حرم امام حسین(ع)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۵۹ توسط Kamran (بحث | مشارکت‌ها)


حرم امام حسین، مرقد و محل دفن پیکر امام حسین(ع) و یارانش در کربلا است که از زیارتگاه¬های مهم شیعیان است.

تاریخچه حرم امام حسین

خاکسپاری شهدای کربلا

بنابر گزارشی، پس از آنكه لشكر عمر سعد به كوفه بازگشتند، گروهى از قبيله بنى‏‌اسد كه در منطقه «غاضريه» اقامت داشتند، به محل جنگ آمدند و بر امام حسين (ع) و ياران ايشان، نماز خواندند و پیکر آنها را دفن كردند. آنها امام حسين (ع) را در محل قبر كنونى ايشان و فرزندش على اكبر را پايين پاى آن حضرت، به خاك سپردند. ساير شهداى كربلا را نيز در يك‏جا، كنار يكديگر در امتداد پايين پاى امام (ع)، دفن كردند. حضرت عباس (ع) را نيز در محل شهادت وى، در مسير غاضريه، جايى كه امروزه بارگاه ايشان قرار دارد، به خاك سپردند.

نخستین بنا بر قبر شهدا

برخى گفته ‏اند قبيله بنى‏ اسد كه امام حسين (ع) و ساير شهيدان را به خاك سپردند، نخستين كسانى بودند كه بر قبور آنان، تربتى ساختند. اما به نوشته برخى ديگر، مختار ثقفى، نخستين كسى بود كه به ساخت‏ وساز بر قبر مطهر اقدام نمود. گرچه هيچ‏يك از اين اقوال، مستند نيست، اما وجود سقيفه (سايبان) يا گنبد كوچكى روى قبر شريف امام (ع)، در قرن دوم هجرى، دور از ذهن نيست؛[۱] زيرا در روايتى از امام صادق (ع) درباره چگونگى زيارت امام حسين (ع) آمده است: «اگر از سمت ورودى رو به مشرق آمدى، پس در ورودى بايست و بگو ...».[۲] همچنين در ادامه، پس از بيان زيارتنامه امام (ع) و حضرت علی اكبر، آمده است كه «از سقيفه خارج مى‏شوى و مقابل قبور شهدا مى‏ايستى».[۳] از اين عبارات، چنين نتيجه ‏گيرى شده است كه بناى بارگاه امام حسين (ع) در آن زمان، شامل سقيفه ‏اى بوده كه يك درِ آن، سمت شرق قرار داشته است. اما به هر حال، در يا درهاى ديگرى نيز وجود داشته است.[۴] همچنين از اين زيارتنامه،چنين استنباط مى‏شود كه قبر حضرت على‏اكبر (ع) نيز داخل سقيفه قرار داشته است.[۵] در روايت ديگرى از امام صادق (ع)، از ايستادن بيرون از «گنبد»، پيش از ورود به روضه شريف امام حسين (ع)، سخن به ميان آمده است[۶]‏ و اين روايت، بر وجود گنبدى بر قبر شريف دلالت دارد.[۷]

تخريب قبر در دوره متوكل‏

برخی از نویسندگان معاصر، از تخریب بارگاه امام(ع) به دستور هارون الرشید، سخن گفته‌اند. اما در منابع تاریخی، اشارهای به این موضوع نشده است و با توجه به اهتمام هارون به احداث گنبد و بارگاهی بر قبر امام علی(ع) در نجف، چنین اقدامی از وی، بعید مینماید.[۸]

بنابر بیشتر منابع تاریخی، متوکل عباسی که به تصریح منابع معتبر تاریخی، دشمنی و کینه‌اش به اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) شناخته شده بود، در سال ۲۳۶ق، دستور داد قبر امام حسین(ع) را خراب کنند و محل آن را شخم بزنند، بذرپاشی کنند و آب بر آن ببندند. همچنین از آمدن مردم به آنجا جلوگیری نمایند و با زائران قبر آن حضرت، برخورد کنند. [۹]

