احتباء
احتباء نشستن با شیوه جمعکردن ران و زانوها به سوی شکم به وسیله دستها، دستار یا لباس است که این حالت نشستن در بین اعراب پیش از اسلام رواج داشته است. علمای امامیه برخلاف اهل سنت، احتباء در حال احرام یا در مسجدالحرام و همچنین اقعاء در نماز را مکروه میدانند.
مفهومشناسی
واژه «احتباء» از ریشه «ح ب و» و این ریشه به معنای نزدیک شدن و حرکت به حالت چهار دستوپا است.[۱] احتباء به معنای جمعکردن پشت و ساقهای پا به وسیله لباس است.[۲] در اصطلاح فقهی احتباء نوعی نشستن است بدینگونه که فرد زانوهایش را به سمت شکم جمع کند و پیراهن یا پارچهای پشت، شکم و پاهایش را در برگیرد. این کار در وضعی خاص حرام یا مکروه شمرده میشود.
واژههای «اِقعاء»، «قُرْفُصاء» و «احتیاک» از واژههای مرتبط با همین موضوعند. واژهشناسان و فقیهان معانی گوناگون برای اقعاء بیان کردهاند؛ از جمله نوعی احتباء که دستها به جای این که روی ساقهای پا قرار گیرند، بر زمین تکیه میکنند.[۳] معنای دیگرش این است که شخص به گونهای بنشیند که باسنهایش بر روی زمین قرار گیرد و به پشت تکیه زند.[۴] برخی نیز اقعاء را قرار دادن انگشتان پا بر زمین و نشیمنگاه بر پشت پاشنه پا میدانند.[۵] قرفصاء نیز نوعی از احتباء است که به جای استفاده از پارچه، دستها روی ساقها قفل و تکیهگاه میشوند.[۶]
پیشینیه
پیشینه احتباء به پیش از اسلام بازمیگردد. اعراب پیش از اسلام معمولاً به این صورت مینشستهاند. در حدیثهایی از پیامبر گرامی(ص) احتباء تکیهگاه عرب خوانده شده است.[۷] از آنجا که بسیاری از اعراب در بیابانها یا خیمهها میزیستند و دیوار و تکیهگاه نداشتند، برای رفع خستگی از این شیوه به عنوان تکیهگاه استفاده میکردند.[۸]
احکام فقهی احتباء
در فقه اسلام، اصل احتباء جایز و مباح است؛ اما در موارد خاص دارای احکامی است:
۱. احتباء شخص مُحْرِم و حاضر در مسجدالحرام
به نظر فقیهان امامی، احتباء شخص مُحْرم و نیز کسی که در مسجدالحرام حضور دارد، مکروه است.[۹] مستند فقهی این حکم، حدیثهایی مانند روایتهای حماد بن عثمان و عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) است که محرم و حاضر در مسجدالحرام را از این کار نهی کردهاند.[۱۰] حِکمت این حکم، پاس داشتن حرمت و عظمت کعبه[۱۱]، پرهیز از احتمال آشکار شدن عورت[۱۲] و خوابآلودگی و باطل شدن وضو[۱۳] یاد شده است. از سوی دیگر، در روایت زراره از امام باقر(ع) به احتباء ایشان کنار کعبه تصریح شده است.[۱۴] برخی از فقیهان به روشهایی میان این دو دسته حدیث سازگاری پدید آوردهاند؛ از جمله:
- حمل روایت زراره بر بیان جواز احتباء و حرام نبودن آن.[۱۵]
- مقید بودن حکم کراهت به حالتی که فرد در معرض کشف عورت باشد.[۱۶]
- حمل حدیثهای دلالتگر بر کراهت، بر محدوده مسجدالحرام در زمان پیامبر گرامی(ص) و حمل روایت جواز بر محدوده توسعه یافته آن پس از عصر پیامبر.[۱۷]
۲. احتباء در غیر حالت احرام و خارج از مسجدالحرام
به نظر فقیهان امامی، احتباء در غیر حالت احرام و نیز بیرون از مسجدالحرام کراهت ندارد و تنها در صورت پوشیده نبودن عورت، حرام به شمار میرود.[۱۸] مستند فقهی این حکم، حدیثهایی از جمله روایت سماعه از امام صادق(ص)[۱۹] و نیز روایتهای گوناگون[۲۰] در سیره پیامبر گرامی(ص) و امامان(ع) و همچنین سخن پیامبر(ص) است که احتباء به طور مطلق یا در مسجد را دیوار و تکیهگاه عرب خوانده است[۲۱]، بدون این که از آن نهی کرده باشد.
دیدگاه اهل سنت
فقیهان اهل سنت احتبا در حال احرام یا در مسجدالحرام را مکروه به شمار نیاوردهاند.[۲۲] در پارهای از منابع اهل سنت، از احتباء بهگونه مطلق نهی شده است.[۲۳] عموم فقیهان اهل سنت آن را تنها در صورت پوشیده نبودن عورت حرام شمرده و در دیگر حالتها جایز دانستهاند.[۲۴] مستند آنها، حدیثهای نبوی است که تنی چند از صحابه مانند جابر بن عبدالله انصاری و ابوسعید خدری گزارش کردهاند.[۲۵]
تنها مورد کراهت احتباء در فقه اهل سنت، احتبای شخص حاضر در نماز جمعه هنگام خطبهخوانی امام جمعه است. بر پایه مذاهب مالکی[۲۶]، حنبلی[۲۷] و حنفی[۲۸] و نیز ظاهر سخن شافعی[۲۹] احتباء در این حال نیز جایز است؛ اما شاگردان شافعی و فقیهان پیرو او آن را مکروه دانستهاند.[۳۰] مستند آنان، روایت نبوی است که نمازگزاران جمعه را از احتباء هنگام خطبه نماز جمعه بازداشته است.[۳۱] فقیهان دیگر مذاهب اهل سنت، برای جواز احتباء در نماز جمعه، به ادلهای مانند احتبای پیامبر گرامی(ص) در نمازهای مستحب و قیاس آن با احتباء در هنگام خطبه[۳۲]، استناد نموده یا با مناقشه در سند روایت[۳۳] و توجیه متن آن[۳۴] به حلّ تعارض آن با دیگر روایتها[۳۵] پرداختهاند. علت کراهت این احتباء از دید مکروهشمارندگان این است که زمینه خواب و بطلان وضو را فراهم ساخته[۳۶]، نیز مانع دقت در شنیدن خطبه نماز جمعه میشود.[۳۷]
۳. احتباء در نماز
در فقه اسلامی از احتباء در نماز سخن نرفته است. اما از اقعاء در نماز سخن گفتهاند. نظر مشهور فقیهان شیعه با استناد به روایتها[۳۸]، کراهت اقعاء در نماز است.[۳۹] معنای اقعاء از دید آنان، قرار دادن انگشتان پا بر زمین و نشیمنگاه بر پشت پاشنه پاست.[۴۰] فقیهان اهل سنت در معنای اقعاء اختلاف نظر دارند و همگی آن را در تشهد و پس از سجده نماز مکروه میشمرند.[۴۱]
پانویس
- ↑ العین، ج۳، ص۳۰۸؛ الصحاح، ج۶، ص۲۳۰۷؛ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۱۳۲، «حبو».
- ↑ الصحاح، ج۲، ص۱۳۲؛ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۱۳۲؛ النهایه، ج۱، ص۳۳۵، «حبو».
- ↑ غریب الحدیث، ابن سلام، ج۲، ص۱۰۸-۱۰۹؛ غریب الحدیث، حربی، ج۱، ص۶۰؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۱۴۲.
- ↑ الصحاح، ج۶، ص۲۴۶۵؛ نک: المبسوط، سرخسی، ج۱، ص۲۶.
- ↑ بدایة المجتهد، ج۱، ص۱۱۴؛ المجموع، ج۳، ص۴۳۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۲۰۲.
- ↑ غریب الحدیث، ابن سلام، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱؛ ج۲، ص۱۰۹؛ ج۳، ص۵۷؛ الصحاح، ج۳، ص۱۰۵۱؛ معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص۱۱۸.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۶۲؛ امثال الحدیث، ص۱۵۱-۱۵۲؛ کنز العمال، ج۱۵، ص۳۰۷.
- ↑ المجازات النبویه، ص۲۰۰؛ مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۴۶؛ شرح اصول الکافی، ج۱۱، ص۱۴۲.
- ↑ الجامع للشرایع، ص۲۳۰؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۸، ۴۷۴؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۶۵.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۶۶، ۵۴۶؛ تهذیب، ج۵، ص۴۵۳.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۸؛ علل الشرایع، ج۲، ص۴۴۶.
- ↑ مدارک العروه، ج۱۲، ص۴۲۴.
- ↑ مجمع البحرین، ج۱، ص۴۵۱، «حبو»؛ نیل الاوطار، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۳۹-۲۴۰.
- ↑ مرآة العقول، ج۱۷، ص۱۰۰.
- ↑ مدارک العروه، ج۱۲، ص۴۲۴.
- ↑ مرآة العقول، ج۱۷، ص۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۲، ص۱۵۸؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۱۱.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۶۳.
