استمناء
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
خود ارضایی ارضای جنسی بدون انجام آمیزش، و از محرمات احرام است.
مفهومشناسی
خود ارضایی بدین معنا است که مرد یا زن به تنهایی و بدون داشتن شریک جنسی، خود را به اوج شهوت جنسی ـ که معمولاً برای مرد همراه با خارج شدن منی است ـ برساند. در منابع فقهی از خود ارضایی مرد به «استمناء»[۱] و «خَضخَضه»[۲] و «جَلد عُمَیره»[۳] تعبیر شده است.
هر چند بیشتر فقهای امامی[۴] و اهل سنت[۵] گفتهاند: استمناء هرگونه التذاذ جنسی با انجام عملی غیر از آمیزش جنسی، از جمله دست کشیدن بر آلت یا بازی با آن، بوسیدن و لمس بدن همسر یا غیر او است که به قصد خروج منی انجام میشود؛ اما برخی فقهای امامی استمناء را به معنای خارج کردن منی از خود تنها به وسیله دست (کشیدن بر آلت) دانستهاند.[۶]
فقهای امامی و اهل سنت علاوه بر بازی با آلت، هر آنچه به قصد بیرون آمدن منی انجام شده و موجب آن شود را از مصادیق خود ارضایی برای زن یا مرد دانستهاند. از جمله: صرف تفکّر و خیال پردازی جنسی،[۷] دیدن زنان یا مردان، دیدن عکس یا فیلم، خواندن مطالب و داستانهای جنسی و استفاده از هر نوع وسیله یا دستگاه ویژه برای خود ارضایی.[۸]
بنا بر تعریف مشهور فقها، استمناء اعم از خود ارضایی در اصطلاح عرف (یعنی خود ارضایی بدون دخالت عملی دیگر در آن) خواهد بود. این مقاله عهدهدار بحث پیرامون خود ارضایی یا استمناء به معنای مورد نظر مشهور فقهاست، که شامل هر گونه التذاذ جنسی همراه با خروج منی غیر از آمیزش است.
«التذاذ جنسی» (لذت بردن جنسی بدون قصد بیرون آوردن منی همراه با بیرون آمدن منی یا بدون آن)[۹] از اصطلاحات مرتبط با خود ارضایی است.
حرام بودن
در منابع حدیثی امامیه و اهل سنت خود ارضایی ـ بدون مشارکت همسر ـ از گناهان بزرگ به شمار آمده و به شدت از آن نهی شده است،[۱۰] بطوریکه در برخی احادیث از آن به منزله زنا یاد شده است.[۱۱] امام صادق ۷ میفرمایند: «اگر بدانم کسی خود ارضایی میکند همراه با او غذا نخواهم خورد».[۱۲]
در جوامع فقهی از خود ارضایی در ابوابی مانند صوم،[۱۳] اعتکاف،[۱۴] حج[۱۵] و حدود و تعزیرات[۱۶] بحث شده است. فقیهان امامی[۱۷] و اهل سنت[۱۸] خود ارضایی در روزه و اعتکاف را موجب بطلان آنها میدانند.
عموم فقهای امامی،[۱۹] شافعی[۲۰] و مالکی[۲۱] معتقدند خود ارضایی ـ بدون همراهی شریک جنسی حلال ـ مطلقاً حرام است. دلائل آنان عبارت است از:
۱) آیات شریفه سوره مومنون؛ ۷–۵؛ و سوره معارج؛ ۲۳ و ۳۱–۲۹. (وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَی أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ فَمَنِ ابْتَغَی وَرَاء ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العَادُونَ) که هر نوع التذاذ جنسی غیر از همسر و کنیز را ممنوع فرموده است.
۲) احادیث حاکی از نهی و مذمت عمل خود ارضایی بدون همراهی شریک جنسی حلال.[۲۲]
حنفیان[۲۳] و حنبلیان[۲۴] هرچند قائل به حرمت آن بوده، ولی در مواردی مانند ترس از ارتکاب زنا یا تسکین شدّت شهوت جنسی آن را جائز میدانند. عموم فقهای امامی[۲۵] و اهل سنت[۲۶] تفاوتی در حرمت خود ارضایی برای مرد و زن قائل نبوده و خود ارضایی زن را نیز حرام دانستهاند. احمد بن حنبل امام حنبلیها و ابن حزماندلسی و برخی دیگر از اهل سنت استمناء را مطلقاً جائز دانستهاند.[۲۷] معدودی از امامیان معاصر خود ارضایی زن را ـ به دلیل انکار خروج منی از وی در اوج لذت جنسی- بطور مطلق و خود ارضایی مرد را در صورت ترس از ایجاد مریضی یا درد جائز دانستهاند، که فتوای آنان مورد نقد و مناقشه دیگر فقهای امامی واقع شده است.[۲۸]
امامیان[۲۹] و اهل سنت[۳۰] به استناد ادله ای از جمله احادیث[۳۱] معتقدند در صورت ثبوت استمناء (با شهادت دو عادل یا اقرار فرد استمناء کننده)[۳۲] امام یا حاکم شرع میتواند انجام دهنده آن را تعزیر کند؛ یعنی بر اساس صلاح دید خود، او را ادب و تنبیه کند.
