کاربر:Kamran/صفحه تمرین4
سلام محمد بن علی سنوسی جنبش سنوسي به محمد بن علي ابوعبدالله بن العربي بن محمد بن عبدالقادر بن شهيده الخطابي الحسيني الادريسي السنوسي منتسب است و سنوس، يکي از قبايل تلمسان الجزاير است. سنوسي، 12 ربيعالاول 1202 قمري / 22 دسامبر 1787 ميلادي در شهر مستغانم الجزاير، در خانوادهايکه به علم و دين مشهور بود، به دنيا آمد و در يک محيط علمي بزرگ شدکه او را به کسب علم و دانش تشويق ميکرد و اين بيشترين تأثير را در دلبستگي سنوسي به علم داشت. همچنين وي از لحاظ هوش و ذکاوت، متماز بود. (سنوسي (ب)، ١٩٦٨م)
سفرهاي سنوسي به حجاز
سنوسي به مشرق و به سمت حجاز حرکت کرد و در مسير خود، از تونس و طرابلس عبور کرد و در ادامه وارد مصر شد و در دوره حکومت محمدعلي پاشا (1239ق/1824م) به قاهره رسيد. وي در آنجا با علماي الازهر ـ مانند شيخ الصاوي، القويسني و... ـ ملاقات کرد و از فضاي علمي الازهر بهرهمند شد؛ (دجاني، 1967م، ص61) با اين حال، سنوسي پس از مدتي با علماي الازهر در برخي از مسائلْ دچار اختلاف نظر، و با آنها درگير شد؛ ازاينرو تصميم به ترک مصر گرفت. سنوسي سال 1240 قمري / 1825 ميلادي به مکه رسيد. مکه در آن زمان تحت سلطه محمدعلي پاشا بود. پسر وي، ابراهيم پاشا، سال 1233 قمري / 1818 ميلادي دولت اول سعودي را شکست داد و از حجاز اخراج کرد. وي شريف يحيي بن سرور را والي حجاز کرد و سپس او را عزل، و شريف محمد بن عون را منصوب کرد. سنوسي وقتي به مکه رسيد، به تحصيل علوم و کسب معارف مذاهب مختلف اسلامي مشغول شد؛ زيرا آن موقع تعدادي از علماي مسلمان از شرق و غرب جهان اسلام در مکه حضور داشتندکه نماينده اين مذاهب مختلف بودند و هدف سنوسي آشنايي با اين مذاهب و فهم اصول آنها بود تا از اين طريق بتواند پيروانشان را به پذيرفتن انديشه و دعوت خود متقاعد کند. (اللجنه العليا، 1956م، ص13) سنوسي در مکه با شيخ و مراد اخود ابوالعباس احمد بن ادريس ملاقات کرد و (در آنجا ملازم وي شد و رابطه محکمي با او برقرار ساخت. او حديث و سنت را از استاد خود فراگرفت و با بعضي از طرق صوفيانه آشنا شد و در تفسير برخي احکام شرعي به اجتهاد پرداخت. سپس با کسب اجازه از استادش مشغول تدريس شد. پس از مدتي استاد او، ادريسي، مجبور به ترک حجاز شد؛ زيرا از طرفي تحت فشار مقامات حاکم بود و از طرفي برخي از علماي حجاز با نظراتش مخالف بودند. بنابراين ادريسي به شهر صبيا رفت. سنوسي نيز به دنبال او رفت و تا زمان مرگ استادش در سال 1835 ميلادي (شريف، 1999م، ص279) در آنجا ماند و سپس به مکه بازگشت.
تاسيس زاویه در ابوقبیس
وي پيش از مرگ استادش اولين زاويه را به سال 1242قمري / 1827ميلادي در کوه ابوقبيس براي نشر دعوت خود تأسيس کرده بود. اشاره شده است که شريف مکه، محمد بن عون، از ساختن آن ممانعت کرد؛ زيرا ارتفاع آن يک طبقه بالاتر از کعبه بود. اما سنوسي موفق به متقاعد کردن شريف شد. بنابراين شريف با درخواست او موافقت کرد و به او پيشنهاد کمک داد؛اما سنوسي تنها به اجازه او اکتفا کرد و زاويه خود را ـ که شامل يک مسجد، مدرسه و خوابگاه براي طلاب بود ـ بنا ساخت. وي در همين زاويه اقامت داشت و مشغول تدريس و نشر افکار و ايدههاي خود شد که در نتيجه، طلاب و مريدان وي فزوني يافتند. (صباغ، 2011م، ص16) پس از تأسيس زاويه ابوقبيس، سنوسي قادر به اقامت در حجاز براي مدت طولاني نبود؛ زيرا چندين عامل در کنار هم، وي را وادار به ترک مکه در سال 1255قمري / 1839ميلادي، و بازگشت به برقه (سيرنائيکا) کرد. (ارسلان، 1973م، ج2، ص399) امام سنوسي چندين سال در سيرنائيکا اقامت گزيد و پس از آنکه از استقرار و ثبات جنبش خود اطمينان حاصل کرد، در سال 1262قمري / 1846ميلادي قصد به عزيمت و بازگشت به حجاز کرد. هيچ ترديدي نيستکه اجتماع مسلمانان در مکه براي انجام مناسک حج، به سنوسي اجازه ميداد با تعداد بيشتري از مسلمانان ارتباط گيرد و دعوت خود را به آنها عرضه کند.
