حج اِفراد، یکی از انواع سه‌گانه حج

واژه

واژه اِفراد، از ریشه «ف ر د» به معنای جدا کردن و تک قرار دادن است.[۱] «حج افراد» در اصطلاح فقیهان یکی از انواع حج است که در آن عمره جدا از حج و پس از آن انجام می‌گیرد.[۲] در برخی منابع فقهی، از حج افراد به «حج مبتوله»[یادداشت ۱][۳] تعبیر شده است؛[۴] از آن رو که در این نوع حج، میان حج و عمره فاصله و جدایی است.[۵]

اهمیت

حج افراد در دیدگاه مذاهب اسلامی جایگاه و اهمیتی ویژه دارد، به گونه‌ای که به نظر مشهور شیعیان[۶] و حنفیان[۷] یک بار بجا آوردن آن به عنوان حجة الاسلام بر ساکنان مردم مکه و اطراف آن تا فاصله‌ای معین واجب است و حج تمتّع برای آنان مُجزی[یادداشت ۲][۸] نیست. شافعیان[۹] و مالکیان[۱۰] بدین استناد که حج حضرت محمد(ص) در سال دهم هجرت، از نوع حج افراد بوده، آن را بافضیلت‌ترین نوع حج می‌دانند. البته از دیدگاه شافعیان، شرط برتر بودن افراد این است که عمره و حج در یک سال گزارده شود.[۱۱] حنبلیان نیز حج افراد را برای اهل مکه مُجزی و آن را در رتبه پس از حج تمتّع و برتر از حج قران شمرده‌اند.[۱۲]

در منابع روایی و تاریخی گزارش‌های پُرشماری از حج‌گزاری پیامبران مانند حضرت آدم(ع)،[۱۳] حضرت ابراهیم(ع)،[۱۴] حضرت موسی(ع)[۱۵]، حضرت سلیمان(ع) و خاندان آنها و دیگر پیامبران[۱۶]وجود دارد. از آنجا که «حج تمتّع» در اسلام و سال‌ها پس از هجرت تشریع شد،[۱۷] شاید بتوان نتیجه گرفت که حج پیامبران و امّت‌های گذشته از جمله حج اعراب در عصر جاهلی[یادداشت ۳]، حج اِفراد یا مشابه آن بوده یعنی حج و عمره در آن از هم جدا بوده‌اند.

بر پایه احادیث، حضرت محمد(ص) در دوران اقامتش در مکه، ۲۰ حج پنهانی بجا آورد[۱۸] که احتمالاً به گونه افراد بوده است، ولی در دوران اقامتش در مدینه تنها یک حج بجا آورد که به حجة الوداع مشهور است.[۱۹] شافعیان و مالکیان این حج را از نوع حج افراد،[۲۰] می‌دانند. [یادداشت ۵]


موضوع «حج افراد»، در منابع جامع فقهی غالباً در مبحث حج ذیل باب «انواع حج» مطرح شده است.[۲۵]

شرائط

شیعیان[۲۶] و اهل سنت[۲۷] به استناد دلائلی از جمله آیه «الحج اشهر معلومات» (بقره / ۲، ۱۹۷) و اجماع،[۲۸] شرائطی برای صحت انواع حج از جمله حج افراد ذکر کرده‌اند: ۱) نیت ۲) وقوع در ماه‌های حج یعنی شوال، ذی قعده و ذی حجه ۳) احرام بستن از یکی از مواقیت پنجگانه یا منزل (در صورت ساکن بودن در مکه یا اطراف آن). برخی شافعیان ترتیب در ادای اعمال حج را نیز به این شرائط افزوده‌اند.[۲۹]

اجزا

حج افراد از دو بخش حج و عمره تشکیل می‌شود.

بخش حج

ساختار حج از دیدگاه فقیهانی امامی به استناد احادیث[۳۰] چنین است: ۱) احرام * ۲) تلبیه * ۳) وقوف در عرفات * ۴) وقوف در مشعر * ۵) اعمال سرزمین منا شامل: رمی جمره * و حلق یا تقصیر و بیتوته در منا * ۶) طواف زیارت* و نماز آن ۷) سعی میان صفا و مروه * ۸) طواف نساء* و نماز آن.[۳۱]

ساختار حج افراد از دیدگاه فقیهانی اهل سنت نیز تقریباً این گونه است، با این تفاوت که آنان طواف نساء و نماز آن را از واجبات حج افراد نمی‌دانند و به جای آن، فقیهانی برخی مذاهب طواف قدوم را برای حاجیان هنگام ورود به مسجدالحرام[۳۲] و برخی دیگر طواف وداع را برای حج‌گزاران غیر مکی در خاتمه مناسک[۳۳] واجب شمرده‌اند. به نظر فقیهانی امامی و اهل سنت قربانی کردن در حج افراد مستحب است.[۳۴]

بخش عمره

واجبات عمره افراد (عمره مفرده) از دیدگاه شیعیان[۳۵] و فقیهانی اهل سنت[۳۶] به استناد احادیث[۳۷] چنین است: احرام، طواف، سعی، حلق یا تقصیر. البته فقیهانی امامی افزون بر اینها طواف نساء و نماز آن را هم واجب شمرده‌اند. (عمره مفرده*) شماری از واجبات حج و عمره افراد رکن حج یا عمره به شمار می‌روند که درباره تعداد و چگونگی آنها در مذاهب مختلف اختلاف نظر وجود دارد. ( ارکان حج، ارکان عمره)

