا بمانیان، محمدرضا پورجعفر، زهرا محقق دولت‌آبادی، مجله مدیریت شهری، شماره۳۳، ص۲۵۹.
  • تاریخ المدینة المنوره، عمر بن شبه (ابن شبه)، دار الفکر، قم، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ مدینه منوره، عمر بن شبه (ابن شبه)، ترجمه، نشر مشعر، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، احمد یاسین احمد خیاری، عامه، عربستان، ۱۴۱۹ق‏.
  • تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضی زبیدی، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
  • ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، مرتضوی، تهران، ۱۳۷۴ش.
  • تهذیب اللغة، محمد بن احمد ازهری، احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق.
  • جمهرة اللغة، محمد بن حسن بن درید (ابن درید)، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م.
  • حجاز در صدر اسلام، صالح احمد علی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، نشر مشعر، تهران، ۱۳۷۵ش.
  • الدرة الثمینة فی أخبار المدینة، محمد بن محمود بن نجار (ابن نجار)، تحقیق و تصحیح حسین محمدعلی شکری، دار الارقم بن ابی الارقم‏، بیروت‏، اول، بی‌تا.
  • الروض المعطار فی خبر الأقطار، محمد بن عبدالمنعم حمیری، مکتبة لبنان ناشرون، بیروت، ۱۹۸۴م.
  • رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی (نمونه موردی مهرانه رود تبریز)، مسعود وحدت طلب، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ۱۳۹۵ش.
  • فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، فرج‌الله خداپرستی، شیراز، دانشنامه فارس، ۱۳۷۶ش.
  • فرهنگ فارسی عمید، حسن عمید، سرپرست تألیف و ویرایش فرهاد قربان‌زاده، اشجع، ۱۳۸۹ش.
  • القاموس المحیط، محمد بن یعقوب فیروز آبادی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق.
  • لسان العرب، محمد بن مکرم (ابن منظور)، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
  • المحکم و المحیط الأعظم، علی بن اسماعیل بن سیده (ابن سیده)، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۲۱ق.
  • مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ابن عبد الحق بغدادی، دار الجیل، بیروت، ۱۴۱۲ق.
  • المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، احمد بن محمد فیومی، مؤسسه دار الهجرة، قم، ۱۴۱۴ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
  • معجم البلدان، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
  • المغانم المطابه فی معالم طابه، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
  • مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دار القلم، بیروت، ۱۴۱۲ق.