سفر دوم به حجاز
دومين حضور سنوسي در حجاز با دعوت پرشور او همراه شد. او در حجاز به تأسيس زاويههاي سنوسي پرداخت و طلاب و مريدان زيادي در آنها حضور يافتند. زوايههاي سنوسي مورد استقبال بعضي از قبايل حجازي، از جمله قبيله حرب، قرار گرفت و برخي از شاخههاي آن قبيله ـ که بين مکه و مدينه حضور داشتند ـ به زاويه سنوسي پيوستند. سنوسيها نيز به نوبه خود به دنبال جذب مردم اين قبيله به جهت موقعيت و نفوذ آنها در آن مناطق بودند. کاروان حج سنوسي با عنوان «رکب الاخوان»، هرساله در محدوده قبيله حرب، بين مکه و مدينه، به صورت مسالمتآميز تردد ميکرد و از حمايت آنها نيز برخودار بود. عدهاي از قبيله بنيحارث نيز به اين زاويهها پيوستند.
زاویه های دیگر سنوسی در حجاز
علاوه بر زاويه ابيقبيس در مکه، سنوسيها زاويههاي ديگري را در بقيه مناطق حجاز تأسيس کردند. دومين زاويه حجاز ـ که پس از زاويه ابيقبيس تأسيس شد ـ زاويه طائف بودکه امام سنوسي آن را بين سالهاي 1254 تا 1255 و در طول مدت اقامت تابستاني خود در آنجا، در دامنه کوه «ابن منديل» تأسيس کرد. بسياري از مردم طائف به آنجا آمدند و از علوم و معارف آن بهرهمند شدند. از مهمترين شاگردان سنوسي در آن زاويه، شيخمحمد البکري و برادرش احمد بن صديق البکري و شيخحامد بن محمد غانم خيره بودند. همچنين وي سال 1266قمري / 1850ميلادي زاويههاي ديگري در مدينه در مناطق الکتابيه، جده، ينبع البحر و ينبع النخل بنياد نهاد. زاويههاي سنوسي در بقيه مناطق حجاز نيز ايجاد شدند که از شور و نشاط زيادي بهرهمند بودند؛ مانند: زاويه ضبا و زاويه بدر به سرپرستي محمد الغماري، زاويه الصفرا، زاويه الحمرا، زاويه رابغ، زاويه العيص و زاويه صبح. (ارسلان، 1973م، ج٢، ص141 و 407) آنچه باعث رونق جنبش سنوسي و زواياي مختلف آن در حجاز شد، حضور شريف عبدالمطلب بن غالب در مسند امارت مکه بود. اين امر به علت رابطه خوب شريف با امام محمد سنوسي بود. وي پيش از انتساب به امارت مکه، در بعضي از مجالس علمي سنوسيه شرکت ميکرد و هنگاميکه امارت را به دست گرفت مساعدتهاي آشکاري به آنها کرد؛ (عبدالعزيز، 2007م، قسم اول، جزء 12)
آثار سنوسی در حجاز
فعاليت امام سنوسي در حجاز، تنها محدود به ايجاد زوايا و آموزش نبود؛ بلکه کتابهايي در موضوع فقه تأليف کرد؛ از جمله: بغية القاصد و خلاصة الراصد معروف به المسائل العشر، السلسبيل المعين و الدرر السنية في اخبار السلالة الادريسية. همچنين وي هر سال در طول اقامت خود در حجاز، در مراسم حج شرکت ميکرد تا بدين وسيله با زائرانيکه از مناطق مختلف جهان اسلام ميآمدند، ديدار، و افکار و انديشههاي خود را به آنها عرضه کند. (دجاني، 1967م، ص86 ـ87) سنوسي هشت سال در حجاز ماند و سپس سال 1270قمري / 1854ميلادي به سيرنائيکا بازگشت. سنوسي پس از اينکه محمد بن ابراهيم الغماري را به نائب خود قرار داد، حجاز را ترک کرد. (دحلان، 1305ق، ص317ـ318) سنوسي در زاويه جغبوب اقامت گزيد که به اولين مقر سنوسي در ليبي تبديل شد. پس از مدتي، نشانههاي بيماري در وي ظاهر شد تا اينکه در ماه صفر سال 1276قمري / 1859ميلادي درگذشت. (شريف، 1999م، ص285)