جنبش خلافت

از ویکی حج
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۶ توسط Heidar (بحث | مشارکت‌ها)


جنبش خلافت پس از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸میلادی به پشتیبانی از خلافت عثمانی در هندوستان پدید آمد. این جنبش پس از سقوط عثمانی تلاش کرد تا برای حفظ حرمت بقیع، حرمین شریفین و حج، نقش میانجی را ایفا کند، چرا که در پی انحلال خلافــت عثمانی در 1920میلادی بین پادشاه سعودی نجد و شرفای مکه، جنــگ درگرفته بود و نیاز شدیدی برای حفظ مقامات مقدسه جهان اسلام از سوی این جنبش احساس میشد که در این راستا، اقدامات متعددی که در این مقاله اشاره شده را ساماندهی کرد. جنبش خلافت از 1926میلادی در پی ناکامی‌ها و اختلافات داخلی، به سمت یک فروپاشی تدریجی قدم نهاد.

معرفی جنبش

جنبش خلافـت پــس از جنــگ جهانــی اول در سال ۱۹۱۸میلادی به پشتیبانی از خلافت عثمانی در هندوستان پدید آمد.[۱] این جنبش بر اساس جایگاه محترم خلیفه مسلمانان نزد مسلمانان هندوستان[۲] - که در آن زمان در خلیفه عثمانی به عنوان خلیفةالمسلمین متبلور بود- تشکیل شد تا با فشار افکار عمومی، انگلیس را در جنگ با عثمانیان وادار کند که حرمت خلیفه مسلمانان و پادشاه عثمانی را نگهدارد و از حمله به مقامات مسلمانان در قلمرو عثمانی خودداری کند.[۳]

در سالهای پس از پایان جنگ جهانی و سقوط خلافت عثمانی، این جنبش در جریان درگیری شرفای مکه و آل سعود نجد، تلاش کرد تا برای حفظ حرمت بقیع، حرمین شریفین و حج، نقش میانجی را ایفا کند.[۴]

فعالیت های جنبش در قبال اماکن مقدسه

در پی انحلال خلافــت عثمانی در 1920میلادی (که البته تأسف بسیار جنبش خلافت را به دنبال داشت) حکومتهای محلــی از جمله ســعودیان نجــد به فکر گســترش قلمــرو افتادند و میــان عبدالعزیز آل ســعود پادشاه نجد و شــریف حســین بــن علــی الهاشــمی در حجــاز جنــگ درگرفت که حدود یک سال از 1924 تا 1925میلادی طول کشید. درگیری دو مسلمان در بلد امین، برای جنبش خلافت امری بسیار ناگوار بود. ازاینرو آنها سمت و سوی فعالیتهای خود را به جزیرةالعرب و حفظ مقامات مقدسه جهان اسلام پیش بردند.[۵]

اعزام هیئت های مذاکره

این جنبش در بازه زمانی 1924تا 1926میلادی گروه های متعددی را برای دیدار با صاحب نفوذان مختلف از جمله سلطان عبدالعزیز و استاندار مکه برگزار کرد[۶] و به ارائه پیشنهاد جهت بهبود اوضاع، استدلال کلامی جهت منع تخریب بقاع، استناد به سنت پیامبر(ص) و مسلمانان در حفظ و زیارت بقاع، پرداخت.[۷]

شرکت در همایش مؤتمر اسلامی در پی تخریب دوم بقیع

این همایش در مکه به دعوت سلطان عبد العزیز، یک ماه پس از تخریب دوم بقیع (که در ماه آوریل1926میلادی رخ داده بود) برگزار شد، هیئت اعزامی جنبش خلافت، اموری را پیگیری نمود که از جمله میتوان به این موارد اشاره نمود «پیگیری بازسازی بقاع تخریب شده»، «حفاظت از قبرهایی که هنوز تخریب نشده است»، «تشکیل کمیته ای از علمای شیعه و سنی برای بررسی بازسازی ها» و «تلاش برای آزادی مذاهب در حجاز در مسئله زیارت قبور».[۸]

