لؤلؤ و مرجان (کتاب)
لولو و مرجان، کتابی از میرزا حسین نوری طبرسی معروف به محدث نوری درباره پیششرطهای لازم برای روضهخوانی. این کتاب به انتقاد بی پرده از برخی داستانها و روایات رایج در روضه امام حسین(ع) شهرت یافته است. اخلاص و صدق دو ویژگی اخلاقی است که روضهخوان باید داشته باشد. منظور از صدق دانستن و عمل کردن به روشهایی است که درستی و نادرستی یک خبر و روایت تاریخی را میتوان با آن تشخیص داد.
نویسنده در این کتاب نمونههایی از اخبار و گزارشهای غیرقابل اعتماد را که در مجالس روضه تعریف میشود، از نظر حدیثی و تاریخی مورد بررسی قرار داده و نقد کرده است. از جمله، روایت بازگشت کاروان اهل بیت امام حسین(ع) از شام به کربلا و رسیدن ایشان به کربلا در نخستین اربعین شهادت امام حسین(ع) از نظر نویسنده غیر قابل اعتماد است.
دو شرط لازم برای روضه خوان
نویسنده کتاب را در پاسخ نامه یکی از علمای هندی نگاشته است که از ذاکرین و روضه خوانان آن دیار شکایت کرده که در سخنانشان به نشر اکاذیب میپردازند. محدث نوری که این اشکال را متوجه همه روضهخوانها، حتی در عتبات عالیات، میداند این کتاب را مینویسد تا دو شرط اصلی برای روضهخوان شدن را در آن بیان کند. این دو شرط یکی اخلاص است و دیگری صدق. او نام کتابش را لولو و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه خوانان گذاشته است.
=فصل اول: اخلاص
نویسنده در این فصل روضه خوانی را از جمله عبادات دسته بندی کرده و شرط هر عبادت را اخلاص عمل برای حضرت باری تعالی میداند.[۱] و خطراتی را که ممکن است روضه خوان را در مهلکه هوای نفس بیاندازد برشمرده و درباره آنها هشدار داده است.
او در این بخش در نهی ریاکاری در روضهخوانی که برخی آن را در ذکر مصائب امام حسین(ع) جایز دانستهاند و روضهخوانی را وسیله کسب معاش قرار دادهاند سخن گفته است.
صدق
نویسنده در این بخش از کتاب اولا درباره مذمت دروغ با استناد به متون دینی به تفصیل سخن گفته است. و سپس به تفصیل به بررسی اقسام دروغ پرداخته است. بعد از آن بر سر مراد از صدق در نقل اخبار و قصص میآید که به گفته او سرمایه اصلی شغل روضه خوانی است.
چه خبری را باید پذیرفت و نقل کرد
نویسنده بعد از بررسی معنای دورغ و اقسام آن، آن معنی از صدق و کذب را که روضه خوان و امثال او باید بدانند شرح داده است: تکلیف کسی که خبر و روایتی را نقل میکند این است که خبرش را از شخص ثقه نقل کند. یعنی کسی که به راستگویی او و دوریاش از دروغ اطمینان داشته باشیم. در این صورت حتی اگر خبر غلط باشد، نقل کننده عذر شرعی دارد. اما اگر در هنگام نقل خبر، مسامحه کند و فرق میان ثقه و غیر ثقه نگذارد و از هر کس هر چه شنیده و از کتاب هر مولفی هر چه دیده نقل کند و دروغ باشد، عذری ندارد و دروغگو محسوب میشود و نمیتواند بگوید که نمیدانستم دروغ است چرا که تکلیف او این بوده که از هر کس نقل نکند.[۲]
علاوه بر این فردی که قصد نقل روایت و خبری را دارد باید تحقیق کند که خبری که ثقهای نقل کرده آیا معارضی دارد یا نه در صورت وجود اخبار مخالف و معارض باید مستنند نقل خود را بگوید و به مخالفت سایرین با آن خبر تصریح کند و خبر را به نحو جزم بیان نکند ص ۱۱۳۶
تنها بر اساس وثاقت نویسنده یک کتاب نباید به نقل او اعتماد کرد. چون ممکن است که کتاب را در اوایل سن نوشته باشد و هنوز به مقام تمییز دادن صحیح از سقیم نرسیده باشد. نویسنده برای مثال چند حکایت را بررسی میکند از جمله درباره روایتی در ارشاد شیخ مفید که بر اساس آن امام علی با کثرت جنگ ها و شجاعت و دلیری هیچ زخمی بر نداشت. شیخ مفید این را همچون معجزه ای نقل کرده اما محدث نوری با ذکر مثالهای متعدد از روایاتی که حاکی از زخمی شدن امام در جنگ های مختلف بخصوص احد است این روایت ارشاد را غیر قابل قبول میداند و آن را تاویل میکند. ص ۱۴۲
نمونه دیگر رجوع اهل بیت از شام به کربلا در اربعین است در این مثال گزارشی لهوف را که بر اساس آن کاروان اهل بیت در بازگشت از شام به کربلا رفته و در روز اربعین همزمان با جابر بن عبدالل انصاری به محل دفن امام حسین رسیدند نقل کرده است و سپس این روایت را نقد کرده است نویسنده با استدلال به اینکه این روایت در منابع معتبر تاریخی نقل نشده و همچنین با بررسی راه حرکت کاروان و اینکه رسیدن به کربلا در این روز ممکن نیست این خبر را قابل قبول ندانسته است (۱۴۴-۱۵۵)