الاعلام باعلام بیت الله الحرام (کتاب)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۱ توسط Kamran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «==معرفی کتاب == الاعلام باعلام بيت ‌الله الحرام که نهروالي تأليف آن را در هشتم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

معرفی کتاب

الاعلام باعلام بيت ‌الله الحرام که نهروالي تأليف آن را در هشتم ربيع الاول سال 985ق. به پايان رسانيد (ص451)، مهم‌ترين نوشته درباره تاريخ و تحولات مکه در نيمه دوم سده دهم ق. است که افزون بر مرجعيت آن در دوره خود، منبعي براي نگاشته‌هاي بعد است.[۱] برخي نام اين کتاب را الاِعلام باَعلام بلد الله الحرام ياد کرده‌اند.[۲] نهروالي کتاب را به سلطان مراد عثماني اهدا کرده و او را ولي نعمت خويش خوانده است. (ص7)

ساختار و محتوای کتاب

کتاب با مقدمه‌اي در بيان اسناد تاريخي و روايي گزارش‌هاي کتاب درباره مسجدالحرام و مکه مکرمه آغاز مي‌شود. سپس با رعايت ترتيب تاريخي، در شش باب، با اشاره به ويژگي‌هاي مکه، حکم همسايگي، فروش و اجاره منازل آن، تاريخ ساخت کعبه، وضع مسجدالحرام در روزگار جاهليت و آغاز اسلام، کارها و افزوده‌هاي عباسيان و مهدي عباسي در آن، و تعمير و گسترش‌هاي مماليک در اين مسجد را بيان مي کند. سپس در چهار باب و نزديک به نيمي از کتاب، به پيدايش حکمرانان عثماني، دوران سلطان سليمان عثماني، سلطان سليم عثماني، سلطان مراد عثماني و کوشش‌هاي ايشان در مسجدالحرام مي‌پردازد. آن‌گاه، در خاتمه مکان‌هاي تاريخي و مقدس مکه را برمي‌شمرد.

ویژگی‌ها

تاريخ‌‌نگاري نهروالي بر پايه ارائه آگاهي‌هاي بسيار دقيق و جزئي است كه تصويري روشن از وضع مسجدالحرام، به ويژه در آن دوره را نمايان مي سازد.

وي در برخي از مسائل فقهي مورد اختلاف مذاهب اسلامي همانند اقامت و همسايگي در مکه يا خريد و فروش و اجاره خانه‌هاي آن به تفصيل سخن گفته (باب اول) و گاه فتوايي خلاف مذهب خود داده است. (ص215) ‌

گرایش عرفانی

گرايش عرفاني او موجب شده تا به بيان مکان‌هاي استجابت دعا مانند کنار قبر حضرت خديجه پردازد و نيز به مقبره و مقام برخي بزرگان عرفان و فرقه نقشبنديه و تجارب خود از دعا در اين مکان‌ها اشاره ورزد؛ از جمله فضيل بن عياض، عبدالکريم بن هوازن قشيري (م.465ق.)، بهاء الدين بن تقي الدين سبکي (م.756ق.)، عبداللطيف نقشبندي و علاء الدين کرماني نقشبندي. (ص437)

شیوه نگارش

با عنايت به شخصيت ادبي مؤلف، کتاب داراي نثري استوار است و نويسنده در چند جا به مناسبت اشعاري آورده است. البته وي از ويژگي‌هاي ادبي دوره خود اثر پذيرفته و از همين‌ رو، کلمات و ترکيبات ترکي و فارسي را نيز در کتاب خويش به کار برده است. (براي نمونه: ص5، 208، 355)

جانبداری از دولت عثمانی

به رغم همه ويژگي‌هاي نيکوي کتاب و نويسنده آن، دلبستگي سخت او به حکومت و حکمرانان عثماني و دريافت هداياي فراوان از ايشان، وي را تاريخ‌‌نگار رسمي آن‌ها ساخته است. از آثارش به ويژه البرق اليماني في الفتح العثماني برمي‌آيد که از تاريخ‌نگاران عثماني در آن دوران بوده است. اين سبب شده تا نگاشته‌هايش درباره عثمانيان با ترديد يا دست‌کم احتياط نگريسته شود.[۳]

همچنين تعصب مذهبي بر ضد شيعه در برخي از گزارش‌هاي وي پيدا است؛ از جمله نحوه تشيع شاه اسماعيل صفوي. به همين سبب، گروهي وي را به خبرسازي و دروغ‌گويي متهم کرده‌اند.[۴]

گزیده‌ها و ترجمه‌ها

  • عبدالکريم بن محب الدين نهروالي (961ـ1014ق.) برادرزاده قطب الدين نهروالي خلاصه‌اي از کتاب الاعلام با عنوان اِعلام العلماء الاَعلام ببناء المسجدالحرام همراه برخي آگاهي‌هاي تکميلي نگاشت. اين اثر به سال 1303ق. در مصر[۵] و نيز به سال 1403ق. از سوي دار الرفاعي در مکه به چاپ رسيده است.
  • خلاصه ديگري از کتاب الاعلام، از فردي ناشناس، به صورت خطي در کتابخانه ظاهريه مصر نگهداري مي‌شود.[۶]
  • محمد طاهر كردي صاحب التاريخ القويم نيز بر کتاب نهروالي تعليق و شرح نگاشته است.[۷]
  • کتاب نهروالي را عبدالباقي افندي (933ـ1008ق.) به ترکي ترجمه کرده است.[۸]
  • محمد باقر بن شريف اصفهاني(م. سده 11ق.) ترجمه‌گونه‌اي از برخي بخش‌هاي کتاب همراه با افزوده‌هايي با نام جواهر التاريخ المکي به زبان فارسي نگاشت که به سال 1386ش. ضمن دفتر شانزدهم مقالات تاريخي در قم منتشر شده است.[۹]
  • وستنفلد به سال 1857م. گزيده‌اي از کتاب الاعلام باعلام بيت ‌الله الحرام را منتشر کرد که از آن به عنوان بهترين تحقيق اين کتاب ياد مي‌شود. (مقدمه مصحح، ص15)