تفاوت‌ها با دیگر انواع حج

حج افراد در احکام جزئی تفاوت‌هایی با دو نوع حج دیگر دارد که عبارت است از:

  1. استحباب قربانی (واجب نبودن آن) به استناد آیه ۱۹۶ بقره / ۲ و روایات، [۳۸] در حج افراد[۳۹]، بر خلافِ حج تمتّع[۴۰] و حج قران.[۴۱] البته فقیهانی امامی در حج قران وجوب قربانی را منوط به همراه داشتن قربانی دانسته‌اند[۴۲] و فقیهانی اهل سنت نیز برای وجوب قربانی در حج تمتّع شروطی را ذکر کرده‌اند. [۴۳]
  2. در حج افراد بر خلاف حج تمتّع لازم نیست حج و عمره در یک سال ادا شوند بلکه عمره آن را باید در هر زمان که شرائط آن حاصل شود، انجام داد. [۴۴]
  3. در حج افراد بر خلاف تمتّع، استطاعت نسبت به حج و عمره تفکیک‌پذیر است، یعنی ممکن است مکلّف تنها نسبت به یکی از آن دو مستطیع شود و در نتیجه تنها همان مناسک (عمره یا حج) بر او واجب خواهد گردید.[۴۵]
  4. فقیهانی امامی[۴۶] و اهل سنت[۴۷] به دلیل احادیث[۴۸] و اجماع[۴۹] بر آن‌اند که میقات حج افراد برای ساکنان در مناطق دورتر از میقات به مکه، یکی از مواقیت پنجگانه است. ( میقات ) به نظر مشهور شیعیان[۵۰] و اهل سنت[۵۱] به استناد احادیث[۵۲] میقات حج افراد برای اهل مکه و نیز ساکنان میان مواقیت و مکه محل سکونت آنهاست. البته برخی فقیهانی متأخّر امامی به استناد احادیث[۵۳] میقات حج افراد را برای مکّیان «جعرانه» دانسته‌اند[۵۴] و شماری دیگر به استحباب آن[۵۵] یا اختصاص جعرانه به مجاوران در مکه[۵۶] قائل شده‌اند. میقات عمره مفرده هم به نظر فقیهانی امامی و اهل سنت برای ساکنان مکه ادنی الحل (نزدیکترین مکان به مرز حرم) است. (برای تفصیل  عمره مفرده ؛ ادنی الحل)
  5. در حج افراد بر خلاف تمتّع لازم نیست که عمره پیش از حج ادا شود، مگر اینکه برای عمره افراد استطاعت حاصل شود ولی برای حج آن استطاعت تحقق نیافته باشد که در این صورت فقط ابتدا باید عمره ادا شود. [۵۷]
  6. در حج افراد می‌توان طواف و سعی را حتی در غیر موارد اضطرار، بر وقوفین مقدّم داشت، بر خلاف حج تمتّع که تنها در صورت اضطرار چنین کاری در آن جایز است.[۵۸]
  7. در حج افراد می‌توان پس از احرام طواف مستحب به جا آورد، ولی به نظر فقیهانی امامی این کار در حج تمتّع جایز نیست. [۵۹]
  8. انعقاد احرام در حج افراد به نظر مشهور فقیهان امامی به استناد روایات [۶۰] فقط با تلبیه صورت می‌گیرد ولی در حج قران افزون بر تلبیه با اشعار و تقلید ( اشعار و تقلید * ) نیز انجام می‌شود. [۶۱]
  9. به نظر فقیهان اهل سنت در حج افراد احرام‌گزار با یک نیتِ احرام، تنها به حج محرم می‌شود، ولی در حج قران با یک نیت، هم به حج و هم به عمره محرم می‌شود. [۶۲] (نیز  حج قران * )

وجوب

وجوب حج افراد

به نظر بیشتر فقیهان امامی[۶۳] بویژه متأخران از آنان[۶۴] حج افراد[یادداشت ۶] بر اهل مکه و کسانی که تا فاصله ۴۸ میلی آن هستند به عنوان حجة الاسلام واجب بوده و حج تمتّع برای آنان مجزی نیست.[۶۵] آنان حج افراد را جز در موارد اضطراری برای غیر اهل مکه مجزی نمی‌دانند.[۶۶][یادداشت ۷] معدودی از فقیهان امامی علاوه بر حج افراد ـ و قران ـ حج تمتّع را نیز برای اهل مکه مجزی می‌دانند.[۶۷]

دلائل نظر مشهور فقیهان امامی مبنی بر وجوب حج افراد بر اهل مکه عبارت‌اند از:

  1. آیه ۱۹۶ سوره بقره/۲: (فمن تمتّع بالعمره الی الحج فما استیسر من الهدی... ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجدالحرام ) این آیه بر اختصاص حج تمتّع به غیر اهل مکه دلالت دارد. پس آنچه بر اهل مکه واجب شمرده می‌شود، حج افراد (یا حج قران) است.[۶۸] تعبیر «حاضری مسجدالحرام» در آیه شریفه اهل مکه و اهالی اطراف آن تا ۴۸ میل را در بر می‌گیرد.[۶۹]
  2. احادیث دال بر وجوب حج افراد- یا قران- بر اهل مکه و اطراف آن. [۷۰]

