آل حَبوبی در زمره سادات علوی عراق، از نسل شریف عزالدین حُمَیضه امیر مکه

خاندان حبوبی

آل حبوبی ازخاندان‌های علوی مشهور شیعه در عراق‌اند.[۱] آنان اصالت حجازی دارند[۲] و با آل‌ عطیه، از اشراف حسینی حاکم بر مدینه[۳] در نسب مشترك و از نسل شریف ابو‌محمد عزالدین حُمیضه، امیر مكه (حک 701-718ق.) هستند[۴] که نسبش با 19 واسطه به امام حسن7 می‌رسد.[۵] حمیضه در سال 718ق. از حجاز كوچ كرد و به سال 720ق. در عراق ساكن شد.[۶] ابن شَدْقَم* برای او بازماندگانی در عراق و ایران برشمرده است[۷] که آل حبوبی از آن جمله‌اند. این خاندان هنوز در حجاز به ویژه مدینه منوره بستگانی دارند كه آل سید عمران از آنان است.[۸] سید حسن امین از آنان با عنوان «خاندانی شریف» یاد كرده است.[۹]

سید محمد سعید آل حبوبی

نام‌آورترین شخصیت علمی این خاندان، سید محمد سعید بن سید محمود آل حبوبی (1266-1333ق.) دانشمند بزرگ شیعه و رهبر مجاهدان عراق در برابر تجاوز انگلستان به عراق است[۱۰] كه مدتی را در حجاز و نجد به تجارت گذراند.[۱۱] وی در جوانی از مشهورترین شاعران عراق به شمار می‌آمد[۱۲]؛ اما در 40 سالگی شعر را ترك كرد و از میرزا حبیب‌الله رشتی، شیخ محمد حسین كاظمی، شیخ محمد طه نجف و شیخ محمد شربیانی اجازه روایت گرفت.[۱۳] عرفان و اخلاق را نیز از محضر آخوند ملا حسینقلی همدانی فراگرفت.[۱۴] پس از اشغال لیبی به دست ایتالیا در سال 1329ق. وی همراه آخوند خراسانی و جمعی از فقیهان، با صدور فتوایی، مسلمانان را به دفاع از اسلام و جنگ با دشمنان فراخواند.[۱۵] با شروع جنگ جهانی اول و تصرف بصره به دست نیروهای انگلیسی، وی سپاهیانی از قبایل گرد آورد و در بصره میان او و انگلیسی‌ها جنگ سختی درگرفت؛ اما این جنگ به شكست نیروهای مقاومت عراق انجامید. پس از این ماجرا و در راه بازگشت به نجف اشرف، در پی فشارهای روحی شکست از انگلیس، در شهر ناصریه عراق درگذشت.[۱۶] جنازه وی پس از تشییع تا نجف، در صحن حرم امام علی7 به خاک سپرده شد.[۱۷] از وی آثاری چند بر جای مانده است؛ اما جز دیوان شعرش هیچ یك به چاپ نرسیده است.[۱۸]

دیگر افراد معروف خاندان

از دیگر نام‌آوران این خاندان، سید علی (1296-1344ق.) فرزند سید محمد سعید آل حبوبی، عالم، خطیب و شاعر، نیز سید محمود (متولد1323ق.) برادرزاده حبوبی بزرگ، فرزند سید حسین بن سید محمود آل حبوبی از شعرای عراق[۱۹] را می‌توان نام برد.

منابع

الاجازة الکبیره: عبدالله موسوی جزایری، قم، کتابخانه نجفی، 1367ش؛ الاعلام: الزركلی (م.1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م؛ اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م.1371ق.)، به كوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف؛ تاریخ الحرکة الاسلامیة فی العراق: عبدالحلیم الرهیمی، بیروت، دار العالمیه، 1985م؛ تاریخ النجف الاشرف: محمد حسین بن علی المسلمی العقیلی (م.1418ق.)، قم، دلیل ما، 1427ق؛ تحفة الازهار و زُلال الانهار: ابن شدقم (م.109ق.)، به کوشش الجبوری، تهران، میراث مکتوب، 1420ق؛ جهادیه: وزارت امور خارجه، به کوشش کاوسی عراقی و نصرالله صالحی، تهران، وزارت امور خارجه، 1375ش؛ دایرة المعارف تشیع: زیر نظر سید جوادی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، 1375ق؛ الذریعة الی تصانیف الشیعه: آقا بزرگ تهرانی (م.1389ق.)، بیروت، دار الاضواء، 1403ق؛ رسائل و فتاوای جهادی: محمد حسن رجبی، تهران، وزارت ارشاد، 1378ق؛ العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفأسی (م.832ق.) به كوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، 1406ق؛ عمدة الطالب: ابن عنبه (م.828ق.)، به كوشش محمد حسن، نجف، المکتبة الحیدریه، 1380ق؛ مستدركات اعیان الشیعه: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1408ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء: جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق7، 1418ق؛ موسوعة مكة المكرمة والمدینة المنوره: احمد زكی یمانی، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛ النجف الاشرف و حرکة الجهاد: کامل سلمان الجبوری، بیروت، مؤسسة العارف للمطبوعات، 1422ق؛ نقباء البشر: آقا بزرگ تهرانی، مشهد، دار المرتضی، 1404ق.

سید علی حسین‌پور

  1. نقباء البشر، ج2، ص814-815 .
  2. نقباء البشر، ج2، ص815 .
  3. موسوعة مکة المکرمه، ج1، ص160.
  4. العقد الثمین، ج4، ص232.
  5. عمدة الطالب، ص241.
  6. نقباء البشر، ج2، ص814 .
  7. تحفة الازهار، ج1، ص246.
  8. نقباء البشر، ج2، ص815 .
  9. مستدركات اعیان الشیعه، ج5، ص268.
  10. تاریخ الحرکة الاسلامیه، ص165؛ تاریخ النجف الاشرف، ص14.
  11. الاعلام، ج6، ص142؛ نقباء البشر، ج2، ص816.
  12. الذریعه، ج9، ص229.
  13. الاجازة الکبیره، ص189-190.
  14. اعیان الشیعه، ج9، ص344.
  15. رسائل و فتاوای جهادی، ص238-239؛ جهادیه، ص45-46.
  16. نک: اعیان ‏الشیعه، ج9، ص56؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج14، قسم‏2، ص722-723؛ الذریعه، ج9، ص229.
  17. اعیان الشیعه، ج9، ص344؛ الذریعه، ج9، ص229.
  18. الذریعه، ج9، ص229؛نقباء البشر، ج2، ص816.
  19. الذریعه، ج9، ص229؛ مستدركات ‏أعیان ‏الشیعه، ج1، ص215؛ دائرة المعارف تشیع، ج1، ص161.