مسجدالاقصی، سومین مسجد مقدس از مسجدهای جهان اسلامی، پس از مسجدالحرام و مسجدالنبی است. این مسجد در شهر بیت‌المقدس قرار دارد که اولین قبله مسلمانان بود.

مسجد الاقصی
بیت المقدس
نمای کلی مسجد الاقصی
اطلاعات
مکان فلسطین اشغالی، مرکز شهر بیت‌‌المقدس
پایه‌گذاری در قرن اول قمری

مسجدالاقصی یا بیت‌المقدس که در منابع بیش از 20 نام برای آن ذکر شده، بر اساس آیات قرآن و روایات، محل عروج پیامبر اسلام(ص) بوده است. بنابر آنچه در منابع آمده، سازندگان مسجدالاقصی را می‌توان ملائکه، حضرت آدم(ع) و فرزندان آدم یا برخی انبیای الهی دانست که فرض تجدید بنای مسجد به دست افراد متاخر، محتمل می‌نماید.

این مسجد که دربردارنده مقام‌ها و مشاهد شریفی همچون مقام جبرئیل، محراب حضرت خضر، محراب حضرت زکریا، محراب حضرت مریم، مقام رسول گرامی اسلام(ص) و ... است، در طول تاریخ بارها تجدید بنا شد، از جمله در عهد عبدالملک بن مروان خلیفه اموی؛ همچنین مسجد در سال 583 هجری قمری توسط صلاح‌الدین ایوبی مرمت شده است.

مسجدالاقصی نزد مسلمانان، یهودیان و مسیحیان محترم است و در احادیث اسلامی در کنار مسجدالحرام و مسجدالنبی از مساجد بافضلیت و بقاع متبرک دانسته شده و همچنین در قرآن مجید در سوره اسراء در آیات مربوط به معراج پیامبر اسلام(ص) از مسجدالاقصی نام برده شده است.

ساختمانی که امروزه مسجدالاقصی خوانده می‌شود، محوطه‌ای حصار کشی شده با وسعت بیش از ۱۴۴۰۰۰ متر مربع است که بناهایی از جمله قبة الصخره، مسجد القِبلی، مسجد الاقصی قدیم، مصلی مروانی، مسجد براق و قبه‌های متعدد دیگر را شامل می‌شود.

جایگاه و اهمیت

 

مسجد الاقصی در کنار مسجد الحرام، مسجد النبی و مسجد کوفه، یکی از چهار مسجد بافضیلت دانسته شده است.[۱] بر اساس آیات قرآن و روایات، محل عروج پیامبر اسلام(ص) در شب معراج بوده است.[۲] بنابر آنچه در منابع آمده، سازندگان مسجدالاقصی را می‌توان ملائکه، حضرت آدم(ع) و فرزندان آدم یا برخی انبیای الهی دانست.[۳] این مسجد در میان ادیان ابراهیمی مورد احترام است.[۴] این مسجد در شهر بیت‌المقدس قرار دارد که اولین قبله مسلمانان بود.[۵]

مسجدالاقصی، به‌معنای دورترین مسجد، مشهورترین نام این مسجد است که در آیه اول سوره اسراء بدان اشاره شده[۶] و برخی مورخان بیش از بیست نام برای آن برشمرده‌اند.[۷] علت نامیده شدن این مسجد به «اقصی» مسافت زیاد آن با کعبه،[۸] مسجدالحرام، اعراب، اهل مکه یا رسول خدا(ص) بوده است.[۹]

نام‌های مسجدالاقصی

مسجدالاقصی مشهورترین نام این مسجد است که در آیه اول سوره اسراء بدان اشاره شده[۱۰] و ﴿رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ﴾؛ «سرزمین مرتفع و دارای امنیت و آب جاری...» در آیه ۵۰ سوره مؤمنون نیز اشاره به همین مسجد است.