آن دسته از فقیهانی امامی که حج تمتّع را نیز برای اهل مکه مجزی می‌دانند گفته‌اند که «ذلک» در آیه مذکور اشاره به هدی (قربانی) در حج تمتّع است نه خود حج تمتّع. از این رو، به نظر آنان از آیه مذکور اختصاص حج تمتّع به غیر اهل مکه قابل استفاده نیست.[۷۱]

وجوب عمره افراد

فقیهان امامی به استناد آیه «و اتموا الحج و العمره لله» (بقره/۲، ۱۹۶) و احادیث[۷۲] عمره افراد (مفرده) -که پس از حج افراد باید انجام شود- را بر ساکنان مکه و اطراف آن تا فاصله ۴۸ میلی به شرط استطاعت واجب می‌دانند. حتی اگر استطاعت تنها برای عمره حاصل شود بدون آن که برای حج استطاعت باشد، انجام دادن عمره افراد به تنهایی واجب است. [۷۳] فقیهان شافعی[۷۴] و حنبلی[۷۵] نیز به استناد آیه مذکور و احادیث[۷۶] عمره افراد را مانند حج افراد واجب می‌دانند ولی فقیهان مالکی[۷۷] و بیشتر حنفیان[۷۸] به استناد برخی روایات[۷۹] آن را مستحب شمرده‌اند، هرچند برخی حنفیان به وجوب آن تمایل بیشتری دارند.[۸۰] به نظر فقیهان اهل سنت مانند شیعیان، ابتدا باید حج افراد و سپس عمره افراد انجام شود.[۸۱]

بر چه کسانی واجب است؟

به نظر برخی شیعیان مبدأ محاسبه مسافت ۴۸ میل برای تفکیک آفاقیان از غیر آفاقیان، به استناد ظاهر آیه ۱۹۶ بقره/۲ مسجدالحرام است [۸۲] ولی شماری دیگر به استناد صحیحه زراره[۸۳] و نیز اطلاق مسجدالحرام بر مکه در آیه ۱ اسراء/۱۷ مبدأ مسافت را شهر مکه دانسته‌اند.[۸۴] (آفاقی)

درباره میزان دقیق ۴۸ میل با واحدهای اندازه‌گیری امروزی، فقیهانی معاصر آرای مختلفی دارند. بیشتر آنان ۴۸ میل را حدود ۸۸ کیلومتر دانسته‌اند،[۸۵] ولی اقوال دیگری هم مطرح شده است از جمله: ۸۰ کیلومتر،[۸۶] ۸۶ کیلومتر،[۸۷] ۸۹ و ۹۰ کیلومتر.[۸۸]


برخی از فقیهان امامی وظیفه حج افراد یا قران را بر عهده ساکنان تا فاصله ۱۲ میلی مکه شمرده و وظیفه دیگران را حج تمتّع می‌دانند.[۸۹] مهمترین ادله آنان عبارت است از: ۱) اطلاق برخی روایات مبنی بر وجوب تمتّع بر حج‌گزاران غیر مکی[۹۰] و خروج قدر متیقن از این وجوب که ساکنان در مسافت کمتر از ۱۲ میل هستند. ۲) از آیه ۱۹۶ بقره /۲ بر می‌آید که حج تمتّع ویژه افراد غیر حاضر در مکه و حج افراد و قران، وظیفه حاضران در مکه است و حاضر آن است که مسافر نباشد. بنابراین معیار آفاقی بودن یا نبودن، مسافر بودن یا نبودن است که حد سفر شرعی، چهار فرسخ (۱۲ میل) است. ۳) صدق عنوان «حضور» در آیه شریفه عرفا بر ساکنان فواصل دورتر با فاصله بیش از ۱۲ میل از مکه مشکل است.[۹۱] ۴) روایات تصریح کننده به۴۸ میل نیز ناظر به فاصله از چهار طرف هستند یعنی مراد آنها ۱۲ میل از هر طرف است نه ۴۸ میل از هر طرف.[۹۲] در مقابل، پیروان نظر مشهور در رد این ادله پاسخ داده‌اند که اولاً اطلاق موجود در برخی روایات مبنی بر وجوب حج تمتّع بر افراد در برابر نظر فقیهانی اهل سنت است که حج افراد را برای آفاقیان کافی می‌دانند پس مدلول آنها وجوب تمتّع بر هر فرد نیست و اطلاق ندارد. بر فرض اطلاق، این روایات بوسیله روایاتی که فاصله ۴۸ میل را از هر طرف ذکر کرده، مقید می‌شود.[۹۳] ثانیاً مراد از حضور در آیه، حضور در مقابل سفر نیست و ربطی به حد شرعی مسافر ندارد. از سوی دیگر افرادی که کمتر از ۱۲ میل با مکه فاصله دارند هم عرفا حاضر به شمار نمی‌روند. پس مراد از حاضر معنای شرعی خاصی است که در روایاتِ دال بر فاصله ۴۸ میل تبیین شده است.[۹۴]

