اقحوانه محصب
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:M-mohammad در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۹۷ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
اُقْحُوانه مُحَصَّب: تفرجگاه دائمی و شبانه اهل مکه بوده است. اقحوانه محصب از دو واژه ترکیب شده است که اقحوانه به معنای گیاه بهاری سفید رنگ و خوشبو است که در فارسی به آن بابونه گفته می شود؛ و مصحب هم به معنای ریگزار است. این مکان در جنوب مکه و در منطقهای به نام لیط واقع شده است، که یکی از مشهورترین تفرجگاههای اهل مکه بوده که شبها در آنجا به گفتوگو میپرداختد، و چون مکیان در این انجمن از لباسهای رنگانگ و معطر استفاده میکردند این محل به گل بابونه تشبیه شده است. به استحباب استراحت در این محل به هنگام کوچ کردن از منا و ورود به مکه در منابع فقهی اشاره شده است. البته از مکانهایی دیگر نیز در مکه و بیرون از آن با نام اقحوانه در منابع تاریخی ذکر شده است.
معنای اقحوانه محصب
اقحوانه محصب ترکیبی از دو واژه است. اُقْحُوانه به معنای گیاه بهاری سفید رنگ و خوشبویی است[۱]که در فارسی آن را بابونه مینامند[۲]و برای اشاره به لطافت، از آن استفاده میشود.[۳]مُحَصَّب نیز به معنای ریگزار است.[۴]این محل که گاه محصب مکه و گاه محصب منا خوانده میشود، به منا نزدیکتر است[۵]و در برخی منابع نیز با نام ابطح از آن یاد میشود.[۶]
مکان اقحوانه
اقحوانه محصب در جنوب مکه و در منطقهای به نام «لیط» قرار دارد.[۷]خالد بن ولید هنگام فتح مکه، از همینجا وارد آن شهر شد.[۸]این محل که بر اثر قرار گرفتن در گذرگاه سیل به ریگزار تبدیل شده، [۹] نزدیک منا و میان چاه میمون و چاه ابن هشام بوده[۱۰]و میان عقبه و قبرستان معلی قرار داشته است.[۱۱]
جزء تفرجگاههای مشهور اهل مکه
این محل از مشهورترین تفرجگاههای اهل مکه بوده که پس از آغاز شب در آن به گفتوگو میپرداختهاند.[۱۲]به سبب استفاده مکیان از لباسهای رنگانگ و معطر در این انجمن، این محل به گل بابونه تشبیه شده است.[۱۳]این تفرجگاه دائمی[۱۴]بر تپهای قرار داشته و بر بستانها و باغهایی مشرف بوده است که در درهای تا منا امتداد داشتهاند.[۱۵]ازرقی خانههای بنیهاشم را در دامنه این تپه دانسته و گزارش کرده است که سیل منا از میان آن و وادی ثبیر میگذشته است.[۱۶]از این تپه کم ارتفاع (ثبیر) با نام «النخیل» نیز یاد شده است.[۱۷]از آنجا که برخی این مکان را با نام «دَکّه» یاد کردهاند، [۱۸] مشخص بودن محل برگزاری انجمنها دور از انتظار نخواهد بود.
خاطرهانگیز بودن این مکان برای اهل مکه را میتوان در سرودههای مکیان ساکن در دیگر شهرها مشاهده کرد.[۱۹]از نامآوران ساکن در این محل، حارث بن خالد مخزومی است.[۲۰]برخی منابع از آبگاهی در همین مکان با نام اقحوانه خبر دادهاند.[۲۱]
استحباب استراحت در اقحوانه
در منابع فقهی به استحباب استراحت در این محل به هنگام کوچ کردن از منا و ورود به مکه اشاره شده است.[۲۲]اقحوانه محصب بعدها به «دوار الشمس»[۲۳]و «الروضه»[۲۴]شهرت یافته است.
مکانهای دیگر به نام اقحوانه
در منابع تاریخی، از مکانهایی دیگر نیز در مکه و بیرون از آن با نام اقحوانه یاد کرده و آن را محلی نزدیک اسطوانه و زردیانه[۲۵]در جنوب مکه، منطقهای در فاصله دو روز و نیمی دمشق، [۲۶] از توابع اردن[۲۷]یا فلسطین[۲۸]و محل شعلهور شدن نبردهای خونین میان جنگاوران مسلمان و مسیحی[۲۹]یا مدفن صحابهای چون معاذ بن جبل[۳۰]دانستهاند. گمان میرود به دلیل تکرار شدن اوصافی چون قرار گرفتن این مکان در ساحل دریاچه طبریه در بیشتر این گزارشها[۳۱]مقصود از مکانهای اخیر، تنها یک منطقه باشد. البته در مناطقی دیگر چون بصره[۳۲]و سرزمینهای بنیتمیم[۳۳]نیز از مکانهایی با عنوان اقحوانه یاد شده است. برخی نیز آن را آبگاهی برای قبیله بنییربوع[۳۴]دانستهاند.
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ العین، ج3، ص255، «قحو.
- ↑ المصباح، ص491، «اقحوان.
- ↑ بحار الانوار، ج52، ص12.
- ↑ مجمع البحرین، ج1، ص521، «حصب.
- ↑ الخلاف، ج6، ص196.
- ↑ مجمع البحرین، ج1، ص521.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص279.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص407.
- ↑ تحریر الاحکام، ج2، ص14.
- ↑ معجم ما استعجم، ج1، ص179؛معجم البلدان، ج1، ص234.
- ↑ السرائر، ج1، ص592؛تحریر الاحکام، ج2، ص14؛قاموس الحرمین، ص199.
- ↑ تاریخ مکه، ج1، ص45؛منائح الکرم، ج2، ص49.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص279.
- ↑ تاریخ مکه، ج1، ص46.
- ↑ تاریخ مکه، ج1، ص46.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص279.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص279.
- ↑ تاریخ مکه، ج1، ص46.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص279.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص279؛وفیات الاعیان، ج2، ص488.
- ↑ الجبال و الامکنة و المیاه، ج1، ص262؛خزانة الادب، ج1، ص432.
- ↑ السرائر، ج1، ص592؛تحریر الاحکام، ج2، ص14.
- ↑ تاریخ مکه، ج1، ص45، «پانوشت.
- ↑ تاریخ مکه، ج1، ص46، «پانوشت.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص164.
- ↑ معجم ما استعجم، ج1، ص178.
- ↑ فتوح البلدان، ص141؛معجم البلدان، ج1، ص234.
- ↑ وفیات الاعیان، ج2، ص488.
- ↑ الکامل، ج10، ص496.
- ↑ فتوح البلدان، ص141.
- ↑ معجم البلدان، ج1، ص234؛مراصد الاطلاع، ج1، ص103؛شذرات الذهب، ج5، ص99.
- ↑ معجم البلدان، ج1، ص234؛مراصد الاطلاع، ج1، ص103.
- ↑ مراصد الاطلاع، ج1، ص103.
- ↑ مراصد الاطلاع، ج1، ص103.
منابع
- اخبار مکه: الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛
- اخبار مکه: الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق؛
- بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق؛
- تاریخ مکه: احمد السباعی (م. 1404ق.)، السعودیه، قلم، 1419ق؛
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق (علیهالسّلام)، 1420ق؛
- الجبال و الامکنة و المیاه: الزمخشری (م. 538ق.)، به کوشش عبدالتواب، قاهره، دار الفضیله، 1319ق؛
- خزانة الادب: عبدالقادر البغدادی (م. 1093ق.)، به کوشش طریفی و الیعقوبی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1998م؛
- الخلاف: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1418ق؛
- السرائر: ابن ادریس (م. 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق؛
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
- شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
- العین: خلیل (م. 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق؛
- فتوح البلدان: البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م؛
- قاموس الحرمین: محمدرضا النعمتی، قم، مشعر، 1418ق؛
- الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
- مجمع البحرین: الطریحی (م. 1085ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق؛
- مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. 739ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق؛
- المصباح المنیر: الفیومی (م. 770ق.)، قم، دار الهجره، 1405ق؛
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م؛
- معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق؛
- منائح الکرم: علی بن تاج الدین السنجاری (م. 1125ق.)، به کوشش المصری، مکه، جامعةام القری، 1419ق؛
- وفیات الاعیان: ابن خلکان (م. 681ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.