شيخ طوسى در گزارشی با اندکی تفاوت در کتاب امالى خود، چنين نقل كرده است كه در سال 237 ه. ق، متوكل يكى از فرماندهان خود را با عده زيادى از لشكريان فرستاد تا قبر امام حسين (ع) را خراب كنند و مردم را از زيارت و اجتماع در آنجا منع كنند. او نيز به كربلا رفت و طبق دستور متوكل، عمل كرد.[۱۰] سپس متوكل در سال 247 ه. ق متوجه شد كه مردم كوفه و سواد آن، همچنان به زيارت قبر امام حسين (ع) می‌‏روند. ازاين‏رو فرمانده ديگرى را با تعدادى از لشكريان خود به كربلا فرستاد تا اين بار قبر شريف را نبش كنند و زمين آن را شخم بزنند.[۱۱]

تاریخچه حرم در سده سوم تا هشتم‏

گفته می‌‏شود پس از تخريب قبر امام حسين (ع) به دستور متوكل، فرزندش منتصر، بارگاه امام حسين (ع) را بازسازى كرد و زائران قبر شريف آن حضرت را براى زيارت، آزاد گذاشت. در اين دوره، تعدادى از سادات و علويان و در رأس آنان، ابراهيم مجاب، فرزند محمد عابد، فرزند امام موسى كاظم‌(ع)، به كربلا مهاجرت كردند و اطراف حرم امام (ع) سكونت گزيدند. همچنين گفته می‌‏شود در دوره معتضد عباسى (حك: 279- 289 ه. ق)، محمد بن زيد علوى، از داعيان زيدى طبرستان، به زيارت دو حرم امام على (ع) در نجف و امام حسين (ع) در كربلا آمد و به بازسازى بناى حرم امام حسين‌(ع) اقدام نمود.[۱۲] در منابع تاريخى كهن، به این دو بازسازى، اشاره نشده است.[۱۳]

بارگاه امام حسين (ع) به دستور عضدالدوله ديلمى، از امراى آل بويه، در سال 369 ق. بازسازی شد.[۱۴] او همچنين در سال 371 ه. ق، به زيارت قبر مطهر امام حسين (ع) مشرف شد و به سادات علوى و مردم ساكن مجاور بارگاه مقدس، كمك‌‏هاى مالى و غيرمالى فراوانى كرد.[۱۵]

در دوره‌های بعد نیز برخی خلفاى عباسى و پادشاهان، به زيارت قبر امام حسين (ع) اهتمام داشتند. از جمله در سال 436 ه. ق، سلطان ابوكاليجار مرزبان بن سلطان‏‌الدوله بويهى (متوفاى 440 ه. ق)،[۱۶] در سال 479 ه. ق، سلطان ملكشاه سلجوقى به همراه وزيرش نظام‏الملك،[۱۷] در سال 553 ه. ق المقتفى لامرالله‏ [۱۸] و در سال 696 ه. ق، سلطان غازان، پادشاه ايلخانى، اين بارگاه مقدس را زيارت كردند.[۱۹] بازديدهاى پادشاهان معمولا همراه با اقدامات خیر و بازسازى‌ اماکن بود؛ براى مثال، ملكشاه در زيارت خود در سال 479 ه. ق دستور بازسازى ديوار حرم را صادر كرد. [۲۰]

به گزارش ابن شهرآشوب، در نيمه اول قرن ششم هجرى، المسترشد بالله، خليفه عباسى، به اين بهانه كه «قبر، نيازى به خزانه ندارد»، اموال حرم حسينى و كربلا و نجف را غارت كرد و آن را ميان لشكريان خود تقسيم كرد. اما طولى نكشيد كه او و پسرش در سال 529، به قتل رسيدند.[۲۱]

ابن‏ بطوطه، جهانگرد مسلمان كه در سال 727 ق از كربلا بازديد نمود، در توصيف اين شهر و ساختمان آستان مقدس امام حسين (ع) می‌‏نويسد: كربلا شهر كوچكى است كه نخلستان‏‌ها، اطراف آن را گرفته‏‌اند و از رودخانه فرات، آبيارى می‌‏شود. روضه مقدسه امام حسين، داخل شهر واقع شده است و مدرسه‌‏اى بزرگ و زاويه‌‏اى دارد كه در آن، به مسافران طعام می‌‏دهند. خادمان و حاجبان بر در روضه امام ايستاده‏‌اند و ورود به حرم، بدون اجازه آنان ميسر نيست. هنگام ورود، بايد عتبه شريفه را كه از نقره است، بوسيد. روى قبر، قنديل‌‏هاى زرين و سيمين گذاشته شده و از درهاى آن، پرده‌‏هاى حرير، آويخته‌‏اند[۲۲]