در پاره‌ای روایات حد حاضران در مسجدالحرام ۱۸ میل ذکر شده است.[۹۵] ولی فقیهان امامی به ادله‌ای این قول را نپذیرفته‌اند: ۱) فقیهان به این روایات عمل نکرده‌اند.[۹۶] ۲) مفاد روایات یعنی نفی حج تمتّع (و ثبوت حج افراد) برای ساکنان تا فاصله ۱۸ میلی با نظر مشهور یعنی ثبوت حج افراد بر ساکنان در فواصل بیشتر منافاتی ندارد.[۹۷] ۳) منطوق روایت ۱۸ میل وجوب حج افراد بر ساکنان در این فاصله نیست، بلکه مفهوم آن چنین است در حالی که منطوق روایات مربوط به۴۸ میل، وجوب حج افراد بر ساکنان تا فاصله ۴۸ میلی مکه است و قطعاً منطوق بر مفهوم مقدّم است.[۹۸] برخی دیگر در مقام جمع میان این دو دسته روایات گفته‌اند که روایت ۱۸ میل دال بر تخییر میان حج افراد و حج تمتّع و روایات ۴۸ میل دال بر تعیین حج تمتّع است.[۹۹] همچنین در پاره‌ای روایات دیگر[۱۰۰] حد حاضران، مواقیت پنجگانه یا برخی مناطق اطراف مکه به شمار رفته که به سبب اعراض فقیهان از فتوا دادن بر طبق آنها،[۱۰۱] ضعف سندی،[۱۰۲] امکان حمل بر تقیه[۱۰۳] و تعارض با روایات ۴۸ میل[۱۰۴] غیرقابل استناد شمرده شده است.


فقیهان حنفی حج افراد را بر اهل مکه و کسانی که در مواقیت و مناطق میان مواقیت و مکه ساکن هستند واجب دانسته و حج تمتّع و قران را برای آنان مجزی نمی‌دانند[۱۰۵] مگر اینکه قبل از ماه‌های حج از این محدوده خارج شوند و از مواقیت محرم گردند.[۱۰۶] دلیل آنان برای وجوب تعیینی حج افراد بر اهل مکه روایات حاکی از نفی وجوب تمتّع بر آنان و معین بودن وجوب افراد برای آنان است و دلیل آنان برای الحاق ساکنان میان مکه و مواقیت به اهل مکه، جواز ورود بدون احرام آنان به مکه است.[۱۰۷] ولی فقیهان شافعی،[۱۰۸] مالکی[۱۰۹] و حنبلی[۱۱۰] حج افراد را در کنار حج قران و حج تمتّع بر تمام مسلمانان اعم از ساکنان مکه و غیر مکه، مجزی می‌دانند. مستند آنان این است که هر یک از مناسک حج که در مورد غیر مکیان موجب نزدیکی به خدا و طاعت الهی باشد، در مورد ساکنان مکه نیز چنین است. در نتیجه ادای حج افراد هم برای ساکنان و هم غیر ساکنان مکه مجزی است.[۱۱۱] به نظر آنان، مراد آیه ۱۹۶ بقره/۲ و نیز روایاتی که تمتّع را در خصوص اهل مکه نفی کرده، نفی قربانی حج تمتّع است، نه نفی حج تمتّع.[۱۱۲]


به نظر مشهور فقیهان امامی، به استناد احادیث[۱۱۳]، هرگاه فرد آفاقی * در مکه اقامت گزیند، تا دو سال حکم آفاقی را دارد و وظیفه‌اش ادای حج تمتّع است ولی پس از پایان دو سال حکم اهل مکه را یافته و وظیفه‌اش حج افراد یا قران می‌شود.[۱۱۴] در پاره‌ای موارد حج افراد به عمره مفرده یا عمره تمتّع و عمره تمتّع به حج افراد تبدیل می‌شود. (تبدل حج/ عمره)


