ام معبد
اُمّ مَعبد از راویان حدیثهای نبوی است. علت شهرت وی در منابع تاریخی خیمههایی بوده که در انها از میهمانان و رهگذران پذیرایی میکرده و به خیام ام معبد مشهور بوده است. ام معبد در این خیام از پیامبر(ص) در سفر هجرت پذیرایی کرد. این خیمه ها در مسیر بین مکه و مدینه قرار داشت و به دلیل حضور پیامبر(ص) و نزدیکی به غدیر خم مورد توجه مسلمانان قرار داشت. همچنین وی در این میزبانی معجزاتی از حضرت دیده و روایت کرده است. بعد از وفات پیامبر همسران پیامبر نیز در مسیر حج در کنار خیام ام معبد توقف داشتهاند و وی از آنها پذیرایی و توقف پیامبر را برای همسران حضرت یادآوری کرد. در این دیدار هریک از همسران پیامبر به ام معبد 50 دینار هدیه دادهاند. زمان ایمان آوردن ام معبد را پیش از هجرت پیامبر(ص) و یا همزمان با همین دیدار دانستهاند. عدهای دیگر نیز آن را در پی هجرت و سکونت رسول خدا(ص) در مدینه میدانند. ام معبد به سال دوازدهم قمری درگذشت.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عاتِکه بن خالد بن مُنْقِذ |
کنیه | ام معبد |
محل زندگی | قَدید در مسیر بین مکه به مدینه |
نسب/قبیله | قبیله خزاعه |
درگذشت/شهادت | سال دوازدهم قمریوفات |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | پیش از هجرت پیامبر(ص) یا در سفر هجرت پیامبر |
نحوه اسلام آوردن | دیدن معجزات پیامبر(ص) |
دلیل شهرت | پذیرایی از پیامبر(ص) در سفر هجرت |
دیگر فعالیتها | راوی احادیث نبوی |
نام و نسب
نام وی عاتِکه دختر خالد بن مُنْقِذ، مشهور به ام معبد است.[۱]این شهرت از آن رو است که فرزندی به نام معبد داشته است.[۲]او از تیره بنیکَعب از قبیله خُزاعه[۳]بود و در میان قوم خود به بزرگی یاد میشد.[۴]وی از راویان حدیثهای نبوی است.[۵]
عوامل شهرت
شهرتش در منابع تاریخی مدیون خیمههایی است که به «خیام ام معبد» معروف بودهاند. در این خیمهها که بهعنوان شاخصی در منابع جغرافیای تاریخی از آنها یاد میشود، [۶] وی از مهمانان و رهگذران پذیرایی میکرد.[۷]این خیمهها که شمارشان دو، [۸] سه یا بیشتر[۹]بوده، در سرزمین «قَدید» در فاصله 27 میلی جُحفِه[۱۰]در مسیر مکه به مدینه قرار داشتهاند. این مکان به سبب وجود چاهی نزدیک آنها به «بئر ام معبد» نیز شناخته میشد.[۱۱]
میزبانی از پیامبر
ام معبد در همین خیام از پیامبر گرامی(ص) در سفر هجرت پذیرایی کرد. رسول خدا(ص) در پی بیرون آمدن از غار ثُور در شب دوشنبه اول ربیع الاول سال سیزدهم بعثت همراه ابوبکر، عامر بن فَهِیره و راهنمایش، عبدالله بن اُریقَط لیثِی، راه مدینه را در پیش گرفت[۱۲]و روز سهشنبه که ام معبد آن را بسیار گرم شمرده، [۱۳] به قَدید رسید و در آنجا برای خرید آذوقه[۱۴]یا استراحت[۱۵]مهمان ام معبد شد.