علت نامیده شدن این مسجد به «اقصی» مسافت زیاد آن با کعبه،[۱۱] مسجدالحرام، اعراب، اهل مکه یا رسول خدا(ص) بوده است.[۱۲]

برخی مورخان بیش از بیست نام برای آن برشمرده‌اند.[۱۳] برخی نام‌های این مسجد عبارت‌اند از:

  • بیت‌‌المَقدِس؛[۱۵]
  • بیت‌المُقدَّس؛[۱۶]
  • اُوری شَلم (اُوری سَلم)، کوره الیاء، مصرث، بابُوس (بابُوش)، کورشیلاء، فُسط مصر، اَرض محشر و منشر، المحفوظه، مفرقّه و مدینة الجنه.[۲۳]

بنیان‌گذاران مسجدالاقصی

قدمت و گستره زمانی، همچنین جایگاه اجتماعی و مذهبی مسجدالاقصی نزد اقوام، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف، باعث شده است که نه ‌تنها در موضوع نام‌گذاری، بلکه در موضوع بنیان‌گذاران این مسجد نیز نظر‌های مختلفی ارائه شود. محمد بن یوسف صالحی شامی (م942ق) در کتاب خود، مجموعه‌ای از اسامی را به عنوان بنیان‌گذاران مسجدالاقصی برشمرده است.[۲۴] با تکیه بر کتاب وی و سایر منابع، سازندگان مسجدالاقصی را می‌توان این چنین نام برد:

  • حضرت آدم و فرزندانش؛ برخی معتقدند پس از آنکه حضرت آدم(ع) به سوی کعبه نماز ‌گزارد، مامور شد بیت‌‌المقدس را قبله‌گاه خود سازد. ازاین‌رو در آنجا مسجدی بنا کرد تا قبله‌گاه خود و همراهانش باشد.[۲۶] همچنین برخی ساخته شدن مسجدالحرام و مسجدالاقصی به دست فرزندان آدم(ع) و تجدید بنا شدن آنها از سوی حضرت ابراهیم(ع) و حضرت سلیمان(ع) را محتمل دانسته‌اند.[۲۷]

گرچه بنیان‌گذاران پیش‌گفته به لحاظ استناد تاریخی، محل تامل و نظر و در موارد بسیار، متکی به منابع اسطوره‌ای اهل کتاب هستند، اما چنان‌که مؤلف کتاب «المعالم الاثیره فی السنة و السیره» نیز به آن معتقد است، بیشتر این نظرات قابل جمع بوده و تعارضی با یکدیگر ندارند؛ چراکه فاصله زمانی هر کدام از بنیان‌گذاران پیش‌گفته، فرض تجدید بنای مسجد به دستان ایشان را محتمل می‌کند.[۳۲]

ساختمان مسجدالاقصی

 
نمایی از مسجد الاقصی

محمد حسن شراب، از محققان معاصر، مسجدالاقصی و سایر مشاهد داخل حرم را چنین توصیف می‌کند:

مسجدالاقصی در قسمت جنوبی صحن حرم واقع شده و هرگاه کسی از سمت شمال وارد مسجد شود، مقابل خود با رواق بزرگی مواجه می‏‌شود که در زمان الملک المعظم عیسی، فرمانروای دمشق (634ق)، ساخته شده است که بعدها آن را نوسازی کرده‌‏اند... یک ورودی برای مسجد زنان، واقع در رکن جنوب غربی مسجد، وجود دارد که از دو رواق تشکیل شده است. این دو رواق از سمت غرب، 53 متر امتداد دارند و به جامع مغاربه متصل می‏‌شوند... سمت شمال غربی نیز ایوان بزرگی قرار دارد که نزدیک آن، ایوان زیبایی موسوم به محراب زکریا واقع شده است... در اطراف مسجدالاقصی، نُه گنبد قرار دارد که در دوره‌های مختلف ساخته شده‌‏اند.[۳۳]

مسجدالاقصی در عهد عبدالملک بن مروان، تجدید بنا شد که خراج هفت‌ ساله مصر برای این کار در نظر گرفته شده بود.[۳۴]

ناصر خسرو در‌‌های مسجدالاقصی را نه در می‌دانست که مشهور‌ترین آنها عبارت‌اند از: باب النبی، باب العین، باب الحِطه و باب السکینه.