چاپ‌ها

  • نسخه کامل کتاب به سال 1303ق. در مطبعه عثمانيه مصر (مقدمه مصحح، ص19) و به سال 1305ق. در حاشيه کتاب خلاصة الکلام به صورت سنگي و به سال 1370ق. با نام تاريخ القطبي در مصر به چاپ رسيد.[۱۰]
  • در سال 1996م. هشام عبدالعزيز عطا، زير نظر سعيد عبدالفتاح، کتاب را تصحيح کرد و مکتبة التجاريه در مکه آن را منتشر نمود. به سال 2004م. نيز علي محمد عمر بر پايه چند نسخه خطي و نسخه وستنفلد، به تصحيح کتاب پرداخت و انتشارات مکتبة الثقافة الدينيه در قاهره آن را منتشر ساخت.علي محمد عمر با يادکرد چندين خطا در تحقيق هشام عبدالعزيز عطا، آن را پر اشتباه و سزاوار نام تصحيف مي‌داند. (مقدمه، ص ز) افزون بر اين خطاها، هشام عبدالعزيز عطا، همانند هدية العارفين[۱۱]، نويسنده را به اشتباه نهرواني خوانده و در مقدمه به تفصيل درباره منطقه نهروان توضيح داده است. (ص49) البته نگاشته علي محمد عمر نيز خالي از خطا نيست. براي نمونه، يک‌ بار (مقدمه، ص ج) نهروالي را درگذشته به سال 988ق. و در جاي ديگر (مقدمه، ص و) متوفاي 990ق. ياد کرده است.

پانویس

  1. . تحصيل المرام، ص55.
  2. . هدية العارفين، ج3، ص286؛ الاعلام، ج6، ص7.
  3. . مجلة العرب، ج1، ص433.
  4. . اعيان الشيعه، ج1، ص16.
  5. . مجلة العرب، ج1، ص631.
  6. . التاريخ و المورخون، ص246.
  7. . مجلة العرب، ج14، ص211-212.
  8. . کشف الظنون، ص126.
  9. . مقالات تاريخي، ج16، ص239-266.
  10. . الاعلام، ج8، ص280.
  11. . هدية العارفين، ج3، ص286.

منابع

اعلام العلماء الاعلام ببناء المسجدالحرام: عبدالکريم بن محب الدين قطبي، به کوشش احمد محمد، مکه، دار الرفاعي، 1987م؛ الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ اعيان الشيعه: سيد محسن الامين (م.1371ق.)، به كوشش حسن الامين، بيروت، دار التعارف؛ افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازي (م.1365ق.)، به کوشش ابن دهيش، مکه، مکتبة الاسدي، 1430ق؛ البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع: محمد بن علي الشوکاني (م.1250ق.)، بيروت، دار المعرفه؛ البرق اليماني في الفتح العثماني: محمد بن احمد النهروالي (م.988ق.)، بيروت، منشورات المدينه، 1417ق؛ التاريخ و المورخون: ‌محمد الحبيب الهيله، مکه، مؤسسة الفرقان، 1994م؛ تحصيل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م.1321ق.)، به کوشش ابن دهيش، مکه، 1424ق؛ سمط النجوم العوالي: عبدالملک بن حسين العصامي (م.1111ق.)، به کوشش عادل احمد و معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، 1419ق؛ شذرات الذهب: عبدالحي بن العماد (م.1089ق.)، به كوشش الارنؤوط، بيروت، دار ابن كثير، 1406ق؛ غاية المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزيز بن فهد المکي (م.920ق.)، به کوشش شلتوت، السعوديه، جامعة ام القري، 1409ق؛ فهرس الفهارس و الاثبات: عبدالحي بن عبدالکبير الکتاني (م.1382ق.)، به کوشش احسان عباس، بيروت، دار الغرب الاسلامي، 1982م؛ الکواکب السائرة باعيان المئة العاشره: محمد بن محمد الغزي (م.1061ق.)، به کوشش المنصور، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق؛ كشف الظنون: حاجي خليفه (م.1067ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1413ق؛ مجلة العرب: رياض، دار اليمامه، 1966م؛ مقالات تاريخي: رسول جعفريان، تهران، دليل ما، 1387ش؛ النور السافر: عبدالقادر العيدروسي (م.1037ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق؛ نيل المني بذيل بلوغ القري: جارالله محمد بن فهد المکي (م.954ق.)، به کوشش الهيله، مکه، مؤسسة الفرقان، 1420ق؛ هدية العارفين: اسماعيل پاشا (م.1339ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي.