مقام محمود
مقام محمود، جایگاهی ستوده و منزلتی والاست که در نتیجه تهجد پیامبر اسلام(ص)، به وی داده شده است. این مقام درجهای اعتباری نیست، بلکه واقعیت و موجودیتی است که خدا به او داده است. در روایات و بیشتر تفاسیر شیعه، این مقام به شفاعت تفسیر شده است.
مفسران اهل سنت، بارزترین مصداق مقام محمود را شفاعت دانستهاند؛ برخی از آنها، مقام محمود را به لوای حمد و بهترین مکان در عرش خدا دانستهاند.
مفهومشناسی و جایگاه
واژه محمود، به معنای نیکو سیرت، در مقابل مذموم است. به گفته برخی به معنای ستوده و ستایش شده نیز آمده است.[۱] محمود از نامهای خدا است، یکی از لقبهای حضرت محمد(ص) است.[۲] واژه مقام، به معانی منزلت، مرتبت، درجه، پایه، رتبه و جایگاه است. گفته شده «مقام محمود»، درجه اعلای از خوبیها است.[۳]
«مقام محمود» اصطلاحی است قرآنی، که از آیه 79 از سوره اِسراء گرفته شده است. بسیاری از مفسران، مقام محمود را مقام شفاعت[۴] و برخی، مقام شفاعتِ عظمای پیامبر(ص) دانستهاند.[۵] برخی از مفسران، مقام محمود را جایگاه و مقام ویژهای برای حضرت محمد(ص) دانستهاند که در آن، اشراف بر همه خلایق داشته و هرچه بخواهد خدا به او میدهد.[۶] علامه مجلسی، یکی از معانی آن را، اهلیت یافتن برای ظهور امام مهدی(عج) دانسته است.[۷]
در اصطلاح عارفان، مقام محمود به معنای مجالست در حال شهود است.[یادداشت ۱][۸]
«مقام محمود» در قرآن تنها یک بار، در آیه ﴿وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً ﴾ (ترجمه: برای گزاردن نماز نافله، در بخشی از شب برخیز، تا خدا تو را به مقام بس پسندیدهای برانگیزد.)[۹] آمده است.
اقوال
مقام شفاعت
بر اساس برخی از روایات در منابع شیعه[۱۰] و اهل سنت،[۱۱] منظور از مقام محمود، مقام شفاعت است.
به گفته طبرسی، همه مفسران مسلمان بر این باورند که مقصود از مقام محمود، مقام شفاعت است که به پیامبر(ص) داده شده است.[۱۲] بیشتر مفسران شیعه نیز[۱۳] معتقدند مقام محمود همان مقام شفاعت است که در اثر شب زندهداری و نماز خواندن پیامبر(ص)، به او داده شده و هر کس از او شفاعت بخواهد و مصلحت باشد، به اذن خدا شفاعتش میکند.
شریف لاهیجی، عالم شیعه، مقام محمود را «مقام کامله شفاعت» دانسته که به پیامبر(ص) اختصاص دارد.
در تفاسیر شیعه
بیشتر مفسران شیعه[۱۳] معتقدند: مقام محمود همان مقام شفاعت است که در اثر شب زندهداری و نماز خواندن پیامبر(ص) ، به آن حضرت اعطا شده و هرکس از او شفاعت بخواهد و مصلحت باشد، به اذن خدا شفاعتش میکند.
- صدرالمتألهین مینویسد: «اجلّ واعظم مراتب حمد در حقیقت محمدیه نهفته است. این حقیقت محمدیه، قائم به وجود پیامبر(ص) است. از حیث وصول او به مقام محمودکه در گفتار خداوند وعده داده شده: «امید است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستایش برانگیزد!» پس ذات مقدس او اقصی مراتب حمد است که خداوند خودش را به آن حمد کرده است.»[۱۴]
- شریف لاهیجی گوید: «منظور از آیه نزدیک است که برانگیزد تو را پروردگارت و تو را جاى دهد پسندیده؛ یعنى پروردگار تو در دنیا وجوب نماز شب را مخصوص تو گردانید و از خصایص تو ساخت تا آنکه در آخرت مقام محمود را مخصوص تو و از خصایص تو گرداند و جمعی از مفسران اتفاق کردهاند که مراد از مقام محمود مرتبه شفاعت کامله است که در روز قیامت بهآن حضرت خواهند داد و او را به این منزلت اختصاص و امتیاز خواهند بخشید.»
