نیت احرام

مفهوم‌شناسی

نیت در لغت به معنای «قصد»، «اراده»، «عزم» و «اندیشه» به کار رفته[۱] و در اصطلاح نیز به معنای قصد و اراده‌ای است که انسان را به چیزی وادار کند.[۲] به گفته خواجه نصیرالدین طوسی(۵۹۷-۶۷۲ق)، حکیم و متکلم شیعه، «نیت»، قصد انجام دادن فعل و واسطه بین علم و عمل است.[۳] برخی نیز نیت را به «انگیزه اختیاری و آگاهانه برای انجام دادن کارها»، تعریف کرده‌اند.[۴]

احرام

اِحرام نخستین عمل حج و عمره است که در آن فرد لباس احرام پوشیده و پس از نیت، لبیک می‌گوید. اِحرام را از آن رو به این نام می‌نامند که احرام‌گزار برخی کارهایی را که پیشتر بر وی حلال بوده[۵] یا کارهایی را که با اعمال حج و عُمره ناسازگار است، بر خود حرام می‌شمرَد.[۶] به فرد در حالت احرام «مُحْرِم» می‌گویند.[۷]

احکام

احکام مربوط به نیت احرام در فقه شیعه و اهل سنت عبارت است از:

  • واجب بودن نیت در احرام: به باور فقیهان شیعه[۸] و بیشتر فقیهان اهل‌سنت[۹] نیت از واجبات احرام است.
  • قصد قربت و تعیین جنس، نوع و وصف نیت: در نیت، افزون بر قصد قربت، باید جنس (حج یا عُمره بودن[۱۰] نوع (تَمَتُّع، قِران یا اِفراد بودن)؛ و وصف آن (واجب یا مستحب‌ بودن) تعیین شود.[۱۱] البته برخی فقها برآنند که اگر عملی خاص را قصد نکند، احرام او صحیح است، به این صورت که اگر در ماه‌های حج باشد، میان قصد عمره یا حج اختیار دارد و اگر در ماه‌های حج باشد، احرامش خاص عمره خواهد بود.[۱۲]
  • نیت نکردن و باطل شدن احرام: فقیهان شیعه[۱۳] و برخی فقهای اهل‌سنت[۱۴] برآنند که اگر کسی بدون نیت محرم شود، احرامش باطل است؛ خواه به عمد صورت گیرد و خواه از روی اشتباه یا جهل. اما برخی از فقیهان اهل سنت معتقدند که احرام، بدون نیت و تنها با تَلبیه منعقد می‌شود.[۱۵]
  • نیت احرام هم‌زمان با آغاز احرام: به نظر برخی فقیهان شیعه، نیت احرام باید هم‌زمان با آغاز احرام باشد، وگرنه صحیح نیست.[۱۶] شماری دیگر برآنند که نیت فوت شده را تا هنگام تَحَلُّل می‌توان جبران کرد.[۱۷]

پانوشت

  1. فرهنگ لغت دهخدا، ذیل واژه نیت.
  2. موسوی خمینی، آداب الصلواه، ۱۳۷۴ش، ص۵۶.
  3. مشکینی، درس‌های اخلاق، ترجمه علیرضا فیض، ۱۳۸۰ش، ص۶۴.
  4. مصباح یزدی، کلمة حول فلسفةالاخلاق، بی‌تا، ص۲۱، به نقل از مصباح، «نقش نیت در ارزش اخلاقی»، ص۸۳.
  5. تفسیر قرطبی، ج۶، ص۳۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱.
  6. معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۳.
  7. المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۰؛ المقنعه، ص۴۳۱-۴۳۲.
  8. شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.
  9. المغنی، ج۳، ص۲۴۰؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴.
  10. شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۴-۶۷۵.
  11. شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.
  12. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۶؛ المهذب، ج۱، ص۲۱۹؛ الوسیله، ص۱۶۱.
  13. مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۵۵.
  14. مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۷۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.
  15. روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۲؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۷۸.
  16. المعتبر، ج۲، ص۷۸۱؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۶۵.
  17. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۰۷؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۶۵-۲۶۶.

منابع