معتزله
معتزله، به پیروان یک مکتب کلامی گفته میشود که توسط واصل بن عطا در اوایل قرن دوم هجری تاسیس شد. واصل بن عطا با استفاده از عقل در مباحث کلامی و تفسیر آیات قرآن، به تأویل معانی پرداخته و سعی در هماهنگسازی عقل و دین داشت. اصول مکتب معتزله بر پنج پایه استوار است: توحید، عدل، وعد و وعید، المنزلة بین المنزلتین و امر به معروف و نهی از منکر.
نام معتزله و معنای آن ویرایش
اعتزال در لغت به معنی کناره گرفتن است چنان که در قرآن مجید این کلمه با همین مفهوم در مورد اصحاب کهف به کار رفته است.[۱] معتزله خود تمایلی به این نام نداشته اند. و خود را به عنوان اهل توحید یا اصحاب عدل معرفی می کردند.[۲] برخی نام معتزله را به علت کناره گیری موسس این مکتب از استادش میدانند[۳]
تاریخ پیدایش ویرایش
کتابهای فرقهشناسی معمولا پیدایش مذهب معتزله را به جدایی نظرات واصل بن عطا(80-131ق.) از استادش حسن بصری در اوایل قرن دوم هجرى نسبت دادهاند.[۴][۵] برخی منابع این مذهب را ادامه جریانی سیاسی کنارهگیر از دو طرف جنگ میدانند که در جنگهای زمان خلافت امام علی(ع) از همکاری با یکی از دو طرف کنارهگرفتند و معتزله (کنارهگیران) خوانده شدند.[۶] همچنین گروهی، معتزله را ادامه اندیشه قدریه دانستهاند.[۷]
روش فکرى معتزله ویرایش
معتزله در بحث هاى کلامى و نیز تفسیر آیات قرآن، از عقل استفاده می کردند و اگر در نظرشان مضمون آیات و احادیث موافق عقل نبود، دست به تأویل (تغییر معنای) آیات می زدند و بدین وسیله میان عقل و دین ایجاد هماهنگى میکردند.[۸]
اصول مذهب معتزله ویرایش
مذهب معتزله بر پنج اصل استوار است:[۵]
توحید و عدل ویرایش
توحید مراتب یا اقسامى دارد که عبارتند از: توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، توحید در عبادت. عدل معیار روشن و معنای ثابتی دارد که ابتدا عقل آن را میفهمد و سپس افعال خداوند را به عدل یا عدم عدل توصیف می کند.[۴]
وَعد و وَعید ویرایش
این اصل به معنای لزوم تحقق وعده خداوند به بهشت و لزوم تحقق وعید به جهنم است. اکثریت معتزله عمل به وعید را نیز همچون وَعد واجب میدانند.[۹]
المَنزَلَة بین المنزلتین ویرایش
اکثریت امت اسلام شخصی که گناه کبیره کرده را را مؤمن فاسق می دانند اما معتزله نظریه المنزلة بین المنزلتین را ابراز کردند و مرتکب گناه کبیره را فاسق دانستند به این معنا که فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و مرتکبان کبائر نه مؤمناند و نه کافر. ولى از آنجا که در قیامت انسان ها دو گروه بیش نیستند اگر فاسقان بدون توبه از دنیا بروند اهل دوزخ هستند. معتزله فعلیت یافتن عذاب را براى گنهکاران حتمى می دانند و به جاودانگى و خلود عذاب براى مرتکبان کبائر نیز عقیده دارند.[۹]
امر به معروف و نهى از منکر ویرایش
معتزله وجوب امر به معروف و نهى از منکر را کفایى و مشروط به شرایط و شدیدترین مرتبه آن (قتال) را از شئون حکومت و وظایف حاکم اسلامى میدانستند.[۱۰]
معتزله و شیعه ویرایش
معتزله در امامت عقیده به انتخاب امام دارند و از این جهت با شیعیان تفاوت دارند.[۱۱] با این حال از نزدیکی معتزله و شیعه سخن گفته شده است. زیدیه که فرقهای از شیعه بودند معتزلی بودند. بسیاری از معتزلیان نیز به دلیل اینکه امام علی را برتر از سایر صحابه به شمار میآورند[۱۲] توسط اهل سنت سرزنش شدهاند. افزون بر آن بین عقاید کلامی شیعه و معتزله نزدیکیهایی وجود دارد و برخی برآنند که با نابودی معتزلیان اندیشه آنان در شیعه بخصوص زیدیه ادامه یافت.[۱۳] همچنین برخی پژوهشگران برآنند که به رغم تفاوتهایی در برخی اصول عقاید کلامی مانند امامت یا المنزلة بین المنزلتین و وعد و وعید، امامیه در شیوه تفکر استدلالی و کلامی از معتزله تاثیر پذیرفته و نیز در برخی عقاید با آنها مشترکاند.[۱۴] با این حال برخی از پژوهشگران با نزدیکی شیعه و معتزله مخالفاند و بر تفاوت اندیشه این دو تاکید میکنند.[۱۵]