- علامه طباطبایی بر این اعتقاد است که: جمله «عَسَى أَن یَبْعَثَکَ» دلیل بر این است که این مقامی است که خدا در آینده به تو خواهد داد. مقامی استکه ستایش همگان را برمیانگیزد؛ زیرا سودش به همگان میرسد؛[۱۵] از این گذشته حمد و ستایش در برابر یک عمل اختیاری است و چیزی که واجد همه این صفات باشد جز شفاعت عامه پیامبر(ص) نیست[۱۶]
- نظر تفسیر نمونه در این باره: «مقام محمود» چنانکه از لفظش پیداست، معنای وسیعی دارد که شامل هر مقام که در خور ستایش باشد، میشود ولی مسلماً در اینجا اشاره به مقام ممتاز و فوق العادهای است که برای پیامبر در سایه عبادتهای شبانه و نیایش در دل سحر حاصل میشده است. معروف در میان مفسران این است که مقام در اینجا همان شفاعت کبرای پیامبر(ص) است. و این احتمال نیز وجود دارد که مقام محمود همان نهایت قرب به پروردگار باشد که یکی از آثارش شفاعت کبری است. گرچه مخاطب در این آیه ظاهراً پیامبر است، لیکن از یک نظر میتوان حکم آن را تعمیم داد و گفت همه افراد با ایمان ـ که برنامه الهی روحانی تلاوت و نماز شب را انجام میدهند ـ سهمی از مقام محمود خواهند داشت و به میزان ایمان و عمل خود، به بارگاه قرب پروردگار راه خواهند یافت و به همان نسبت میتوانند شفیع و دستگیر واماندگان در راه شوند؛ زیرا میدانیم هر مؤمنی در شعاع ایمان خود از مقام شفاعت برخوردار خواهد بود، ولی مصداق اتمّ و اکمل این آیه شخص پیامبر(ص) است.»[۱۷]
- مرحوم سیدمصطفی خمینی در این باره مینویسد: «این مقام بالاترین مرتبه حمدی است که خداوند توسط آن حمد و ستایش شده به این دلیل پیامبر(ص) ، حمّاد وأحمد و محمّد و محمود نامیده شده است.»[۱۸]
پس مقام محمود در تفاسیر شیعه، مقامی است که تمام مقامات پیامبر(ص) را باید در آن یافت و این مقام، جایگاهی است که از میان تمام انبیا و اوصیای الهی تنها پیامبر(ص) لیاقت و شایستگی احراز آن را دارند و به سبب این مقام است که آن حضرت سیادت و سروری بر تمام خلایق را در روز قیامت خواهند داشت و جایگاه و زمان ظهور این مقام و منزلت در روز رستاخیز برای همگان، از اولین وآخرین میباشد.
در تفاسیر اهل سنت
در میان مفسران اهل سنت نیز چند قول مختلف وجود دارد که در اینجا به بررسی آنها میپردازیم:
- طبری گوید: «مقام محمود همان مقامی است که حضرت رسول(ص) در کنار خداوند بر عرش مینشیند و روایتی از مجاهد نقل کرده که در تفسیر این آیه:[۱۹][۲۰] گفته: «یجْلِسُهُ مَعَهُ عَلی عَرشِهِ»؛ «پیامبر همراه خداوند بر عرش مینشیند.»[۲۱]
- قرطبی در نقد نظر طبری آورده است: «این قول درست نیست؛ چرا که اصل و صحیحِ حدیث این است: «إِنَّهُ یَجْلِسَهُ مَعَ اَنْبیائه وَ مَلائِکَتِهِ»؛ او با انبیا و فرشتگان مینشیند. قرطبی در ادامه نظر ابن عبدالبرّ در کتاب التمهید را آورده که او نوشته است: مجاهد، که از بزرگان تأویل قرآن بوده، گفته است: نزد اهل علم این سخن دو معنا دارد؛ یکی همان که در بالا گفته شد «یَجْلِسَهُ مَعَ اَنْبیاءِهِ وَ مَلائِکَتِهِ» و دوم: در تأویل این آیه:[۲۲][۲۳] منظور از این آیه آن است که منتظر ثوابند و منظور نگاه کردن نیست[۲۴]