خدمت‌گزاران مسجد از طایفه‌ای به نام «اَخماس» بودند. آنها بردگانی بودند که عبدالملک بن مروان برای نگهداری از مسجدالاقصی گماشته بود. نام‌گذاری آنها به اخماس، بدین دلیل بود که آنها خمس اسیرانی بودند که در جنگ‌ها به دست می‌آمدند. این طایفه، مانند بنی‌شیبه در کعبه، عهده‌دار رسیدگی به امور مسجدالاقصی بودند و غیر از ایشان، کسی مجاز به خدمت نبود.[۳۵]

مشاهد و آثار مسجدالاقصی

 
محراب زکریای پیامبر در مسجد الاقصی

صرف نظر از مقام‌ها و مشاهدی که پیرامون مسجد واقع‌اند، خود مسجدالاقصی نیز دارای آثار و یادگار‌های انبیا: و اولیای الهی و برخی از دولت‌مردان است. مقام‌‌های موجود در مسجدالاقصی عبارت‌اند از:

  • جایگاه‌‌های نمل، نور، کعبه و صراط: این جایگاه‌ها در شبستان پراکنده‌اند.[۴۲]
  • مقام تابوت سکینه؛ مسجدی در دهلیز باب السکینه واقع است که دارای محراب‌‌های متعدد است و تابوت سکینه، که در قرآن نیز از آن یاد شده، در آن نگهداری می‌شود. ناصر خسرو از بسته بودن همیشگی درِ این مسجد خبر داده است.[۴۴]
  • مقام حمزة بن عبدالمطلب؛ نزدیکی باب النبی، در ابعاد سپری بزرگ، نقشی بر دیوار سنگی حک شده است. عامه مردم معتقدند که این نقش، اثر سپر حمزة بن عبدالمطلب است که هنگام تکیه دادن بر این دیوار نقش بسته است.[۴۷] این در حالی است که با توجه به شهادت حمزه در سال 3 هجری، نمی‌توان به گزارشی مبنی بر حضور وی در مسجدالاقصی دست یافت.

با مقایسه توصیف‌هایی که از مسجدالاقصی در ادوار مختلف تاریخی ارائه شده است، می‌توان ساختمان این مسجد را بنایی با اصالت تاریخی و تطور ظاهری دانست؛ به‌طوری‌که برخی از نقش‌ها و بناها بر اساس تلاش دولتمردان برای به یادگار گذاشتن اثری از خود، در این مسجد به ‌جا مانده است[۴۹] و برخی ریشه در اسطوره‌ها، داستان‌ها و در مستند‌ترین حالت، مبتنی بر منابع اهل کتاب و اسرائیلیات است. تقدس این اماکن نزد اهل کتاب و پیشینه و چینش جمعیتی شهر، که متشکل از مسلمانان، یهودیان و مسیحیان است، از عوامل مهم چنین تاریخ‌سازی‌هایی دانسته می‌شود.

مسجدالاقصی در عهد اسلامی

در دوره اسلامی، پس از فتح بیت‌‌المقدس به‌ دستور خلیفه دوم، نخستین خلفایی که به توسعه و آبادانی مسجدالاقصی و مسجد قبة ‌الصخره همت گماشتند، عبدالملک بن مروان و فرزندش ولید بن عبدالملک، در نیمه دوم قرن اول هجری، بودند.[۵۰]در سال 90ق نیز برخی از حکمرانان مصر، کمک‌‌هایی به تزیین و تجدید بنای این مساجد کردند.

در پی بروز زلزله در سال‌‌های 130 تا 407ق در بیت‌‌المقدس، خساراتی به مسجدالاقصی وارد آمد که توسط حاکمان مختلف(مهدی عباسی؛ 169ق، مأمون عباسی؛ 216ق و الظاهر لدین الله فاطمی؛ 413ق) تجدید بنا و تعمیر شد.[۵۱]

صلیبیان پس از اشغال بیت‌‌المقدس در سال ۱۰۹۹م(برابر با ۵۸۳ق)، در قسمت غربی مسجدالاقصی، اقامتگاه‌هایی برای خود ساختند و ملحقاتی چون انبار غله، دستشویی و... نیز به آن بنا افزودند.[۵۲]

پس از بازپس‌گیری مسجد و شهر توسط مسلمانان به فرماندهی صلاح‌الدین ایوبی(۱۱۳۷–۱۱۹۳ میلادی) در سال ۵۸۹ق، وی فرمان داد تا بناها و مشاهد اسلامی شهر به حال نخستین خود بازگردد.[۵۳] بازسازی، اصلاح و تزیین مسجدالاقصی تا مدتی ادامه داشت. آنچه بیش از بنا و عمارت، دستخوش تغییر و دگرگونی شده بود، مناسک و مراسم دینی بود. ازاین‌رو از نخستین اقدامات فاتحان مسلمان، تعیین امام جماعت و واعظ برای مسجدالاقصی و اقامه نماز جماعت پنج‌گانه در این مسجد،[۵۴] قرار دادن قرآن‌‌های بسیار در مسجد، تعیین قاریان قرآن و اختصاص دادن مقرری برای آنها[۵۵] و ساخت مدارس و مراکز دینی بود.[۵۶]

تاثیرات فرهنگی و سیاسی

تاریخ سیاسی و اجتماعی مسجدالاقصی در دوره اسلامی، دارای اهمیت بسزایی است. برخی از موضوعات تاثیرگذار تاریخی این مسجد عبارت‌اند از: آزموده شدن مسلمانان نخستین به واسطه تردید در اسراء پیامبر اسلام(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی؛ سرزنش شدن مسلمانان از سوی یهودیان مدینه، به دلیل قبله قرار دادن قبله‌گاه یهودیان؛ رقابت مدعیان خلافت اسلامی و بعدها مسلمانان، یهودیان و مسیحیان در تسلط بر بیت‌المقدس؛ نمادسازی یا محو آثار تمدنی با انگیزه‌‌های دینی و مذهبی؛ مهاجرت‌ها و ترکیب جمعیتی اقلیت‌‌های دینی در این شهر و....

در سده‌‌های نخست اسلامی، اشراف بر حرمین در حجاز و حرم شریف در بیت‌‌المقدس، بیانگر شایستگی خلفا برای زعامت مسلمانان و صیانت از حدود و ثغور اسلامی دانسته می‌شد.[۵۷] این اهمیت زمانی شدت می‌یافت که مدعیان جدیدی برای عهده‌داری خلافت، ظهور می‌کردند. در این زمان بود که خطبه خواندن به نام هر کدام از مدعیان خلافت، در مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجدالاقصی، نقش مهمی در تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی ایشان داشت. ازاین‌رو در سده‌‌های نخستین، خلفا با تهدید و سلطه نظامی و پس از آن با امتیاز دادن به بزرگان و حاکمان محلی، سعی در جلب حمایت این سه شهر داشتند. ترتیب اولویت این سه مسجد، در منابع و متون دینی بر اساس اهمیت و جایگاه دینی‌شان است. بر این اساس مسجدالحرام در رتبه نخست، مسجدالنبی در رتبه دوم و مسجدالاقصی در رتبه سوم قرار دارد.

از دیگر عوامل تاثیرگذار در جایگاه سیاسی و اجتماعی این سه مسجد، محرک‌‌های سیاسی داخلی و خارجی بود؛ برای نمونه با تصرف شهر مکه و مدینه و در پی آن مسجدالحرام و مسجدالنبی، به ‌دست عبدالله بن زبیر، خلفای اموی سعی بسیاری در پررنگ کردن جایگاه مسجدالاقصی انجام دادند و فضایل مسجدالاقصی بیش از هر زمان دیگری مورد تاکید خلافت اموی و وابستگان آنها قرار گرفت؛ به‌طوری‌که در مقاطعی زیارت مسجدالاقصی را به جای انجام مناسک حج توصیه می‌کردند.