به نظر فقیهان امامی[۳۳] و اهل سنت[۳۴] به استناد احادیث[۳۵] اثر وضعی خود ارضایی و انزال منی، جنابت است که باعث وجوب غسل جنابت بر فرد میشود.
در حال احرام
الف) حکم خود ارضایی در حال احرام و کفاره آن
به اجماع فقیهان امامی[۳۶] و اهل سنت[۳۷] با توجه به روایات،[۳۸] خود ارضایی از محرّمات احرام است؛ ولی در مورد مقدار کفاره آن در صور گوناگون اختلاف وجود دارد:
۱. خودارضایی با دست و امثال آن: امامیان،[۳۹] مالکیان[۴۰] و حنبلیان[۴۱] به استناد احادیث[۴۲] و ادله دیگر[۴۳] کفّاره خود ارضائی برای احرامگزار را قربانی کردن شتر، ولی شافعیان[۴۴] و حنفیان[۴۵] آن را ذبح گوسفند دانستهاند.
۲. خود ارضایی به وسیله نگاه شهوت آلود مداوم (بدون تماس چیزی یا جایی از بدن با آلت): امامیان،[۴۶] مالکیان[۴۷] و حنبلیان[۴۸] بر آناند که کفاره این مورد نیز، شتر است. امامیان به استناد احادیث، این کفاره را در مورد نگاه به غیر همسر به گونه ترتیبی دانستهاند: شخص توانگر، شتر، شخص معمولی، گاو و شخص فقیر، گوسفند باید قربانی کند.[۴۹] حنبلیان نگاه اولی که باعث نزول منی شود را مستلزم کفاره ذبح گوسفند دانستهاند؛[۵۰] ولی شافعیان[۵۱] و حنفیان[۵۲] خودارضایی بوسیله نگاه مداوم را موجب کفاره نمیدانند. برخی فقهای امامی تحقق انزال در اثر نگاه به مرد یا مردان آمیزش کننده با یکدیگر یا مرد آمیزش کننده با حیوان را موجب کفاره ندانستهاند. برخی نگاه به هر دو و برخی نگاه به کسی که عمل آمیزش را انجام میدهد را جائز ندانستهاند.[۵۳]
۳. خود ارضایی به وسیله فکر و خیال پردازی (بدون تماس چیزی یا جایی از بدن با آلت): مالکیان[۵۴] و مشهور امامیان[۵۵] این مورد را نیز موجب کفاره دانستهاند، البته اینان فکر و خیالی که بیاختیار بر انسان چیره شود و موجب خروج منی شود را مستلزم کفاره نمیدانند.[۵۶] بنا بر فقه شافعی،[۵۷] حنفی،[۵۸] حنبلی[۵۹] و به نظر برخی امامیان[۶۰] خود ارضایی بوسیله فکر و خیال پردازی کفاره ای در پی نخواهد داشت. طبق نظر شماری از فقهای امامی شنیدن صدای آمیزش کننده، شنیدن صدای زن یا شنیدن وصف زن اگر– بدون قصد خود ارضایی- موجب بیرون آمدن منی شود، کفاره ای نخواهد داشت.[۶۱] ولی برخی از آنان در این صورت ذبح گوسفند را لازم میدانند.[۶۲] البته قائلان به عدم وجوب کفاره بر آناند کسی که در چنین شرائطی عادت به امناء و خارج شدن منی از خود دارد، در صورت انزال منی، باید کفاره بپردازد.[۶۳]
۴. خود ارضایی ناشی از بوسیدن شهوت آمیز همسر یا غیر او: به نظر فقیهان امامی کفاره آن- به استناد برخی احادیث- نحر شتر[۶۴] و به نظر بیشتر فقهای اهلسنت ذبح گوسفند است.[۶۵]
۵. خود ارضایی در اثر لمس شهوت آلود دیگری: به نظر فقهای امامی[۶۶] ـ به استناد احادیث ـ و به نظر مشهور فقهای اهلسنت[۶۷] کفاره آن گوسفند است، ولی برخی از اهل سنت کفاره آن را کفاره جماع یعنی شتر دانستهاند.[۶۸]
