ایلاف

از ویکی حج

ایلاف: الفت قریش در سفرهای بازرگانی تابستانه و زمستانه را می‌گویند. ایلاف در لغت به معنای ایجاد و اظهار الفت و دوستی است و در مفهوم اصطلاح قرآن، به معنای انس گرفتن قریش با مکه است. به علت خشکی و بی‌آبی سرزمین مکه زندگی قریش به سختی می‌گذشت تا اینکه سفرهای بازرگانی میانشان رواج یافت و سطح و شیوه زندگیشان را تغییر داد. نخستین کسی که این سفرها را آغاز کرد هاشم بن عبد مناف بود. این سفرها در دو نوبت تابستانه به یمن و زمستانه به شام انجام می‌گرفت. سوره قریش هم یادآور این الفت و دوستی قرشیان شده است. در شیوه تحقق ایلاف سه نظریه مطرح است: ایجاد الفت میان قریش در پی سفرهای تجاری؛ الفت آنان با سرزمین مکه؛ الفت با سفرهای بازرگانی و بایسته‌های آن. از فواید ایلاف، فروکاستن اختلاف و درگیری در برگزاری مراسم حج میان قریشیان شد، همچنین ایلاف باعث افزایش اعتبار و نفوذ اجتماعی و سیاسی قریش در میان قبایل گشت و مایه رشد زندگی اقتصادی آن‌ها شد.

معنای لغوی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ایلاف از ریشه «ا‌ـ ‌ل‌ـ ‌ف»[۱]به معنای ایجاد و اظهار الفت و دوستی، [۲] یکی کردن دو یا چند چیز، [۳] و تکمیل یک چیز با پیوستن اجزای آن[۴]است و به همین جهت بر عهد و پیمان نیز اطلاق می‌شود.[۵]

در اصطلاح قرآن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در مفهوم اصطلاحی قرآن، به معنای انس گرفتن قریش با مکه[۶]یا ایجاد وحدت و الفت میان قریش پس از پیدایش و گسترش سفرهای بازرگانی بین ایشان است: [۷] لایلافِ قُرَیشٍ* اِیلافِهِم رِحلَةَ الشِّتَاءِ و الصَّیفِ (سوره قریش، 1-2)

سفرهای بازرگانی قریش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زندگی قریش در مکه بر اثر خشکی و بی‌آبی آن سرزمین، به سختی می‌گذشت تا آن‌که سفرهای بازرگانی میانشان رواج یافت و سطح و شیوه زندگیشان را تغییر داد.[۸]از‌ هاشم‌ بن عبد مناف معروف به عمرو ‌العلی به عنوان نخستین کسی یاد شده که سفرهای بازرگانی قریش را آغاز کرد[۹]و به این ترتیب، از پراکنده شدن قریش از پیرامون حرم پیش‌گیری کرد.[۱۰]هاشم در دوران ریاستش بر مکه، تجارت قریش را گسترش داد و دو نوبت سفر زمستانه و تابستانه بنا نهاد و با قبایل و امیران همسایه برای تضمین امنیت سفرهای بازرگانی پیمان بست.[۱۱]

پیدایش سفرها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پیدایش این سفرها بدین شکل بود که پسران عبد مناف،‌ هاشم و عبد شمس و مطّلب و نوفل، نزد پادشاهان همسایه حجاز رفتند و با ایشان برای تسهیل روابط بازرگانی و تضمین امنیت کاروان‌های تجاری پیمان بستند.[۱۲]هاشم نزد قیصر در شام، [۱۳] نوفل نزد کسرا در عراق، عبد شمس نزد نجاشی در حبشه، و مطّلب نزد پادشاه حِمْیَر در یمن رفتند.[۱۴]پادشاهان یاد شده به سبب احترام و عزتی که برای مردم مکه به عنوان اهل حرم و متولیان خانه خدا باور داشتند، از ایشان استقبال کردند و زمینه سفرهای بازرگانی قریش را فراهم آوردند.[۱۵]از این‌رو، بنی‌عبد مناف نزد قریشیان به «اصحاب ایلاف» شهرت یافته‌اند.[۱۶]گویا بر اثر همین روابط تجاری،‌هاشم توانست با فراهم کردن مواد غذایی از شام و فلسطین، مردم مکه را در دوران قحطی از گرسنگی نجات دهد.[۱۷]

