کاربر:Salar/صفحه تمرین۱
مسجدالاقصی و آیات قرآن
مسجدالاقصی از معدود اماکن و مشاهدی است که در قرآن کریم به دفعات از آن یاد شده است. از عوامل اهمیت یافتن مسجدالاقصی در قرآن کریم، پیوند تاریخیاش با ادیان الهی، به ویژه انبیا و اولیای بنیاسرائیل است. مهمترین آیات قرآن، که به نحوی با مسجدالاقصی مرتبط میشوند، عبارتاند از:
- ﴿سُبْحانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمسجدالحرام اِلَی الْمسجدالاقصـی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر﴾؛ «پاک و منزه است خدایی که بندهاش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی ـ که گرداگردش را پربرکت ساختهایم ـ برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چراکه او شنوا و بیناست.»(اسراء:1)
این آیه، از جمله آیاتی است که مسجدالاقصی را با تاریخ و آموزههای اسلامی پیوند میدهد. این آیه، تنها به سیر شبانه (اسراء) پیامبر اعظم(ص)، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی پرداخته است. این آیه از قرآن کریم از مسجدالاقصی با وصف (بارَکْنا حَوْلَهُ) یاد میکند. مبارک چه به معنای «ثبوت خیر الهی در یک چیز» باشد و چه به معنای «زیادت و نمو»، [۱] بیانکننده نوعی کثرت نعمت مادی یا معنوی یا هر دو در پیرامون مسجدالاقصی است.[۲]
- ﴿وَ سْئَلْ من اَرْسَلْنا من قَبْلِکَ من رُسُلِنا اَ جَعَلْنا من دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ﴾؛ «از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان، معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟!»(زخرف:45)
این آیه از وقایع رخداده در ماجرای معراج، در مسجدالاقصی، حکایت میکند. در این آیه، پس از اقامه نماز جماعت توسط پیامبر اعظم(ص)، خداوند به وی فرمان میدهد که از رسولان پیش از خود در مورد پروردگارشان سؤال کن! آنان نیز در پاسخ، به وحدانیت خداوند، رسالت پیامبر(ص) و وصایت امام علی بن ابیطالب(ع) شهادت میدهند.[۳]
- ﴿وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُون﴾؛ «قسم به انجیر و زیتون (یا: قسم به سرزمین شام و بیتالمقدس).»(تین:1)
نه تنها در منابع تفسیری، بلکه در منابع حدیثی و تاریخی نیز مراد از (الزَّیْتُونِ)، مسجدالاقصی دانسته شده است.[۴]
- ﴿وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَریب﴾؛ «و گوش فرا ده و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا میدهد.»(ق:41)
فتال نیشابوری (م508ق) با استناد به روایتی از امام جعفر بن محمد الصادق(ع)، مراد از (مَکانٍ قَریب) را صخره بیتالمقدس دانسته است.[۵]
- ﴿یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلی اَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرین﴾؛ «ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته، وارد شوید و به پشت سر خود بازنگردید (و عقبگرد نکنید) که زیانکار خواهید بود!»(مائده:21)
بسیاری از مفسران از جمله ابن عباس، معتقدند که مراد از (الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ)، بیتالمقدس و مسجدالاقصی بوده[۶] و مؤلف کتاب روضة الواعظین نیز مراد از {الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ} را بیتالمقدس دانسته است.[۷]
- ﴿وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ اَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فی خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ اَنْ یَدْخُلُوها اِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیم﴾؛ «کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود؟ شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد این (کانونهای عبادت) شوند. بهره آنها در دنیا (فقط) رسوایی است و در سرای دیگر، عذاب عظیم (الهی).»(بقره:114)
محمد بن جریر طبری (م310ق) به نقل از مجاهد، مقصود از "مساجد الله" را مسجدالاقصی و مراد از ستمگران را مسیحیان دانسته است؛[۸] ثعلبی (م427ق) نیز با توضیحی بیشتر، مراد از "مساجد الله" را بیتالمقدس و محرابهای آن بیان کرده است.[۹]
- ﴿وَ قَضَیْنا اِلی بنیاسرائیل فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْاَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیراً... فَاِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیر﴾؛ «ما به بنیاسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برتریجویی بزرگی خواهید نمود.... و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر میشود و داخل مسجدالاقصی میشوند؛ همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود میگیرند، درهم میکوبند.»(اسراء:4-7)
برخی از مفسران مقصود از مسجد در (وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ) را مسجدالاقصی اعلام کردهاند.[۱۰]
- ﴿وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ اُمَّهُ آیَةً وَ آوَیْناهُما اِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ﴾؛ «و ما فرزند مریم (عیسی) و مادرش را آیت و نشانهای قرار دادیم و آنها را در سرزمین مرتفعی، که دارای امنیت و آب جاری بود، جای دادیم.»(مؤمنون:50)
برخی از مفسران مقصود از (ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ) را بیتالمقدس دانستهاند.[۱۱]
- ﴿فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ اَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ﴾؛ «خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت و به طرز شایستهای، (نهال وجود) او را رویانید و پرورش داد و کفالت او را به «زکریا» سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او میشد، غذای مخصوصی در آنجا میدید. از او پرسید: «ای مریم! این را از کجا آوردهای؟» گفت: این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بیحساب روزی میدهد.»(آل عمران:37)
مفسران قرآن کریم در تفسیر این آیه به شرح و توصیف چگونگی ورود حضرت مریم(س)، به مسجدالاقصی پرداختهاند.[۱۲]
- ﴿یَامَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِین﴾؛ «ای مریم! به شکرانه این نعمت برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آور و با رکوعکنندگان، رکوع کن!»(آل عمران:43)
به عقیده مفسران این آیه ناظر به عبادات حضرت مریم(س) در مسجدالاقصی است.[۱۳]
پانوشت
- ↑ سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص19.
- ↑ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج3، ص106؛ تفسیر مجمع البیان، طبرسی، ج6، ص218.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج2، ص52؛ الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، ص295.
- ↑ تفسیر مجمع البیان، ج10، ص393؛ بحار الانوار، ج57، صص203 و 204؛ معجم البلدان، ج1، ص790.
- ↑ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، ص409.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص483.
- ↑ روضة الواعظین، ص409.
- ↑ جامع البیان عن تاویل آی القرآن، ج1، ص696.
- ↑ الکشف والبیان، ثعلبی، تحقیق: ابی محمد بن عاشور، ج1، ص261.
- ↑ تفسیر مجمع البیان، ج6، ص223.
- ↑ تفسیر القرآن، عبدالرزاق الصنعانی، ج3، ص45؛ تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص257.
- ↑ تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص271-273؛ مجمع البیان، ج2، صص739 و 740؛ تفسیر کنز الدقائق، ج3، ص79؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص272 و 273.
- ↑ تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، ص276.
منابع
- الأمّ، محمد بن ادریس شافعی، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- تهذیب الاحکام، حسن بن علی شیخ طوسی، به تحقیق حسن خرسان، تهران، دارالکتب العلمیة، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش.
- حاشیة رد المحتار علی الدر المختار، محمد امید عابدین، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- الصحاح، اسماعیل جوهری، به تحقیق احمد عبدالغفور، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- غنیة النزوع، حمزة بن علی بن زهرة حلبی، به تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۷ق.
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السّلام، مؤسّسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، قم، مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- الفقه الإسلامی و أدلته، وهبه زحیلی، دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
- کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، به تحقیق مهدی مخزمی، بیجا، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
- المبسوط، محمد بن أحمد السرخسی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
- المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن شیخ طوسی، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبة المرتضویه، ۱۳۵۱ش.