ب) فساد حج یا عمره
فقیهان مالکی[۶۹] خود ارضایی قبل از تحلّل اول و شماری از فقیهان امامی[۷۰] خود ارضایی قبل از وقوف در مشعر را به استناد احادیث[۷۱] موجب فساد حج و قبل از پایان سعی در عمره موجب فساد عمره دانستهاند. در مقابل فقهای شافعی،[۷۲] حنفی،[۷۳] حنبلی[۷۴] و گروهی از فقهای امامی[۷۵] به دلائلی، از جمله اختصاص فساد حج یا عمره به آمیزش جنسی، ضعف سندی احادیث دال بر فساد حج با خود ارضایی یا حمل آنها بر استحباب، خود ارضایی احرامگزار را موجب فساد حج یا عمره وی نمیدانند. شماری دیگر از فقیهان امامی با تفصیل بین مفاد احادیث[۷۶] بر آناند که اگر استمناء احرامگزار بوسیله مالش دست یا چیز دیگر بر آلت یا ملاعبه با دیگری انجام شود، موجب فساد حج یا عمره است و اگر به وسیله بوسیدن، لمس یا فکر و خیال پردازی انجام شود، موجب فساد نیست.[۷۷] برخی دیگر از فقیهان امامی تنها خود ارضایی ناشی از مالش دست بر آلت را موجب فساد حج یا عمره میدانند و دیگر انواع استمناء را موجب فساد حج یا عمره ندانستهاند.[۷۸] به نظر فقهای امامی[۷۹] و مالکی[۸۰] خود ارضایی که به وسیله نگاه ابتدایی انجام شود، موجب فساد حج یا عمره نخواهد بود. شماری از فقهای اهلسنت[۸۱] (از جمله برخی مالکیان و حنبلیان) بر آناند که خود ارضایی در اثر بوسیدن دیگری موجب فساد حج یا عمره است. برخی فقهای اهل سنت، خود ارضایی ناشی از لمس شهوتآمیز را موجب بطلان حج دانستهاند.[۸۲] برخی فقهای امامی بر این نکته تصریح دارند که اگر احرامگزار هنگام احرام قصد انجام خود ارضایی در طول مدت احرام را داشته باشد، احرام وی باطل است.[۸۳]
پانویس
- ↑ المقنعه، ص۷۹۱؛ الاستبصار، ج۴، ص۲۲۶؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷–۳۰۸.
- ↑ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۳، ص۴۴۲؛ الکافی، ج۵، ص۵۴۰، ۵۴۱؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۷–۶۴۸.
- ↑ فقه الحدود و التعزیزات، ج۲، ص۲۳۹؛ الفقه و مسائل الطیبه، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۷۷؛ مدارک الاحکام، ج۶، ص۶۱؛ ریاض المسائل، ج۵، ص۳۱۲.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۳۰؛ حاشیه رد المحتار، ج۲، ص۴۳۹
- ↑ المختصر النافع، ص۱۰۷؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۸؛ نک: جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۶۷.
- ↑ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸؛ صراط النجاه، تبریزی، ج۷، ص۱۰۵؛ الف مسئله فی بلاد الغرب، ص۲۶۰
- ↑ صراط النجاه، تبریزی، ج۶، ص۴۹–۵۰؛ فقه للمغتربین، ص۲۸۲
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۷۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۶۷.