نوبت تابستانه و زمستانه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سفرهای قریش در دو نوبت تابستانه به یمن و زمستانه به شام صورت می‌گرفت.[۱۸]در شام، جامه، آرد خالص و حبوبات می‏‌خریدند و خرما و لباس را از مکه به یمن می‌بردند و از سواحل آن، کالاهایی همچون فلفل به شام حمل می‌کردند.[۱۹]

سوره قریش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سوره قریش یادآور نعمت‌هایی است که خداوند برای قریشیان محقق گرداند و عامل بقای آنان شد؛ از جمله نابودی اصحاب فیل، [۲۰] دوری از برخی بیماری‌ها مانند جذام، [۲۱] الفت میان قریش در سفرهای تابستانی و زمستانی، [۲۲] جمع شدن آن‌ها کنار یکدیگر در مکه، [۲۳] و رهایی از غارت‌های دشمنان بر اثر برخورداری از احترام عرب و وجود بنای کعبه و مسجدالحرام و بر‌گزاری مراسم حج فراهم شد.[۲۴]

نحوه تحقق ایلاف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شیوه تحقق ایلاف سه نظر یافت می‌شود: ایجاد الفت میان قریش در پی سفرهای تجاری؛ الفت آنان با سرزمین مکه؛ الفت با سفرهای بازرگانی و بایسته‌های آن.[۲۵]برخی نیز از نام‌‌گذاری سال آغاز سفرها به ایلاف یاد کرده‌اند که در این سال، میان قریش برای انجام این سفرها توافق رخ داد و سپس الفت و دوستی بین ایشان برقرار گشت[۲۶]و‌ هاشم به عنوان بزرگ قریش، در ایام حج، قریشیان را از بزرگان عرب شمرد که خداوند افتخار سرپرستی خانه کعبه را به آن‌ها داده و باید به حرمت آن، مهربانی و ایلاف را میان خود برقرار کنند.[۲۷]

فواید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برقراری الفت میان قبایل، باعث فروکاستن اختلاف و در‌گیری در بر‌گزاری مراسم حج میان قریشیان شد.[۲۸]بر همین اساس، خداوند در سیاق آیات سوره قریش، از نعمت امنیت و زدوده شدن هراس و بیم از ایشان در پی ایلاف یاد می‌کند.[۲۹]همچنین ایلاف باعث افزایش اعتبار و نفوذ اجتماعی و سیاسی قریش در میان قبایل گشت و مایه رشد زندگی اقتصادی آن‌ها شد و لهجه فصیح قریش نیز رواج و اعتباری بیشتر میان قبایل یافت.[۳۰]از این‌رو، خداوند در برابر این همه نعمت، از قریش می‌خواهد که خدای خانه کعبه را بپرستند که ایشان را از گرسنگی نجات بخشید و از بیم و هراس آسوده خاطر کرد: فَلیَعبُدُوا رَبَّ هَذَا البَیتِ* الَّذِی اَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوف

پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ایلاف قریش و تاثیر آن بر حیات اقتصادی و اجتماعی مکه در روزگاران پیش از اسلام؛پایگاه مجلات تخصصی نور

