مسجد بنی قریضه
مسجد بنيقريظه در گذر تاريخ
مطري (م.741ق.) ميگويد: مسجد بنيقريظه در شرق مسجد شمس (فضيخ)، با مقداري فاصله، در ناحيه حره شرقي، نزديک درِ باغي واقع شده که اکنون به باغ حاجزه معروف است. اين باغ، وقف فقراست و ميان خانههاي ويرانشدهاي قرار گرفته که برخي از آنها خانههاي قبيله بنيقريظه در شمال درِ باغ حاجزه است. شماري از مردم عاليه هم در آن اطراف زندگي ميکنند. بناي مسجد، بنايي زيباست که به سبک مسجد قبا ساخته شده است. طول آن 45 ذراع، و عرضش هم همين مقدار است. عمر بن عبدالعزيز، والي وقت وليد بن عبدالملک در مدينه، آن مسجد را همزمان با بناي مسجد قبا به دستور خليفه وقت، وليد بن عبدالملک، ساخته است.[24]
زين مراغي (م.816ق.) سخن مطري را درباره اين مسجد تکرار کرده است.[25]
فيروزآبادي (م.817 ق.) از اين مسجد اينگونه سخن ميگويد:
مسجد بنيقريظه در شرق مسجد شمس (فضيخ)، با مقداري فاصله، در ناحيه حره شرقي، نزديک درِ باغي است که اکنون به باغ حاجزه معروف است. اين باغ، وقف شماري از مردم عاليه است. طول آن مسجد 45 ذراع، و عرضش هم همين مقدار است.[26]
خوارزمي (م.827 ق.) ميگويد: «مسجد بنيقريظه در شرق مسجد فضيخ واقع شده و معماري آن به سبک مسجد قباست».[27]
ابوالبقاء مکي (م.854 ق.) ميگويد: «اين مسجد همچنان در عوالي باقي مانده است. در شرق مسجد الشمس قرار گرفته است و با آن فاصله دارد».[28]
سخاوي (م.902ق.) نيز ميگويد: «مسجد بنيقريظه در شرق مسجد شمس (فضيخ) قرار گرفته است. با آن فاصله دارد و نزديک ناحيه حره شرقي است».[29]
سمهودي اين مسجد را چنين توصيف کرده است:
اين مسجد، امروز به همان شکلي است که مطري آن را بيان کرده است. اندازهگيرياش را درستآزمايي کردم. از جهت قبله تا سمت شامياش، 44 ذراع و ربع است. اندازهاش از جهت شرق تا غرب، 43 ذراع است. شاهين جمالي،[30] شيخ حرم نبوي، ديوار شمالياش را سال 893 هجري بازسازي کرد.[31]
وي در کتاب خلاصة الوفاء ميگويد:
مسجد بنيقريظه، نزديکي حره شرقي، نزديک درِ باغي است که اکنون به باغ حاجزه معروف است. طول آن تقريباً همان مقداري است که مطري گفته است؛ يعني از جهت قبله تا سمت شامياش، 44 ذراع و ربع است. اندازهاش از جهت شرق تا غرب نيز همين مقدار است.[32]
احمد عباسي در قرن يازدهم هجري ميگويد:
مسجد بنيقريظه در شرق مسجد شمس (فضيخ)، با مقداري فاصله، در ناحيه حره شرقي، نزديک درِ باغي است که اکنون به باغ حاجزه معروف است. اين باغ، وقف فقيران عاليه است. ... تصميم گرفتم آن را اندازهگيري کنم. طول و عرضش 45 ذراع بود. مسجد يادشده مربعشکل است. اطراف آن مقبرهاي در انتهاي عوالي قرار گرفته است.[33]
ابوسالم عياشي در سفرنامهاش به سال 1073 هجري/ 1662 ميلادي از اين مسجد صحبت کرده، ميگويد:
از آنها مسجد بنيقريظه است که در ناحيه حره شرقيشان، نزديک درِ باغي است که در آنجا قرار گرفته است. اين مسجد کنار ويرانههاي خانههاي قبيله بنيقريظه است که در شمالِ آن باغ است. دژ زبير بن باطا داخل اين مسجد است.[34]
ابراهيم عباس صديقي (م.1300ق.) ميگويد: «مسجد بنيقريظه در عوالي، نزديک درِ باغي است که امروزه به حاجز معروف شده است».[35]
ابراهيم رفعت، که سال 1318 هجري به زيارت مدينه منوره اقدام کرده است، ميگويد: «مسجد بنيقريظه در شرق مسجد فضيخ، با مقداري فاصله از آن، نزديک ناحيه حره شرقي است».[36]
[15]. ابن شبه نميري، تاريخ المدينة المنورة، ج1، ص70.
[16]. ابن نجار، أخبار مدينة الرسول، ص116.
[17]. ابن حجر هيثمي، حاشية الهيثمي علي الإيضاح، ص457.
[18]. سمهودي، وفاء الوفا، ج3، ص823.
[19]. بخاري، صحيح بخاري، کتاب المغازي، باب مرجع النبي من الاحزاب ومخرجه الي بنيقريظه، کتاب64، حديث شماره 4121.
[20]. ابن حجر عسقلاني، فتح الباري، ج7، ص412.
[21]. ابن نجار، أخبار مدينة الرسول٩، ص116؛ مطري، التعريف بما آنست الهجرة، ص45.
[22]. ابن شبه نميري، تاريخ المدينة المنورة، ج1، ص70.
[23]. ابن نجار، أخبار مدينة الرسول٩، ص116.
[24]. مطري، التعريف بما آنست الهجرة، ص45.
[25]. مراغي، تحقيق النصرة، ص137.
[26]. فيروزآبادي، المغانم المطابة في معالم طابة (مخطوط)، ص216.
[27]. خوارزمي، إثارة الترغيب والتشويق (مخطوط)، ص139.
[28]. مکي، البحر العميق في المناسک (مخطوط)، ورقة رقم 158.
[29]. سخاوي، التحفة اللطيفة، ج1، ص70.
[30]. نامش شاهين جمالي است. او سال 838 هجري/ 1434 ميلادي متولد شد. عمارتهاي سلطان را در جده ساخت. سپس بر عمارت مسجدالحرام نظارت کرد. نيابت ولايت جده را بر عهده گرفت. پس از آن، سررئيس خادمان مسجد نبوي شريف در فاصله سالهاي 891 تا 903 هجري شد. او بعضي آثار تاريخي مدينه منوره را نوسازي کرد. (سخاوي، الضوء اللامع، ج3، ص293)
[31]. سمهودي، وفاء الوفا، ج3، ص825.
[32]. سمهودي، خلاصة الوفاء، ص382.
[33]. عباسي، عمدة الاخبار، ص172 -173.
[34]. عياشي، المدينة المنورة في رحلة العياشي، ص111.
[35]. صديق، المناهل الصافيه العذبه، ص63.
[36]. باشا، مرآة الحرمين الشريفين، ج1، ص419.