باب ابیات صوافی
باب ابیات صوافی: از درهای پیشین ضلع شرقی مسجدالنبی میباشد. صوافی یعنی املاک و زمینهایی که صاحب ندارند و برای بیتالمال است، و چون این در روبهروی خانههایی مشهور به صوافی قرار داشت به باب ابیات صوافی مشهور شد. این در در دوره مهدی عباسی ساخته شده است و بر روی این در آیاتی از قرآن کریم نقش بسته است.
معرفی اجمالی
باب ابیات صوافی در سده دوم ق. واپسین در از درهای هشتگانه مسجدالنبی در نهایت سمت شمالی دیوار شرقی قرار داشت.[۱]صوافی یعنی املاک و زمینهایی که صاحبان آنها کوچ کرده یا مردهاند و وارثی ندارند و از آنِ بیتالمال به شمار میآیند.[۲]
وجه تسمیه
علت اشتهار در به این نام، آن بود که روبهروی خانههایی مشهور به صوافی قرار داشت. این خانهها در شرق مسجدالحرام و میان خانههای موسی بن ابراهیم مخزومی و عبیدالله بن حسین بن علی بن حسین، امام چهارم شیعیان، جای داشتند.[۳]
تاریخچه باب
این باب در دوران مهدی عباسی (حک: 158-169ق.) ساخته شد.[۴]در سمت داخلی آن، پس از بسمله، آیات 1-6 سوره آلعمران: الم* اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ*... لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ و صلوات بر پیامبر و خاندانش نقش بسته بود و در سمت خارجی آن، پس از بسمله، آیات 68-69 زمر: وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ... * وَ اَشْرَقَتِ الْاَرْضُ... وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ نوشته شده بود.[۵]
به سال 310ق. به دستور مقتدر عباسی (حک: 295-320ق.) برای همه درهای مسجدالنبی لنگههایی از جنس چوب ساج ساخته شد.[۶]تا بازسازی دیوار شرقی به دستور ناصر عباسی (حک: 622-575ق.) این در همچنان پا بر جا بود و به سال 589ق. در این بازسازی بسته شد.[۷]
پانویس
منابع
- اخبار المدینه: ابن زباله (م. 199ق.)، عربستان، مرکز بحوث و دراسات المدینه، 1424ق؛
- التعریف بما آنست الهجره: محمد المطری (م. 741ق.)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، 1426ق؛
- الدرة الثمینة فی اخبار المدینه: محمد بن محمود النجار (م. 643ق.)، به کوشش شکری، بیروت، دار الارقم؛
- لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
- المسالک و الممالک: ابوعبید البکری (م. 487ق.)، به کوشش ادریان فان لیوفن واندری فیری، دار الغرب الاسلامی، 1992م؛
- المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحق الحربی (م. 285ق.)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، 1401ق؛
- وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.