از بُعدی دیگر مسجدالاقصی و حرم شریف، موضوعی مشترک برای جهان اسلام دانسته می‌شد. ازاین‌رو می‌توان آن را در موارد متعددی، عامل تعامل و همگرایی نخبگان و دولتمردان اسلامی دانست.

مسجدالاقصی در قرآن

مسجدالاقصی از معدود اماکن و مشاهدی است که در قرآن کریم به دفعات از آن یاد شده است. از عوامل اهمیت یافتن مسجدالاقصی در قرآن کریم، پیوند تاریخی‌اش با ادیان الهی، به ‌ویژه انبیا و اولیای بنی‌اسرائیل است. برخی آیات قرآن، که به نحوی با مسجدالاقصی مرتبط می‌شوند، عبارت‌اند از:

  • ﴿سُبْحانَ الَّذی اَسْری‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمسجدالحرام اِلَی الْمسجدالاقصـی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر﴾؛ «پاک و منزه است خدایی که بنده‌‏اش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی ـ که گرداگردش را پربرکت ساخته‏‌ایم ـ برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چراکه او شنوا و بیناست.»(اسراء:1)

این آیه، از سفر شبانه پیامبر(ص) از مسجد الحرام به مسجد الأقصی و معراج پیامبر(ص) سخن می‌گوید.[۵۸] مسلمانان معتقدند این سفر در یک شب صورت گرفته که با توجه به امکانات آن زمان، به گونه‌ای اعجازآمیز بوده است.[۵۹] واژه «اِسراء» به معنای سفر شبانه بوده و واژه «لیلاً»(شب) دلالت می‌کند که پیامبر در یک شب از مکه تا بیت المقدس رفته است.[۶۰]

  • ﴿وَ سْئَلْ من اَرْسَلْنا من قَبْلِکَ من رُسُلِنا اَ جَعَلْنا من دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ﴾؛ «از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان، معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟!»(زخرف:45)

این آیه از وقایع رخ‌داده در ماجرای معراج، در مسجدالاقصی، حکایت می‌کند. در این آیه، پس از اقامه نماز جماعت توسط پیامبر اعظم(ص)، خداوند به وی فرمان می‌دهد که از رسولان پیش از خود در مورد پروردگارشان سؤال کن! آنان نیز در پاسخ، به وحدانیت خداوند، رسالت پیامبر(ص) و وصایت امام علی بن ابی‌طالب(ع) شهادت می‌دهند.[۶۱]

  • ﴿یَامَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِین﴾؛ «ای مریم! به شکرانه این نعمت برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به ‌جا آور و با رکوع‏‌کنندگان، رکوع کن!»(آل عمران:43)

به عقیده مفسران این آیه ناظر به عبادات حضرت مریم(س) در مسجدالاقصی است.[۶۲]

