سفر اندلسيان به شرق و حرمين، نه تنها براي ‌گزاردن حج، بلکه به شوق فرا‌گيري علوم ديني و آشنايي با دانشمندان بود. بسياري از حج‌‌گزاران اندلسي، ‌گزارش سفر خود را ثبت کرده‌اند. اهالی اندلسی با طی مسافت طولانی از اسپانیا تا عربستان، از شهرهای بسیاری گذر می کردند و گاه با دشواری نیز مواجه می شدند. سفرنامه نگاران از شهرهایی که می گذشتند و از آداب و رسوم و فرهنگ آن مناطق و نیز موانع و حوادثی که طی مسیر پیش می آمد؛ اطلاعاتی را در دسترس آیندگان قرار می دادند تا برای سفر به حج از آن بهره مندگردند. این سفرنامه ها همچنین دربردارنده اطلاعات سودمندی از اوضاع سیاسی واجتماعی حاکم بر سرزمین وحی و حرمین است.


نگارش سفرنامه ها به چه صورت بوده است؟

بسیاری از حج‌‌گزاران ‌اندلسی، ‌گزارش سفر خود را ثبت کرده‌اند.سفرنامه‌های ‌اندلسی منبعی مهم در شناخت زندگانی فرهنگی و محیط و مراکز علمی شرق و حجاز و دانشوران اسلامی است.از این رو، این سفرنامه‌ها حلقه رابط میان شرق و غرب اسلامی تلقی شده‌اند.[۱]

از لحاظ محتوا و روش‌نگارش، این سفرنامه‌ها را به چند گونه می‌توان تقسیم نمود:

  • برخی از این سفرنامه‌ها در میانه راه و سفر ‌نگارش یافته و به شکل روزنوشت بوده، مانند رحله عَبدری.
  • دسته‌ای دیگر حاصل مذاکرات و مباحثات علمی با دانشورانی بوده که فرد مسافر حج‌‌گزار با آن‌ها دیدار کرده، مانند سفرنامه ابن رُشَیْد فِهْری.
  • شماری دیگر پس از انجام سفر ‌نگارش یافته‌اند.[۲]

از لحاظ موضوعی، سفرنامه‌نویسان ‌اندلسی و مغربی در دیده‌ها و ‌گزارش‌های خود، به موضوعات گوناگون از جمله فرهنگ عمومی حجاز، سیاست، وقف، مدارس ومجالس دینی، فرق ، آداب و رفتار مردمان ساکن حرمین و مشرق اسلامی توجه نشان داده‌اند.[۳]

نکات مهم مورد بحث در سفرنامه های اندلس

توجه به اوقاف، صدقات و خيرات همگاني از موارد مهمی است که در سفرنامه ها به آن پرداخته شده است. به طوری که در دوران ايوبيان در مصر و دمشق، براي تسهيل امور حج و حج‌‌گزاران، اوقاف و صدقات نقش زیادی داشته است. سفرنامه‌نويسان اندلسي به نبود نهادهاي وقفي و خيريه‌ها در اندلس اعتراض داشته‌اند تا جايي که ابن سعيد از عدم اهتمام مرابطون و موحدون به وقف انتقاد کرده است.[۴]در اين سفرنامه‌ها، به رفتارشناسي مردمان شرقي نیز توجه شده است. براي نمونه، برخي سفرنامه‌نويسان اندلسي از بدرفتاري مردمان اسکندريه و ستم کار‌گزاران و راهداران آن‌ها درباره مسافران سخن گفته‌اند.[۵] 


سفرنامه‌ نویسان ‌اندلس

ابن جبیر

ابن جبیر (درگذشت 614ق.)تذکرة الاخبار را نوشته، او از ادیبان و دانشوران ‌اندلسی است که به سال 579ق. در نوجوانی از غرناطه عزیمت حج کرد.[۶] وی از سبته گذشت و از سواحل ساردنی و سیسیل تا بندر اسکندریه رفت. سفرنامه او به رحلة الکنانی و نام‌های دیگر از جمله اعتبار الناسک فی ذکر الآثار الکریمة و المناسک شهرت دارد.[۷] این سفرنامه که بیان‌کننده رخدادها و روابط مردمان میان راه با حاجیان است، درباره وضع مکه و مدینه و مکان‌های مقدس آن دیار ‌گزارش می‌دهد.[۸]او قصیده‌ای درباره ستم مالیات‌بگیران به حاجیان، سروده و به صلاح‌الدین ایوبی داده است.[۹] در سروده‌ای دیگر، از صلاح‌الدین ایوبی خواسته تا به وضع مدینه نگریسته، بدعت‌هایی را که در شهر پیغمبر رواج یافته، از میان ببرد.

