وادی بطحان
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
مسیر احتمالی وادی بطحان در مدینه، دوره حضرت محمد(ص). | |
اطلاعات اوليه | |
---|---|
مکان | به گمان، در شهر مدینه، از نزدیکی الماجشونیه آغاز شده و نزدیک مسجد فتح به وادی رانوناء میپیوندد. |
نامهای دیگر | وادی ابوجیده، سیل ابوجیده |
وادی بُطحان یا بَطحان یا وادی ابوجَیده،
نام
محدثان، ضبط «وادی بطحان» را بُطحان و واژهشناسان بَطحان دانستهاند.[۱] این وادی، به «وادی ابوجَیده»[۲] و «سیل ابوجیده» نیز مشهور است.[۳]
واژه بطحان، به معنای زمین فراخ و سیلگیر است.[۴] به گفته برخی، درباره نامگذاری این وادی به بطحان، جز معنای واژگانی آن، علت دیگری یافت نشده است.[۵]
مکان
وادی بطحان، از نزدیکی الماجشونیه[یادداشت ۱][۶] آغاز شده و پایان آن نزدیک مسجد فتح یا مساجد سبعه بوده که وادی رانوناء به آن میپیوسته است.[۷] به گفته برخی، این وادی از «ذیجدر» آغاز شده، از «قربان» گذر کرده و به درون مدینه و غرب مسجد فتح میرود؛ تا این که به «غابه» جایی که آب سیلها و وادیها در آنجا جمع میشود، میرسد.[۳]
ویژگی
به گفته برخی، وادی بطحان، از دو وادی مَهْزور و مذینب تشکیل میشود[۸] و به باور برخی، وادیهای الرانوناء، مهزور و مذینب در وادی بطحان میریزند.[۹] طول این وادی، نزدیک به ۴ کیلومتر و ۲۵۰ متر بوده و بیشترین عرض آن در مسیر، ۴۰ متر و کمترین عرض آن نزدیک به ۱۰ متر است.[۱۰]
در حدیث
بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) وادی بطحان را برکهای از برکههای بهشت دانسته است.[۷]
در تاریخ
وقتی یهودیان برای نخستین بار به مدینه آمدند، قبیله بنینضیر در بطحان، که از آن آب شیرین جاری بود ساکن شدند. این قبیله، باغها و قلعههایی ساختند و تا زمانی که میان آنها و حضرت محمد(ص) جنگ درگرفته و از مدینه اخراج شدند، در آن منطقه زندگی میکردند.[۱] در گذشته، وادی بطحان تنها وادی بود که از میان خانههای مردم مدینه میگذشت.[۳]
به گفته برخی، خندقی که در جریان جنگ احزاب کنده شد، از بالای وادی بطحان آغاز میشد.[۱۱]
تربت صعیب
صُعَیب یا صُعَین، جایی در بطن وادی بطحان است، که در آن حفرهای است و مردم از خاک آن برای شفا یافتن از بیماریها برمیدارند.[۱۲] بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) سفارش کرده از این تربت برای شفا یافتن از تب، استفاده شود.[یادداشت ۲][۱۳]
برخی از عالمان اهل سنت، آداب ویژهای برای شفا گرفتن با این خاک بیان کردهاند. برخی، سفارش کردهاند از این خاک در آب ریخته و با آن بدن شسته شود. برخی دیگر، «انداختن آب دهان در آن آب» و «نوشیدن از آن» را نیز به این آداب افزودهاند.[۱۳]
پانوشت
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۵۴؛ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۶.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ کتاب العین، ج۳، ص۱۷۴.
- ↑ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۸.
- ↑ حجاز در صدر اسلام، ص386.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص283.
- ↑ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص323.
- ↑ المدینة المنورة الاقتصادیات المکان، ص۶۰.
- ↑ مدينه شناسى، ج2، ص351.
- ↑ المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص159.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفي، ج1، ص60.
- ↑ ماجشونيه، جایی منسوب به ماجشون بوده و در وادى بطحان، نزديك تربت صُعَيب، در كنار صدقه ابان بن ابى حدير قرار دارد.
- ↑ و روى ابن زبالة و يحيى بن الحسن بن جعفر العلوي و ابن النجار كلاهما من طريقه «أن النبي صلّى اللّه عليه و سلّم أتى بلحارث، فإذا هم روبى، فقال: ما لكم يا بني الحارث روبى؟ قالوا: أصابتنا يا رسول الله هذه الحمى، قال: فأين أنتم عن صعيب؟ قالوا: يا رسول الله ما نصنع به؟ قال: تأخذون من ترابه فتجعلونه في ماء، ثم يتفل عليه أحدكم و يقول: بسم الله، تراب أرضنا، بريق بعضنا، شفاء لمريضنا، بإذن ربنا، ففعلوا، فتركتهم الحمى.»
منابع
- تاریخ المدینة المنوره، عمر بن شبه، دار الفکر، قم، ۱۴۱۰ق.
- حجاز در صدر اسلام، صالح احمد على، ترجمه عبدالمحمد آيتى، نشر مشعر، تهران، 1375ش.
- مدينه شناسى، محمدباقر نجفى، شركت قلم، تهران، 1364ش.
- المدینة المنورة الاقتصادیات المکان، رجب فاروق، نشر دار الشروق، جده، 1979م.
- المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، محمد محمد حسن شراب، دار الشاميه-دار القلم، بيروت-دمشق، 1411ق.
- معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
- المغانم المطابه فی معالم طابه، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
- معجم البلدان، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
- وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفي، على بن احمد سمهودى، دار الكتب العلمية، بيروت، 2006م.