پانویس

  1. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹.
  2. الکامل فی التاریخ، ج2، ص52؛ الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، ص295.
  3. المعالم الاثیرة، ص84.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۵۷.
  5. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج، ص۳۳۱؛ حمیدی، تاریخ اورشلیم، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۳.
  6. جمعة سلامة، دلیل المسجد الأقصی المبارک، ۲۰۱۶م، ص۳۳.
  7. فتح الباری، ابن حجر، ج۳، ص۵۳؛ المعالم الاثیرة، ص۸۴.
  8. فتح الباری، ابن حجر، ج۶، ص۲۹۱.
  9. سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۱۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۹۶؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۱۷.
  10. جمعة سلامة، دلیل المسجد الأقصی المبارک، ۲۰۱۶م، ص۳۳.
  11. فتح الباری، ابن حجر، ج۶، ص۲۹۱.
  12. سبل الهدي و الرشاد، ج۳، ص۱۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۹۶؛ سبل الهدي و الرشاد، ج۳، ص۱۷.
  13. فتح الباری، ابن حجر، ج۳، ص۵۳؛ المعالم الاثیرة، ص۸۴.
  14. فتح الباری، ج3، ص53؛ معجم البلدان، ج1، ص375.
  15. اسدالغابة، ابن اثیر جزری، ج6، ص284؛ اخبار مکة، ازرقی، ج2، ص64.
  16. معجم البلدان‏، ج5، ص166.
  17. معجم البلدان‏، ج5، ص167.
  18. فتح الباری، ج3، ص53.
  19. معجم البلدان‏، ج5، ص166.
  20. معجم البلدان‏، ج5، ص166‏؛ فتح الباری، ج3، ص53.
  21. فتح الباری، ج3، ص53؛ المعالم الاثیرة، ص84.
  22. المعالم الاثیرة، ص84.
  23. المعالم الاثیرة، ص84.
  24. المعالم الاثیرة، ص84.
  25. المعالم الاثیرة، ص84.
  26. المعالم الاثیرة، ص84.
  27. سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.
  28. سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.
  29. سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.
  30. سبل الهدی و الرشاد، ج1، صص144 و 145؛ الانساب، ج12، ص390.
  31. .حمیدی، تاریخ اورشلیم، 1381ش، ص76ـ78.
  32. المعالم الاثیرة، ص63.
  33. البدایة و النهایه، ج1، ص162.
  34. روضة الواعظین، ص647؛ معجم البلدان‏، ج5، ص167؛ سبل الهدی و الرشاد، ج1، صص143 و 144.
  35. احسن التقاسیم، ج1، ص236.
  36. سفرنامه ناصرخسرو، ص45.
  37. سفرنامه ناصرخسرو، ص45.
  38. آثار البلاد و اخبار العباد، ص218.
  39. آثار البلاد و اخبار العباد، ص218.
  40. سفرنامه ناصرخسرو، ص44.
  41. سفرنامه ناصرخسرو، ص44.
  42. سفرنامه ناصرخسرو، ص44.
  43. سفرنامه ناصرخسرو، ص44.
  44. سفرنامه ناصرخسرو، صص55 و 56.
  45. سفرنامه ناصرخسرو، صص55 و 56.
  46. احسن التقاسیم، ج1، ص238.
  47. معجم البلدان‏، ج5، ص168؛ آثار البلاد و اخبار العباد، ص216.
  48. سفرنامه ناصرخسرو، ص48.
  49. الاشارات الی معرفة الزیارات‏، ص33.
  50. احسن التقاسیم، ج1، ص236.
  51. المعالم الاثیرة، ص66.
  52. حمیدی، تاریخ اورشلیم، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۳.
  53. الکامل، ج11، صص550 و 551.
  54. العبر تاریخ ابن خلدون، ج4، ص472.
  55. الکامل، ج11، ص552؛ العبر، تاریخ ابن خلدون، ج4، ص473.
  56. العبر، تاریخ ابن خلدون، ج4، ص473.
  57. البدایة و النهایه، ج6، ص250.
  58. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۸.
  59. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۸.
  60. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۷.
  61. الکامل فی التاریخ، ج2، ص52؛ الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، ص295.
  62. تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، ص276.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب مساجد مهم جهان اسلام، حامد قرائتی، بخش «مسجدالاقصی»، است.
  • آثار البلاد و اخبار العباد، زکریا بن محمد بن محمود القزوینی، ترجمه: جهانگیر میرزا قاجار، تصحیح: میرهاشم محدث.
  • احسـن التقاسـیم فـی معرفة الاقـالیم، ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسـی، تـرجمه‌ علینقی‌ منزوی‌، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران‌، ۱۳۶۱‌ش.
  • اخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار، ازرقی، محمد بن عبدالله، محقق: ملحس، رشدی صالح، ناشر: دار الاندلس، بیروت - لبنان، ۱۴۱۶ق.