اعزام حجاج به حج

در میانه جنگ بین ملک علی و سلطان عبدالعزیز که با ایام حج همزمان شــده بــود، به خاطر ناامن بــودن بنادر حجاز، انگلیس از مردم خواســت که از رفتــن بــه حج صرفنظر کنند، اما جنبش خلافت که انگلیس اجنبی غیر مســلمان را صاحبنظر در به‌جاآوردن فریضۀ مســلمانان نمیدید و با نیت اینکه حج یکی از ارکان واجب مسلمانان است با مقامات انگلیس نامه‌نگاری کرد و با تکیه و اعتماد به تضمین امنیــت راه‌هــای حجاز از ســوی ســلطان عبدالعزیز، جنبــش خلافت با مســئولیت خود حجاج را از هندوستان اعزام کرد.[۹]

فروپاشی تدریجی جنبش خلافت

به مرور زمان بین اعضای جنبش درباره حکومت پادشاهی و دیگر امروز حجاز اختلاف افتاد و تلاش های آنها در حفظ اماکن مقدسه کاهش پیدا کرد[۱۰] چون برخی، تخریب ها را مشروع دانستند و از فعالیت های سلطان عبدالعزیز پشتیبانی کردند.[۱۱]

جنبش خلافت در مکاتبات و اعزام نمایندگانش همیشه خود را نمایندۀ مسلمانان هنــد معرفــی میکــرد. از سال 1926 میلادی، گروههای مخالفی پیدا شدند که این جایــگاه رســمی را رد کرده و در قالب جلسات و بیانیه‌هایی به چالش کشیدند.[۱۲]

از جهت مالی نیز با توجه به بی‌نتیجه بودن فعالیت هیئت های اعزامی، زمینه شبهه افکنی مخالفان، بدبینی مردم و کاهش حمایت های مردمی محیا شد. به این دلایل، محبوبیت و اعتبار داخلی جنبش خلافت کاهش یافت و باعث شد تا سلطان عبدالعزیز، نجدیها و دیگران با جرأت بیشتری با پیشنهادات جنبش مخالفت کنند.[۱۳]

پانویس

  1. واکنش مسلمانان هندوستان به تخریب بقیع، ج1.
  2. یــاد رفتــگان، سلیمان ندوی؛ ص100-137
  3. نقش جنبش «خلافت» هندوستان در تحولات حجاز و تخریب دوم بقیع (سال های 1344-1345 ق)، پژوهشنامه حج و زیارت، زمستان1402، شماره23، ص85.
  4. نقش جنبش «خلافت» هندوستان در تحولات حجاز و تخریب دوم بقیع، ص85.
  5. نقش جنبش «خلافت» هندوستان در تحولات حجاز و تخریب دوم بقیع، ص87.
  6. حجاز کی تیسری وفد کی رپورت، ص34.
  7. مقالات محمدعلی، حصه اول، ص96-94.
  8. مسئله حجاز، ص64.
  9. مقالات محمد علی، ص34 تا 41.
  10. یــاد رفتــگان، سلیمان ندوی، ص137.
  11. بهارستان، ص353.
  12. تاریخ جماعت رضائی مصطفی، ص196-190.
  13. تاریخچه جامع و مفصل از حرم ها و مقابر معروف مکه و مدینه، ص12.

منابع

  • یــاد رفتــگان، سلیمان ندوی، کراچی، دارالمصنفین، 2003م.
  • بهارستان، محمد علی خان، لاهور، آکادمی پنجاب، 1937م.
  • واکنش مسلمانان هندوستان به تخریب بقیع، لیلا عبدی خجسته.
  • مسئله حجاز؛ رپورت وفد خلافت، مولانا محمد علی جوهر و دیگران، بمبئی، درج نهیس، 1926م.
  • حجاز کی تیسری وفد کی رپورت، مولانا محمد عرفان و دیگران، دهلی، پیش بوئی، 1926م.
  • مقالات محمد علی، مولانا محمد علی جوهر، حیدرآباددکن، اداره اشاعت اردو، 1943م.
  • تاریخ جماعت رضائی مصطفی، مولانا محمد شهاب‌الدین رضوی، لاهور، فرید بک ستال، 2000م.
  • مزارات حرمین یعنی مکه معظمه و مدینه منوره کی مشهور مزارات و مقابر کی جامع و مفصل تاریخ، مولوی علی شبّیر، حیدرآباددکن، مطبع انورالاسلام، 1347ق.
    این مقاله برگرفته از بخش هایی از کتاب نقش جنبش «خلافت» هندوستان در تحولات حجاز و تخریب دوم بقیع (سال های 1344-1345ق) محمدسعید نجاتی و لیلا عبدی خجسته، قم، پژوهشنامه حج و زیارت، شماره23، 1402ش. است.