- گروهی آن را شفاعت عامه حضرت رسول(ص) برای مردم در روز قیامت میدانندکه نمونه آنها فخررازی است که به نظر آن میپردازیم: «امت اسلامی درباره شفاعت پیامبر عزیز خود بهطور اتحاد چنین میگویند: منظور از «مقام محمود» مقام شفاعت است که خدای منان به پیامبر گرامی خود وعده داده و در آن باره فرموده است:[۲۵][۲۶] و باز میگویند: آیه مبارک[۲۷][۲۸] مربوط به مسئله شفاعت است که خدای رحمان میگوید: «به زودی پروردگارت آنچنان برایت میبخشد که تا راضیات کند»؛ یعنی شفاعت تو را میپذیرد و بدین وسیله برای عده زیادی نجات میبخشد تا آن مقدار که رضایت تو در این باره جلب گردد.» وی در ادامه میگوید: «با اینکه مسلمانان در اصل «شفاعت» اتحاد دارند ولی متأسفانه در معنای آن، راه اختلاف را میپیمایند.[۲۹]
- طایفه معتزله شفاعت را تنها برای بالا بردن مقام و درجات بهشتیان میدانند ولی به نظر ما شفاعت درباره گناهکاران امت و پیروان پیامبر خاتم و خروج گروهی از آتش [که همان شفاعت پیامبر(ص) میباشد]. نیز انجام میگیرد»[۳۰]
- مقام محمود، شفاعت عامه است برای اهل محشر؛ از مؤمنان و کافران امتها که انبیا امتهایشان را به پیامبر(ص) ارجاع میدهند و آن حضرت در حق ایشان شفاعت میکند تا اینکه از هولها و ترسهای این موقف راحت شوند[۳۱]
- گروهی اعطای لوای حمد به آن حضرت را مقام محمود دانستهاند[۳۲] قرطبی گوید: «بین دو قول[۳۳] اختلافی وجود ندارد؛ چرا که حضرت رسول(ص) زمانی که لواء حمد در دستشان است به شفاعت میپردازند»[۳۴]
- ابن عربی عارف بزرگ قرن هفتم در بیان حقیقت «مقام محمود» آورده است: «در روز قیامت تمام خصلتهای پسندیده از آن پیامبر(ص) است. و این همان مقام محمودی است که در قرآن وعدهاش به آن حضرت داده شده و این مقام مورد تحسین همگان است و بازگشت تمام ثناها و ستایشها به آن است. و مقامی است که تمام مقامات[۳۵] ) به آن باز میگردد. »[۳۶]
حاصل آنکه آنچه اکثر مفسران اهل سنت در تفسیر «مقام محمود» گفتهاند در حقیقت بارزترین مصداق این مقام؛ یعنی شفاعت عظمای حضرت رسول(ص) میباشد؛ البته برخی نیز اعطای لوای حمد و قرارگرفتن او در بهترین مکان در عرش خدا را مقام محمود دانستهاند که این دو نیز از ویژگیهای این مقام میباشد.
پانویس
- ↑ ابن فارس، 1404: ج1، ص316
- ↑ شرتونی، 1403: ج1، ص 228
- ↑ دهخدا، 1365: ج14، ص1298
- ↑ فیروز آبادی، [بی تا]، ص240
- ↑ طباطبایی، 1377، ج1، ص178 ؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1370، ج12، ص232؛ جوادی آملی، 1378، ج4، ص 285
- ↑ طبرسی، 1380، ج6، ص 283 ؛ ابن عربی، 1383ش، ص348 ؛ عروسی حویزی، 1383، ج3، ص206
- ↑ مجلسی، 1403، ج101، ص302
- ↑ سجادی،1370ش، ص737
- ↑ اسراء: 79
- ↑ صدوق، 1414ق، ص370؛ مجلسی، 1403، ج8 ، ص48.
- ↑ شیبانی مروزی، [بیتا] ، ج2، ص441؛ عیاشی، 1380ش، ج2، ص14
- ↑ طبرسی، 1380، ج6 ، ص681
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ طوسی، [بیتا]، ج6 ، ص510 ؛ طبرسی، 1380ش، ج6 ، ص283 وهمان، 1377ش، ج2، ص341 ؛ فیض کاشانی، 1415ق، ج3، ص210 ؛ بحرانی، 1416ق، ج3، ص 569 ؛ عیاشی، 1380ش، ج2، ص14 ؛ رازی، 1408ق، ج12، ص270؛ شبر، 1412ق، ص286؛ طباطبایی1377ش، ج1، ص178 ؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1370ش، ج12، ص232 ؛ جوادی آملی، 1378ش، ج4، ص 285
- ↑ صدرالمتألهین، 1366ش، ج1، ص74
- ↑ چرا که محمود در جملة بالا مطلق است و هیچگونه قید و شرطی ندارد
- ↑ طباطبایی، 1377ش، ج1، ص178
- ↑ مکارم شیرازی، 1370ش، صص232ـ 231
- ↑ خمینی، 1418ق، ج1، ص301
- ↑ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً
- ↑ اسراء: 79
- ↑ طبری، [بیتا]: ج9، ص145
- ↑ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ
- ↑ قیامت: 22
- ↑ قرطبی، [بی تا]: ص154
- ↑ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً
- ↑ اسراء: 79
- ↑ وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى
- ↑ ضحی: 5
- ↑ فخر رازی، [بی تا]، ج21، ص27
- ↑ فخر رازی، [بی تا]، ج21، ص27
- ↑ قرطبی، [ بیتا]: ص155
- ↑ طنطاوی جوهر المصری، 1412 ق، ج9، ص79
- ↑ سوم وچهارم
- ↑ قرطبی، [ بیتا]، ص153
- ↑ آن حضرت(ص
- ↑ ابن عربی، 1383ش، ص353
- ↑ به معنای نشستن در حضور حق تعالی.
منابع
- ابن عربی، محی الدین، فتوحات مکیه، ترجمه و تعلیق: محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، 1383ش.
- ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق.
- ابوالفتوح رازى، حسین بن على ، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوی، 1408ق.
- بحرانى، سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.
- جوادی آملی، عبدالله ، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اِسراء، 1378ش.
- جوادی آملی، عبدالله ، سیرة رسول اکرم9 در قرآن «تفسیر موضوعی قرآن کریم»، قم، اسوه، 1382ش.
- حسینی طهرانی، محمد حسین، معاد شناسی، تهران، حکمت، 1360ش.
- خمینى، سید مصطفى، تفسیر القرآن الکریم، تهران، موسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینى= ، 1418ق.
- خوری الشرتونی اللبنانی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، قم، مکتبة آیة الله العظمی مرعشی، 1403ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، موسسة لغتنامه دهخدا، 1365ش.
- سجادی، جعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفانی، تهران، چاپ کتابخانة طهوری، 1370ش.
- شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دارالبلاغة للطباعة والنشر،1412ق.
- شریف لاهیجى، محمد بن على، تفسیر شریف لاهیجى، تهران، دفتر نشر داد، 1373ش.
- شیبانی مروزی، احمد بن حنبل، مسند، بیروت، دارصادر، [بیتا].
- صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، 1366ش.
- صدوق، محمد بن علی، امالی، قم، دارالثقافه، 1414ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیرالمیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1377ش.
- طبرسى، ابوعلی الفضل بن الحسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزة علمیة قم، 1377ش.
- طبرسى، ابوعلی الفضل بن الحسن، تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات فراهانی، 1380ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، بیروت، دارالمعرفه، [بیتا].
- طنطاوی، جوهری المصری، الجواهر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1412ق.
- طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، [بیتا].
- عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، قم، المطبعة العلمیة، 1383ق.
- عیاشى، محمد بن مسعود، التفسیر، تهران، چاپخانه علمیه،1380ق.
- فخر رازی، محمدبن عمر، تفسیر مفاتیح الغیب، بیروت، دارالمعرفه، [ بیتا].
- فیروز آبادی، طاهر بن یعقوب، تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس، بیروت، دارالفکر، [بیتا].
- فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، تهران، انتشارات الصدر، 1415ق.
- قرطبی، ابیعبدالله محمد بن احمد الانصاری، یوم الفزع الاکبر، محقق: محمد ابراهیم سلیم، مصر، الطبع و النشر مکتبة القرآن، [ بیتا].
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران ، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1370ش.