پانویس

  1. العین، ج8، ص24؛ الصحاح، ج2، ص518؛ معجم مقاییس اللغه، ج4، ص500. «فرد»
  2. المغنی، ج3، ص247؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص25؛ المجموع، ج 7، ص171.
  3. العين، ج‏8، ص124.
  4. الکافی، حلبی، ص161؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج 1، ص316.
  5. السرائر، ج1، ص618.
  6. الکافی، حلبی، ص191ـ192؛ غنیة النزوع، ص151ـ152؛ شرائع الاسلام، ج1، ص175 ـ176.
  7. بدائع الصنائع، ج2، ص169؛ البحر الرائق، ج2؛ ص632.
  8. كتاب العين، ج‏8، ص124.
  9. الأم، ج7، ص226؛ مختصر المزنی، ص63؛ فتح العزیز، ج7، ص107-108.
  10. مواهب الجلیل، ج4، ص68؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج2، ص27-28.
  11. فتح العزیز، ج7، ص113-114؛ المجموع، ج7، ص151؛ روضة الطالبین، ج2، ص320.
  12. المغنی، ج3، ص232؛ کشاف القناع، ج2، ص476.
  13. علل الشرائع، ج2، ص594؛ عیون اخبار الرضا، ج1، ص270؛ تفسیر عیاشی، ج1، ص186.
  14. تاریخ یعقوبی، ج1، ص27؛ تاریخ الطبری، ج1، ص260-262؛ تفسیر قمی، ج2، ص224.
  15. الکافی، کلینی، ج4، ص214؛ علل الشرائع، ج1، ص274.
  16. الکافی، کلینی، ج4، ص214؛ علل الشرائع، ج1، ص274.
  17. الکافی، کلینی، ج 4، ص245-249؛ علل الشرائع، ج2، ص412؛ دروس تمهیدیه، ج 1، ص420.
  18. الکافی، کلینی، ج4، ص245ـ252؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص238؛ علل الشرائع، ج2، ص450.
  19. الطبقات، ج2، ص131؛ الکافی، کلینی، ج4، ص248ـ258؛ تهذیب، ج5، ص458.
  20. مختصر المزنی، ص63؛ المجموع، ج7، ص153؛ مواهب الجلیل، ج4، ص69.
  21. الارشاد، ج 1، ص171؛ الخلاف، ج 2، ص268.
  22. المبسوط، سرخسی، ج 4، ص26.
  23. سنن النسائی، ج 5، ص148؛ الکافی، کلینی، ج4، ص245؛ تهذیب، ج5، ص455، 457.
  24. المغنی، ج 3، ص234-235.
  25. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص306؛ بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ فتح العزیز، ج7، ص103.
  26. المعتبر، ج2، ص786؛ مسالک الافهام، ج2، ص203؛ مدارک الاحکام، ج7، ص191 ـ192.
  27. روضة الطالبین، ج7، ص310-312؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص513؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج2، ص21-22.
  28. المجموع، ج7، ص196؛ مواهب الجلیل، ج4، ص45؛ مدارک الاحکام، ج7، ص191-192.
  29. الفقه المنهجی، ج2، ص143.
  30. الکافی، کلینی، ج4، ص298؛ تهذیب، ج5، ص41 ـ42، 44.
  31. المراسم العلویه، ص103-104؛ شرائع الاسلام، ج1، ص175؛ المعتمد، ج3، ص243 ـ244.
  32. حاشیة الدسوقی، ج2، ص21؛ الثمر الدانی، ص367.
  33. البحر الرائق، ج2، ص614؛ حاشیة رد المحتار، ج 2، ص576.
  34. النهایة، ص209؛ توضیح المناسک، ص67؛ نک: المجموع، ج8، ص382-384.
  35. جواهر الکلام، ج 20، ص449؛ ریاض المسائل، ج 7، ص203.
  36. بدائع الصنائع، ج 2، ص227؛ مغنی المحتاج، ج 1، ص513؛ کشاف القناع، ج 2، ص605.
  37. الکافی، کلینی، ج4، ص538.
  38. الکافی، کلینی، ج 4، ص535؛ تهذیب، ج 5، ص436؛ الاستبصار، ج 2، ص327.
  39. منتهی المطلب، ج11، ص145.
  40. روضة الطالبین، ج 2، ص322؛ المعتمد، ج 3، ص275.
  41. المغنی، ج 3، ص494؛ الثمر الدانی، ص383.
  42. المهذب، ج1، ص210؛ المعتبر، ج2، ص779.
  43. المجموع، ج 7، ص173-174؛ کشاف القناع، ج 2، ص478-479.
  44. مدارک الاحکام، ج 8، ص463-464؛ المعتمد، ج 3، ص274؛ مناسک حج و عمره، ص193.
  45. جواهر الکلام، ج 18، ص75؛ المعتمد، ج 3، ص274.
  46. تحریر الاحکام، ج 1، ص557، 563؛ العروة الوثقی، ج 2، ص557؛ مهذّب الاحکام، ج 13، ص31.
  47. بدائع الصنائع، ج2، ص164-166؛ فتح العزیز، ج7، ص79.
  48. المصنّف، ج4، ص349-350؛ الاستبصار، ج 2، ص245؛ تهذیب، ج 5، ص54-55.
  49. المغنی، ج3، ص207.
  50. ذخیرة المعاد، ج 2، ص576؛ مستند الشیعه، ج 11، ص186-187؛ مدارک الاحکام، ج 7، ص222-223.
  51. المغنی، ج3، ص210؛ بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ مواهب الجلیل، ج4، ص46.
  52. سنن الدارمی، ج2، ص30؛ الکافی، کلینی، ج 4، ص318؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص306.
  53. الکافی، کلینی، ج 4، ص300، 302؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص454؛ تهذیب، ج 5، ص46.
  54. المعتمد، ج3، ص298-299؛ مناسک حج، وحید خراسانی، ص88.
  55. نک: جواهر الکلام، ج 18، ص115.
  56. الحدائق، ج 17، ص28؛ نک: جواهر الکلام، ج 18، ص115.
  57. جواهر الکلام، ج 18، ص75؛ المعتمد، ج 3، ص274؛ توضیح المناسک، ص67.
  58. جواهر الکلام، ج 18، ص78؛ المعتمد، ج 3، ص275؛ توضیح المناسک، ص67.
  59. جواهر الکلام، ج 18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.
  60. الکافی، کلینی، ج4، ص297؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص324؛ تهذیب، ج 5، ص43-44.
  61. المبسوط فی فقه الامامیه، ج 1، ص315؛ کشف اللثام، ج5، ص271.
  62. تحفة الفقهاء، ج1، ص411؛ المغنی، ج 3، ص247؛ فتح العزیز، ج 7، ص104؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج2، ص28.
  63. النهایة، ص206؛ المعتبر، ج2، ص784؛ الروضه البهیه، ص65-66.
  64. العروة الوثقی، ج 2، ص534-535؛ المعتمد، ج3، ص273؛ فقه الحج، ج2، ص241.
  65. السرائر، ج1، ص519-520؛ الروضه البهیه، ص66؛ ریاض المسائل، ج6، ص143.
  66. المختصر النافع، ص79؛ المعتبر، ج2، ص783؛ کشف اللثام، ج 5، ص27.
  67. الموتلف، ج1، ص363؛ الجامع للشرائع، ص179.
  68. غنیة النزوع، ص152؛ ریاض المسائل، ج6، ص143.
  69. المقنع، ص215.
  70. دعائم الاسلام، ج1، ص318؛ تهذیب، ج5، ص33؛ الاستبصار، ج2، ص157.
  71. الموتلف، ج1، ص363؛ الجامع للشرائع، ص179.
  72. الکافی، ج 4، ص265؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص450.
  73. غنیة النزوع، ص197-198؛ ریاض المسائل، ج 7، ص201؛ جواهر الکلام، ج 20، ص441، 458.
  74. فتح العزیز، ج 7، ص47؛ المجموع، ج7، ص3، 4، 7.
  75. المغنی، ج3، ص173؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص160.
  76. المصنّف، ج 4، ص304-305؛ السنن الکبری، ج4، ص349-350.
  77. الکافی فی فقه اهل المدینه، ص171ـ172؛ بدایة المجتهد، ج 1، ص259.
  78. المبسوط، سرخسی، ج 4، ص58؛ بدائع الصنائع، ج 2، ص226؛ البحر الرائق، ج 3، ص104.
  79. سنن الترمذی، ج 2، ص205.
  80. بدائع الصنائع، ج 2، ص226.
  81. المبسوط، سرخسی، ج 4، ص25؛ مغنی المحتاج، ج 1، ص513-514؛ حاشیة الدسوقی، ج 2، ص28.
  82. النهایه، ص26؛ الوسیله، ص157-158؛ معتمد العروه، ج2، ص193.
  83. مهذب الاحکام، ج12، ص323.
  84. مسالک الافهام، ج2، ص202؛ العروة الوثقی، ج2، ص536.
  85. منهاج الصالحین، ج3، ص62؛ مناسک الحج، سبحانی، ص27؛ تعالیق مبسوطه، فیاض، ص82.
  86. منتخب مناسک حج، ص60-61.
  87. منتخب مناسک حج، ص60؛ کلمة التقوی، ج3، ص191.
  88. منهاج الصالحین، ج3، ص62؛ مناسک حج، خامنه ای، ص2، 13.
  89. السرائر، ج1، ص519-520؛ ارشاد الاذهان، ج1، ص309؛ کشف اللثام، ج5، ص17.
  90. علل الشرائع، ج2، ص411؛ تهذیب، ج5، ص26.
  91. نک: المعتمد، ج3، ص224-225.
  92. السرائر، ج1، ص519؛ ارشاد الاذهان، ج1، ص309.
  93. المعتمد، ج3، ص223-224.
  94. السرائر، ج1، ص519-520؛ کشف الرموز، ج1، ص337؛ کشف اللثام، ج5، ص17.
  95. الکافی، کلینی، ج4، ص300.
  96. الحج فی الشریعة، ج2، ص302-303.
  97. کشف اللثام، ج5، ص18؛ فقه الحج، ج2، ص239-240.
  98. روضة المتقین، ج4، ص311؛ فقه الحج، ج2، ص239-240.
  99. مدارک الاحکام، ج7، ص162-163؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص551؛ مناهج الاخیار، ج3، ص323.
  100. الکافی، کلینی، ج4، ص299؛ تهذیب، ج5، ص33؛ الاستبصار، ج2، ص158.
  101. تعالیق مبسوطه، ج9، ص62-63؛ فقه الحج، ج2، ص240.
  102. کتاب الحج، ج2، ص92-93.
  103. ذخیرة المعاد، ج2، ص551؛ وسائل الشیعه، ج11، ص260.
  104. کتاب الحج، ج2، ص92-93؛ فقه الحج، ج2، ص240.
  105. بدائع الصنائع، ج2، ص169؛ البحر الرائق، ج2، ص632.
  106. حاشیة رد المحتار، ج 2، ص583-584، 590.
  107. المصنّف، ج4، ص534-535؛ بدائع الصنائع، ج2، ص169.
  108. فتح العزیز، ج7، ص164؛ المجموع، ج7، ص169.
  109. مختصر خلیل، ص73 ؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص27.
  110. المغنی، ج3، ص233؛ نک: کشاف القناع، ج2، ص475-476.
  111. المجموع، ج7، ص169.
  112. المغنی، ج3، ص502-503.
  113. تهذیب، ج5، ص34-35.
  114. کشف الرموز، ج1، ص342؛ مجمع الفائده، ج6، ص36-37؛ جواهر الکلام، ج18، ص87-88.
  1. مبتول، از ریشه «بتل» به معنای قطع شدن و بریده شدن.
  2. اِجزاء، یعنی آنچه مولا خواسته است، با همه اجزا و شرایطش انجام شود...، به گونه‌ای که دستور مولا، انجام‌شده شمرده شود.
  3. برای آگاهی بیشتر روی حج جاهلی تلیک کنید!
  4. البته شیعیان و حنفیان تعاریفی متفاوت از حج قران دارند.
  5. شیعیان [۲۱] و حنفیان [۲۲] به استناد احادیث[۲۳] آن را حج قران[یادداشت ۴] و حنبلیان آن را حج تمتّع می‌دانند.[۲۴]
  6. یا حج قران.
  7. برای آگاهی بیشتر روی تبدل حج و عمره تلیک کنید!

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل [hzrc.ac.ir/post/22138/حج-افراد حج افراد].
  • ارشاد الاذهان الی احکام الایمان، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸ ـ ۷۲۶ق)، تحقیق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶-۴۱۳ق)، تحقیق مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
  • الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی الخرسان، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • الام، محمد بن ادریس الشافعی (م ۲۰۴ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
  • البحر الرائق(شرح کنز الدقائق)، زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (م.۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • بدایة المجتهد و نهایه المقتصد، محمد بن احمد ابن رشد الاندلسی (م.۵۹۵ق)، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ابوبکر بن مسعود الکاسانی (م.۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
  • تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی (م.۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
  • تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
  • تحفة الفقیهانء، محمد بن احمد السمرقندی (م.۹-۵۳۵ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی محمد کاظم یزدی، محمد اسحاق الفیاض، قم، محلاتی، بی تا.
  • تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود العیاشی (م.۳۲۰ق)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، ۱۳۸۰ق.
  • توضیح المناسک، سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی، قم، مؤلف، ۱۴۳۴ ق.
  • تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • الثمر الدانی علی رساله القیروانی، صالح بن عبدالله الآبی الازهری (م.۱۳۳۰ق)، بیروت، مکتبه الثقافیه، بی تا.
  • الجامع للشرائع، یحیی بن سعید حلی (۶۰۱-۶۹۰ق)، قم، انتشارات مؤسسه سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
  • جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسین نجفی (م.۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • حاشیة الدسوقی، محمد بن احمد الدسوقی (م.۱۲۳۰ق)، احیاء الکتب العربیه.
  • حاشیة رد المحتار ع‍ل‍ی الدر ال‍م‍خ‍ت‍ار، ش‍رح ال‍ت‍ن‍وی‍ر الاب‍ص‍ار ف‍ی ف‍ق‍ه م‍ذه‍ب الام‍ام اب‍ی‌ح‍ن‍ی‍ف‍ه ال‍ن‍ع‍م‍ان، محمد امین ابن عابدین (م.۱۲۵۲ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • الحج فی الشریعة الاسلامیة الغراء، جعفر السبحانی، قم، مؤسسة الامام الصادق ۷، ۱۴۲۴ق.
  • الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، یوسف بن احمد البحرانی (م.۱۱۸۶ق)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
  • الخلاف فی الاحکام، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • دروس تمهیدیه فی الفقه الاستدلالی، باقر الایروانی، قم، ۱۴۲۷ ق.
  • دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، نعمان بن محمد المغربی (م.۳۶۳ق)، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، قاهره، دارالمعارف، ۱۳۸۳ق.
  • الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول، محمد حسينى، دمشق،2007م.
  • ذخیرة المعاد، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، آل البیت،.
  • روضه الطالبین و عمده المتقین، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱-۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
  • روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، محمد تقی مجلسی (۱۰۰۳-۱۰۷۰ق)، تحقیق سید حسین موسوی کرمانی، علی پناه اشتهاردی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ اسلامی حاج محمد حسین کوشانپور، ۱۳۹۹ق.
  • ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل، سید علی طباطبائی (م.۱۲۳۱ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محمد بن احمد ابن ادریس (م.۵۹۸ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • سنن الترمذی (الجامع الصحیح)، محمد عیسی الترمذی (م.۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ق.
  • سنن الدارمی، عبدالله بن عبدالرحمن الدارمی (م.۲۵۵ق)، بی جا، دار احیاء السنه النبویه، بی تا.
  • السنن الکبری، احمد بن الحسین البیهقی (م.۴۵۸ق)، بیروت، دارالفکر.
  • سنن النسائی، احمد بن علی النسائی (۲۱۵-۳۰۳ق)، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۳۴۸ق.
  • شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، انتشارات استقلال، ۱۴۰۹ق.
  • الشرح الکبیر، احمد بن محمد الدردیر (م.۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
  • الشرح الکبیر، عبدالرحمن بن قدامه (م.۶۸۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه)، اسماعیل بن حماد الجوهری (م.۳۹۳ق)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
  • الطبقات الکبری، محمد بن سعد (م.۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
  • العروة الوثقی، سید محمد کاظم یزدی (م.۱۳۳۷ق)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
  • علل الشرائع و الاحکام، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق)، به کوشش سید محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
  • العین، الخلیل بن احمد الفراهیدی (م.۱۷۰ق)، به کوشش مهدی المخزومی و ابراهیم السامرائی، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
  • عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق)، تحقیق حسین اعلمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۴ق.
  • غنیة النزوع، حمزه بن علی بن زهره الحلبی (م.۵۸۵ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۷ق.
  • فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق)، دارالفکر.
  • فقه الحج بحوث استدلالیه فی الحج، لطف الله صافی گلپایگانی، قم، مؤسسه سیده المعصومه، ۱۴۲۳ق.
  • الفقه المنهجی علی مذهب الامام الشافعی، مصطفی الخن و دیگران، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۳ ق.
  • الکافی فی فقه اهل المدینه، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
  • کتاب الحج، سید حسین طباطبایی قمی، قم، چاپخانه باقری، ۱۴۱۵ق.
  • الکافی فی الفقه، ابوالصلاح تقی الدین الحلبی (م.۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین(ع)، ۱۴۰۳ق.
  • الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (م.۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • کشاف القناع عن متن الاقناع، منصور بن یونس البهوتی (م.۱۰۵۲ق)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • کشف الرموز، حسن بن ابی طالب الآبی (م.۶۹۰ق)، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۸ق.
  • کشف اللثام عن قواعد الاحکام، محمد بن الحسن الفاضل الهندی (م.۱۱۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • کلمة التقوی (فتاوی)، محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
  • اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه، محمد بن مکی (۷۳۴-۷۸۶ق)، قم، انتشارات دارالفکر، ۱۴۱۱ق.
  • المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
  • المبسوط، محمد بن احمد بن سهل السرخسی (م.۴۸۳ق)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی احمد بن محمد (م.۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶-۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • المجموع شرح المهذب، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱-۶۷۶ق)، بیروت، دارالفکر.
  • مختصر المزنی، اسماعیل بن یحیی المزنی (م.۲۶۳ق)، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
  • المختصر النافع فی فقه الامامیه (النافع فی مختصر الشرائع)، جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، ۱۴۱۰ق.
  • مختصر خلیل، محمد بن یوسف (م.۸۹۷ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
  • مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
  • المراسم العلویه فی الاحکام النبویه، سلار حمزه بن عبدالعزیز (م.۴۴۸ق)، به کوشش محسن حسینی امینی، قم، المجمع العالمی لاهل البیت، ۱۴۱۴ق.
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱-۹۶۶ق)، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵-۱۲۴۵ق)، قم، انتشارات مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
  • المصنّف فی الاحادیث و الآثار، عبدالله بن محمد بن ابی شیبه (م.۲۳۵ق)، به کوشش سعید محمد اللحام، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
  • المعتبر فی شرح المختصر، جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
  • معتمد العروة الوثقی، محاضرات الخویی (۱۳۱۷-۱۴۱۳ق)، به کوشش رضا خلخالی، قم، انتشارات مدرسه دارالعلم، ۱۴۰۴ق.
  • المعتمد فی شرح المناسک، (کتاب الحج، محاضرات الخویی)، به کوشش محمد رضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دارالعلم/ مؤسسه احیاء آثار الامام الخویی، ۱۴۱۰ق.
  • معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس (م.۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق.
  • مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، محمد بن احمد الشربینی (م.۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
  • المغنی، عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • المقنع، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق)، قم، انتشارات مؤسسه الامام الهادی، ۱۴۱۵ق.
  • من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • مناسک الحج و احکام العمره، جعفر السبحانی، قم، موسسة الامام الصادق ۷، ۱۴۲۸ ق.
  • مناسک حج و عمره، محمدتقی بهجت، قم، شفق، ۱۴۲۴ ق.
  • مناسک حج، سید علی خامنه‌ای.
  • مناهج الاخیار فی شرح الاستبصار، سید احمد علوی عاملی (م. ۱۰۶۰ق)، قم، انتشارات اسماعیلیان.
  • منتخب مناسک حج، خمینی،تهران، انتشارات مشعر، ۱۴۲۶ ق.
  • منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق.
  • منهاج الصالحین، السید محمد صادق الحسینی الروحانی، به کوشش مصطفی عاملی، قم، مؤلف، ۱۴۲۸ق.
  • مواهب الجلیل، محمد بن محمد الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
  • الموتلف من المختلف بین ائمه السلف، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از استادان، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۰ق.
  • مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، سید عبدالاعلی السبزواری (م. ۱۴۱۴ق)، قم، مؤسسه المنار، ۱۴۱۳ ق.
  • المهذب، القاضی عبدالعزیز بن نحریر البراج (م.۴۸۱ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
  • وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه)، محمد بن الحسن الحر العاملی (۱۰۳۳-۱۱۰۴ق)، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • الوسیلة الی نیل الفضیله، محمد بن علی بن حمزه (م.۵۶۰ق)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.
  • الکافی فی فقه اهل المدینه، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
  • مناسک حج، حسین وحید خراسانی، قم، مدرسه امام باقر العلوم، ۱۴۲۸ق.