فراز و فرود سیاسی معتزله ویرایش
معتزله از زمان پیدایش تا اواسط قرن سوم قمری، دوران اقتدار خود را سپری نموده و مورد حمایت خلفای اولیه عباسی(از مامون تا واثق) قرار داشتند.[۱۶] پس از آن (از دوران متوکل عباسی) تا روی کارآمدن آل بویه دوران ضعف معتزله رقم خورد و در دوران آل بویه افرادی از معتزله در دوران رونق دوباره به دربار راه یافتند. در همین زمان قرابت نظری و تعاملات مثبتی بین شیعه و معتزله گزارش شده.[۱۷] به اعتقاد برخی پژوهشگران از این پس معتزله در شیعه حل شد و به شکلی در قرون بعد در زیدیه ادامه حیات داد.[۱۳]
پانویس ویرایش
- ↑ سوره کهف، آیه 16.
- ↑ مروج الذهب، ج2، ص233.
- ↑ ملل و نحل، ج1، ص48.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ علم الهدی، الامالی، ج1، ص115؛ شرح الاصول الخمسة، ص138-139؛ الفرق بین الفرق، ص118؛ الملل و النحل، ج1، ص48.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ سیر فلسفه در ایران، ص44-45.
- ↑ تاریخ فرق اسلامی، ج۱، ص 124
- ↑ تاریخ فرق اسلامی، ج۱، ص 127
- ↑ لاهیجی، گوهر مراد، ص46؛ امین، ضحی الاسلام، ج3، ص15-17؛ درسنامه فرق و مذاهب کلامی، ص116.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ درسنامه فرق و مذاهب کلامی، ص111-119.
- ↑ زمخشری، الكشاف، ص396-398.
- ↑ مروج الذهب، ج3، ص223.
- ↑ فضائل الصحابه احمد بن حنبل، ج1، ص19.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ معتزله، نخبگان سخت گیر جهان اسلام
- ↑ کلام شیعی و گفتمان معتزلی (ملاحظاتی در باب مسئلۀ تأثیرپذیری کلام امامیه از کلام معتزله)، ص26
- ↑ آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، جعفر سبحانی، ص 239
- ↑ معتزله و روابط آن با خلافت عباسی در عهده اول (132-232ﻫ)، ص9-13.
- ↑ مناسبات شیعه و معتزله در قرن چهارم هجری، ص16-18.
منابع ویرایش
- قرآن کریم، سوره کهف.
- الامالی، علی بن حسین علم الهدی، قم، مکتبة المرعشی، 1405ق.
- شرح الاصول الخمسة قاضی عبدالجبار بن احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1423ق.
- الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، بیروت، دار المعرفة، بی تا.
- الملل والنحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، بیروت، دار المعرفة، بی تا.
- سیر فلسفه در ایران، محمد اقبال لاهوری، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1357ش.
- مروج الذهب، علی بن حسین مسعودی، بیروت، 1966م.
- معتزله و روابط آن با خلافت عباسی در عهده اول(132-232ه) ، بتول یوسفوند، فرهنگ پژوهش، ش11.
- مناسبات شیعه و معتزله در قرن چهارم هجری، ضرغام گرچی پور و دیگران، ادیان و عرفان، 1394ش.
- الملل و النحل، محمد بن عبد الکریم شهرستانی، قم، الشریف الرضی، 1364ش.
- آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، جعفر سبحانی، قم، موسسه امام صادق(ع)، 1396ش.
- کلام شیعی و گفتمان معتزلی، حسن عطایی، آیینه پژوهش، 1396ش.
- تاریخ فرق اسلامی، حسین صابری، تهران، سمت، 1388ش.
- معتزله، نخبگان سخت گیر جهان اسلام، رسول جعفریان، قم، کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، 1403ش.این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه فرق و مذاهب کلامی است.