ابومروان باجی

ابومروان باجی(درگذشت 635ق.) رحله باجی اشبیلی را نوشته است که تنها تلخیصی از آن در دست است.[۱۰]

قاسم ابن احمد اندلسی

قصیدة فی وصف رحلة الامام علم‌الدین القاسم ابن احمد الاندلسی بازگو‌ کننده سفر این دانشور ‌اندلسی سده هفتم (661ق.) است که از مُرسیه به زیارت کعبه و حرم نبوی آمد و در این مسیر با هر دانشور و شیخی که دیدار کرد، آن را ثبت و ‌گزارش نمود.[۱۱]

ابن سعید اندلسی

ابن سعید ‌اندلسی (درگذشت 685ق.) سفرنامه وی با عنوان النفحة المسکیة فی الرحلة المکیه حاوی دیده‌هایش از شهرها و محیط فرهنگی هر ناحیه، وصف کتاب‌ها و مذاکراتش با دانشوران مشرق است.[۱۲]او در سال 638ق. همراه پدرش به حج رفت و شمال افریقا و مصر را دید. ابن سعید، آثار معتبری در تاریخ و جغرافیا دارد و درباره سبک جغرافیانویسی او پژوهش کرده‌اند.[۱۳]

محمد بن محمد عبدری

محمد بن محمد عَبْدری (درگذشت 689ق.) که قصد مجاورت در مکه را داشت،[۱۴] با کاروان شام همراه شد و با گذر از شهر تبوک، به حجاز رفت و الرحلة المغربیه را نوشت. یادداشت‌های وی پیرامون مسیر حرکتش از عقبه ایله، بستن احرام از رابغ، رسیدن به مکه، وصف راه‌ها، وضع مکه و مساجد آن، و بنای کعبه است.[۱۵]

ابن رشید فهری

سفرنامه ابن رُشَید فِهْری (درگذشت 721ق.) یک سفرنامه ‌اندلسی مهم از سده هشتم ق. است. او در بُسته به سال 657ق. تولد یافت و از آلمریا برای حج بیرون رفت و در پی بازگشت، چندی در غرناطه تدریس کرد.[۱۶] او در کتابش با عنوان بلند مل‏ء العیبة فی ما جمع بطول الغیبة فی الوجهة الواجهة الی الحرمین مکّة و طیبة احوال و اوضاع حجاز و حرمین را بازگو کرده و ‌گزارش دیدار و گفت‌وگوهایش با دانشوران مصر، شام، حجاز و تونس را آورده است. اهمیت این سفرنامه در وصف وضع فکری و موقعیت فرهنگی این سرزمین‌ها و به‌ویژه نام بردن از شیوخ و دانشوران حرمین است.[۱۷]

مستفاد الرحله و الاغتراب

مستفاد الرحله و الاغتراب نوشته قاسم بن یوسف تُجَیبی سِبْتی (درگذشت 3-730ق.) است. آن‌گاه که وی به مصر رسید، خلافت فاطمیان رو به زوال داشت و او از این وضع ‌گزارش داده است. وی از مسیر سفر حاجیان غرب آفریقا و منازل و مناطق میان راه سخن گفته و ‌گزارشی از کعبه و تاریخ مسجدالحرام و ابواب آن و مشایخ مجاور حرم داده است.[۱۸]

سفرنامه ابراهیم نمیری

سفرنامه ابراهیم نمیری (713-768ق.) دوست خالد بَلَوی که پس از بازگشت در بِجایه اقامت کرد و سپس کاتب دولتمردان بنی‌مَرین شد، گویا گم شده است. همچنین از سفرنامه مکتوب ابواسحق ساحلی، شاعر و ادیب ‌اندلسی که به حجاز سفر نمود و آن‌جا اقامت کرد، آگاهی در دست نیست.[۱۹]

سفرنامه ابن الحاج غرناطی

در سده هشتم ق. سفرنامه ابن الحاج غرناطی (درگذشت پس از 768ق.) تالیف گشت. ابن الحاج غرناطی به سال 734ق. سفر خود را آغاز کرد و به حجاز رفت و حج به جای آورد و سپس به افریقیه بازگشت و نزد برخی حکمرانان خدمت نمود و در بجایه سفرنامه‌اش را تدوین کرد. مَقَری نسخه‌ای از رحله ابن الحاج را در دست داشته و آن را وصف کرده است.[۲۰]

تاج المفرق فی تحلیة علماء المشرق

تاج المفرق فی تحلیة علماء المشرق نوشته خالد بن عیسی بلوی (713-765ق.) با این‌که در ظاهر سفرنامه‌ای است که با سبکی ادیبانه و عبارات سجع‌گونه ‌نگارش یافته، حاوی بسیاری از قطعات، قصاید، و ابیات است.[۲۱]

تحفة النظار

تحفة النظار نوشته ابن بطوطه (703-779ق.) اهل طنجه است. وی شش بار به حج رفت. مرتبه نخست سفرش به حج را در 725ق. آغاز کرد و حج ششم او در749ق. انجام پذیرفت.[۲۲] سلطان ابوعنان مراکش به ابن جزی ‌اندلسی، صاحب دیوانش، فرمان داد که تحریری منظم از این خاطرات بنگارد و ابن بطوطه ‌گزارش دور و دراز خود و دیده‌هایش از شگفتی‌های جهان را بر او املا کرد.[۲۳]

منشاب الاخبار

منشاب الاخبار نوشته عبدالله بن صباح معروف به ابن الصباح از سده نهم ق. از جنبه اجتماعی و تاریخی مهم است.[۲۴] نسخه‌ای از آن در دارالمکتبة الوطنیه تونس نگهداری می‌شود.[۲۵]

سفرنامه قلصادی

سفرنامه قَلصادی ‏ نوشته ابوالحسن علی قلصادی ‌اندلسی (درگذشت 891ق.) است. او در شهر بسطه از مناطق ‌اندلس زاده شد و به سال 840ق. برای فرا‌گیری دانش و ادب به مغرب و مشرق اسلامی سفر کرد و سال 851ق. تونس را به قصد سفر حج ترک نمود.[۲۶] وی مناسک حج را بر پایه فقه مالکی اجرا می‌کرد.[۲۷]

ناصر الدین علی القوم الکافرین

ابوعباس احمد حجری ‌اندلسی مشهور به اَفُوقای (درگذشت 1051ق.) که مسلمانی‌اش را در ‌اندلس مسیحی پنهان می‌کرد، به بخش‌هایی از اروپا سفر کرد و نیز به حرمین رفت و در کتابش ناصر الدین علی القوم الکافرین درباره حرمین آگاهی‌هایی داده است.[۲۸]

المعارج المرقیة فی الرحلة الشرقیه

محمد بن علی رافعی ‌اندلسی تطوانی (زنده در1110ق.) سفرنامه المعارج المرقیة فی الرحلة الشرقیه را نوشت و مراحل و منازل سفرش را در سروده‌ای تنظیم کرد. وی همراه کاروان مغربی پس از سپردن سی و چهار مرحله و منزل به مکه رسید و کنار ‌گزارش از حرمین، به وصف محمل مصر، محمل شامی و کاروان بغدادی و بصری پرداخته است.[۲۹]

سفر به حج و سفرنامه‌نویسی پس از سلطه مسیحیان قطع نشد. سفرنامه‌هایی مانند

حاج موریسکی (سده 16م.) رباعیات حاج ییوی منسون، نوشته که در شمار سروده‌ها درباره حج و وصف حرمین بوده است.[۳۰] اناشید الحاج (سده 17م.)سفرنامه منظوم از واپسین سفرنامه‌های ‌اندلسیان است که پس از سلطه مسیحیان و کاهش جمعیت مسلمانان نوشته شده است. (← اناشید الحاج)

ابن عاشر ‌اندلسی (درگذشت 1040ق.) که ارجوزه‌ای در وصف منازل حج بوده،[۳۱]

احمد بن محمد هَشْتُوکی رحله ای با عنوان هدایة الملک العلام الی بیت الله الحرام،[۳۲]

عبدالرحمن غنامی شاوی،رحله [۳۳] و

محمد فاطمی بن حسین صقلی[۳۴] رحله

پانویس

  1. رحالة الغرب، ص748.
  2. نک: رحالة الغرب، ص23-25.
  3. نک: رحالة الغرب، صفحات مختلف.
  4. رحاله الغرب، ص265-268
  5. رحله ابن الجبیر، ص13؛ تاج المفرق، ج1، ص96-97
  6. المختار من الرحلات الحجازیه، ج1، ص18.
  7. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص242.
  8. نک: رحالة الغرب، ص65-68.
  9. نفح الطیب، ج3، ص13-14.
  10. رحلة الرحلات، ج1، ص79.
  11. المدینة المنورة فی مئة مخطوط، ص309.
  12. رحالة الغرب، ص68-75.
  13. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص277.
  14. رحلة العبدری، ج1، ص391.
  15. الحجاز فی نظر الاندلسیین، ص10؛ الحجاز فی نظر الاندلسیین، ص129.
  16. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص298.
  17. نک: رحالة الغرب، ص75-83.
  18. نک: جمهرة الرحلات، ج1، ص74؛ جمهرة الرحلات، ج1، ص83-85؛ المختار من الرحلات الحجازیه، ج1، ص161؛ رحلة الرحلات، ج1، ص92-105.
  19. تاج المفرق، ج1، ص54-55، «مقدمه.
  20. نفح الطیب، ج8، ص291؛ نفح الطیب، ج8، ص293.
  21. نک: تاج المفرق، ج1، ص98-101، «مقدمه.
  22. راه حج، ص277.
  23. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص333-340؛ سفرنامه ابن بطوطه، ج1، ص31.
  24. موسوعة مکة المکرمه، ج1، ص273.
  25. رحلة الرحلات، ج1، ص165-176.
  26. جمهرة الرحلات، ج1، ص104-105.
  27. رحلة الرحلات، ج1، ص163.
  28. رحلة الرحلات، ج1، ص197-199.
  29. رحلة الرحلات، ج1، ص244-249.
  30. تاج المفرق، ج1، ص95، «مقدمه.
  31. رحلة الرحلات، ج1، ص183-187.
  32. تاج المفرق، ج1، ص75، «مقدمه.
  33. رحلة الرحلات، ج1، ص281.
  34. تاج المفرق، ج1، ص79، «مقدمه».