سفرنامههای حج
سفرنامه نويسي، نوشتن گزارشي از تجربه¬ها و مشاهدات سفر است. گاه سفرنامهنويسي را به دو گونه جغرافيايي و ادبي تقسيم کرده¬اند؛ در سفرنامه¬هاي جغرافيايي- توصيفي، توصيف مکان¬ها و موقعيت¬ها هدف اصلي نويسنده است و در سفرنامه¬هاي ادبي عناصر زباني وادبي برجسته ميشود.[۱]سفرنامه نويسي حج در زبان¬هاي مختلف رواج داشته است. به طور طبيعي بيشترين سفرنامه¬ها به زبان عربي و فارسي نگاشته شده و با گسترش مرزهاي قلمرو اسلامي زبان¬هاي ديگر از جمله اردو و ترکي بدان اضافه شده است. در سده¬هاي اخير نگارش سفرنامه¬هاي حج به زبان¬هاي اروپايي نيز آغاز شده است.
سفرنامههای فارسی حج
در يک بررسي، حدود 400[۲] و بنابر گزارشي 500[۳] سفرنامه از آغاز تا اوايل دهه نود شمسي(1390) به زبان فارسي شناسايي شده است. بيشتر اين سفرنامه¬ها متعلق به سده¬هاي متاخر و بخصوص عصر قاجاري(1174-1304) است.[۴] سفرنامههایی همچون سفرنامه ناصرخسرو، تحفه العراقین خاقانی، سفرنامه منظوم حج بانوی اصفهانی، فتوح الحرمین لاری و بیان واقع از مشهورترین سفرنامه های فارسی به نثر یا به شعر تا عصر قاجار است. سفرنامه نويسي حج در زبان فارسي در دوره قاجاريه (حک: 1209-1324ق.) رونق يافت.[۵] بيشتر اين آثار، متعلق به دوره ناصرالدين شاه (حک:1264-1313ق.) اند. از مقطع زماني 1260 تا 1338ق. بيش از 45 سفرنامه حج شناسايي شده است.[۶]
- ↑ پژوهش های تاریخی، ش12، ص3«شيوه سفرنامه نويسي در مغرب و اندلس مطالعه مورد الرحله المغربيه ابوعبدالله عبدري».
- ↑ تاریخ اسلام در آينه پژوهش، ش148، ص79-106،«فهرستواره سفرنامه ها و خاطرات حج ايرانيان؛ آثار منتشر شده تا سال 1392 شمسي»
- ↑ به سوي ام القري، ص14.
- ↑ فهرستواره کتابهاي فارسي ج1، ص104-105، 124-128؛
- ↑ با کاروان صفا در سال82، ص355؛ حج در ادب فارسي، ص122.
- ↑ ميقات حج، ش70، ص80«کاروان هاي حج عثماني به روايت سفرنامه هاي ايراني دوره قاجار».