کرامات پیامبر
در این اقامت کوتاه، معجزات پیامبر(ص) موجب ایمان آوردن مردم آن سرزمین شد.[۱۶]این معجزات مورد توجه دلایلنگاران قرار دارد.[۱۷]از جمله این حوادث، شیر آوردن گوسفندی به برکت دستان پیامبر(ص) بود که پیشتر شیرش خشک شده بود.[۱۸]در گزارشی از ام معبد، به شیرآوری آن گوسفند تا سال دوازدهم ق. بهرغم خشکی بیابانها اشاره شده است.[۱۹]
از دیگر رخدادهایی که کنار خیام ام معبد اتفاق افتاد، سبز شدن و روییدن برگ و میوه بر درختی خشک به نام «عَوسَجه» (از خانواده تمشک) در پی وضو گرفتن حضرت زیر آن بود.[۲۰]این درخت بعدها با عنوان «المُبارَکه» شهرت یافت[۲۱]؛ زیرا تا سالها در پی این رخداد، از میوه و برگ آن برای شفای بیماران و نیز تبرکجویی در سفر استفاده میشد.[۲۲]در شماری از منابع شیعی آمده که در پی رحلت پیامبر(ص) این درخت پژمرد و در پی شهادت امام علی(ع) بیثمر شد؛ اما تا سال 61ق. باقی بود و پس از شهادت امام حسین(ع) خونی تازه از آن جاری گشت و سپس درخت خشک شد.[۲۳]
رخداد سوم شفا یافتن پسر هفت ساله ام معبد بود که توان تکلم و تحرک نداشت. او با خوردن خرمایی که قبلاً پیامبر(ص) به دهان گرفته بود، شفا یافت.[۲۴]برخی دانشمندان شیعه با تکیه بر این دسته از گزارشهای تاریخی، بر جواز استشفا و توسل به اولیای خدا استدلال کردهاند.[۲۵]
بیان اوصاف پیامبر
اندکی پس از این که پیامبر(ص) این خیمهها را ترک کرد، همسر ام معبد به آنجا رسید و او با خوشحالی از حضور مهمان پربرکت خود خبر داد و به بیان ویژگیهای ظاهری و اخلاقی پیامبر(ص) پرداخت. وصفهای او بهعنوان یکی از منابع مهم در شمایلنگاری دانسته شده است.[۲۶]برخی وصفهای او از این قرارند: ظاهری آراسته، چهرهای درخشان و اخلاقی پسندیده داشت. چشمانش سیاه، گردنش افراخته، محاسنش انبوه و نسبتاً بلند و ابروانش به هم پیوسته بودند.[۲۷]
توجه مسلمانان به خیام اممعبد
خیمههای ام معبد به سبب حضور رسول خدا(ص) و نیز نزدیکی به غدیرخم[۲۸]قرنها مورد توجه مسلمانان بوده است. ابن خلکان از وجود مسجدی در محل این خیمهها به سال 473ق. خبر میدهد.[۲۹] به باور مَقدسی، این خیمهها نزدیک شهر ویران شده قوم ثمود به نام «الطاغیه» قرار داشتهاند.[۳۰]
از آثار شهرت خیمههای ام معبد در دوران رسول خدا(ص)، حضور دوستان[۳۱]و دشمنان[۳۲] پیامبر گرامی(ص) در آنجا پس از آگاهی از آن ماجرا است.
بنابر گزارشی در پی شنیدن شعری که هاتفی میان زمین و آسمان، [۳۳] کوه ابوقُبَیْس[۳۴] یا در کوچههای مکه[۳۵]آن را ندا داده و در آن به حضور پیامبر(ص) در خیمههای ام معبد اشاره کرده، مشرکان و گروههایی از مسلمانان مکه از هجرت پیامبر(ص) به مدینه آگاهی یافتند و خود را به خیمههای ام معبد رساندند.[۳۶]
ایمان به اسلام
برخی گزارشگران هنگام ایمان آوردن ام معبد را پیش از هجرت پیامبر(ص) [۳۷] یا به پشتوانه این گزارش، همزمان با همین دیدار دانستهاند.[۳۸] شماری دیگر آن را در پی هجرت و سکونت رسول خدا(ص) در مدینه میدانند.[۳۹] میتوان این را زمان اعلام رسمی ایمان و بیعت او دانست. تنها گزارش موجود از او در دوران پیامبر(ص) روایتی است که در آن به حضور پیامبر(ص) در باغ ام معبد و دیدار با وی اشاره شده است. در این ملاقات، پیامبر(ص) فرمودهاند: هر مسلمانی که درختی بکارد و انسان یا چارپا و یا پرندهای از آن بهره بَرَد، برای او تا روز قیامت صدقهای خواهد بود.[۴۰]
پذیرایی از همسران پیامبر
در دوره پس از رسول خدا(ص)،از ام معبد بهعنوان وصف کننده کاروان حج همسران پیامبر(ص) در دوره خلافت عمر بن خطاب یاد شده است. آنان در مسیر خود به مکه، نزدیک خیمههای او توقف کرده بودند. او میگوید: دیدم که همسران پیامبر(ص) بر هودجهایی که با پردههایی سبز رنگ پوشانده شده بود، حرکت میکردند. عثمان بن عَفّان پیشاروی آنها و عبدالرحمن بن عُوف پشت سر آنها دیگران را از نزدیک شدن به مرکبهای ایشان بر حذر میداشتند. آنها نزدیک خیمههای من و در محلی که با درختان و پارچههایی پوشیده شده بود، منزل گزیدند. من نزد آنها که هشت تن از همسران رسول خدا بودند، رفتم و از حضور پیامبر(ص) در خیمههای خود یاد آوردم که سبب گریه و اندوه آنها شد. در این دیدار، ام معبد نیز از آنها پذیرایی کرد و سرانجام هر یک از همسران رسول خدا(ص) 50 دینار به او هدیه دادند.[۴۱]
وفات
سرانجام ام معبد به سال دوازدهم ق.[۴۲] یا در دوره خلافت عثمان[۴۳] درگذشت. نسل او از طریق فرزندش معبد تا قرنها نامدار بودند که از آنها با عنوان «مَعبدی» یاد شده و ابوبکر محمد بن فارس بن حَمدان مَعبَدی (درگذشت361ق) از راویان شیعه و منتسب به ام معبد است.[۴۴]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ اسد الغابه، ص497.