  • امتاع الاسماع، تقي‌الدين احمد بن علي المقريزي، تحقيق: محمد عبد‌الحميد النميسي.
  • الانساب، ابو‌سعید عبد‌الکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی، تحقیق: عبد‌الرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی.
  • البدایة و النهایة، ابو الفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، بیروت، دار الفکر، ۱۹۸۶م.
  • البلدان، ابن الفقیه، احمد بن محمد بن اسحاق الهمذانی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۹ش.
  • تاریخ اورشلیم، سید جعفر حمیدی، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
  • التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری علیهم السلام، حسن بن علی(ع)، مدرسه الامام المهدی(عج)، قم - ایران،۱۴۰۹ق.
  • اسد الغابة فی معرفة الصحابة، عز الدین بن الاثیر ابو الحسن علی بن محمد الجزری (م ۶۳۰)، بیروت، دار الفکر، ۱۹۸۹م.
  • الاشارات الی معرفه الزیارات، الهروی، علی بن ابی‌بکر، تحقیق: جانین سوردیل -‌ طومین، ۱۹۵۳م، دمشق: المعهد الفرنسی.
  • العبر، تاریخ ابن خلدون، عبدالرحمن، ترجمه، عبدالمجید آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ه. ش.
  • الکامل فی التاریخ، ابن اثیر جزری، عزالدین، تصحیح: محمد یوسف دقاقه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ه. ق۱۹۹۵/م.
  • الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ثعلبی، احمد بن محمد، محقق: ابن عاشور، ابی محمد، ناشر: دار احیاء التراث العربی، بیروت - لبنان.
  • المعالم الاثیرة فی السنة و السیرة، شراب، محمد محمد حسن، ناشر: دار الشامیة، بیروت - لبنان، ۱۴۱۱ق.
  • المعجم الاُوسط، طبرانی، سلیمان بن احمد، دار الحرمین للطباعة و النشر و التوزیع، قاهره - مصر، ۱۴۱۵ق.
  • المیزان فی تفسیرالقرآن، سید محمدحسین طباطبایی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • الهدایه الکبری، الخصیبی، حسین بن حمدان، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م، بیروت: مؤسسه البلاغ.
  • الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، قم، ۱۴۱۳ ق.
  • بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، علامه مجلسی، تهران، اسلامیة، ۱۳۶۳ش.
  • تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، محقق: عجماوی، محمد فضل، دار عالم الکتب، ریاض - عربستان، ۱۴۲۵ق.
  • تفسیر القمی، قمی، علی بن ابراهیم،محقق: جزایری، طیب، دار الکتاب قم، ۱۳۶۳ش.
  • تفسیر عبد الرزاق، عبد الرزاق بن همام الصنعانی ابو بکر، المحقق: محمود محمد عبده، الناشر: دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق / ۱۹۹۹م.
  • تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، محقق: درگاهی، حسین، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی، مؤسسة الطبع و النشر، تهران - ایران، ۱۳۶۷ش.
  • تفسیر مقاتل بن سلیمان، مقاتل بن سلیمان، محقق: شحاته، عبدالله محمود، دار احیاء التراث العربی، بیروت - لبنان.
  • تفسیر نمونه، ناصر مكارم شيرازى، تهران، دارالكتب الإسلامية، ۱۳۷۴ش.
  • جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، محمد بن جریر، ناشر: دار المعرفة، بیروت - لبنان.
  • دلیل المسجد الأقصی المبارک، یوسف جمعة سلامة، غزة، مرکز قدس نت للدراسات والإعلام والنشر الإلکترونی، ۲۰۱۶م.
  • روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، محمد بن فتال نیشابوری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی‌، ۱۴۲۳ق.
  • سبل الهدی و الرشاد، محمد بن یوسف صالحی دمشقی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
  • سفرنامه ناصرخسرو، ناصرخسرو، تصحیح: محمد دبیرسیاقی، ۱۳۸۹ش، تهران: زوّار، چاپ ۱۰.
  • سنن النسایی، نسائی، احمد بن علی، ناشر: [بی نا].
  • فتح الباری شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، ناشر: دار المعرفة، بیروت - لبنان.
  • مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن الحسن الطبرسی (م۵۴۸ق)، بیروت، دار المعرفه و افست، تهران، ناصر خسرو، ۱۴۰۶ق.
  • مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ابن فضل الله عمری، احمد بن یحیی، ناشر: المجمع الثقافی، ۱۴۲۴ق.
  • معجم البلدان، یاقوت الحموی، یاقوت بن عبدالله، بیروت: دار صادر.