بازسازی حرم به دست شاهان جلایری

در سال 767 ه. ق، امين‌‏الدين مرجان بن عبدالله كه سلطان اويس، پادشاه آل‏جلاير، او را والى بغداد، نموده بود، به كربلا آمد و در مجاورت آستان امام حسين (ع) مسجد و مناره‏‌اى ساخت و املاك خود در بغداد، كربلا و عين ‏التمر را وقف آن نمود. مناره اين مسجد كه به نام «مناره عبد» شناخته می‎‏شد و از مناره‌‏هاى تاريخى ارزشمند عراق به شمار می‌آمد، در دوره اخير، توسط شهردارى كربلا، از بين رفت. در همان سال، سلطان اويس، نيز به بازسازى و توسعه بناى آستان مقدس اقدام نمود و پس از وى، فرزندانش به نام‏‌هاى سلطان حسن و سلطان حسين، كار تكميل بنا و توسعه را ادامه دادند. تاريخ اين توسعه بناى آستان، در كتيبه‌‏اى در محلى كه امروزه در حرم امام حسين (ع) به نام «نخله مريم» شناخته مى‏شود، ثبت شده بود. اما در سال 1216 ه. ق، عثمانی‌ها آن را از محل خود برداشتند و اثرى از آن، باقى نگذاشتند. عبدالجواد كليددار معتقد است كه ساختمان كنونى آستان امام حسين (ع)، مربوط به توسعه بناى آن در دوره سلطان اويس است. اما پس از آن، بارها دولتمردان شيعه و عثمانى، در آن بازسازى و تغييراتى ايجاد كرده‌‏اند. در نتيجه، به‌‏صورت اوليه خود، باقى نمانده است. [۲۳]

بازسازی حرم به دست شاهان صفوی

در سال 914 ه. ق، شاه اسماعيل اول صفوى، پس از فتح بغداد و زیارت قبر امام حسین(ع) هدایایی به حرم هدیه کرد.[۲۴] او در سال 920 ه. ق، دستور داد شش صندوقچه چوبى خاتم و منبت‏كارى نفيس برای نصب بر قبور امامان مدفون در عراق ساخته شود. صندوقچه قبر امام حسين (ع)، پس از وفات شاه اسماعيل در سال 932 ه. ق، روى قبر مطهر نصب شد.[۲۵]

در سال 980 ه. ق، شاه طهماسب صفوى دستور بازسازى آستان مقدس و مسجد واقع در شمال حرم و توسعه رواق حرم و صحن از سمت شمال را صادر كرد. در همين سال، حسن بغدادى‏ تبريزى، از نزديكان شاه طهماسب، گنبد حرم را طلاكارى كرد و در سال 982 ه. ق، بازسازى مناره عبد، به دستور شاه طهماسب، به پايان رسيد.[۲۶]

در سال 1032 ه. ق، شاه عباس كبير صفوى، وارد عراق شد و پس از زيارت قبر اميرمؤمنان (ع)، به زيارت قبر امام حسين (ع) رفت. سپس دستور داد تا براى نخستين بار، ضريح مشبكى از جنس مس، تهيه و روى قبر نصب گردد. اين ضريح تا سال 1357 ه. ق، در محل خود باقى بود. همچنين به دستور وى، گنبد مطهر، كاشى‏كارى گرديد و ساختمان حرم و صحن و رواق‏ها، بازسازى شد. [۲۷]

در سال 1048 ه. ق، شاه صفى اول صفوى، به زيارت امام حسين (ع) آمد و اموالى را براى بازسازى حرم مطهر، اختصاص داد. به دستور وى، مسجد پشت سر را بازسازى كردند و ديوار صحن را از سمت شمال، خراب كردند و مساحت صحن را توسعه دادند و رواق شمالى را ساختند.[۲۸]

در سال 1153 ه. ق، گوهرشاد بيگم، دختر شاه سلطان حسين صفوى و همسر نادرشاه افشار، به تعمير و تزيين و كاشى‏كارى حرم، اقدام كرد. او كف حرم را با كف‏پوش نفيس، فرش نمود و براى كليه درهاى حرم، پرده‏هاى نفيسى نصب كرد و بالاى ضريح نيز چراغى از طلاى خالص قرار داد.[۲۹]