- ↑ الاصابه، ج6، ص129.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص337؛ الاستیعاب، ج4، ص1876.
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج1، ص25؛ بحار الانوار، ج18، ص26.
- ↑ الدر المنثور، ج5، ص349.
- ↑ معجم البلدان، ج1، ص90.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1876.
- ↑ تاریخ طبری، ج2، ص105؛ جمهرة انساب العرب، ص238.
- ↑ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص258.
- ↑ الروض المعطار، ص454.
- ↑ معجم البلدان، ج1، ص90.
- ↑ الطبقات، ج1، ص230-232.
- ↑ العقد النضید، ص107.
- ↑ تاریخ طبری، ج11، ص580؛ المستدرک، ج3، ص9.
- ↑ الطبقات، ج1، ص186.
- ↑ الآحاد و المثانی، ج6، ص253.
- ↑ دلائل النبوه، ج1، ص54.
- ↑ الطبقات، ج1، ص230.
- ↑ الطبقات، ج8، ص289؛ انساب الاشراف، ج1، ص262.
- ↑ الثاقب، ص111؛ بحار الانوار، ج109، ص93.
- ↑ العقد النضید، ص108؛ شذرات الذهب، ج1، ص183.
- ↑ العقد النضید، ص109؛ بحار الانوار، ج109، ص93.
- ↑ الثاقب، ص112؛ شذرات الذهب، ج1، ص183.
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج1، ص146؛ بحار الانوار، ج19، ص76.
- ↑ معالم المدرستین، ج1، ص37.
- ↑ الطبقات، ج1، ص231؛ بلاغات النساء، ص43-46.
- ↑ الطبقات، ج1، ص231؛ بلاغات النساء، ص43-46.
- ↑ الروض المعطار، ص156.
- ↑ وفیات الاعیان، ج2، ص51.
- ↑ احسن التقاسیم، ص103.
- ↑ الطبقات، ج1، ص231.
- ↑ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص257.
- ↑ الطبقات، ج1، ص231.
- ↑ المعجم الکبیر، ج7، ص106.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص337.
- ↑ الثقات، ج1، ص128.
- ↑ الطبقات، ج8، ص289.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1959.
- ↑ المحبر، ص410.
- ↑ صحیح مسلم، ج5، ص28.
- ↑ الطبقات، ج8، ص208-210؛ انساب الاشراف، ج2، ص103-104.
- ↑ الاصابه، ج8، ص477.
- ↑ سؤالات الآجری، ج1، ص282.
- ↑ الانساب، ج5، ص336.
منابع
- الآحاد و المثانی: ابن ابی عاصم (م. 287ق.) ، به کوشش فیصل، ریاض، دار الدرایه، 1411ق؛
- احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم: المقدسی البشاری (م. 380ق.) ، قاهره، مکتبة مدبولی، 1411ق؛
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق؛
- اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی؛
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
- الانساب: عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.) ، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، 1408ق؛
- بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق؛
- بلاغات النساء: احمد بن ابی طاهر طیفور (م. 280ق.) ، قم، الرضی؛
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- الثاقب فی المناقب: ابن حمزة الطوسی (م. 560ق.) ، قم، الصدر، 1412ق؛
- الثقات: ابنحبان (م. 354ق.) ، به کوشش شرف الدین احمد، هند، وزارت معارف و شؤون فرهنگی؛
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. 456ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
- الخرائج و الجرائح: الراوندی (م. 573ق.) ، قم، مؤسسة الامام المهدی[؛
- الدر المنثور: السیوطی (م. 911ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1365ق؛
- دلائل النبوه: البیهقی (م. 458ق.) ، به کوشش عبد المعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق؛
- الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. 900ق.) ، بیروت، مکتبة لبنان، 1984م؛
- سؤالات الآجری لابی داود: سلیمان بن اشعث (م. 275ق.) ، به کوشش عبدالعظیم البستوی، السعودی، دار الاستقامه، 1418ق؛
- السیرة النبویه: ابن کثیر (م. 774ق.) ، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، 1396ق؛
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.) ، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق؛
- شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1409ق؛
- صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.) ، بیروت، دار صادر؛
- العقد النضید و الدر الفرید: محمد بن الحسن القمی (م. قرن 7ق.) ، به کوشش علی اوسط، قم، دار الحدیث، 1423ق؛
- المحبّر: ابن حبیب (م. 245ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛
- المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. 405ق.) ، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق؛
- معالم المدرستین: العسکری (م. 1386ش.) ، بیروت، النعمان، 1410ق؛
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1399ق؛
- المعجم الکبیر: الطبرانی (م. 360ق.) ، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
- وفیات الاعیان: ابن خلکان (م. 681ق.) ، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.