- ↑ نک: مناقب، ج۳، ص۲۱۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۶؛ بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۵۳؛ ج۹۶، ص۵۳.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۶۲، ح۲, ۳.
- ↑ نک: المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۱؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۶۲.
- ↑ نیل الاوطار، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ فتح الباری، ج۱۱، ص۶۷؛ عمدة القاری، ج۴، ص۷۵؛ کشاف القناع، ج۱، ص۳۲۹.
- ↑ صحیح البخاری، ج۲، ص۲۴۹؛ ج۷، ص۴۱-۴۲؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۱۵۴.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۱۴۹؛ مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۴۵-۵۴۶.
- ↑ المغنی، ج۲، ص۱۷۱؛ کشاف القناع، ج۱، ص۳۲۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۲، ص۳۶.
- ↑ الام، ج۱، ص۲۳۵؛ المجموع، ج۴، ص۵۹۲.
- ↑ روضة الطالبین، ج۱، ص۵۳۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۲۹۰؛ حواشی الشروانی، ج۲، ص۴۶۲.
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۹۶-۹۷؛ سنن الترمذی، ج۲، ص۱۳.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۲، ص۳۶.
- ↑ نیل الاوطار، ج۳، ص۳۰۸-۳۰۹.
- ↑ نک: نیل الاوطار، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۲، ص۳۶؛ نیل الاوطار، ج۳، ص۳۰۸.
- ↑ نیل الاوطار، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۴۶.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۳۳۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۴؛ الاستبصار، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۸.
- ↑ الخلاف، ج۱، ص۳۶۰؛ السرائر، ج۱، ص۲۲۷؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ المعتبر، ج۲، ص۲۱۸؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۲۰۲.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۱، ص۲۶؛ المغنی، ج۱، ص۵۶۴؛ المجموع، ج۳، ص۴۳۶، ۴۳۹.
منابع
- الاستبصار: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش
- الام: الشافعی (م.۲۰۴ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق
- امثال الحدیث: ابن خلاء الرامهرمزی (م.۵۷۶ق.)، به کوشش احمد عبدالفتاح، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیه، ۱۴۰۹ق
- بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
- بدایة المجتهد: ابن رشد القرطبی (م.۵۹۵ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق
- تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (م.۹-۵۳۵ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق
- تهذیب الاحکام: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- الجامع للشرایع: یحیی بن سعید الحلی (م.۶۹۰ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش
- حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (م.۱۳۰۱ق.) و العبادی (م.۹۹۴ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- الخلاف: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م.۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق
- روضة الطالبین: النووی (م.۶۷۶ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه
- السرائر: ابن ادریس (م.۵۹۸ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق
- سنن الترمذی: الترمذی (م.۲۷۹ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق
- شرح اصول کافی: محمد صالح مازندرانی (م.۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق
- الصحاح: الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق
- صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق
- صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر
- علل الشرایع: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق
- عمدة القاری: العینی (م.۸۵۵ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- العین: خلیل (م.۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
- غریب الحدیث: ابن سلّام الهروی (م.۲۲۴ق.)، به کوشش محمد عبدالمعید خان، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۳۹۶ق
- غریب الحدیث: ابراهیم بن اسحاق الحربی (م.۲۸۵ق.)، به کوشش سلیمان بن ابراهیم، جده، دار المدینه، ۱۴۰۵ق
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه
- الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
- کشاف القناع: منصور البهوتی (م.۱۰۵۱ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
- کنز العمال: المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه
- المبسوط: السرخسی (م.۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
- المجازات النبویه: الشریف الرضی (م.۴۰۶ق.)، به کوشش طه محمد، قم، مکتبة بصیرتی
- مجمع البحرین: الطریحی (م.۱۰۸۵ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق
- المجموع شرح المهذب: النووی (م.۶۷۶ق.)، دار الفکر
- مدارک العروه: علی پناه اشتهاردی، تهران، دار الاسوه، ۱۴۱۷ق
- المدونة الکبری: مالک بن انس (م.۱۷۹ق.)، مصر، مطبعة السعاده
- مرآة العقول: المجلسی (م.۱۱۱۱ق.)، به کوشش رسولی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش
- المعتبر: المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، مؤسسة سید الشهداء، ۱۳۶۳ش
- معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م.۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م.۹۷۷ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق
- المغنی: عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق
- مناقب آل ابیطالب: ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق
- النهایه: ابن اثیر مبارک بن محمد الجزری (م.۶۰۶ق.)، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش
- نیل الاوطار: الشوکانی (م.۱۲۵۵ق.)، بیروت، دار الجیل، ۱۹۷۳م
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۱۲ق.