آیه ۲۰۰ سوره بقره
آیه ۲۰۰ سوره بقره، آیهای از قرآن، که در آن به ذکر خدا پس از اتمام مناسک حج سفارش شده است. بر اساس شأن نزول این آیه، حاجیان پس از اتمام حج گردهم آمده و به نیاکان خود تفاخر میکردند. این آیه با نهی از این کار به ذکر خدا سفارش کرده است.
متن و ترجمه
﴿ | فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ پس هنگامی که مناسک [حجّتان] را انجام دادید، پس خدا را آن گونه که پدرانتان را یاد میکنید یا بهتر و بیشتر از آن یاد کنید. پس گروهی از مردم [کوتاه فکر] میگویند: پروردگارا! به ما در دنیا [کالای زندگی] عطا کن؛ و آنان را در آخرت هیچ بهرهای نیست. |
﴾ |
شرح واژگان
واژه «قضاء» در اصل به چندین معنا مانند حتمی شدن، فارغ شدن، به اتمام رساندن و ادا نمودن آمده است، که در حقیقت همه آنها به «تمام نمودن کار» بازمیگردد.[۱] به باور طبرسی، مفسّر شیعه، این واژه در قرآن به چند معنا به کار رفته است؛[۲] که یکی از آنها معنای فارغ شدن از کار در آیه ﴿فَإِذٰا قَضَیْتُمُ الصَّلاٰةَ فَاذْکُرُوا اللّٰهَ﴾ است.[۳]
«خلاق» به معنای نصیب،[۴] حظ و صلاح است.[۵] برخی از لغتشناسان گفتهاند خلاق به معنای حظ فراوان از خیر است.[۶]
این واژه در قرآن، تنها درباره نصیب در قیامت به کار رفته است.[۷] راغب اصفهانی، لغتشناس قرآنی، این واژه را به فضیلت اکتسابی از اخلاق معنا کرده است.[۸] به باور برخی، این معنا به معنای نصیب در قیامت بازمیگردد.[۹]
محتوا
آیه ۲۰۰ سوره بقره، اشارهای کوتاه به برنامه پس از انجام مناسک حج دارد، که در قالب ذکر خدا به آن سفارش کرده است.
حج و یاد خدا
در این آیه به ذکر خدا پس از مناسک حج سفارش شده است. جز این آیه، در قرآن شش بار دیگر به ذکر خدا هنگام مناسک حج سفارش شده است.[۱۰] این شمار از سفارش به ذکر خدا را، هشداری به زائر خانه خدا دانستهاند که در موسم حج از یاد خدا غافل نشود.[۱۱] واژه «ذکر» در زبان عربی و قرآن، شامل ذکر قلبی و ذکر زبانی میشود.[۱۲]
درباره مراد «ذکر» در این آیه دو دیدگاه کلی وجود دارد:
- به نظر برخی، مراد ذکر در این آیه، دعا است؛ چرا که دعا در آن موقفها برترین اعمال است.[۱۳] به باور برخی، وقتی انسان با پرداخت بخشی از مال خود، تحمل سختیهای اعمال حج و دوری از وطن حج را تمام کرد، طبیعی است که به دعا و استغفار روی آورد.[۱۴]
- برخی از مفسران معتقدند منظور، ذکر مخصوص ایام تشریق است.[۱۵] بر اساس روایتی، امام صادق (ع) مراد از ذکر در این آیه را دعای «الله أکبر الله أکبر لا إله إلاّ الله و الله أکبر، الله أکبر و لله الحمد، الله أکبر علی ما هدانا، الله أکبر علی ما رزقنا من بهیمة الأنعام» دانسته است.[۱۶] در شأن نزول آیه نیز آمده است که حاجیان پس از تمام شدن حج، گرد هم آمده و به تفاخر نسبت به پدرانشان میپرداختند؛ از این رو، خدا امر کرد به جای یاد از پدرانشان خدا را در این موضع ذکر کنند.[۱۷]
- دیدگاه دیگر این است که منظور از ذکر، خودسازی است. به دیگر سخن وقتی حاجی مناسک حج را بهجا آورد و آثار مادی را از خود زدود، فرصت خوبی است تا قلب را به وسیله ذکر خدا نورانی کند.[۱۸]
یاد خدا مانند یاد نیاکان
در عبارت ﴿کَذِکْرِکُمْ آبٰاءَکُم﴾، گفته شده همانگونه که به یاد پدرانتان هستید، به یاد خدا باشید. به اعتقاد برخی، منظور این است که همانگونه که فرزند به پدر و مادرش پناه میبرد، شما نیز به خدا پناه برده و او را صدا بزنید.[۱۹] نتیجه این دیدگاه این دانسته شده که ذکر خدا به یاد نیاکان تشبیه شده، و یاد نیاکان نفی نشده است.[۲۰]
برخی احتمال دادهاند مراد این است که باید حاجیان از ذکر مفاخر پدران و نیاکان دست برداشته و ذکر خدا را با همان اهتمام، بلکه بیشتر جایگزین آن کنند.[۲۱] روایتی از امام باقر (ع) که درباره شأن نزول این آیه گفته شده نیز تأییدکننده این احتمال است.[۱۷]
یاد خدا شدیدتر از یاد نیاکان
عبارت ﴿أَوْ أَشَدَّ ذِکْرا﴾ بیانگر این دانسته شده که باید ذکر خدا با یاد انسانها تفاوت داشته باشد.[۲۲] به نظر طبرسی، مفسر شیعه، مراد این است که باید یاد خدا با یاد نعمتها، و شکر آن همراه باشد؛ زیرا هرچند نیاکان و پدران به انسان کمک کردهاند؛ ولی نعمتهای الهی و کمکهای او بزرگتر است؛ از این رو بیشتر باید به یاد خدا بود.[۲۳]
پانویس
- ↑ لسان العرب، ذیل واژه قضی.
- ↑ مجمعالبیان، ج۱، ص۳۶۲.
- ↑ سوره نساء، آیه ١٠٣.
- ↑ المصباح المنیر، ذیل واژه خلق.
- ↑ کتاب العین، ذیل واژه خلق؛ لسان العرب، ذیل واژه خلق.
- ↑ تاج العروس، ذیل واژه خلق.
- ↑ مانند سوره بقره، آیه ۱۰۳؛ سوره آل عمران، آیه ۷۷.
- ↑ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه خلق.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۸۹.
- ↑ سوره بقره، آیات ۱۹۸، ۱۹۹، ۲۰۳؛ سوره حج، آیات ۲۷، ۳۴، ۳۷.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۹۰.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۹۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ١، ص ٢٩۶؛ تفسیر کبیر، ج۵، ص٢١٠.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۹۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ١، ص ٣٩۶؛ تفسیر کبیر، ج۵، ص٢٠١.
- ↑ کافی، ج۴، ص ۵١۶؛ کشاف، ج١، ص٢۴۶؛ زبدة البیان، ص٣۵١.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ مجمع البیان، ج ١، ص ٢٩٧؛ الجامع لاحکام القرآن، ج٢، ص۴٢٧؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج٢، ص٢٣۵.
- ↑ تفسیر کبیر، ج۵، ص٢٠٢.
- ↑ مجمع البیان، ج ١، ص ٢٩٧.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۱۹۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ١، ص ٢٩٧.
- ↑ درسنامه تفسر آیات حج، ص۱۹۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ١، ص ٢٩٧.
منابع
- تفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، محمد بن عمر فخر رازی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چهارم، ۱۴۱۳ق.
- تفسير القرآن الحكيم (تفسيرالمنار)، محمد رشيد رضا، بيروت، دارالمعرفه.
- الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد قرطبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۵م.
- زبدة البيان، احمد بن محمد اردبيلى ( مقدس اردبيلى)، تحقيق رضا استادى و على اكبر زمانى نژاد، قم، مؤمنين، ١۴٢١ق.
- کافی، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، محمود بن عمر زمخشری، ادب الحوزه.
- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۳ق.
- المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.
- مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.