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. الصحاح، ج4، ص1332؛ مفردات، ص20؛ تاج العروس، ج12، ص87، «الف.
  2. لسان العرب، ج9، ص10؛ التحقیق، ج‏1، ص108، «الف.
  3. معجم مقاییس اللغه، ج1، ص131؛ مفردات، ص21، «الف.
  4. العین، ج8، ص336؛ لسان العرب، ج9، ص9؛ تاج العروس، ج12، ص90، «الف.
  5. القاموس المحیط، ج1، ص1024؛ لسان العرب، ج9، ص11، «الف.
  6. مجمع البحرین، ج1، ص88، «الف.
  7. الروض الانف، ج1، ص130؛ التفسیر الکبیر، ج32، ص99؛ لسان العرب، ج9، ص10.
  8. فضائل مکه، ص16؛ المنمق، ص27؛ فتح القدیر، ج5، ص498.
  9. الطبقات، ج1، ص75-76؛ امالی، ج4، ص179؛ مقدمة فتح الباری، ص79.
  10. تاریخ طبری، ج2، ص12.
  11. نک: الطبقات، ج1، ص62؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص242؛ المنمق، ص42.
  12. تاریخ طبری، ج2، ص12.
  13. الطبقات، ج1، ص75؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص242؛ سبل الهدی، ج1، ص268.
  14. الطبقات، ج1، ص75؛ تاریخ طبری، ج2، ص12؛ روح المعانی، ج30، ص240.
  15. تفسیر ثعلبی، ج10، ص303؛ تفسیر ابوالسعود، ج9، ص202؛ فتح القدیر، ج5، ص498.
  16. المحبر، ص162-163؛ تفسیر قرطبی، ج20، ص204.
  17. الطبقات، ج1، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص252؛ البدء و التاریخ، ج4، ص111.
  18. الروض الانف، ج1، ص130؛ نهایة الارب، ج2، ص369.
  19. الطبقات، ج1، ص75؛ الروض الانف، ج1، ص130.
  20. جامع البیان، ج30، ص394؛ مجمع البیان، ج10، ص451؛ التفسیر الکبیر، ج32، ص103.
  21. جوامع الجامع، ج3، ص848-849؛ روض الجنان، ج‏20، ص421؛ فتح القدیر، ج5، ص499.
  22. مجمع البیان، ج10، ص450.
  23. جامع البیان، ج30، ص394؛ تفسیر ابن کثیر، ج4، ص592؛ مقدمه فتح الباری، ص79.
  24. جامع البیان، ج30، ص394، 398؛ تفسیر ماوردی، ج6، ص348؛ تفسیر سمرقندی، ج‏3، ص624.
  25. نک: الروض الانف، ج1، ص130؛ انساب‌ الاشراف، ج1، ص26؛ تفسیر ابوالسعود، ج9، ص202.
  26. المحبر، ص162؛ الروض الانف، ج1، ص130؛ الاعلام، ج8، ص55.
  27. سبل الهدی، ج1، ص270.
  28. التفسیر الکبیر، ج32، ص107.
  29. فتح الباری، ج8، ص561.
  30. نک: غرائب القرآن، ج6، ص570.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل ایلاف.
  • الاعلام: الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م؛
  • امالی: السید المرتضی (م. 436ق.)، به کوشش حلبی، قم، مکتبة النجفی، 1403ق؛
  • انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
  • البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م. 355ق.)، بیروت، دار صادر، 1903م؛
  • تاج العروس: الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق؛
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق؛
  • تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
  • التحقیق: المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش؛
  • تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، 1409ق؛
  • تفسیر ابوالسعود (ارشاد العقل السلیم): ابوالسعود (م. 982ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1411ق؛
  • التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق؛
  • تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م. 427ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق؛
  • تفسیر سمرقندی (بحر العلوم): السمرقندی (م. 375ق.)، به کوشش محمود مطرجی، بیروت، دار الفکر؛
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
  • تفسیر ماوردی (النکت و العیون): الماوردی (م. 450ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
  • جامع البیان: الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
  • جوامع الجامع: الطبرسی (م. 548ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1418ق؛
  • روح المعانی: الآلوسی (م. 1270ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • الروض الانف: السهیلی (م. 581ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1348ش؛
  • روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م. 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش؛
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
  • الصحاح: الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق؛
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر؛
  • العین: خلیل (م. 175ق.)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق؛
  • غرائب القرآن: نظام الدین النیشابوری (م. 728ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق؛
  • فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
  • فتح القدیر: الشوکانی (م. 1250ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
  • فضائل مکه: الحسن بن یسار البصری (م. 110ق.)، به کوشش سامی العانی، کویت، مکتبة الفلاح، 1400ق؛
  • القاموس المحیط: الفیروزآبادی (م. 817ق.)، بیروت، دار العلم؛
  • لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
  • مجمع البحرین: الطریحی (م. 1085ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق؛
  • مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق؛
  • المحبّر: ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛
  • معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. 395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق؛
  • مفردات: الراغب (م. 425ق.)، نشر الکتاب، 1404ق؛
  • مقدمة فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق؛
  • المنمق: ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق؛
  • نهایة الارب فی فنون الادب: احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.)، به کوشش مفید قمیحه و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق.