متن و ترجمه

شرح واژگان

واژه «بوّأنا» از ريشه باء، يبوء، بَوءاً به معناى رجوع است،[۱] که در آیه ﴿بٰاؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللّٰهِ ﴾ به همین معنا به کار رفته است.[۲] «بوّأ» به معنای تهيأ. و «بوّأ له» به معنای تهيّأ له نیز کاربرد دارد؛ البته احتمال داده‌اند اين واژه از مصدر بواء به معناى سواء و مساوى بودن باشد،[۳] كه در اين صورت تبوئه به معناى مسطح كردن خواهد بود.[۴] معنى دوم مناسب با آيه ۲۶ سوره حج دانسته شده و معناى سوم نيز به آن برگردانده شده است. این احتمال داده شده که معناى اول نيز برای این آیه درست باشد؛ بدين معنا كه خدا مكان بيت را مباءت و مرجع براى عبادت قرار داده است.[۵]

ارتباط با آیه قبل

در آيه پیش از آیه ۲۶ سوره حج، سخن از بسته شدن راه خدا و جلوگيرى از ورود به مسجد الحرام، توسط مشرکان مکه بوده و برخی از ویژگی‌های مسجدالحرام گفته شده است. در اين آيه با تقدير «اذكر» به معنای «به یاد آور»، كه خطاب به پيامبر(ص) است، به معرفى بيت الله و به بيان بخشى از تاريخ و مقام معنوى آن، پرداخته شده است.

محتوا

بخشى از تاريخ كعبه

بر اساس عبارت ابتدای آیه، خدا جای خانه خدا را برای ساختن، و به معناى دقيق‌تر تجديد بناى آن آماده کرد؛ زیرا بر پایه آیه ۳۷ سوره ابراهیم، کعبه پیش از آمدن ابراهیم به آن سرزمین وجود داشت. در روایات نیز، حضرت آدم(ع) نخستین سازنده کعبه معرفی شده است.[۶] به گفته بسيارى از مفسران، كعبه در جریان طوفان نوح ويران شده و آثار آن از میان رفته بود.[۷]

آماده‌سازی

در تفسیر واژه «بوأنا»، در عبارت ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْت ﴾ دو دیدگاه وجود دارد؛ بنا بر یکی از دیدگاه‌ها مراد این است که خدا این مکان را به عنوان معبد ابراهيم(ع) قرار داد. برخى از مفسران «بوّأنا» را متضمن معناى «تعبّدنا» دانسته‌اند.[۸]

دیدگاه دیگر، «تبوئه» را به معناى آماده سازى و مهيا كردن مكان براى بنا سازى می‌داند.[۹] درباره چگونگی مهیاسازی این مکان اختلاف نظر است. برخى از مفسران بر اين باورند كه خداوند جاى خانه را به ابراهيم نشان داد.[۱۰] برخى از مفسران چون طوسى و طبرسى عقيده دارند خداوند علامتى براى آن قرار داد و اين علامت بادى بود كه در آن مكان وزید و جاى خانه آشكار شد، و يا لكه ابرى بود كه در آنجا ظاهر گرديد.[۱۱]

بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، خدا به وسیله باد جايى را كه بايد خانه خدا ساخته شود نشان داد، پس از آن ابراهيم و اسماعيل در آن مكان جستجو کرده سنگ سرخی را یافتند؛ سپس با وحى الهى ساختن کعبه را آغاز کردند.»[۱۲]

پاکسازی کعبه

در عبارت ﴿وَ طَهِّرْ بَيْتِي ﴾ به حضرت ابراهیم امر شده که خانه خدا را تطهیر و پاکسازی کنند. این تعبیر شبیه فرازی از آیه ۱۲۵ سوره بقره است که در آن همین امر خطاب به حضرت ابراهیم و اسماعیل بیان شده و به جای «قائمین» از واژه «عاکفین» استفاده شده است.

طهارت خانه خدا، یعنی پاکسازی آن از هر آنچه ناشایست است. برای این تطهیر، با توجه به کاربردهای قرآنی آن، چند مصداق برشمرده‌اند:

  • خالص برای عبادت: خانه خدا برای عبادت است؛ بنابراین، تنها باید برای طائفین، عاکفین و مصلّین باشد.[۱۳] چنانچه در آیه ﴿وَ مَسٰاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اَللّٰهِ کَثِیراً﴾ به آن اشاره شده است.[۱۴]
  • خالی از بت و بت‌پرستی: «بیت» خانه خداست؛ از این رو، باید از بت‌پرستی و عبادت غیر خدا مبرّا باشد.[۱۵] در آیه ﴿وَ إِذْ بَوَّأْنٰا لِإِبْرٰاهِیمَ مَکٰانَ الْبَیْتِ أَنْ لاٰ تُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِی…﴾ نیز، طهارت خانه خدا در کنار نفی شرک آمده است.[۱۶]
  • طهارت از حدث اکبر: افرادی که در حیض و جنابتند، نباید داخل خانه خدا و مسجد الحرام شوند؛[۱۷] زیرا به گفته قرآن اینها در زمره غیر مطهران هستند.[۱۸]
  • طهارت از خبث: بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، یکی از مصداق‌های طهارت خانه خدا در این آیه، طهارت از خبث است.[۱۹] به گفته علامه طباطبایی، مفسر شیعه، خانه خدا مصلی است، و مصلی باید از نجاست پاک باشد، از این رو باید آلودگی‌ها و کثافاتی را که مردم به وجود می‌آورند، از آن زدوده شود.[۲۰]
  • طهارت بنیانی: یکی از مصدایق طهارت خانه خدا در این آیه را، طهارت بنیانی دانسته‌اند؛ چنان‌که درباره مسجد قبا در آیه ﴿أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیٰانَهُ عَلیٰ تَقْویٰ مِنَ اللّٰهِ وَ رِضْوٰان﴾ به آن اشاره شده است.[۲۱][۲۲]
  • طهارت از بوی بد: برخی، بر اساس روایتی از امام باقر(ع)،[۲۳] یکی از مصادیق طهارت خانه خدا را، طهارت آن از بوی بد دانسته‌اند.[۲۴]

انواع عبادت خدا

بر اساس عبارت ﴿وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطّٰائِفِينَ وَ الْقٰائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُود ﴾ ، خانه خدا باید برای چهار دسته از عبادت‌کنندگان پاکیزه شود.

به گفته طبرسی، مفسر شیعه، طائف به معنای کسی است که به دور خانه خدا می‌گردد. به گفته او، احتمال دارد مراد از طائف کسی باشد که از راه دور برای حج یا عمره به سوی خانه خدا می‌آید.[۲۵]

به نظر برخی، قائمين به دو گروه از عبادت كنندگان يعنى طواف كننده و نمازگزار اشاره دارد.[۲۶] در این آیه، بین «الرکع» و «السجود» حرف عطف واو ذکر نشده است. این احتمال داده شده که رکوع و سجود به دلیل نزدیکی به همدیگر، به منزله یک عبادت غیرقابل جداسازی شمرده شده است.[۲۷]

پانویس

  1. المصباح المنیر، ذیل واژه قوم.
  2. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۳۴.
  3. صحاح اللغه، ذیل واژه باء؛ لسان العرب، ذیل واژه باء.
  4. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۳۴.
  5. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۳۴.
  6. من‌لايحضره الفقيه، ج٢، ص ٢٣۵.
  7. مجمع البيان، ج۴، ص٨٠؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢۶؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ كشف الاسرار، ج۶، ص٣۶١؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص ٣۶؛ نمونه، ج١۴، ص۶٧.
  8. تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣.
  9. تفسير كبير، ج٢٣، ص٢۶؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ الميزان، ج١۴، ص٣۶٧.
  10. الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص ٣۶؛ نمونه، ج١۴، ص۶٧.
  11. تبيان، ج٧، ص ٣٠٨؛ مجمع البيان، ج۴، ص٨٠.
  12. كافى، ج۴، ص٢٠٢.
  13. تفسیر المیزان، ج١، ص٢٨١.
  14. سوره حج، آیه ۴٠.
  15. تفسیر کبیر، ج۴، ص۵٧.
  16. سوره حج، آیه ٢۶.
  17. کشاف، ج١، ص١٨۵.
  18. نگاه کنید به، سوره مائده، آیه ۶ و سوره بقره، آیه ٢٢۲.
  19. نور الثقلیه، ج۱، ص۱۲۳.
  20. تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۸۱.
  21. سوره توبه، آیه ١٠٨.
  22. مجمع البیان، ج١، ص ٢٠۴.
  23. کافی، ج۴، ص ۵۴۶، باب النوادر.
  24. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۵۸ و ۵۹.
  25. مجمع البیان، ج١، ص٢٠۴
  26. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۰.
  27. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۶۱.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.

الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، تحقيق احمد عبدالغفور عطار، بيروت، دارالعلم للملايين، چهارم، ١۴٠٧ق.

المصباح المنير، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.