  1. زیارتگاه‌های عراق، ص 160
  2. « اذا اتيت الباب الذي يلي الشرق فقف على الباب وقل: ...». اعيان الشيعه به نقل از كامل الزيارات، ابن‏قولويه. در متن چاپ موجودِ كامل الزيارات، عبارت ايستادن بر درِ شرقى، به چشم نمى‏خورد.
  3. « ثم تخرج من السقيفة وتقف بإزاء قبور الشهداء». اعيان الشيعه به نقل از كامل الزيارات، ص 256.
  4. اعيان الشيعة، سيدمحسن امين عاملى، ج 1، ص 627.
  5. زیارتگاه‌های عراق، ج1، ص 161
  6. المزار الكبير، ص 429.
  7. زیارتگاه‌های عراق، ج1، ص 161
  8. زیارتگاه‌های عراق، ج۱، ص۱۶۱
  9. تاريخ الطبرى، ج 9، ص 185؛ الكامل فى التاريخ، ج 7، ص 55؛ وفيات الاعيان، ج 3، ص 365. در تاريخ طبرى در اين‏باره آمده است:« وفيها امر المتوكل بهدم قبر الحسين بن علي وهدم ما حوله من المنازل والدور وان يحرَث ويبذَر ويسقى موضع قبره وان يمنع الناس من اتيانه فذكر ان عامل صاحب الشرطة نادى في الناحية: من وجدناه عند قبره بعد ثلاثة بعثنا به إلى المطبَق فهرب الناس وامتنعوا من المصير اليه وحُرِث ذلك الموضع وزُرِع ما حواليه».
  10. در برخى نسخه‏هاى امالى، به‏جاى خراب كردن، عبارت پراكندن از قبر امام حسين( ع) آمده و علامه مجلسى در بحار الانوار، عبارت دوم را از نسخه‏هاى مصحّح، نقل كرده است. بنابراين معلوم نيست متوكل در سال 237 ه. ق قبر را خراب كرده باشد. ر. ك: آينه پژوهش،« لغزش‏ها در تاريخ بارگاه سيدالشهداء( ع)»، سيد حسن فاطمى، ص 10.
  11. الامالى، صص 328 و 329.
  12. تاريخ مرقد الحسين والعباس( عليهم السلام)، ص 78-79 به نقل از مدينة الحسين.
  13. زیارتگاه‌های عراق، ج1، ص162
  14. الكامل فى التاريخ، ج 8، ص 705؛ نزهة القلوب، ص 32.
  15. فرحة الغري في تعيين قبر اميرالمؤمنين على( ع)، صص 292 و 293.
  16. الكامل فى التاريخ، ج 9، ص 525.
  17. مرآة الزمان في تواريخ الاعيان، يوسف بن قزاوغلي( سبط ابن الجوزى)، ج 19، ص 407.
  18. المنتظم، ج 18، ص 125.
  19. الحوادث الجامعة، ابن الفوطي، ص 333.
  20. المنتظم، ج 16، ص 259؛ مرآة الزمان في تواريخ الاعيان، ج 19، ص 407.
  21. در چاپ جديد مناقب آل ابى‏طالب، ج 2، ص 387؛ تنها كربلا و حائر حسينى ذكر شده است. اما در چاپ قديمى، ج 2، ص 171، شهر نجف نيز افزوده شده است و با توجه به اينكه ابن شهرآشوب، اين حادثه را در باب معجزات امام على( ع) آورده است، غارت اموال نجف نيز تأييد مى‏شود.
  22. سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، صص 272 و 273.
  23. تاريخ كربلا و حائر حسينى، عبدالجواد كليددار، صص 244 و 247.
  24. تاريخ حبيب السير، خواند مير، ج 4، ص 494.
  25. دائرةالمعارف الحسينية، تاريخ المراقد، محمدصادق كرباسى، ج 2، صص 75 و 79.
  26. دائرةالمعارف الحسينية، تاريخ المراقد، صص 75 و 79.
  27. شهر حسين، صص 314 و 316.
  28. شهر حسين، صص 314 و 316.
  29. شهر حسين، ص 318