- ↑ الخصال، ص۱۰۶؛ شعب الایمان، ج۴، ص۳۷۸
- ↑ الکافی، ج۵، ص۵۴۱
- ↑ وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۳۶۴
- ↑ المجموع، ج۶، ص۳۲۱، ۳۴۲؛ ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۹۶
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۶، ص۲۵۷؛ حواشی الشروانی، ج۳، ص۴۶۸
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۰۳؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۱
- ↑ المهذب، ج۲، ص۵۳۴؛ الدر المختار، ج۴، ص۱۹۲
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۲۳۸؛ ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۹۶
- ↑ المجموع، ج۶، ص۳۲۱، ۳۴۲، ۵۲۶؛ المغنی، ج۳، ص۴۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ المبسوط، الطوسی، ج۸، ص۲۳۸؛ تحریر الاحکام، ج۳، ص۵۲۹؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۷، ۶۴۸
- ↑ الام، ج۵، ص۱۰۱–۱۰۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۹۲ و ج۱۶، ص۴۲۱
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ شرح مختصر خلیل، ج۲، ص۳۵۸
- ↑ الخصال، ص۱۰۶؛ شعب الایمان، ج۴، ص۳۷۸؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۴۶
- ↑ البحر الرائق، ج۲، ص۴۷۵، الدر المختار، ج۲، ص۴۳۸؛ حاشیه رد المحتار، ج۴، ص۱۹۲
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۱۰، ص۳۶۳؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۵۹
- ↑ صراط النجاه، تبریزی، ج۶، ص۴۹ و ج۷، ص۱۰۰–۱۰۴؛ الفتاوی المیسره، ص۴۳۱.
- ↑ المجموع، ج۲۰، ص۳۳؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۵۹
- ↑ المحلی، ج۱۱، ص۳۹۲، ۳۹۳؛ البحرالمحیط، ج۶، ص۳۶۷؛ روح المعانی، ج۱۸، ص۱۰.
- ↑ نک: مأساه الزهراء علیها السلام، ج۵، ص۱۱۲–۱۲۶؛ نک: لهذا کانت المواجهه، ص۱۲۱، ۱۲۲
- ↑ المهذب، ج۲، ص۵۳۴؛ مجمع الفائده، ج۱۳، ص۳۶۰؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۸، ۶۴۹
- ↑ الدر المختار، ج۴، ص۱۹۲؛ مواهب الجلیل، ج۸، ص۴۳۶
- ↑ الکافی، ج۷، ص۲۶۵؛ الاستبصار، ج۴، ص۲۲۶
- ↑ تحریر الاحکام، ج۵، ص۳۴۰؛ اللمعه الدمشقیه، ص۲۴۶؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۹
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۲۷؛ مستند الشیعه، ج۲، ص۲۵۱؛ منهاج الصالحین، خویی، ج۱، ص۴۵–۴۶
- ↑ مختصر المزنی، ص۴، ۵؛ تحفه الفقهاء، ج۱، ص۲۷، ۲۸؛ المغنی، ج۱، ص۱۹۷، ۱۹۸.
- ↑ سنن ابی داود، ج۱، ص۸۸؛ الکافی، ج۳، ص۴۰
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۵؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۱۷۸؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۱۴
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۹۲؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ الدر المختار، ج۲، ص۶۱۰
- ↑ المصنّف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۲۰۰؛ الکافی، ج۴، ص۳۷۵، ۳۷۷؛ الاستبصار، ج۲، ص۱۹۲–۱۹۳.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۰۳؛ السرائر، ج۱، ص۵۵۲؛ مناسک حج، تبریزی، ص۱۰۲.
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۳؛ شرح مختصر خلیل، خرشی، ج۲، ص۳۵۸، ۳۶۰؛ حاشیه الدسوقی، ج۲، ص۶۸.
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۳۴۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰.
- ↑ المصنّف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۲۰۰؛ الکافی، ج۴، ص۳۷۵، ۳۷۷؛ الاستبصار، ج۲، ص۱۹۲،۱۹۳.
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۳۴۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰؛ شرح مختصر خلیل، ج۲، ص۳۵۸،۳۵۹.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۱؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹، ۲۴۰؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۲
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۱؛ البحر الرائق، ج۳، ص۲۶.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۵۱
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۳؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۲۹، ۳۳۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰
- ↑ شرایع الاسلام، ج۱، ص۲۲۶؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۶۱؛ المعتمد، ج۴، ص۱۰۴.
- ↑ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰.
- ↑ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۷۴؛ اعانه الطالبین، ج۲، ص۳۶۰
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۰–۱۲۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۵
- ↑ المهذب، ج۱، ص۲۲۹؛ کشف اللثام، ج۶، ص۴۵۶؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۹۳
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷؛ مناسک حج، محشی، ص۲۰۵
- ↑ منتهی المطلب، ج۱۲، ص۴۳۶؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۳؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ اعانه الطالبین، ج۲، ص۳۶۰
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۰
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۳۴۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰
- ↑ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۵
- ↑ کشف اللثام، ج۶، ص۴۵۶؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۶۴ و ج۱۳، ص۲۶۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۸
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۰۳
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۵۱؛ کشف اللثام، ج۶، ص۴۵۶
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷، ۳۳۸؛ رسائل المرتضی، ج۳، ص۷۰.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۲۴، ۳۲۸؛ البحر الرائق، ج۳، ص۲۵.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۶۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۳، ۳۸۹؛ المعتمد، ج۴، ص۱۰۱.
- ↑ المجموع، ج۲، ص۱۹۴؛ المغنی، ج۳، ص۳۲۸.
- ↑ ر. ک. المغنی، ج۳، ص۳۲۲؛ الموسوعه الفقهیه، ج۳، ص۹۵.
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۳؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۱، ۲۴۲؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۴؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۷۶؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۲۴
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۹۲؛ الاقناع، ج۱، ص۲۴۰
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۵؛ الدر المختار، ج۲، ص۶۱۰
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۲۲–۳۲۳؛ الشرح البیر، ابن قدامه، ج۳، ص۳۱۵، ۳۱۷
- ↑ مجمع الفائده، ج۶، ص۲۷۹ و ج۷، ص۱۲، ۱۳؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۱۴ و ج۸، ص۴۱۷، ۴۱۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۲۸، ۳۲۹
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۷۶؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۲۴
- ↑ المعتمد، ج۴، ص۱۱۰–۱۱۱؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۵؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۱۴، ۱۱۵
- ↑ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۳۹۵؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۵
- ↑ منتهی المطلب، ج۱۲، ص۴۳۶؛ المعتمد، ج۴، ص۱۱۰–۱۱۱؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۱۴–۱۱۵
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۳؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۲۴–۳۲۵؛ حاشیه الدسوقی، ج۲، ص۶۸؛ بدایه المجتهد، ج۱، ص۲۹۷.
- ↑ ر. ک. الموسوعه الفقهیه، ج۳، ص۷۹.
- ↑ مناسک الحج، سیستانی، ص۹۳
منابع
- ارشاد الاذهان: العلامة الحلی (م ۷۲۶ق)، تحقیق فارس الحسون، قم، النشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- الاستبصار: الطوسی (م. ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- اعانة الطالبین: السید البکری الدمیاطی (م. ۱۳۱۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
- الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع: محمد بن احمد الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار المعرفه.
- الفتاوی المیسَّرة: سید علی حسینی سیستانی، دفتر حضرت آیة الله سیستانی، محقق، سید عبد الهادی حکیم، قم، ۱۴۱۷ق.
- الام: الشافعی (م ۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
- ألف مسألة فی بلاد الغرب: سید صادق حسینی شیرازی، محقق/ مصحح جلال عبد الرزاق معاش، بیروت، دار العلوم، ۱۴۲۸ق.
- البحر الرائق: زین الدین ابن نجیم المصری (م. ۹۷۰ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- البحر المحیط: ابن حیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق)، تحقیق عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
- بدایة المجتهد: محمد بن احمد ابن رشد القرطبی (م. ۵۹۵ق)، تحقیق خالد عطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق)، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
- تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (م. ۹–۵۳۵ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- تذکرة الفقهاء: حسن بن یوسف بن مطهر الحلی (م. ۷۲۶ق)، تحقیق مؤسسه آل البیت، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق.
- تهذیب الاحکام: محمد بن حسن الطوسی (م. ۴۶۰ق)، تحقیق موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- جامع المقاصد فی شرح القواعد: علی بن الحسین عاملی الکرکی (م. ۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
- جامع المقاصد: الکرکی (م. ۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ق.
- الجامع للشرائع: یحیی بن سعید الحلی (م. ۶۹۰ق)، تحقیق تحت اشراف جعفر سبحانی، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
- جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق)، تحقیق عباس قوچانی؛ تهران؛ دارالکتب الاسلامیه؛ ۱۳۶۵ش.
- حاشیة الدسوقی: الدسوقی (م. ۱۲۳۰ق)، بیروت، احیاء الکتب العربیه.
- حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م. ۱۲۵۲ق)، تحقیق مکتب بحوث والدراسات، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق)، تحقیق آخوندی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
- حواشی الشروانی والعبادی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق) و العبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
- الخرائج والجرائح: قطب الدین الراوندی (م. ۵۷۳ق)، تحقیق سید محمد باقر الموحد الابطحی، قم، مؤسسة الامام المهدی، ۱۴۰۹ق.
- الخصال: الصدوق (م. ۳۸۱ق)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، النشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- الخلاف: محمد بن حسن الطوسی (م. ۴۶۰ق)، تحقیق خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
- خلفیات کتاب مأساة الزهراء(ع): السید جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیرة، ۱۴۱۸.
- الدر المختار: الحصکفی (م. ۱۰۸۸ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه: الشهید الاول (م. ۷۸۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- رسائل المرتضی: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق)، تحقیق سید احمد حسینی و سید مهدی رجائی، قم، دار القرآن، ۱۴۰۵ق.
- روح المعانی: الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (م. ۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
- السرائر: ابن ادریس الحلی (م. ۵۹۸ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سنن ابی داود: السجستانی (م. ۲۷۵ق)، تحقیق سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م. ۶۷۶ق)، تحقیق سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۸ق.
- الشرح الکبیر: ابولبرکات (م. ۱۲۰۱ق)، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه.
- الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- شرح مختصر خلیل: محمد بن عبدالله الخرشی (م. ق۱۱۰۱ق؛ بیروت، دار الفکر.
- شعب الایمان: احمد بن الحسن البیهقی (م. ۴۵۸ق)، تحقیق محمد سعیدبن بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- صحیح مسلم: مسلم (م. ۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر.
- صراط النجاة: جواد بن علی تبریزی (م. ۱۴۲۷ ق)، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۲۷ ق.
- صراط النجاة: سید ابو القاسم موسوی الخویی، (م. ۱۴۱۳ ه.ق)، قم، مکتب نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق.
- فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء: أحمد بن عبد الرزاق الدویش، الریاض، دارالعاصمه.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ق)، بیروت، دار الفکر.
- فقه الحدود و التعزیرات: اردبیلی، سید عبد الکریم موسوی اردبیلی، قم، مؤسسة النشر لجامعة المفید، ۱۴۲۷ق.
- فقه للمغتربین: سید علی سیستانی، جمعآوری سید محمد تقی الحکیم.
- الفقه و مسائل طبیة: محمد آصف محسنی قندهاری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۲۴ق.
- الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م. ۴۴۷ق)، تحقیق رضا استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین علیه السلام، ۱۴۰۳ق.
- الکافی: محمد بن یعقوب الکلینی (م. ۳۲۹ق)، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- کشاف القناع: منصور بن یونس البهوتی (م. ۱۰۵۱ق)، تحقیق محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
- اللمعة الدمشقیه: الشهید الاول (م. ۷۸۶ق)، تحقیق کورانی، قم، دار الفکر، ۱۴۱۱ق.
- لهذا کانت المواجهة: جلال الصغیر، بیروت، بینات الهدی، ۱۴۲۱ق.
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م. ۴۶۰ق)، تحقیق محمد باقر البهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه، ۱۳۸۸ق.
- المبسوط: احمد بن طیب السرخسی (م. ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
- مجمع الفائدة والبرهان: المحقق الاردبیلی (م. ۹۹۳ق)، تحقیق عراقی و دیگران، قم، النشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- مجمع الفائدة والبرهان: المحقق الاردبیلی (م. ۹۹۳ق)، تحقیق عراقی و دیگران، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۰۳ق.
- المجموع شرح المهذب: محی الدین النووی (م. ۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر.
- المحلی: ابن حزم الاندلسی (م. ۴۵۶ق)، مصحح احمد شاکر، بیروت، دار الفکر.
- مختصر المزنی: المزنی (م. ۲۶۳ق)، بیروت، دار المعرفه.
- المختصر النافع: المحقق الحلی (م. ۶۷۶ق)، تهران، البعثه، ۱۴۰۲ق.
- مختصر خلیل: خلیل بن اسحاق الجندی (م. ۷۶۷ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- مستند الشیعه: احمد النراقی (م. ۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق.
- المصنّف: ابن ابی شیبه الکوفی (م. ۲۳۵ق)، تحقیق سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات سید ابوالقاسم الخوئی (م. ۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
- مغنی المحتاج: محمد بن احمد الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
- المقنعه: المفید (م. ۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- مناسک الحج: سید علی السیستانی، قم، چاپخانه شهید، ۱۴۱۳ق.
- مناسک حج: المیرزا جواد التبریزی، قم، دارالصدیقه الشهیده، ۱۴۱۵ق.
- مناسک حج (محشّٰی): محمد رضا محمودی، تهران، نشر مشعر، ۱۴۲۹ق.
- منتهی المطلب: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
- منهاج الصالحین: موسوی الخوئی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، مدینة العلم، ۱۴۱۰ق.
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- الموسوعة الفقهیة المسیرة: محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
- المهذب: القاضی ابن البراج (م. ۴۸۱ق)، قم، النشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.